خانواده، زن، حجاب و عفاف؛ سه ضلع تمدنسازی نوین
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در مازندران، حجت الاسلام محمدجواد قائمی، مدیر حوزه علمیه خواهران مازندران، در یادداشتی با عنوان "خانواده، زن، حجاب و عفاف؛ سه ضلع تمدنسازی نوین" آورده است: با کوچک شدن مرزهای جغرافیایی ایران، متأثر از حاکمیت حاکمان سست عنصری که نگاه به بیرون مرزها داشتهاند و درعینحال توسعه مرزهای استعمار دولتهای استثمارگر و نزدیکی آن به مرزهای ایران بزرگ، سبب شد که در آستانه قرن 19، ایران بزرگ که نقش تاریخی در تحولآفرینی تمدنی داشت به یک کشور تابع و تأمینکننده منافع دولتهای استعمارگر بهخصوص غرب تبدیل شود. همچنین تحولات قرن ۱۹ سبب شد تا افرادی همچون جان نوران، هانا آرنت و اسکاچپول، پی به تأثیرگذاری فرهنگ و نهاد دین در تحولات ایران ببرند و آن را وجه قوت نهضت مردمی ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ ایران بدانند و تئوریهای اسلام شیعی، اسلام ایرانی و معنویتگرایی سیاسی را بهعنوان مؤلفههای پیشران انقلاب اسلامی ایران با محوریت فرهنگ شهادت و انتظار مورد بازخوانی خویش قرار دهند.
اما نکته مهمی که در این مسیر برای آنان مبهم و محل سوال بودهاست، روزنه و مدخل ورود این فرهنگ تأثیرگذار در هویت جامعه ایرانی بود، به اینکه آیا هنر و یا سیستم آموزشی کلاسیک و تولید طبقه متوسط این قابلیت و نقش را عهدهدار بوده اند یا نهادی دیگر؟ با ورق خوردن برگهای زرین انقلاب و شکلگیری بسیج عمومی برای شکست دشمن مهاجم و بهدنبال آن توسعه و مشارکتهای مدنی، از عاملی مهم و تأثیرگذار در جریانات ایران اسلامی رونمایی شد و آن نقش خانواده و زنان عفیفه در تربیت مردان پولادین برای رقم زدن سرنوشتی نو برای کهن دیار ایران اسلامی بوده است و این کشف و رونمایی مقارن گشت با ایدههای ضد خانواده و زن عفیفه ازسوی دشمنان این سرزمین، بهخصوص سران صهیون تا جاییکه گفته شد تنها راه ضربه زدن به انقلاب ایران تغییر تفکر عفیفانه زنان ایرانی است.
چنانچه رابرت مورداک با این ایده که "برای نابودی ایران باید در خصوص کلمهی مقدسی به نام خانواده هزینه کرد و من قصد دارم موضوع مادر را در دستور کار خود قرار دهم در ایران مادر خانواده همهچیز را مدیریت میکند و اگر مادر را از مسیر حقیقی خود دور کنیم، تمام این جامعه نابود خواهد شد" وارد کارزار تقابل با انقلاب از طریق غولهای رسانهای و ازجمله فارسی وان با زیر سوال بردن نقشهای مهم مادری شد و این شروعی شد برای تغییر معنای مؤلفه حجاب و عفاف از یک مؤلفه تمدنی و تأثیر گذار به یک مؤلفه ضد تمدن و عامل عقب داشت زنان در بستر اینستا و توییتر و فیسبوک و ... و این چهرهی پنهانی و غیرملموس برای عوام در آستانه ورود ایران به چله دوم خود با شعار "زن، زندگی، آزادی" چهره واقعی خود را برای توسعه فرهنگ برهنگی برای همگان نمایان ساخت و این انتخاب از سوی دشمن از آن حیث مهم و تأثیرگذار بودهاست که حجاب و عفاف دارای بالاترین قدرت حساسیت آفرینی در قشر مذهبی و زمینهساز دوقطبیسازی جامعه اسلامی است.
لذا اکنون که در جنگ ترکیبی و شناختی، نوک پیکان حملات دشمنان قسم خورده این سرزمین به بهانههای مختلف سیاسی اقتصادی، به سمت فرهنگ حجاب و عفاف به معنای عام آن قرار گرفته است، باید ضمن حفظ و تقویت هوشیاری کامل نسبت و پرهیز از هرگونه دوقطبی سازی جامعه از طریق رفتارهای هیجانی دشمنشادکن همانند ماجرای سطل ماست که سبب تیز شدن شاخک های برخی اصلاحطلبان فرصتطلب برای ضربه زدن به مؤلفههای انقلاب و جریانهای انقلابی شده با توجه به مسئله تاب آوری اجتماعی در حوزه تحولات زیستی در سطح جامعه، باید همگان پا به میدان جنگ شناختی گذاشته و با تبیین کامل نقشههای دشمن در فاز جدید دشمنی خود به نقش تمدنی "خانواده، زن و عفت" در قالب اقدامات سلبی ازسوی ضابطین قضایی و ایجابی از سوی بانیان فرهنگی وارد شد که ملموسترین اثر این نقشه دشمنان را میتوان در نتیجهی این راهبرد در جامعهی غرب و سست شدن بنیان خانواده در جامعه ایران متأثر از ترویج مدل گرایی، بیعفتی و برهنگی، زیست شبانه و مجردی و بالتبع تزلزل بیشاز پیش جایگاه زنان، مورد شناسایی و معرفی قرار داد./950/