کاستیهای بودجه فرهنگی ریشه در برنامههای توسعه دارد
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، توجه به جایگاه واقعی و میزان اهمیت اقدامات فرهنگی نیاز به هوشمندی همزمان سیاستگذاران و قانونگذاران دارد و از سوی دیگر اهمیت مباحث اقتصادی نیز بر این جایگاه سایه افکنده و آن را به لحاظ تعیین بودجه به محاق کشانده است.
رفت و برگشتهای میان مجلس و دولت برای اصلاح و چکشکاری برنامه توسعه، شاید کورسوی امیدی در جهت افزایش حمایت از فعالیتهای فرهنگی است، راه دیگر اما شاید تصویب تخصیص بودجههای حمایتی برای فعالان عرصه فرهنگ باشد که البته چنین بودجههای حمایتی مستلزم فائق آمدن نمایندگان بر اختلاف نظرهای داخلی است.
این در حالی است که نهایتاً در سال 1402 تا رقمی حدود 31 هزار و 291 میلیارد تومان یعنی رشدی معادل 13 درصد نسبت به سال گذشته برآورد شده است، افزایشی که نباید فراموش کنیم چندی پیش محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در همین زمینه به خبرنگاران گفت بودجه فرهنگی کشور متناسب با مأموریتها و نیازهای واقعی کشور نیست.
در این رابطه با حجتالاسلام حسین میرزایی نائب رئیس اول فراکسیون قرآن و عترت و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به گفتوگو پرداختهایم که در ادامه میخوانید:
بهعنوان اولین سؤال بفرمایید، چرا همیشه به اصطلاح کفگیر بودجههای فرهنگی علیالخصوص بودجه فعالیتهای قرآنی به ته دیگ میخورد و در بسیاری از موارد دلیل اصلی عدم تحقق برنامههای فرهنگی موضوع کمبود منابع مالی مطرح میشود؟
یکی از نکات بسیار مهم این است که اصولا باید بپذیریم طرحهای فرهنگی به عنوان طرحهایی هزینهبر در تمامی نقاط جهان شناخته میشوند و هزینه در این زمینه یعنی سرمایهگذاری که باید انجام شود. اما درباره این سؤال اگر 6 برنامه توسعهای که تا بهحال طراحی شده را بررسی کنیم، متأسفانه شاهد آن هستیم که در تمامی آنها توجه بسیار کمی به بخش فرهنگ صورت گرفته و امید است که در برنامه هفتم تغییراتی انجام دهند تا سهم مناسبی برای مسائل فرهنگی و به خصوص قرآن در نظر گرفته شود.
ما میتوانیم در تعامل با وزیر ارشاد در خصوص برنامهای که در دولت با تلاش وزارت فرهنگ و ارشاد در حال تدوین است برای اعمال اصلاحاتی توصیه کنیم. اما طبق روال همیشگی از گذشته تا امروز در تنظیم چنین برنامههای توسعهی نگاه اقتصادی وجود دارد و آنگونه که باید به اهمیت مباحث فرهنگی توجه نمیشود؛ درحالی که سرمایهگذاری در موضوع فرهنگ و اصولا پیوستهای فرهنگی میتواند اثرگذاری موضوعهای اقتصادی و طرحهای مختلف را چندین برابر کند، البته تأیید میکنم اولویت زمانی ما اقتصاد است لیکن باید برنامه متعادل و همهسونگر باشد و بخش فرهنگ مغفول نماند. چراکه بودجه ما در این حوزه نسبت به رنج جهانی و در مقایسه با سایر کشورهای دنیا خیلی کمتر است.
محدوده جهانی در بودجههای فرهنگی چقدر است که تأکید دارید ما از آن عقب هستیم؟
براساس اخبار رسمی و برآوردهای انجام شده بودجه فرهنگی در اکثر کشورها 7 درصد کل بودجه را شامل میشود و کشور ایالت متحده آمریکا 11 درصد بودجهاش را به بخش فرهنگ اختصاص داده است در حالی که این نسبت در کشور ما حداکثر 3 درصد است. تعیین سهم بودجه در کشورهای خارجی بیانگر این نکته است که سرمایهگذاری در بخش فرهنگی چقدر اهمیت دارد و چطور باید برای رشد و ارتقاء فرهنگ در جامعه سرمایهگذاری انجام شود، درحالی که میبینیم در ایران شاید یکی از کمترین سهمها در بودجه مرتبط به فرهنگ باشد که البته برخی آثار و مشکلات آن را در چند ماه اخیر دید به صورتی که بسیاری از کارشناسان این رویدادها را ناشی از بیتوجهی به بخشهای مختلف فرهنگی میدانند. از این رو برنامه هفتم باید حداقل این 7 درصد که مطابق با بودجه فرهنگی میانگین کشورهای دیگر است، را به حوزه فرهنگ اختصاص دهد و معتقدیم از این بودجه نیز باید بخش قابل توجهی به فرهنگ قرآن و عترت تخصیص یابد.
استدلال بسیار خوبی را مطرح کردید مبنی بر این که همه دنیا حداقل 7 درصد کل بودجه را برای فعالیتهای فرهنگی کنار میگذارند بنابر این در کشور ما نیز بودجه فرهنگی نباید کمتر از این نسبت باشد، به نظر شما راهکار چیست و چطور این بودجه را می توانیم تخصیص بدهیم؟
کمیسیون فرهنگی مجلس هر آنچه در توانش بود به میدان آورده و توانسته رقم بودجه فرهنگی را از ابتدای این مجلس تا به حال چند برابر کند، اما در کمال تأسف باز هم نسبت به میانگین جهانی فاصله داریم. در این زمینه موانع و مشکلاتی وجود دارد که باید با همفکری و استفاده از نظر متخصصان برطرف شود اما واقعیت اینجا است که میتوانیم از تجارب دیگران و البته ظرفیتهای موجود برای رفع این خلأ تا رسیدن به استانداردهای بینالمللی استفاده کنیم، اجازه دهید با مثالی در دشواری تخصیص بودجه به فعالیتهای قرآنی تجربهای را عرض کنم: ببینید مسجد به شکل طبیعی پایگاه قرآن و فعالیتهای قرآنی است، از اینرو بنده پیشنهاد دادم در بودجه 1402 به هر مسجدی که دو نوبت در شبانه روز نمازهای واجب یومیه را برپا میکند، سالی 100 میلیون تومان پرداخت شود و در خصوص منبع تأمین این مبالغ هم گفتیم هر وقت همه کارهایتان را به اتمام رساندید و همه ردیف بودجهها را تأمین کردید، در این شرایط اگر از فروش نفت مازادی باقی ماند این مبلغ مازاد فروش نفت را به این موضوع اختصاص دهید که با اعتراضهای زیادی در مجلس مواجه شد این مشکل در سایر بخشهای فرهنگی هم دیده میشود چون همانطور که عرض کردم نگاه اقتصادی به برنامههای توسعهای سهم بیشتری نسبت به نگاه فرهنگی دارد و در اغلب برنامههای توسعهای مسایل توسعه اقتصادی در صدر جدول قرار دارد درحالی که نباید فراموش کنیم فرهنگ به عنوان زیربنای همان اقتصاد است و اکنون در بسیاری از طرحها به این نتیجه رسیدهاند که به دلیل عدم پیوست فرهنگی توفیق مناسبی حاصل نشده است و این اتفاق بدون تردید در کلان اقتصاد هم افتاده بنابراین تأکید میکنم فرهنگ زیربنا است.
حالا اگر فرض کنیم برای استفاده بهینه از همین منابع بودجهای باید مانع از موازی کاری در بخشهای مختلف فرهنگی شویم و با درنظر گرفتن اینکه شما مثالی در بخش قرآن زدید اجازه دهید سؤالی براساس برنامههای قرآنی با رویکرد مصرف بهینه منابع مطرح کنم، ببینید ارگانهای مختلفی از جمله دارالقرآنها و بخشهای مردمی، کانون مساجد و بعضی فرهنگسراها در حوزه قرآن کار میکنند و شاید یک رویه واحدی وجود نداشته باشد، آیا وجود موازیکاری بهعنوان یک آسیب در مدیریت منابع و مشخصاً برای مثال ما در ترویج قرآن را قبول دارید؟
ببینید در موضوع موازیکاری خوب این یک ضعف اساسی در بخشهای مختلف است اما اگر بخواهم مشخصا در زمینه مسایل قرآنی که شما اشاره کردید پاسخ دهم، مدنظر داشته باشید که کار پژوهشی با کار ترویجی متفاوت است شما در کار ترویجی هرچقدر بتوانید رواج بدهید اشکالی ندارد، مثلاً یک دانشگاه همزمان 20 کلاس ریاضی 1 برگزار میکند و کسی نمیگوید که چون دانشکده مهندسی برق برگزار کرده، در دانشکدههای دیگر نیاز نیست برگزار شود. از اینرو این تنوع متولیان ترویج قرآن، باعث ترویج بیشتر فعالیت قرآن در فضای جامعه میشود. اما در خصوص فعالیتهای کلان قرآنی درست میفرمایید چراکه در فعالیت ارگانهای کلان متولی قرآن این تکثر منجر به همافزایی نمیشود که البته این مشکل و نکته در تمامی مباحث فرهنگی وجود دارد.
شما به عنوان عضو فراکسیون قرآن وعترت مجلس، آیا از امکان مشاوره گرفتن از افراد صاحب نظر در این زمینه بهره بردهاید یا خیر؟
صحبتهای مختلفی با مسئولین صدا و سیما و آقای جبلی داشتم و وزیر فرهنگ ارشاد و مسئولان مختلف دعوت کردیم که بتوانیم یک فعالیت مؤثری داشته باشیم، نمیگویم بیکار بودهایم یا فعالیتی نداشتیم اما آن چیزی که مورد انتظار باشد، خیر. تاکنون انجام نشده است.
آیا خروجی این جلسات به نتیجهای رسیده مبنی بر اینکه مثلا تمرکز مدیریت فعالیتهای قرآنی با یک ستادی باشد مثل ستاد کرونا که تعیین کند هر فردی با هر جایگاهی چه کاری باید انجام بدهد به گونهای که باعث آسیب به فعالیت ارگانهای دیگر نشود؟
برای این منظور شورای توسعه فرهنگ قرآنی وجود دارد که زیر مجموعه شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در این شورا کارهایی برای برقراری هماهنگی فعالیتها انجام شده که بنده دو سالی هم ناظر این شورا بودم. آنجا یک هماهنگی و یک فرماندهی انجام میدهند، لیکن در کمال تأسف مشکل بودجه دارند بهطوری که این بودجه آنقدر اندک است که حتی انسان خجالت میکشد آن را به زبان بیاورد و از طرف دیگر در گذشته آن مبلغ اندک نیز خرج فعالیتهایی شد که به نظرم خیلی فعالیت موثر و تأثیرگذاری نبود. البته در این دوره بنده داوطلب حضور بهعنوان عضو ناظر در این شورا نشدم و موضوعی که عرض کردم در خصوص وضعیت شورا در اواخر دولت قبل بود.
به نظرتان مصوبات این شورا الزام آور است؟
بله؛ طبق بودجه تصمیم میگیرند و بودجه دست خودشان است و خودشان هم انجام میدهند. منتهی بودجهشان کم است و البته باید مقداری هم در اتخاذ تصمیماتشان حسن سلیقه بیشتری بهخرج دهند.
اتفاقا با یکی از اعضای شورا که صحبت میکردیم خواستار این پرسش از شما بودند که بعد از سال 90 و مطالبه رهبری مبنی بر تربیت 10 میلیون حافظ، مجلس چه اقدام مثبتی انجام داده است؟
مجلس قانونگذار و ناظر بر اجرای قانون است و این اتفاق باید در قانون برنامه توسعه بیفتد که تحلیل آن را عرض کردم.
برای افزایش فضای معنویت و علاقه به قرآن چه باید کرد؟
بایستی مجموعههای رسانهای به موازات مجموعه رسانهای موجود تربیت بشوند تا با عقیده و یک افق نگاه دیگر شروع کنند به تولید محصولات رسانهای که نسلهای مختلف جامعه را به سمت قرآن و عترت سوق بدهند به این منظور بایستی از مجموعههای فرهنگی هنری دارای جهتگیری معنوی برای بهرهگیری از مباحث هنری، استفاده بشود.
یکی از کارهایی که در زمینه انس با قرآن هرسال در کشورمان انجام میشود برگزاری نمایشگاه قرآن در ایام ماه مبارک رمضان است، نظرتان راجع به نمایشگاه قرآن چیست؟ آیا از نمایشگاه امسال بازدید داشتید؟
اولا؛ از برگزارکنندگان نمایشگاه بابت زحماتی که کشیدند، تشکر میکنم. همچنین از مردم که استقبال خیلی گرمی داشتند بهطوریکه حضور بنده در نمایشگاه که چند ساعتی هم بهطول انجامید، به دلیل استقبال گسترده مردم از این نمایشگاه همانند شرکت در راهپیمایی بود. تنوع کارهایی که در نمایشگاه انجام شد نیز خیلی خوب بود، بهعنوان مثال مقایسههایی که راجع به مقام زن در اسلام با مقام زن در سایر فرهنگها داشتند واقعا دیدنی و عبرتآموز بود. همچنین مجموعه ثاقب که در نمایشگاه بحث روضههای خانگی را داشتند که میتواند به نوعی محافل قرآنی خانگی را نیز شامل شود. اما در کنار این فعالیتهای شایسته بعضیها بودند که بهنام «قرآن بنیان»، حرفهای دیگران و محتواهای غیر قرآنی را معرفی میکردند. همانند این مسئله چند سال قبل که رهبری مسئله علوم انسانی اسلامی را مطرح کردند که پای بسیاری از پایاننامهها این عبارت نقش بست اما وقتی آنها را مطالعه میکردیم نه استاد راهنما نه استاد مشاور و نه خود دانشجو اصول اولیه استنباط مفاهیم قرآنی را بلد نبودند ولی یک پسوند اسلامی به عنوان مقاله اضافه میکنند. میخواهم این نکته را تأکید کنم که خدای نکرده اینجوری نشود که به نام قرآن به کام علوم آمریکایی و انگلیسی و غربی باشد.
در خصوص ظرفیت فضای مجازی هم بفرمایید چگونه میتوان برای گسترش قرآن در جامعه از آن بهره جست؟
ببینید اکنون با توجه به گسترش ارتباطات مجازی و استفاده از فناوریهای نوین بدون تردید استفاده از این امکانات برای اجرای برنامههای تدوین شده باید در دستور کار قرار گیرد که البته کارهایی هم انجام شده ولی نه تنها در زمینه قرآن بلکه در تمامی بخشهای فرهنگی تا رسیدن به ایدهآل در این زمینه فاصله داریم که لازم است برنامهریزی شود. اما درباره موضوع قرآن فعالیتهایی با توجه به بازدید بنده از نمایشگاه قرآن انجام شده، اپلیکیشنها، نرمافزارها و ... داریم ولی خوب فناوریهای نوین هر روز در حال گسترش و رشد است و فرصتهای استفاده بیشتر از آنها در زندگی روزمره ما ایجاد میشود که باید از آنها استفاده کنیم. اما مهمترین چیز، تربیت انسان قرآنی است، اگر انسان قرآنی تربیت کردی او خودش راه ترویج آن را پیدا میکند و هزار گونه طرح و فکر را تدبیر و طراحی میکند ولی دائم در حال ساختارسازی هستیم.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم بین عملکرد دو بخش مردمی فعالیتهای قرآنی مثل دارالقرآنها و نهادهای حاکمیتی متولی قرآن، شما کدام را بهتر میدانید؟
هر جا که مدیر دلسوز و انسان کارآمد و متدین بوده راهش را رفته و آن بخش پیشرفت کرده و هر جا این فرد دلسوز و کارآمد نبوده آن بخش فعالیتها از عرش به زمین خورده، بنابراین معتقدم اگر انسانی مدیر کارآمد باشد چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی آن بخش را از خاک به افلاک میرساند به این ترتیب خصوصی یا دولتی بودن را علت تامه موفقیت یا عدم موفقیت نمیدانم بلکه علت را ناشی از افرادی که در آن مجموعه کار میکنند میدانم چراکه نمونههای دولتی خیلی خوب یا خصوصیهای خیلی خوب داشتیم و عکسش هم در هر دوی آنها وجود دارد.
به عنوان آخرین سوال، چه کنیم این توجهی که مردم در ماه رمضان به قرآن دارند در طول سال و در همه ابعاد زندگیشان باشد؟
بهعنوان یک طلبه خدمتتان عرض میکنم، بنده قبل از اینکه نماینده مجلس باشم، 9 الی 10 سال تجربه مشاوره دارم، به جرئت و با تجربه کف میدان عرض میکنم، هر فردی متدین یا غیر متدین و همینطور انقلابی یا غیر انقلابی، چه زن و چه مرد در زندگی فردی یا خانوادگی که با فرمانی از قرآن رو به رو شده و این آیات را رعایت نکرده بودند، به مشکل برخوردند اما وقتی که به ایشان تذکر داده میشد و عمل میکردند زندگیشان تغییر میکرد، بنابراین اگر مردم عزیز ما واقعا دلشان بخواهد زندگی سعادتمند دنیوی و اخروی داشته باشند نباید از قرآن و عترت فاصله پیدا کنند چراکه اگر فاصله بگیرند نه روزگار خوش دنیوی و نه اخروی خواهند داشت ولی افرادی که به قرآن و عترت نزدیک میشوند، خوشبختی و سعادت را بیشتر لمس میکنند.