این کتاب را بخوانید تا دریابید راه رهبری از راه امام جدا نیست
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، کتاب «موبهمو» اثر جدید از عبدالله گنجی، روزنامهنگار و مدیرعامل اسبق روزنامه جوان زمستان سال گذشته رونمایی شد. این اثر را باید به عنوان یکی از کتب قابل توجه و فاخر حوزه انقلاب اسلامی درچندسال اخیر دانست که به شکل مستند و شفاف، جریان و سیر ولایت و رهبری امامِین انقلاب را بررسی کرده است.
او در مقدمه کتاب بیان میکند: تحریف سیاست حضرت امام و القای تصور نادرست از اندیشه و عمل ایشان چه به شکل عامدانه و چه غیر عامدانه موجب شده است عدهای چنین فکر کنند که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مسیر جدای از مسیر امام را در امر رهبری انتخاب کرده است. موبهمو یک تحقیق روشمند تطبیقی است که با تکیه بر سخنان رهبران انقلاب در طول این چهلواندی سال و با تبیین پسزمینههای تاریخی و اجتماعی میخواهد بار دیگر گفتمان انقلاب اسلامی را در حوزه مختلفی نظیر اسلام ناب، عدالت، ولایتفقیه، نقد سکولاریسم، آرمان مستضعفان و... را بازتعریف بکند.
خَلَف در مسیر سَلَف
اهمیت این تلاش عبدالله گنجی آنجایی است که مخاطب به خوبی بذل وسع او در گرداوری سخنان و فهم تحولات اساسی ایران پس از انقلاب را درک خواهد کرد و میتواند با مطالعه این کتاب به طور مفصل با خط فکری رهبران انقلاب و مشی سیاسی آنان آشنا شود. جریان تحریف چه از داخل و چه از خارج در صدد آن است تا با تصویر ناصحیح از امام خمینی، این ظرفیت عظیم اجتماعی را برای خود مصادره کند و از سوی دیگر چنین القا کند که مسیر انقلاب پس از رحلت امام امت از ریل اصلی خود جدا شده است. عبدالله گنجی نشان میدهد حضرت آقا خلف صالح امام بوده و کلان پروژههای ایشان دقیقاً با اهداف اولیه انقلاب و دغدغههای حضرت امام در یک راستا قرار دارند.
کتاب به جنگ با اسلام آمریکایی میرود
به طور مثال یکی از مهمترین موضوعات مورد بحث در این کتاب دوگانه اسلام ناب و اسلام آمریکایی است. این روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی بخش قابل توجهی از این کتاب را به تقابل تفکر انقلابی با سکولارهای حوزوی و روشنفکر اختصاص داده است و با تقریر مناسب و صحیح از خوانشهای حداقلی از دین که توسط جریان تحجر و تجدد ارائه میشود مبانی آنان را با اتکا به منطق و سخنان امامین انقلاب به چالش میشکد.در فتنه ۱۴۰۱ دیده شد برخی وسوسهها و القائات به ظاهر صحیح از سوی سکولارهای دیندار چگونه در دل برخی انقلابیها شک و تردید انداخت و آنان را نسبت به موضوع انقلاب اسلامی و ولایتفقیه دچار شک کرد. عبدالله گنجی با بیان منطق دیناندیشی این طیف از زبان حضرت امام و بالاخص آیتالله خامنهای به این شبهات پاسخ میگوید و نوع معرفتشناسی آنان را مخدوش میسازد.
ساختار اثر
در این کتاب در هفت فصل به قرائت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظلهالعالی) از امام(قدسسره) با تطبیق اندیشه، نگرش و مواضع دو رهبر نسبت به مقولات مشترک پرداخته شده است.
در فصل اول به وجوه تمایز جانشینی رهبری در انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای اصیل جهان پرداخته شده و در مقام مقایسه، نسبت ایشان با امام(قدسسره) بررسی شده است. مقابله با تحریف امام(قدسسره) توسط جانشین ایشان، ادامۀ فصل اول کتاب است که به صورت مفصل به آن پرداخته شده است، حال آنکه در اکثر انقلابهای دیگر، جانشین رهبر اولیه، خود عامل انحراف انقلاب از اهداف اولیه بوده است.
در فصل دوم به مکتب امام(قدسسره) و اصول آن پرداخته شده است.
در فصل سوم خط امام(قدسسره) و شاخصهای آن مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم خاص شخصیت امام (قدسسره) است که در آن ویژگیهای فردی، بشری، الهی و حاکمیتی امام(قدسسره) از منظر آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظلهالعالی) بیان شده است.
در فصل پنجم به تطبیق مواضع دو رهبر در خصوص مقولات مهم در جمهوری اسلامی پرداخته شده است. در این فصل با کنار هم چیدن محتوای بیانات دو رهبر در خصوص یک موضوع، خواننده میتواند به میزان همسویی و همگویی و هممسیر بودن رهبران انقلاب اسلامی پی ببرد و به قضاوت بنشیند. محوریترین موضوع مورد بحث در این فصل ماهیت جمهوری اسلامی از نگاه دو رهبر است. فصل تطبیق مواضع دارای هشت بخش است که هر بخش به یک موضوع میپردازد. علاوه بر پرداختن به ماهیت حقیقی و حقوقی جمهوری اسلامی، مقولاتی دیگر در هفت فصل آمده است که عبارتند از
۱. نیروهای مسلح و سیاست؛
۲. دو جناح سیاسی کشور؛
۳. آزادی؛
۴. مردمسالاری؛
۵. غیریت نظام؛
۶. آمریکا؛
۷. فلسطین / صهیونیسم.
در فصل ششم به تأثیر عنصر زمان در جهتگیریهای رهبران انقلاب اسلامی پرداخته شده است.
در فصل آخر نیز به مواجهۀ آیتاللهالعظمی خامنهای(مدظلهالعالی) با وصیتنامۀ امام(قدسسره) پرداخته شده که اهمیت آن در نظر رهبر جانشین چگونه است؟ چه عناصری را برجستهتر میدانند و در چه مواردی و در چه جمعهایی وصیتنامۀ امام را یادآور میشوند.