حجت الاسلام قرائتی مطرح کرد؛
تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی برای مهجوریت زدایی از قرآن
حجت الاسلام و المسلمین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور در منزل حجت الاسلام قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز کشور از ایشان عیادت و برای وی آرزوی سلامتی کرد.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، با حضور در منزل حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی رئیس ستاد اقامه نماز از ایشان عیادت و برای وی آرزوی سلامتی کرد.
مشروح صحبتهای حجت الاسلام والمسلمین قرائتی را در ادامه میخوانید:
از سالهای قبل از وقتی به تلویزیون رفتم میخواستم همه چیز را به مردم بگویم. اما گاهی وقتها گفتگوی رودررو بهتر است. ما نامههایی به رهبری، جامعه مدرسین و شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال کردیم. دو سه سال یک نامه به کسی مینوشتم.
مشروح صحبتهای حجت الاسلام والمسلمین قرائتی را در ادامه میخوانید:
از سالهای قبل از وقتی به تلویزیون رفتم میخواستم همه چیز را به مردم بگویم. اما گاهی وقتها گفتگوی رودررو بهتر است. ما نامههایی به رهبری، جامعه مدرسین و شورای عالی انقلاب فرهنگی ارسال کردیم. دو سه سال یک نامه به کسی مینوشتم.
یک نامه تقریباً 4 صفحهای برای شورای عالی تهیه کردم. مسئله این است که آیا جمهوری اسلامی حق قرآن را داده است، بودجهای که در اختیار شما گذاشته شده قبل از شما آنهایی که مسئول بودند بودجه در حق قرآن بوده است، ما قطعاً مدیون قرآن هستیم. آیا دانشگاهیان ما با قرائت قرآن آشنا هستند. آیا با این بودجهها، جشنوارهها و تواشیح و حفظ قرآن حق قرآن را دادهایم؟ آیا دانشگاهیان ما دو سطر قرآن را میتوانند بدون غلط بخوانند.
یک شبی به منزل آقای وحید خراسانی رفتم و به ایشان گفتم من میخواهم مانند نکیر و منکر از شما سؤال کنم و آقای سعیدی امام جمعه قم را هم بهعنوان شاهد بردم.. شما مشغول قرآن هستید اما رک با هم حرف بزنیم و آیتاللهی و مرجعیت را به کنار بگذاریم. ایشان هم خیز برداشتند و دو زانو نشستند وقتی حرفهایم تمام شد آیتالله وحید فرمودند که من در هیچ کدام از حرفهای تو مناقشه ندیدم. گفت یک روز درسم را تعطیل میکنم. نگویید که درس تعطیل است، ما این کار را کردیم. آن روز افرادی گریه کردند و عدهای هم منقلب شدند.
در قرآن 4 توبیخ تند است. کمثل الحمار، اولئک الانعام، کالحجاره، کمثل الکعب. فحشی در قرآن هست که قابل تحمل نیست. اما آن 4 تا قابل تأمل است. فحشی که در قرآن قابل تحمل نیست این است که میگوید پوک هستی. میگوید من دکتر هستم، آیتالله هستم، امام جمعه هستم اما قرآن میگوید پوکی و این لقب را قرآن به کسی میدهد که راجع به قرآن کار نکند.
آیهاش هم این است که یا اهل الکتاب لستم علی شی، حتی تورات و انجیل و این خیلی مهم است که ما این القاب بزرگ به این مهمی را داشته باشیم، شورای عالی انقلاب فرهنگی، جامعه مدرسین و... آخر هم میبینیم که تمام شهریهها براساس رساله مکاسب هست، یک هزار تومانی برای تدبر داده نمیشود 2 علم با توبیخ مطرح شده است یکی تفقه و تدبر. تفقه و تدبر هر دو با توبیخ هستند. منتهی تفقه یک توبیخ دارد. اما تدبر دو توبیخ دارد.
یک روز به جامعه مدرسین رفتم، نامه تندی نوشتم و نزد آقای فاضل لنکرانی آن را خواندم گفتند تند است و ممکن است کسی مفهوم آن را نفهمد یا عمل نکند و یا آقایان قهر کنند. آقای فاضل و سبحانی و مکارم شیرازی و فلسفی و مجتبی تهرانی درسشان را تعطیل کردند.
یعنی هرجایی که روضه را خواندم گفتند درس را تعطیل میکنیم شما حرفتان را بزنید. ما با این القاب فقط یک مشت اداره و مدیر کل درست کردیم و لذا قرآن تا به حال پیش نرفته است و اگر رفته ملموس نیست. این پستها معلوم نیست که تا چه زمانی باشد. به امام صادق(ع) گفتند بعضی از این کسانی که مردهاند چشمشان بسته و بعضیها هم باز است. معلوم نیست که فردا ما و شما هستیم یا نیستیم.
کسی جرأت نمیکند دستش را بالا ببرد و بگوید من قرآن را جدی گرفتم. معاونت تهذیب در حوزه هست. بنده به همه آقایان حوزه گفتم قرآن کتاب تهذیب نیست. چرا آیات اخلاقی قرآن را تفسیر و تهذیب نمیکنید.
البته بحث تفسیر تکان خورده است و طلبهها هم به فکر افتادند. 42 سال در تلویزیون هستم و یک شب جمعه تعطیل نشده است ما باید چه کتابی داشته باشیم که از آن حرف بزنیم و تمام نشود. از یک دعایی متوجه میشویم که شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفهاش چیست؟ امام صادق (ع) برای هر عضوی یک دعایی میکند. (ایدیینا عن السرقه، السنتنا علی الغیبه، اعینِنا عن الخیانه، بطوننا عن الحرام) ما صد تفسیر برای دانشگاه میخواهیم.
برای رشته پزشکی، مهندسی، مدیریت، اقتصاد، خانواده. یکی از اساتید دانشگاه در صحبتی که با من داشت، گفت: که شما طلبهها دستتان از اسلام خالی است. یک میلیون مهندس داریم. 600 هزار در نظام مهندسی مشغول بهکار هستند و 400 هزار دانشجو داریم. یک سوم بودجه مملکت هزینه بنایی از طریق شرکتها و انبوهسازی میشود. یک میلیون هم دانشجو و مهندس داریم.
اما چند آیه راجع به ساختمان داریم. در رشته معماری چند آیه داریم؟ درباره مصالح ساختمانی، نورگیر، فاصله سقف با زمین، رنگ ساختمان، هواگیر، جهت ساختمان در مورد اینها چیزی نداریم، چون کسی کار نکرده است. وقتی اینها را گفت من منقلب شدم که بعد از 40 سال بگویند که شما دستتان از قرآن خالی است. تصمیم گرفتم کتابی بنویسم، از آقای کلانتری نماینده حضرت آقا در شیراز کمک گرفتم که نفر اول مهندسی در تهران چه کسی است؟ گفتند دکتر محمود گلابچی، مقالههایش در دنیا معروف است. به دکتر گلابچی گفتم من مهندسی نخواندم اما به غیرتم برخورده است. ببینید اینها درست است؟ وی گفت شما حالا از خواب بیدار شدید. جشنی گرفتند و از من تجلیل کردند.
در رشته اقتصاد هم یک کتابی نوشتیم و با استاد تمامهای اقتصاد تماس گرفتیم و گفتند چیز بسیار خوبی است.
آیا میتوانید در شورای عالی انقلاب فرهنگی تحولی برای مهجوریتزدایی از قرآن بهوجود بیاورید. در قرآن هم آمده است که اگر قرآن مهجور باشد زندگی نکبت دارد. مجلس پیش نمیرود، مردم دوستمان ندارند وکارها پیش نمیروند. باید یک انقلاب در زمینه مهجوریتزدایی از قرآن بشود، دوست آخوند میخواهیم مانند نواب صفوی، دوست کت و شلواری می خواهیم مانند شهید رجایی، چمران میخواهیم.
آخوندهایی هم که رفتند به ادارات، اداری شدند. اینها نالههای ما است. چون وقت کم است تقاضا دارم که این نامه را بخوانید. دوم چند نفر جمع بشویم، چند نفر که در دانشگاه نزدیک هستند و فکرشان هم به شما نزدیک است. یک انقلابی بکنید و روی پای خودتان بایستید. من تفسیر قرآن را در منزل خودم میگویم. چون سیمای هر شهری فیلمش را به سیمای شهر دیگر نمیدهد. حالا الان خوب شده قبلاً تعصب زیاد بود، با هزینه خودم برای برق و دوربین و فیلمبرداری برنامه تفسیر تهیه میکردم.
حرکت باید انقلابی شود. آقایانی که اداری شدند به آنها امیدی نیست. فکر میکردم که اگر در شورای عالی انقلاب فرهنگی جمع بشوند کاری میکنند، اما اداری شدند. من معتقد هستم این فرصتی که خدا به شما داده است و آدم نمیداند که تا کی در این دنیا هست یک تصمیم جدی بگیرید و با یک بودجه مشخص یک برنامهریزی بکنید که بتوانید بگویید من قرآن را جدی گرفتم.
در زمینه تلاوت، حفظ و تفسیر و .... بعضی چیزها مستحب هم نیست یا مستحب هست اما کمرنگ است. اگر هیچکس معتکف نشود جهنم نمیرود. چیزهایی واجب است اما مطرح نیست. برنامههایی داریم که در طول سال جوانهای ما را برای نمره و ترم سرکار مینشاند ، اما قرآن جدی نیست. من میتوانم کمکتان بکنم. با شبکههای مختلف تلویزیون در ارتباط هستم. ستاد تفسیر و مسابقه تفسیر داریم.
هر کس از روی تفسیر نور 100 نکته دربیاورد یک سفر عمره به او هدیه میدهیم. خدا رحمت کند شهید حجازی معاون حاج قاسم 80 نکته درآوردند. «بحر لایدرک»، ایمان باید داشته باشید. ما ایمان نداریم، چند تقاضا دارم. بخشی از عمر خود را مغرات کنید و بگویید 2 درصد یا 5 درصد هر چه قدر که خودتان میدانید زمان برای این کار بگذارید. چند طلبه قرآنی برای این کار پیدا کنید. نامهای که نوشتم شما زحمت بکشید دوباره بخوانید.
50 آیه هست و به بعضیها هم دادم. لازم است رابطه قرآنی با شما داشته باشیم. تقاضا داریم که این کار را بکنید. اگر فکر میکنید حرفهای ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی تأثیر دارد بگویید که قرائتی حرفهایی دارد. در کشور آدمهای خوبی داریم اما غافل هستند. تفسیر نور ما یک دور چاپ شده و به 32 زبان دنیا ترجمه شده است. شما از این بودجهای که در اختیار دارید اول سهم قرآن را کنار بگذارید.
ارسال نظرات