بازوی آمریکا
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، یادداشت پیش رو صرفا نقد نامه اعتراضی انصاری راد به مقام معظم رهبری در فتنه سال قبل نیست؛ چرا که نامه او بی ارزش تراز آن است که لزومی در نوشتن نقد آن وجود داشته باشد؛ بلکه غرض نگارنده در گام نخست نشان دادن نقش و کارکرد امثال این نامه های اعتراضی و تند به رهبر معظم انقلاب در میانه فتنه ها و آشوب ها می باشد.
مقام معظم رهبری در توصیف فتنه اخیر فرمودند: «طراحی این اغتشاش های پاییز گذشته در اتاقهای فکر آنجا شد. طراحی جامعی هم انجام دادند»14/3/1402 جامعیت فتنه اخیر و بعضی فتنه های سنگین گذشته به این بود که همه ابعاد براندازی در آن دیده شده بود. برای براندازی در کشوری که گرایش دینی دارد میبایست بعضی از افرادی که نماد دیانت هستند همراه شورش شوند و رادیکال تر از نوجوانان وسط خیابان موضع بگیرند تا مردم دیندار که درصد بالایی از جامعه را تشکیل می دهند در مقابل تعارض نظرات متحیر شده و حق را تشخیص ندهند و در عمل صحنه را به نفع جریان برانداز خالی کنند. از طرفی این نامه ها باعث برون ریزی اعتراض آن دسته از مردمی است که بخاطر دلبستگی به اسلام اعتراض خود را در چارچوب های قانونی بیان می کنند آنها با دیدن این نامه های تند به خود حق می دهند گستاخانه همه مشکلات را یکجا متوجه رهبرانقلاب کنند و ریشه همه مشکلات را شخص ایشان قلمداد کنند. در یک جمله کوتاه می توان گفت کارکرد امثال این نامه ها شکستن حریم ولایت بین متدینین و همراه کردن آنها در فتنه و از طرفی موجه سازی اغتشاش می باشد.
آقای انصاری راد چه غرض فوق را داشته است یا خیر در زمین طراحی شده دشمن بازی کرده است و به هرحال خود را تکه ای از پازل شکست خورده معاندین نموده است. بعد از تحلیل بیرونی نامه مناسب است وارد محتوا شده و آن را بررسی نماییم: انصاری راد در ابتدای نامه به این مضمون نوشته است: «همه کارشناسان بی غرض و بی طرف سال ها فریاد زده اند که این نوع اداره فرهنگ، سیاست و اقتصاد به فاجعه می انجامد.»
اولا خدمت ایشان عرض می کنم با وجود تحلیل های متفاوت و حتی متعارض کارشناسان در طول این سالها ایشان چگونه ادعا کرده اند که همه کارشناسان بی غرض این چنین می گویند؟! با چه سنجشی این استقرا انجام گرفته است؟ تنها احتمالی که می توان مطرح نمود تا این شروع شکننده را توجیه کرد این است که بگوییم منظور ایشان، کارشناسان اصلاح طلب و یا مخالف نظام است چراکه می شود در کارشناسی این عده نوعی وحدت رویه پیدا کرد؛ اما با این تصویر دچار مشکل دیگری مواجه می شویم و آن این است که چطور یک کارشناس جناحی میتواند تحلیلی ارائه دهد که مبتنی بر مبانی اش نباشد؟ به طور قطع مبانی بر تحلیل های میدانی جهت می دهند.
بر هر متاملی روشن است که کارشناسی بدون جهت اساسا وجود ندارد این امر پوشیده ای نیست مثلا در نامه تند شما هم جهت گیری و غرض ورزی به وضوح مشخص است. اگر از این شروع فضاحت بار نامه بگذریم به قسمت بعدی میرسیم که از این هم فضاحت بارتر است.
انصاری راد نوشته است: «محصول این حکم راندن و اعلام جنگ و دشمنی با غرب و امریکا و اسرائیل، فقر و فسادی است که سراسر کشور را غرق کرده است» جدای از این که ریشه همه مشکلات را چالش با غرب می داند و این سخنی است که بارها پاسخ گفته شده است ایشان دشمنی با اسرائیل را هم درست نمی داند یعنی معتقد است باید رژیم منحوس اسرائیل را به رسمیت شناخت و حقوق ملت فلسطین را پایمال کرد تا راه توسعه ایران هموار شود. وای بر آن توسعه ای که بخواهد با ریختن خون مظلومین جلو رود. در حقیقت مخاطب نامه اعتراضی انصاری راد مقام معظم رهبری نیست بلکه حضرت آیت العظمی بروجردی است که از همه مسلمانان خواست برای آزادی فلسطین دعا کنند مخاطب ایشان امام خمینی است که پایه گذار روز قدس و آزادی فلسطین است.
انصاری راد در بند دوم به سیاست خارجی جمهوری اسلامی اعتراض می کند و خطاب به مقام معظم رهبری میگوید: «شما معتقدید سیاست رو به شرق است و سیاست غربی جز معطلی و باج خواهی چیزی نیست.» و در ادامه هر چه توان دارد به خرج می دهد تا اثبات کند چین و روسیه همان افکار سوسیالیستی قدیم را دارند و بر همان مکتب مارکسیسم ایستاده اند. مقام معظم رهبری بارها فرموده اند ما با همه دنیا تعامل داریم جز کشورهایی که منش و خوی آنها استکباری است و خود را صاحب جهان دیده و با منطق زور و تهدید و تطمیع سخن می گوید.
روزی شوروی خوی استکبار داشت و دشمن به حساب می آمد اما اکنون که چون دیگر کشورها بر اساس منافع با ما در تعامل است میبایست چون قبل با آنها تعامل کنیم؟ آیا تعامل ما با چین بر اساس منافع ملی نیست؟ دولت روحانی هشت سال با سیاست التماسی به دنبال جلب یک منفعت از غرب بود آیا توانست منفعت و امتیازی داشته باشد؟ آیا ملت ایران از قرارداد برجام منفعتی کسب نمود یا این که غرب جلو آمد و تحریم هایش را دوچندان کرد؟ آیا گمان شما این است که امریکا با این کارنامه سیاه چون دیگر کشورها بر اساس احترام متقابل تعامل میکند؟
مقام معظم رهبری در سخنرانی 14 خرداد در جواب همفکران انصاری راد فرمودند: «بعضیها اشتباه می کنند، خیال میکنند [اگر] ما در فلان قضیّه عقبنشینی کنیم، این موجب میشود که دشمنی آمریکا یا دشمنی استکبار جهانی یا صهیونیستها با ما کمتر بشود؛ نه، این خطا است. در موارد متعدّدی عقبنشینیهای ما موجب شد که آنها جلو آمدند و بیشتر متعرّض شدند. در برخی از دولتهای این چند دهه، بودند کسانی که عقیدهشان این بود باید در یک مواردی به طرف مقابل، به جبههی مقابل امتیاز بدهیم و یک مقدار عقبنشینی کنیم.
در یکی از این دولتها، همان کشورهایی که ما در مقابل آنها عقبنشینی کرده بودیم، رئیسجمهور ما را به دادگاه غیابی کشاندند؛ برای رئیسجمهور ایران کیفرخواست در دادگاه صادر کردند. در یکی از آن دولتها که متأسّفانه گویا کمک هم به آمریکاییها شده بود، ایران را «محور شرارت» نامیدند. اینها به این عقبنشینیها راضی نمیشوند. آنچه آنها میخواهند، این است که ایران را به دوران قبل از انقلاب برگردانند؛ ایران وابسته، ایران بیهویّت، ایران چشمدوختهی به دست این و آن؛ آنها این را میخواهند. آنها با این عقبنشینیها قانع نمیشوند؛ اشتباه نکنیم»؛ اما مع الاسف امثال انصاری راد توانایی درک این مسائل را نداشته و مکرر دچار اشتباه می شوند و بازوی امریکا برای پیشبرد اهدافش در داخل کشور قرار می گیرند.