علم و آگاهی؛ ارکان اساسی تحول مطلوب انقلاب اسلامی
به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در هفدهمین نشست از دهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «راهبرد تحوّل؛ ضرورت گام دوم انقلاب اسلامی» که به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر در دانشگاه طلوع مهر قم به صورت حضوری و مجازی برگزار شد گفت: یکی از مهمترین ارکان اساسی تحول «علم و آگاهی» است، بدون علم و آگاهی و معرفت، تحول شکل نمیگیرد. در تحول که یک امر انسانی است، ضمن اینکه اراده انسانی لازم است، آگاهی و دانش لازم است تا معلوم شود که انسان در این تحول میخواهد چه کار بکند و به کجا برود.
حجت الاسلام والمسلمین مهاجرنیا افزود: در قرآن وقتی که مقوله تحول، رشد، کمال و سعادت مطرح میشود، در آیه آیت الکرسی میفرماید: «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي» خداوند مسیر را کاملاً روشن و نورانی کرده است. اگر کسی میخواهد این مسیر را برود، راه تاریک نیست. سپس میفرماید: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ» مسیر برای کسانی که طاغوت را نفی میکنند و به خدا ایمان میآورند، مشخص است. بنابراین مسیر رشد و تحول روشن است.
وی افزود: ما الآن میخواهیم با تحول پیشرفت کنیم و به سمت کمال حرکت کنیم. اگر ما میخواهیم به لحاظ مادی و معنوی و در راستای اندیشه انقلاب متحول شویم، به آگاهی دینی و آگاهی در عرصههای مختلف نیاز داریم. اگر میخواهیم اقتصاد توسعه پیدا کند، نیاز به آگاهی اقتصادی داریم. در حوزه سیاست، فرهنگ، اخلاق، رفتار و در همه عرصهها آگاهی لازم است و باید دانش آنها تولید شود. یکی از بزرگترین مشکلاتی که ما بعد از انقلاب داشتیم این است که در اکثر موارد دانش آن را تولید نکردیم. یک ساختاری ناشی از انقلاب ایجاد شده که روی همان ساختار ماندهایم. دانش وعلم، مخصوصاً علم دینی آن تولید نشده است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه بیان داشت: وقتی میگوییم میخواهیم تحول ایجاد کنیم، اولین سؤال این است که بر اساس چه دانشی؟ با کدام علم دینی؟ با کدام فقه سیاسی؟ آیا این تحول به سمت کمال است؟ به سمت قهقرا است؟ از کجا میخواهید حرکت کنید و به کجا می روید؟ و متاسفانه دانش مورد نیازهنوز تولید نشده و این نقیصه بزرگی است که ما داریم.
وی افزود: وقتی شما میخواهید مدیریت، تدبیر و سازندگی کنید وتحول ایجاد کنید، باید الگو داشته باشید. چون الگو، باور ایجاد میکند. باور و اعتقاد به تحول یک امر پیشینی وپیشاتحولی است که بسیار ضروری و مهم هست، چون دانش در آن وجود دارد و شما به وسیله آن میتوانید بسیاری ازعوامل تحول را تشخیص دهید. درجامعه اسلامی یکی از عناصر و عوامل تأثیرگذار تحول، نصرت الهی و دست قدرتمند خداوند هست. شما وقتی هیچ دانشی از آن ندارید چگونه می خواهید موفق شوید؟
استاد مهاجرنیا با اشاره به اینکه چرا ما در اقتصاد هر کاری میکنیم باز مشکل داریم؟، افزود: یکی از دلایل آن این است که ما دانش دینی اقتصاد اسلامی را نداریم. باورهای اعتقادی که در اقتصاد تأثیرگذار هستند، وجود ندارد. لذا هرچه تلاش بکنیم اقتصاد درست نمی شود. بنابراین این نکته بسیار مهمی است که ما نیاز به یک آگاهی پیشینی داریم. نیاز به دانشی داریم که اعتقادات ما در آن دانش باشد. وقتی میگوییم دانش دینی، یعنی مجموعهای از احکام، باورها و اعتقادات که یک خط مشی ایجاد میکند تا بر اساس آن حرکت کنیم.
وی با اشاره به آیه «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم» که می فرماید هیچ قومی یا ملتی یا کشوری را تغییر نمیدهد و متحول نمیکند مگر اینکه خودشان بخواهند، افزود: خواستن بر اساس آگاهی است؛ وقتی آگاهی نسبت به موضوعی نباشد، ارادهای هم شکل نمیگیرد. اراده تغییر مبتنی برعلم و آگاهی است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه افزود: یکی از کارکردهای «آگاهی» این است که زمینهساز تصمیمگیری میشود. وقتی شما آگاه باشید، وقتی راه را میشناسید و میدانید این مسیر به کجا ختم میشود، وقتی این آگاهی را دارید که این مسیر خوب و راه سعادت است، آن وقت بر اساس این آگاهی تصمیم درست میگیرید و برنامهریزیهای درستی انجام میدهید.
وی سپس گفت: آگاهی به شما دستورالعمل میدهد، راهنمایی میکند و مسیر را نشان میدهد. تعبیر قرآن هم این است: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ» آیا کسانی که علم دارند و راه را خوب میشناسند با کسانی که نمیشناسند، مساوی هستند؟ آنقدر مسئله بدیهی است که خداوند سؤال میکند. یعنی نه، مساوی نیستند. یعنی کسی که راه را نمیشناسد و آگاهی ندارد، نمیتواند تصمیم درست بگیرد و در مقابل کسی که آگاهی دارد میتواند درست تصمیمگیری کند.
استاد مهاجرنیا افزود: اصلا دین ما مبتنی بر آگاهی است، آگاهی مقدم بر دین است. عقل مقدم بر دین است. یعنی شما اول باید با عقل، فهم و شعور و ادارک درونی خود خدا را درک کنید و بدانید که خدا برای هدایت شما یک برنامهای دارد، بعد که پیغمبر میفرستد شما بر اساس آن عقل پیشینی تصدیق میکنید که خداوند پیغمبر را برای هدایت فرستاده است. بنابراین عقل انسانی مقدم بر دین انسانها است.
وی در ادامه به داستان طالوت و جالوت بعنوان مثال بسیار زیبایی در قرآن اشاره کرد و گفت: پیغمبر طالوت را منصوب کرد و گفت از ایشان اطاعت کنید و به جنگ و مبارزه علیه طاغوت بروید. استدلالی که پیغمبردر مواجه با مردم مطرح میکند میگوید من از طرف خدا منصوب کردم، خدا کسی را بر شما حاکم کرده که «زادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ» هم علم دارد، هم جسم قوی و توانایی بدنی او خوب است. اینجا «دانش و قدرت» بعنوان دو ویژگی اصلی برای رهبری و مبارزه علیه طاغوت نام برده میشود و اینها میتوانند تحول ایجاد کنند.
وی افزود: اولین شرط ولی فقیه هم بحث علم و اجتهاد هست. این نکته بسیار مهمی است که اگر بنا است یک تحول انقلابی در حدّ انقلاب اسلامی یا یک انقلاب دینی اتفاق بیفتد، عنصر و رکن کلیدی آن علم و آگاهی و دانش است. چه نوع دانشی؟ دانشی که متناسب با آن تحول است. مثلا در یک تحول اقتصادی در انقلاب اسلامی، نیاز به دانش اقتصادی دینی یا فقه الاقتصاد هست. تحول سیاسی، فرهنگی، اخلاقی و..، هر کدام دانش خودش را میخواهد.
وی با اشاره با آیه ای از قرآن که راجع به موانعی است که یهود و نصارا برای پیامبر(ص) ایجاد کردند،گفت: خداوند میفرماید: اینها در مسیر این تحول مانع درست میکنند و با تو مبارزه میکنند که باید دست از دین برداری یعنی کلاً تحول را کنار بگذاری «حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ» «قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى» پیامبر بگو مسیر هدایت فقط هدایتی است که خدا میگوید. تحول، آن تحولی است که اراده الهی پشت آن است. «وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ» می فرماید پیامبر اگر بروی تابع آنها شوی آن هم بعد از اینکه به تو علم و آگاهی دادیم بعد از اینکه راه را برای تو شناساندیم، آن وقت «ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصير» کمک و نصرت الهی را از دست میدهی.
استاد مهاجرنیا در ادامه گفت: برداشت از آیه «ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصير» این است که ای پیامبر اگر دنبال آنها بروی هم علم را نادیده گرفتی و هم نصرت الهی را از دست میدهی. یعنی دیگر قدرت تحول پیدا نمیکنی. بنابراین در یک تحول دینی و اسلامی، ما هم علم میخواهیم؛ کدام علم؟ علم الهی، دانش دینی، دانش فقه، اعتقادات کلامی، فلسفی و دانشهایی که دین برای ما ایجاد کرده است و باید بدانیم که اگر بر اساس این دانشها حرکت کنیم نصرت الهی هم شامل ما میشود.
وی افزود: در آیه معروف «الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجات» هم میفرماید: کسانی که آگاهی و دانش دینی، زندگی ودانش انسانیت پیدا کردند، اینها به درجات رسیدند. اینها به مقام والا رسیدند. بنابراین کسانی که ایمان وعلم به آنها دادیم، اینها در تحول میتوانند مسیر آینده را مشخص کنند و مسیر آینده باید از مجرای علم و ایمان بگذرد. بنابراین تحول مطلوب باید مبتنی برعلم و ایمان وعمل صالح باشد؛ اگر این سه عنصر کلیدی در تحول نباشد، آن تحول مطلوب انقلاب اسلامی نیست.
استاد مهاجرنیا در ادامه گفت: یک آیه دیگر میفرماید که ای انسانها ما همه زمین و زمان و کرات و افلاک و شمس و قمر و نجوم را در اختیار شما گذاشتیم. اینها ابزار تحول شما هستند: «سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّراتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُون» در ادامه میفرماید کسانی که تعقل میکنند، کسانی که علم دارند، کسانی که تفکر و عقلانیت دارند. کسانی که در مجموعه عالم اندیشهورزی میکنند، می توانند از این ابزار برای ایجاد تحول استفاده کنند.
وی افزود: یک آیه دیگر شبیه به همین میفرماید: «إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون» آنجا فرمود: «لقوم یعقلون»، اینجا میفرماید: «لیتفکرون». هر دوی آنها معلوم میشود که بحث تفکر، بحث علم و بحث اندیشه ورزی است، بحث این است که انسان باید قوه عقلانیت خود را به کار بگیرد. اگر عقلانیت را به کار گرفت میتواند تحول ایجاد کند و اگر تفکر تعطیل شود، تابع دیگران شود، وابسته به الگوهای شرق و غرب شود، هرگز نمیتواند تحول ایجاد کند. بلکه فقط میتواند الگوهای دیگران را در کشور خود پیاده کند.
استاد مهاجرنیا بیان داشت: یکی از ویژگیهایی که آگاهی برای تحول ایجاد میکند، این است که وقتی انسان از مسیر آگاه باشد. دیگر نسبت به آینده احساس ترسی ندارد چون میداند به سمت خوبیها پیش میرود. گام به گام به سعادت نزدیک میشود. هیچ ترسی ندارد که ممکن است اتفاق ناگواری در مسیر برایش پیش بیاید و ازپشتسر هم نگرانی ندارد.
وی افزود: در قرآن چند آیه داریم که می فرماید «لا خوف علیهم و لاهم یحزنون» مؤمنین کسانی هستند که نه خوف دارند و نه حزن دارند. میگویند خوف نسبت به آینده است. یعنی نسبت به آینده نمیترسد چون راه را میداند و مطمئن است که به سمت بدی نمیرود. مانعی و تهدیدی نیست،. پشت سرش هم حزنی ندارد یعنی گذشتهای بدی ندارد که بابت آنها حسرت بخورد. بنابراین در دو طرف مشکل ندارد. وقتی آدم از آینده و گذشته مشکل ندارد معنای آن این است که علم دارد؛ هم نسبت به آینده مطمئن است که مشکلی نیست و هم نسبت به گذشته. لذا این آگاهی است که دو طرف تحول را تضمین میکند.
استاد مهاجرنیا سپس افزود: ویژگی دیگر آگاهی و علم این است که در مسیر تحول برای انسان مایه بصیرت میشود؛ در مقابل آن جهل باعث کوری میشود. کسی که این علم و آگاهی را ندارد، شناخت ندارد عملاً قرآن تعبیر میکند که کور هستند؛ یعنی کسی که در تاریکی حرکت میکند و جلویش را نمیبیند. و چون در این دنیا تشخیص ندارد و به سمت بیراهه میرود. «وَ مَنْ كانَ في هذِهِ أَعْمى» کسی که در این دنیا کور باشد، در ظلمت و تاریکی باشد، «فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبيلا» در آخرت هم شرایطش سختتر است.
وی در پایان گفت: بنابراین اگر میخواهد تحول رخ بدهد، انسان نیاز به علم و آگاهیای دارد که برای او بصیرت ایجاد کند تا با تمام درون و وجودش بتواند شرایط و حقایق را درک و فهم کند و بر اساس آن بتواند تحول ایجاد کند. اگر آگاهی نباشد نه تنها تحول ایجاد نمیشود بلکه انسان در مسیر گمراهی قرار میگیرد.