۲۷ مهر ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۷
کد خبر: ۷۴۴۱۵۳

ابتکار علامه طباطبایی برای کمک به فلسطین

ابتکار علامه طباطبایی برای کمک به فلسطین
مخالفت علامه طباطبایی با رژیم جعلی صهیونیستی و حمایت ایشان از مردم فلسطین در حد نوشته و حمایت تئوریک و نظری باقی نماند. به گواه اسناد خیلی محرمانه ساواک، علامه در سال۱۳۴۹ به صورت علنی و عملی وارد میدان کمک‌رسانی به ملت مظلوم فلسطین شد.

می‌گویند در اینجای تاریخ که ما ایستاده‌ایم، «وسط» معنا ندارد. مختصات جبهه حق و باطل آنقدر آشکار و عیان پیش چشم مردم چهارگوشه دنیا قرار گرفته که راهی جز انتخاب یکی از این دو وجود ندارد. یک جا باید مکث کنی، نگاهی به خودت بیندازی و تکلیفت را روشن کنی که طرفدار حق هستی یا هوادار باطل. در روزگاری که طوفان الاقصای فرزندان مقاومت، پرده از چهره کریه رژیم اشغالگر قدس برانداخته و رهبران جنایتکار این رژیم به طور علنی از تصمیم‌شان برای از بین بردن نسل فلسطینیان می‌گویند و برای رسیدن به این هدف شوم، از حملات نظامی وحشیانه به اهداف غیرنظامی حتی بیمارستان‌ها و استفاده از سلاح‌های ممنوعه تا تنگ‌تر کردن هرچه بیشتر محاصره در بزرگترین زندان روباز جهان - غزه - از هیچ کار غیرانسانی دریغ ندارند، دیگر جایی برای تردید نمی‌ماند. در این میان اما بعضی‌ها همچنان بر طبل بی‌طرفی می‌کوبند؛ حتی بعضی که برچسب مسلمان و مذهبی بر پیشانی دارند!

بعد از عملیات طوفان الاقصی، بیش از هزار کودک فلسطینی به شهادت رسیده اند

برای این جماعت، شاید شاهد مثال آوردن از دغدغه‌مندی یکی از درخشان‌ترین چهره‌های معاصر جهان اسلام نسبت به ماجرای فلسطین، تلنگر راهگشایی باشد. بخشی از افکار عمومی ایران، معتقد است مرحوم علامه «سید محمدحسین طباطبایی»، سراسر زندگی خود را وقف تفسیر قرآن و عرفان و فلسفه کرد و تا پایان عمر شریفش هیچ‌وقت به مرزهای عالم سیاست نزدیک نشد. اما مرور زندگی پربرکت این عالم بزرگ و بررسی صحبت‌های شاگردان و اطرافیانش، از حقیقت دیگری حکایت دارد.

مخالفت با برخی طرح‌ها و تصمیمات حکومت پهلوی مثل همه‌پرسی انقلاب سفید و بازداشت امام خمینی در نیمه خرداد سال ۴۲ در قالب امضای اعلامیه‌های صادره از طرف بزرگان حوزه علمیه، مقابله با تحرکات فکری گروه‌های مارکسیستی و مشخصاً حزب توده و همچنین حمایت از امام خمینی در ماجرای مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات در سال ۵۶، جلوه‌هایی از نقش‌آفرینی علامه طباطبایی در ساحت سیاسی جامعه ایران در سال‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. اما مخالفت با رژیم جعلی اسراییل و معرفی آن به نام «دولت پوشالی و دست نشانده» و جمع‌آوری کمک برای مردم مظلوم فلسطین را باید یکی از برجسته‌ترین جنبه‌های زندگی سیاسی علامه طباطبایی دانست. اگر مشتاق شده‌اید درباره نگاه و عملکرد این شخصیت برجسته معاصر در قضیه فلسطین بیشتر بدانید، با این نوشته همراه باشید.

مرحوم علامه سید محمدحسین طباطبایی، مفسر قرآن، فیلسوف و عارف

وقتی اسراییل، موضوع سؤال و جواب دانشمند مقیم آمریکا و علامه طباطبایی شد

به گواه نزدیکان علامه طباطبایی، ایشان وقت زیادی را صرف جواب دادن به نامه‌هایی می‌کرد که از طرف دانشجویان و مخاطبان کتاب‌هایش می‌رسید. علامه خودش را مقید می‌دانست به تمام نامه‌ها جواب بدهد؛ حتی آنهایی که از خارج از ایران می‌رسید. یکی از شاخص‌ترین نامه‌نگاری‌های علامه و مخاطبان خارج‌نشینش، در سال ۱۳۸۳ هجری قمری(۶۲سال قبل) رقم خورد. در آن مقطع، جمعی از دانشمندان ایرانی مقیم نیویورک، سؤالات خود را در زمینه های مختلف اسلامی از علامه طباطبایی مطرح کرده بودند. ایشان هم پاسخ همه آن پرسش‌ها را نوشته و یک‌جا برای آن دانشمندان ایرانی فرستادند. در آن میان، یک سؤال کاملا سیاسی، حسابی برجسته و ماندگار شد.

علامه طباطبایی در دیدار با برخی مهمانان خارجی در منزل شخصی خود در قم

اما آن سؤال خبرساز، چه بود؟ یکی از دانشمندان نوشته بود: «بعضی از مسلمان‌ها معتقد بودند که جهودها هیچ‌وقت نمی‌توانند از خودشان کشور مستقلی داشته باشند. البته کشور اسراییل که در این مدت کوتاه یکی از جلو رفته ترین کشورهای آسیایی شده است، نشان غلط بودن این عقیده است. آیا فکر می‌کنید خیلی از حدیث‌ها و روایت‌های دیگر هم مثل این ممکن است اثر نفوذ سیاست‌هایی باشد که در گذشته می‌خواستند مردم این قسمت از جهان را در جهل و نفاق و دشمنی نگه دارند؟»

تصاویری از اولین روزهای تشکیل رژیم جعلی اسراییل در سال ۱۹۴۸ با حمایت کشورهای انگلیس، فرانسه و آمریکا

کدام کشور مستقل؟! اسراییل یک دولت پوشالی و دست نشانده است

علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال، با اشاره به تشکیل رژیم صهیونیستی در سایه حمایت تمام‌قد کشورهای انگلیس، فرانسه و آمریکا نوشت: «بخش کوچکی از فلسطین، یک بندر دریایی و پایگاه نظامی برای دول معظمه انگلیس و فرانسه و آمریکا می‌باشد و دولت پوشالی و دست نشانده‌ای به نام دولت اسراییل در آنجا حکومت می‌کند و در این مدت کوتاه هرچه توانسته‌اند به تقویت و تجهیزش پرداخته‌اند و با تمام نیرو نگذاشته‌اند که دول اسلامی علیه ایشان متحد شوند.»

ویرانی و اسارت و آوارگی، سوغات صهیونیست ها برای مردم فلسطین(سال ۱۹۴۸)

ایشان در ادامه، نکته اصلی مطرح شده در این سؤال را هدف قرار داده و توضیح داد: «این فکر غلط که «دولت یهود، دولتی است مستقل و مترقّی و علی‌رغم احادیثی که در اسلام وارد شده و وعده داده که یهود هیچ‌گاه کشور مستقلی نخواهد داشت، رشد کرده است»، اثر نفوذ سیاست‌هایی است که در گذشته و هم اکنون می‌خواهد مردم این قسمت از جهان را در جهل و نفاق و دشمنی و بدبینی به آیین مقدس اسلام نگه دارند. زیرا این فکر مربوط به روایت نیست تا بگوییم مجهول است، بلکه مربوط به قرآن کریم است و آنچه در قرآن کریم است نه به این نحو است که ذکر شده، بلکه به نحوی است که باید یکی از پیش‌گویی‌های قرآن شمرده شود.»

مردم فلسطین در سکوت اغلب کشورهای اسلامی، ۷۵سال است به تنهایی برای بازپس گرفتن سرزمین و خانه خود مبارزه می کنند

به دستورات قرآن عمل نکنیم، دولت جعلی بر ما مسلط خواهد شد

شاید بپرسید مقصود علامه از پیش‌گویی‌های قرآن درباره دولت یهود چه بوده؟ ایشان در بخش دیگری از این نامه، آیاتی از کلام‌الله مجید را که به این پیشگویی اختصاص دارد، مطرح کرده و نوشت: «خدای متعال پس از شمردن مظالم و جنایت‌های یهود و خیانت‌ها و ماجراجویی‌ها و پیمان‌شکنی‌هایی که با اسلام و مسلمین کرده‌اند و پس از آنکه مسلمانان را پند می‌دهد که اتفاق کلمه داشته باشند و قوانین دینی را حفظ کنند و با بیگانگان طرح دوستی نریزند و از ایشان اطاعت نکنند، می‌فرماید: «یهود دچار غضب پروردگار شده و برای همیشه در حقش خواری و پستی نوشته شده و نخواهد توانست کار قابل توجهی علیه مسلمانان انجام دهد، مگر به واسطه سببی که به مردم و سببی که به خدا پیوند داشته باشند.»(آیه۱۱۲ سوره آل عمران) 

در آیه دیگر، این سبب مربوط به مردم و مربوط به خدا بیان شده است. می‌فرماید: «با یهود و نصاری طرح دوستی نریزید و سرسپرده مشوید و کسانی که از شما سرسپرده ایشان شوند، از سرسپردگی خدا و جانبداری وی برکنارند و خداوند شما را از خشم خود در صورت تخلف از این امر برحذر دارد.» و نیز می‌فرماید: «امروز کفار از این که استقلال دینی شما را از بین برند، مأیوس شدند. از این پس دیگر از ایشان مترسید و تنها از من بترسید.»(آیه۳ سوره مائده)

اردگاه آوارگان فلسطینی در اردن(سال ۱۹۴۸)

پس چه اتفاقی افتاد که یهود از ذلت وعده داده شده در قرآن رهایی پیدا کرد و در منطقه‌ای که متعلق به مسلمانان بود، شروع به ظلم و ترکتازی کرد؟ علامه طباطبایی در ادامه پاسخ به سؤال مطرح شده، به روشنی توضیح داد که خواری و ذلت یهود، در گرو اتحاد مسلمانان و خودداری آنها از روابط دوستانه با قوم یهود و به‌عبارتی عادی‌سازی رابطه با آنهاست و ترک وظیفه‌ای که خدا برای مسلمانان تعیین کرده، می‌تواند زمینه‌ساز ضعف و شکست آنها شود: «خدای متعال، پیشرفت اسلام و سرکوبی یهود را به مسلمانانی وعده می‌دهد که قوانین اسلام و اتفاق کلمه را حفظ کنند، نه کشورهایی که جز اسم اسلام چیزی در دست ندارند.

همچنین آیات دلالت دارند بر اینکه اسلام در معرض این قرار دارد که [اگر] روزی با اجانب طرح دوستی بریزند و سرسپرده ایشان شوند، در این صورت معامله خدایی با ایشان معکوس خواهد شد و سلطه و غلبه را از دست خواهند داد و عزّت و سیادتشان نصیب دیگران خواهد گردید.»

سند ساواک که در آن به افتتاح حساب توسط سه شخصیت حوزوی برای کمک به سازمان های چریکی فلسطین(الفتح) اشاره شده است

وقتی علامه برای کمک به فلسطین، شماره حساب اعلام کرد

اما مخالفت علامه طباطبایی با رژیم جعلی صهیونیستی و حمایت ایشان از مردم فلسطین در حد نوشته و حمایت تئوریک و نظری باقی نماند. به گواه اسناد خیلی محرمانه ساواک، علامه در سال۱۳۴۹ به صورت علنی و عملی وارد میدان کمک‌رسانی به ملت مظلوم فلسطین شد. ساواک طی گزارشی در ۱۶اردیبهشت ۱۳۴۹ از افتتاح چند حساب برای کمک به آوارگان فلسطینی خبر داد و درخواست کرد صاحبان آن حساب‌ها «به طور غیرمحسوس» شناسایی شوند. اما ماجرای این حساب‌ها چه بود؟

شهید مطهری خطاب به مستمعانش گفت: شما اگر هر نفر یک تومان هم برای کمک به فلسطین بپردازید، مبلغ قابل ملاحظه‌ای می‌شود. این حداقل کار برای نشان دادن مسلمانی است

باز هم مراجعه به اسناد ساواک، گره‌گشاست. در یکی از این اسناد، ماموران ساواک گزارش داده‌اند: آیت‌الله مرتضی مطهری پس از یکی از سخنرانی‌های خود به تاریخ ۷اردیبهشت ۴۹ در حسینیه ارشاد، در تشویق مردم به کمک به آوارگان فلسطینی گفت: «آقای علامه طباطبایی برای آوارگان فلسطین حسابی در بانک ملی شعبه مرکزی به شماره ۷۷۳۸۸ و در بانک صادرات شعبه بازار به شماره ۹۵۹۵ باز نموده‌اند. شما اگر هر نفر یک تومان هم بپردازید، مبلغ قابل ملاحظه‌ای می‌شود. هرچند [اگر] تمام پول مسلمانان را جمع کنند، به اندازه دو نفر یهودی دزد که پول‌های دنیا را می‌دزدند نیست لیکن مسلمانی خود را نشان داده‌اید؛ مانند آن موقعی که ابراهیم(ع) را در آتش انداختند، بلبلی منقار خود را پر از آب می‌کرد و در آتش می‌ریخت. به او گفتند: این کار چه اثری دارد؟ گفت: از من همین ساخته است...»

علامه طباطبایی و شاگرد ویژه اش، آیت الله مرتضی مطهری، در زمینه جمع آوری کمک برای مردم فلسطین، پیشقدم شدند

روحانیون ایرانی، پیشقدم جمع‌آوری کمک برای چریک‌های فلسطینی

آن روزها ۲دهه از تشکیل رژیم غاصب اسراییل و شروع آوارگی مردم فلسطین می‌گذشت و هر روز اخبار رنج و محنت مسلمانان آن دیار، غصه‌ای بر غصه عالَم اسلام اضافه می‌کرد. در چنان شرایطی، علامه طباطبایی به‌اتفاق آیت‌الله مرتضی مطهری و آیت‌الله سید ابوالفضل موسوی زنجانی، تصمیم به جمع‌آوری کمک برای آوارگان فلسطینی گرفتند. پس یک اعلامیه تنظیم و هر سه، پای آن را امضا کردند. اما ساواک خیلی زود از ماجرا باخبر شد و تحقیقاتش را در این زمینه شروع کرد. در یکی از اسناد ساواک درباره این اعلامیه اینطور نوشته شده: «چند روز قبل اعلامیه‌ای که با خط نوشته بودند، در داخل مسجد دانشگاه مشاهده گردید. متن این اعلامیه چنین بود: به اطلاع می‌رسد آقایان مرتضی مطهری، علامه طباطبایی و سید ابوالفضل زنجانی، حساب‌های زیر را برای کمک به سازمان‌های چریکی فلسطین(الفتح) باز نموده‌اند.)»

سند خیلی محرمانه ساواک که به معرفی سابقه سه روحانی اختصاص دارد که در سال ۱۳۴۹ پرچمدار جمع آوری کمک برای آوارگان فلسطینی شدند

این اعلامیه که با حدیث «مَنْ سَمِعَ رجلاً یُنادی یا لَلْمُسلمین فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسلِم» شروع شده بود، در بازار، مساجد، هیأت‌ها، دانشگاه‌ها و... توزیع می‌شد. از آن طرف، روحانیون انقلابی هم در مجالس سخنرانی خود، درباره این اعلامیه صحبت و از مردم دعوت می‌کردند از طریق شماره حساب‌های مندرج در آن، به مردم فلسطین کمک کنند. حتی گفته می‌شود این اعلامیه جهت درج در روزنامه‌های اطلاعات و کیهان هم داده شده بود اما ساواک از انتشار آن جلوگیری کرد.

کشتار کودکان بیگناه، مشی همیشگی رژیم جعلی اسراییل است و لقب «رژیم کودک کش» را برایش به ارمغان آورده است

سر بریدن کودکان فلسطینی توسط اسراییل؛ ۷۵سال قبل

در ادامه، این اعلامیه مختصر و مفید برای جمع‌آوری کمک ویژه فلسطینی‌ها، در قالب نسخه‌های مفصل‌تر و جذاب‌تر هم منتشر شد. متن یکی از این اعلامیه‌ها به این شرح بود:

«عصر روز نهم آوریل ۱۹۴۸ ناگهان نعره‌های گوشخراش بلندگوهای اسراییل در قریه دیریاسین که کنار شهر بیت‌المقدس واقع است، پیچیده و با ارعاب و تهدید مردم را دعوت به تخلیه دهکده و بیرون رفتن و دست شستن از دار و ندار خود می‌کردند. مردم بی‌دفاع، گیج و حیران و مضطرب برای فهمیدن علت حادثه به هرسو می‌دویدند. در چنین وضع بحرانی، سربازان شقی یهودی مثل گرگان مست مردم را به محاصره کشیدند. گویا می‌خواستند همه کینه‌ها و درد دل‌هایی که در طول هزارها سال دربه‌دری یهود از تمام مردم روی زمین داشتند، به سر این مشت مردم که همیشه آنان را پناه می‌دادند و حمایت می‌کردند، خالی کنند.

شروع آوارگی مردم فلسطین بعد از غصب زمین ها و خانه هایشان توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی در سال ۱۹۴۸

دریدن شکم زنها و سر بریدن بچه‌ها در دامان و یا جلوی چشم مادران و آتش زدن زنده‌ها، از کارهای عادی آن کفتارهای گرسنه بود. جنایت‌پیشه‌های وحشی، عده‌ای از دختران عرب را اسیر کردند و لخت و عریان در کامیون‌های بی‌سرپوش ریختند و در شهرهای یهودی مخصوصا در شهر بیت‌المقدس جدید از بین مردم عبور می‌دادند و یهودیان رذل و پست از آنان عکس می‌گرفتند. این جنایت وحشیانه، دنیا را تکان داد. جمعیت صلیب سرخ بین‌المللی، نماینده‌ای را برای مطالعه وضع این قریه فرستاد. یهودیان پس از اطلاع، یک روز موعد بازدید را عقب انداختند و در ظرف آن یک روز تا آنجا که توانستند آثار جنایت را محو کردند و مخصوصا اجساد مثله شده یکصد و پنجاه نفر را در چاهی ریختند و در آن را بستند.(برگرفته از کتاب «تجاوزات یهود» از انتشارات اتحادیه دول عرب)

تصویر قسمتی از اعلامیه جمع آوری کمک برای مردم فلسطین در سال ۱۳۴۹

این یک نمونه از صدها جنایتی است که یهودیان نسبت به مسلمانان فلسطین انجام داده و می‌دهند. حال تو ای خواننده غیور! اگر از خواندن این سطور متأثر گشته‌ای و به‌عنوان یک انسان مسلمان و یا لااقل به‌عنوان یک انسان می‌خواهی به زجرکشیدگان فلسطین کمکی بنمایی، می‌توانی مبلغی هرچند هم ناچیز باشد به یکی از سه حسابی که توسط سه تن از دانشمندان روشنفکر دینی تأسیس گشته است، واریز کنی.

سند خیلی محرمانه ساواک که از احضار علامه طباطبایی، آیت الله مطهری و آیت الله موسوی رنجانی به جرم جمع آوری کمک برای مردم فلسطین حکایت دارد

ساواک: پول‌ها را در ایران خرج امور خیریه کنید!

گرچه افتتاح حساب توسط سه عالم دینی برای جمع‌آوری کمک به مردم رنج‌کشیده یک کشور اسلامی، اتفاقی عادی به نظر می‌رسد اما شکل گرفتن چنین حرکتی در زمان حکومت رژیم پهلوی که از مهم‌ترین متحدان رژیم جعلی اسراییل محسوب می‌شد، یک حرکت غیرقانونی و جرمی غیرقابل‌بخشش به حساب می‌آمد. آن روزها یکی از دغدغه‌های رژیم پهلوی، جلوگیری از هرگونه ابراز مخالفت با اسراییل از طرف ایرانیان بود. در آن شرایط، درز خبر افتتاح حساب توسط سه روحانی شاخص برای جمع‌آوری کمک به مردم فلسطین، ولوله‌ای در ساواک ایجاد کرد. علامه طباطبایی، آیت‌الله مطهری و آیت‌الله موسوی زنجانی توسط ماموران ساواک تحت‌نظر قرار گرفتند و گزارش‌های متعددی درباره هویت و فعالیت‌های آنها تهیه شد. در نتیجه همین گزارش‌ها هم بود که دستور احضار هر سه نفر صادر شد.

ساواک دستور داد مبالغ جمع آوری شده در ایران صرف امور خیریه شود اما شهید مطهری گفت: اگر پول ها برای کمک به آوارگان به فلسطین فرستاده نشود، ما در نگاه مردم، متهم به خیانت در امانت می شویم

در سند خیلی محرمانه شماره ۱ تاریخ ۱۵دی سال۱۳۴۹ ساواک درباره سرانجام پیگیری ماجرای جمع‌آوری کمک‌های مردمی برای ارسال به فلسطین نوشته شده: «چندین بار با شیخ مطهری تماس گرفته و به وی توصیه شد اصلح است وجوه مذکور در ایران صرف امور خیریه مانند تاسیس مدرسه، مسجد یا موسسات خیریه شود یا در اختیار جمعیت شیر و خورشید سرخ قرار گیرد تا از این طریق در امور عام المنفعه خرج شود. [اما] نامبرده اظهار داشته وظیفه شرعی آنان حکم می‌کند وجوهی که از طرف مردم به‌عنوان امانت در حساب‌های آنها واریز شده، به فلسطین فرستاده شود و چنانچه در جایی غیر از محل موردنظر مردم صرف شود، متهم به خیانت در امانت خواهند شد. لذا از اجرای خواسته ساواک، معذور است.»

مردم مظلوم فلسطین، هر روز تحت حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی، چشم انتظار حمایت و یاری کشورهای اسلامی هستند

سرانجام پول‌های جمع‌آوری‌شده برای مردم فلسطین چه شد؟

ساواک می‌دانست اگر از فعالیت این گروه سه نفره ممانعت نشود، ایده آنها برای جمع‌آوری کمک برای فلسطین که از طرف مردم ایران مورد استقبال قرار گرفته بود، به الگویی برای دیگران تبدیل خواهد شد. بنابراین تلاش کرد با توسل به تهدید، حرف و خواسته خود را به کرسی بنشاند. در سند خیلی محرمانه شماره ۲ تاریخ ۱۵ دی ۱۳۴۹، این رویکرد به روشنی بیان شده: «چون مشارالیه(شیخ مطهری) در دفعات قبل با جسارت تمام از انجام دستور سرپیچی می‌کرد، لذا در آخرین بار شدیدا به وی اخطار شد چنانچه این وجوه به خارج از کشور فرستاده شود، به اتهام خیانت به مملکت تحت پیگرد قرار خواهد گرفت. لذا قول داد از ارسال پول مذکور به‌عنوان آوارگان فلسطین خودداری نماید.»

ملت مقاوم فلسطین یقین دارند پیروزی نزدیک است و به قیمت شهادت، در خانه های خود می مانند. نیروهای مذهبی و انقلابی ایران هم با همین ایمان، مبالغ جمع آوری شده در سال ۱۳۴۹ را به دست مردم فلسطین رساندند

اما گرچه در اسناد مختلف، موضوع ممانعت از فرستادن این پول توسط ساواک ذکر شده، اما پایان این ماجرا، آنطور که ساواک دوست داشت و تصور می‌کرد، رقم نخورد. درواقع ساواک فریب خورد و ماجرا را تمام‌شده به حساب آورد اما نیروهای مذهبی و انقلابی دغدغه‌مند دست از تلاش برنداشتند و راه‌های دیگر را برای رسیدن به هدفشان امتحان کردند. گفته می‌شود در نهایت، مبالغ جمع آوری‌شده، توسط شهید محلاتی به مکه برده شده و از آنجا به فلسطینیان تحویل داده شد.

احسان قنبری نسب
منبع: فارس
ارسال نظرات