۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۰
کد خبر: ۷۴۸۷۸۲

پاسخی کوتاه به اتهامات محسن هاشمی نسبت به آیت الله مصباح

پاسخی کوتاه به اتهامات محسن هاشمی نسبت به آیت الله مصباح
کسانی این دروغ را به آیت الله مصباح یزدی نسبت می‌دهند که در فتنه سال ۸۸ نشان دادند رای مردم در نظر آن‌ها ارزش چندانی ندارد و نشان دادند، مردم که هیچ، حاضرند حتی نسبت به نظام اسلامی اتهام تقلب بزنند، اما خود را در اریکه قدرت نگه دارند.

به گزارش سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، محسن هاشمی در برنامه مناظره تلویزیونی این دروغ پر تکرار را بار دیگر تکرار کرد که از نظر آیت الله مصباح یزدی و طرفدارانشان نقش مردم در حکومت اسلامی زینتی است.

آن قدر طیف مطلوب آقای محسن هاشمی این دروغ را تکرار کرده اند که واقعا باورشان شده است که آیت الله مصباح یزدی(ره)، چنین نظری دارند.

 آنچه در این میان باعث تعجب شده این است که ببینید چه کسانی چنین دروغی را به چه کسی نسبت می دهند!!

1. کسی این نسبت دروغ را به ایشان می دهد که پدر مرحومش معتقد بود اگر مشارکت حداقلی باشد ولی ما سر کار باشیم بهتر از این است که مشارکت بالا باشد و ما سر کار نباشیم. این را با یک جستجوی ساده می توانید به نقل از حسن روحانی که از مریدان مرحوم هاشمی رفسنجانی است پیدا کنید.(آدرس لینک: B2n.ir/a61747 )

2. کسانی این دروغ را به ایشان نسبت می دهند که در فتنه سال 88 نشان دادند که رای مردم در نظر آنها ارزش چندانی ندارد و نشان دادند، مردم که هیچ، حاضرند حتی نسبت به نظام جمهوری اسلامی اتهام تقلب بزنند اما خودشان را در اریکه قدرت نگه دارند.

3. کسانی که حاضرند حتی با ژست تحریم انتخابات و قهر با صندوق نیز نظرشان را به نهاد قانونی شورای نگهبان تحمیل کنند(هر چند در حد ژست باشد). این کارشان صدای برخی از دوستان خود را نیز به اعتراض بلند کرد و هشدار دادند که قهر با صندوق مساوی با حذف اصلاح طلبان از سیاست است.

4. کسانی این نسبت دروغ را می دهند که با حمایت قاطع خود از رئیس جمهور سابق و عملکرد بسیار ضعیف آن دولت، بیشترین تاثیر را در عدم مشارکت مردم رقم زده اند.

مسئله دیگر این است که به کسی این نسبت دروغ را می دهند که اتفاقا در همین زمینه نظریه پردازی کرده است و کتاب ها و سخنرانی هایش کاملا مکتوب شده است و در سایت ایشان نیز وجود دارد. کسی که از طرف مقام معظم رهبری، لقب «استاد فکر» را گرفت و بعید است که این استاد فکر در مورد نقش مردم در حکومت اسلامی، فکر درستی نداشته باشد.

آیت الله مصباح نقش مردم در حکومت اسلامی را بسیار اساسی و حیاتی می دانند. ایشان به صراحت معتقدند که «اگر مردم موافق نباشند، حاکمیت دینی برقرار نمی‌شود؛ چراکه چنین حاکمیتی با قهر و غلبه تحقق نمی‌یابد.»(حکیمانه ترین حکومت، ص339)

در مستند آن زمستان که در مورد زندگی علامه مصباح یزدی(ره) است ایشان در مورد نقش مردم می فرمایند: «حرف خدا این است که ما زمینه را آماده کنیم اما اینکه  چه می شود، هرچه که مردم انتخاب کنند می شود... این سنت خداست که کارها با انتخاب مردم پیش برود وگرنه می توانست کاری کند که یزید سکته کند و امام حسین(ع) شهید نشود ولی این کار را نکرد.» (دقیقه 51 تا 55 مستند: B2n.ir/t89466)

خصوصیت بارز آیت الله مصباح این است که مسائل را به صورت جامع و منسجم می بینند لذا در عین اینکه نقش مردم را حیاتی می دانند اما مشروعیت حکومت اسلامی را مبتنی بر رای مردم نمی دانند و می فرمایند: «برگزاری انتخابات و مراجعه به آرای مردم، از دیدگاه عقیدتی ما هیچ‌گاه مشروعیت‌آور نیست تا با منفی‌شدن آرای عمومی، مشروعیت نظام باطل شود، بلکه آرای مثبت و موافق مردم، عامل تحقق حاکمیت دینی است»(همان) این بیانات ایشان همان چیزی است که در قانون اساسی کشور ذیل اصل چهارم و پنجاه و ششم آمده است.(لینکی برای اطلاعات بیشتر از دیدگاه آیت الله مصباح: B2n.ir/p89932)

مسئله آخر اینکه اگر نقش مردم صرفا در مقبولیت نظام(نه مشروعیت آن) به معنای زینتی دانستن رای مردم است، پس اکثر فقهای شیعه از جمله مقام معظم رهبری ( B2n.ir/b21296 ) و همچنین امام خمینی(ره) نیز رای مردم را زینتی می دانند. امام خمینی(ره) می فرمایند: « اصولاً آنچه باید در نظر گرفته شود خداست نه مردم، اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همه آنان حرفی می زنند که بر خلاف اصول قرآن است، بایستید و حرف خدا را بزنید(صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۵۳)» و اساسا مسئله تنفیذ حکم توسط ولایت فقیه در قانون اساسی به همین معناست که رای مردم مقبولیت آور است نه مشروعیت آور. کافی است متن تنفیذهای امام خمینی(ره) را مرور کنیم تا دیدگاه ایشان در مورد  نقش مردم را متوجه شویم (B2n.ir/f14414)

آقای محسن هاشمی! اگر رای زینتی همان چیزی است که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و فقهای شیعه می فرمایند ما چنین رای زینتی ای را به دموکراسی غربی شما ترجیح می دهیم.

 حجت الاسلام عیسی معلم؛ دانش پژوه دکترای گروه کلام و فلسفه دين

میثم صدیقیان
ارسال نظرات