یادداشت؛
سنت ساخت بارگاه و انجام توسل در گزارشات تاریخی و روایی
یکی از فجایعی که با شکل گیری کشور سعودی به وقوع پیوست، تخریب قبور بقیع و دست درازی به دیگر حرم های متبرک اهل بیت(ع) در عراق بود.
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، سال 1304 هجری شمسی یکی از پرماجرا ترین سال های قرن اخیر است. از پایان یافتن سلسله پادشاهی قاجار تا شروع دوران منحوس پادشاهی پهلوی تا شکست دولت عثمانی از عبدالعزیز سعودی و سرآغاز تشکیل حکومت آل سعود در عربستان.
سال های پرهیاهویی که بیان و بررسی اتفاقاتش به نگارش چندین جلد کتاب نیاز است. اما یکی از حوادثی که در آن دوران اتفاق افتاد و دل دوستداران پیامبر اکرم( صلوات الله علیه) و اهل بیت (علیهم السلام) را به درد آورد حادثه تخریب بخشی از مسجد النبی و تخریب قبرستان بقیع است.
این حادثه که توسط وهابیان رقم خورد با واکنش های اعتراضی فراوانی در کشور های مختلف همراه بود. در ایران هم یک روز عزای عمومی اعلام شد و اجتماعات زیادی شکل گرفت و حتی به رسمیت شناختن کشور تازه تأسیس سعودی سه سال به تعویق افتاد.
آنها در شوال ۱۳۴۴ با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (ع) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند و قبر حضرت حمزه (ع) و شهدای احد را با خاک یکسان و گنبد و مرقد پدر و مادر پیامبر(ص) و دیگر قبور را هم خراب کردند.
وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهر حضرت امام حسین(ع) را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند. سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.
قبرستان بقیع پس از تخریب، به زمینی مسطح تبدیل شد، اما محل قبور چهار امام شیعه با سنگهایی مشخص شده است. تلاشهای عالمان شیعه و همچنین دولت ایران برای ایجاد سایبانی بر روی قبور ائمه بقیع و همچنین ساختن دیواری در اطراف قبور، بهرغم موافقت اولیه دولت عربستان سعودی، هیچگاه به نتیجه نرسید.
شاید اگر همانند امروز حکومت به دست علمای شیعه بود و در همان زمان بقعه ای مناسب برای قبور ساخته میشد؛ اما روی کار آمدن حکومتی دست نشانده غرب در کشور و عدم اهتمام به این موضوع حرکتی صورت نگرفت. شاید اگر امروز این اتفاق می افتاد همانند حمله موشکی مستقیم به رژیم صهونیستی مستقیما به خاک عربستان سعودی حمله ای ترتیب می دادیم تا حساب کار دستشان بیاید. اما حیف که دنیا هیچ وقت بر وفق مراد نیست.
اما جالب است که از نظر قرآن و سنت اسلامی، حتی به نظر بزرگان اهل سنت ساخت بارگاه و حرم برای مردگان نه تنها مذموم نیست، بلکه عمل پسندیده و ممدوحی است. فقه اسلامی، اصل در همه رفتارهای انسان را اباحه میداند، مگر آنکه حرمت یا وجوب رفتاری با دلایل معتبر فقهی اثبات شود. فقه اسلامی بر بنیاد مصالح و مفاسد واقعی بنا شده و تا حد ممکن به آزادی و آسایش انسانها احترام نهاده است.
از یک سو بیعلت و بدون حکمت، آزادی عمل آنان را محدود نساخته و از دیگر سو از مصالح و مفاسد واقعی که دین و دنیای آنان را به صورت جدی متأثر میسازد و سعادت حقیقی آنان را تأمین یا تخریب میکند، غفلت نورزیده است. بر این اساس، حکم اولی در همه مسائلی که انسان با آن روبرو میشود، اباحه است؛ مگر اینکه با دلیل معتبر عقلی یا نقلی (قرآن و سنت) حکم دیگری اعم از حرمت یا وجوب برای آن مقرر شده باشد. مسائلی مانند توسل، زیارت، ساختن حرم و آیینهای مذهبی در احترام به قبور اولیا و غیره هم از این قاعده مستثنا نیست و اگر دلیل محکم و معتبری بر حرمت آنها نداشته باشیم، حکم حلیت و جواز آن مستمراً جاری خواهد بود؛ چه رسد به آنکه ادلهای دال بر جواز و حتی استحباب آن در منابع معتبر دینی موجود باشد.
ساخت حرم و بارگاه برای بزرگان در «قرآن»
اولین و مهمترین منبع تشریع اسلامی، قرآنکریم است. پایه همه احکام فقهی را باید در قرآنکریم جستوجو کرد؛ هرچند تفصیلات آن احکام در منابع دیگر بیان شده است. از این رو به صورت منطقی باید مسأله جواز یا عدم جواز ساختن بارگاه و حرم خواندن مراقد امامان را نخست در قرآنکریم بررسی کنیم. در قرآن آیاتی وجود دارد که از آن میتوان جواز ساخت حرم و بارگاه را برای بزرگان استخراج کرد که در اینجا به یکی از آن ها اشاره خواهد شد: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ»؛ در خانههایی که خداوند اذن داده والا مرتبه باشد و در آن نام او برده شود؛ صبحگاهان و عصرگاهان در آن خانهها تسبیح او کنند!» (نور: ۳۶).
بنا به روایاتی که ذیل آیه مذکور وارد شده، مراد از «بُیوتٍ» در این آیه خانههای انبیاست. در روایاتی چنین آمده است: «یکی از صحابه از نبی مکرم (صلی الله علیه و آله) پرسید: «ای رسولخدا! مراد از آن بیوت چیست؟ پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: مراد خانههای انبیاء است. ابوبکر پرسید: «آیا خانه علی و فاطمه هم جزو خانههای انبیاست؟ پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: «آری! از بافضیلتترین آن خانههاست!» (سیوطی، [بیتا]، ج ۲، ص ۲۰۳).
در تبیین معنای «تُرْفَعَ» روایات زیادی از طرق مختلف وارد شده است. ابنعباس و مجاهد بر این باورند که مراد از «تُرْفَعَ» برافراشته شدن بنا و برآمدن ساختمان آن خانههاست: «ترفع، ای تُبنی و تُعلی؛ ساختمانهایی بر آن خانهها بنا شود و بنای آن برافراشته گردد» (اندلسی، ۱۴۲۲ ق، ج ۱، ص ۵۲۸). حسن بصری و ضحاک گفتهاند که مراد از ترفع، محترم و گرامی داشتن آن خانههاست (جوزی، ۱۴۲۲ ق، ج ۳، ص ۲۹۸) و از آنجا که ساختن بارگاه و نظافت و مراقبت از آن برای عبادت، یکی از مصادیق مهم تکریم است، ساختن بارگاه بر خانهها و قبور اولیای الهی مجاز و مباح بلکه مستحب خواهد بود.
زمخشری نیز در تفسیر آیه مینویسد: «رفع بیوت، یا به معنای بنای بیوت است؛ همانند آیه شریفه «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْرَاهِیمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْمَاعِیلُ» و یا به معنای تعظیم بیوت و بالا بردن قدر و منزلت بیوت است» (زمخشری، [بیتا]، ج ۳، ص ۲۴۷).
سنت ساخت بارگاه و انجام توسل در گزارشات تاریخی و روایی
از این گذشته، گزارشهای فراوانی در کتابهای اهلسنت وجود دارد که از اهتمام ویژه صحابه و تابعان به ساختن بنا بر قبور حکایت دارد. شواهد بسیاری نشان میدهد قبر پیامبر و بسیاری از صحابه آن حضرت همواره مورد تکریم مسلمانان، از صدر اسلام تاکنون بوده است. این اهتمام یقیناً در تفکر دینی صحابه و تابعان ریشه دارد. در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود.
ساختن حرم برای پیامبر
اولین کسی که برای پیامبر بارگاهی احداث کرد، خلیفه دوم، عمر بن خطاب بود (سهمودی، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۱۰۹-۱۱۵). در منابع اهلسنت آمده است که «أمالمومنین عایشه پیش و پس از آنکه دیواری بر اطراف قبر پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) بنا شود، در کنار قبر پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) سکونت داشت و همانجا هم عبادت میکرد». عبداللهبنزبیر، حائط اطراف قبر را از بین برد و بنای جدیدی بر آن ساخت. عمربن عبدالعزیز بنای ابنزبیر را ویران و بنایی از نو ساخت و حرم را توسعه داد.
ولیدبنعبدالملک از خلفای اموی به عمر بن عبدالعزیز که در آن زمان حاکم مدینه بود، فرمان داد تا حرم پیامبر را بازسازی کرده و توسعه دهد و حجرات زنان پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) را هم به محدوده حرم بیفزاید (ابنکثیر، ۱۴۰۸ ق، ج ۹، صص ۹۰-۸۹). نکته حائز اهمیت این است که این ساخت و سازها در حالی صورت میگیرد که رفتار خلفا نه تنها از سوی صحابه و تابعان سرزنش نمیشود که همراهی توده مردم با تغییرات صورت گرفته حاکی از رضایت مؤمنان نسبت به این رفتارهاست و این گزارشها به خوبی نشان میدهد که صحابه و تابعان پیامبر و بزرگان اهلسنت درباره ساختن حرم نظری متفاوت از وهابیان داشتهاند.
ساختن حرم برای دیگر بزرگان مذاهب اسلامی
الف) ساختن بارگاه قبر سلمان فارسی در مدائن (خطیب بغدادی، [بیتا]، ج ۱، ص ۱۶۳).
ب) ساختن بارگاه قبر طلحه و زبیر در بصره (ابنبطوطه، [بیتا]، ج ۱، ص ۱۴۳).
ج) ساختن بارگاه قبر احمد بن حنبل امام اهل سنت؛ ذهبی درباره قبر احمد بن حنبل در بغداد مینویسد: ضریح احمد بن حنبل زیارتگاه مردم بغداد است (ذهبی، [بیتا]، ص۱۰۳).
عالم اهل سنت و استغاثه به قبر امام رضا
محمد بن مأمل مینویسد: «در حالات ابنخزیمه، پیشوای اهلحدیث و مقبول همه وهابیان و حنبلیها آمده است: «به زیارت مرقد امام رضا (علیه السلام) میآمد و آنچنان در برابر قبر و ضریح مطهر ایشان تعظیم و تواضع میکرد که توجه همه به سوی او جلب میشد و همه از اینکه چنین شخصیت بزرگی از اهلسنت اینگونه در برابر قبر امام رضا (علیه السلام) تعظیم میکند در حیرت و بهت میشدند!» (عسقلانی، ۱۳۲۶ ق، ج ۷، ص ۳۸۸).
وقتی عالم نیمذهب از امام رضا حاجتگرفت
ابنحبان، رجالنویس مشهور اهلسنت مینویسد: «مدتی در طوس بودم و هرگاه مشکلی پیش میآمد کنار قبر علی بن موسیالرضا (علیه السلام) میرفتم و مشکلم را با او درمیان میگذاشتم و برطرف میشد. بارها این قضیه را آزمودم و تجربه کردم و هرگاه به قبر علیبنموسیالرضا (علیه السلام) متوسل شدم، بدون نتیجه از حرم او بیرون نیامدم!» (بستی، ۱۹۷۳م، ج ۸، ص ۴۵۷).
اینها گوشه ای از تناقض هایی است که در این موضوع می توان بیان کرد.
امروز اکثر اهل سنت دوستدار اهل بیت (علیهم اسلام) هستند و با زیارت قبور مشکلی ندارند. برای بهتر درک کردن چگونگی شکل گیری دولت سعودی و تفکراتش بهتر است به پیشینه ارتباط سردمدارانش با انگلیس خبیث پرداخت،که علاقه مندان می توانند در این مورد به تحقیق و جست و جو بیشتری بپردازند.
ارسال نظرات