گزارشی از همایش بینالمللی گرامیداشت علامه مصباح یزدی
به گزارش خبرنگار سرویس سیاسی خبرگزاری رسا، همایش بینالمللی گرامیداشت علامه مصباح یزدی با محوریت ترویج و توسعه علوم انسانی اسلامی، روز پنجشنبه در سالن قدس مجتمع امام خمینی (ره) استان قم به همت جامعةالمصطفی العالمیه و با همکاری مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) با حضور اندیشمندان و علاقهمندان به علوم انسانی اسلامی برگزار شد.
نقش بیبدیل آیتالله مصباح یزدی (ره) در توسعه علوم انسانی اسلامی
در ابتدای همایش آیتالله محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، با اشاره به نقش بیبدیل آیتالله مصباح یزدی در توسعه علوم انسانی اسلامی، بیان داشت: آیتالله مصباح با تلاشهای خستگیناپذیر و نگاهی جامع به علوم انسانی، تحولی بنیادین در این عرصه ایجاد کردند. آثار و نظریات ایشان، چه از نظر عمق علمی و چه از لحاظ گستره تأثیر، در میان سایر فعالیتهای پژوهشی داخلی و بینالمللی، بینظیر و منحصربهفرد است.
وی افزود: جایگاه ویژه آیتالله مصباح حاصل دههها فعالیت علمی و فرهنگی گسترده ایشان است. این تلاشها شامل تأسیس مراکز آموزشی و پژوهشی پیشرو، برگزاری دورههای تخصصی میانرشتهای و تربیت نیروهای علمی بود که در نوع خود کمنظیر بوده و به تربیت نسل جدیدی از نخبگان علوم انسانی اسلامی منجر شد.
آیتالله رجبی با تأکید بر لزوم برنامهریزی جامع و هدفمند در راستای توسعه علوم انسانی اسلامی، اظهار داشت: آیتالله مصباح با درک ضرورتهای زمانه و شناخت عمیق از آسیبهای فکری و فرهنگی موجود، توانستند بستری علمی و نظاممند برای تربیت نیروی انسانی متخصص ایجاد کنند. به واسطه این برنامهها، ایشان موفق به تربیت قریب به ده هزار نیروی کارآمد در حوزه علوم انسانی اسلامی شدند. این حجم از تربیت نیروی انسانی متخصص با چنین کیفیت و انسجامی، نه تنها در ایران بلکه در سطح بینالمللی کمنظیر است.
وی همچنین به اهمیت تربیت نیروهای میانرشتهای و آشنا با متون دینی اشاره کرد و گفت: آیتالله مصباح با تکیه بر دیدگاههای علمی و تجربیات عملی خود، نخستین کسی بودند که موفق شدند چنین مجموعه گستردهای از متخصصان علوم انسانی اسلامی را تربیت کنند. این متخصصان، نهتنها در حوزه علم بلکه در سطوح کلان تصمیمسازی و سیاستگذاری کشور نیز حضور مؤثری دارند و توانستهاند نقش مهمی در ترویج و گسترش علوم انسانی اسلامی ایفا کنند.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در ادامه به اقدامات فرهنگی آیتالله مصباح اشاره کرد و گفت: یکی از دستاوردهای ارزشمند ایشان، تأسیس مراکز علمی نظیر مؤسسه امام خمینی (ره)، بنیاد باقرالعلوم (ره) و مؤسسه راه حق بود. این مراکز نه تنها بستری برای آموزش و پژوهش در علوم انسانی اسلامی فراهم کردند، بلکه به تربیت دانشآموختگانی پرداختند که امروز در مهمترین نهادهای علمی و اجرایی کشور نقشآفرینی میکنند. حضور این افراد در مراکز تصمیمگیری و سیاستگذاری کشور، ثمره طراحی برنامههای جامع و آیندهنگر آیتالله مصباح است.
آیتالله رجبی در بخش دیگری از سخنان خود به ضرورت فرهنگسازی در حوزه علوم انسانی اسلامی پرداخت و اظهار داشت: آیتالله مصباح همواره بر این باور بودند که علوم انسانی اسلامی باید نه تنها در سطح نخبگان، بلکه در میان عموم مردم نیز گسترش یابد تا بتواند به تحول عمیق فرهنگی در جامعه منجر شود. ایشان با طراحی دورههای آموزشی و تولید متون علمی مبتنی بر اصول اسلامی، ساختاری نوین برای آموزش این علوم ایجاد کردند که در برابر تأثیرات منفی اندیشههای غربی ایستادگی کند.
وی در ادامه با اشاره به فعالیتهای گسترده آیتالله مصباح در زمینه نظریهپردازی و تألیف آثار علمی، گفت: آثار و نظریات ایشان همچنان بهعنوان مرجعی اصلی برای پژوهشگران و دانشجویان علوم انسانی اسلامی شناخته میشوند. آیتالله مصباح توانستند با اتکا به مبانی دینی و فکری اسلام، دیدگاههای نوینی را در حوزههای مختلف علوم انسانی ارائه دهند که این دیدگاهها در تاریخ معاصر بینظیر است.
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) خاطرنشان کرد: آیتالله مصباح با اخلاص و پافشاری بر وظایف علمی و دینی خود، حتی در سالهای پایانی زندگی با وجود مشکلات جسمانی، همچنان به فعالیتهای علمی ادامه دادند. این تلاشها و خدمات فرهنگی و علمی، نه تنها میراثی ارزشمند برای جامعه اسلامی است، بلکه راهنمایی برای نسلهای آینده خواهد بود.
وی در پایان تصریح کرد: آیتالله مصباح یزدی نه تنها بهعنوان یک متفکر برجسته، بلکه بهعنوان یک معمار فرهنگی و علمی، جایگاهی ممتاز در تاریخ معاصر ایران دارند. تلاشهای ایشان در نهادینهسازی علوم انسانی اسلامی، تأسیس مراکز پژوهشی و تربیت نیروی انسانی متخصص، تأثیرات ماندگاری بر ساختارهای فرهنگی، علمی و سیاسی کشور داشته است. این رویکرد آیندهنگر باعث شده که آثار و اندیشههای ایشان همچنان الهامبخش و راهگشای مسیر توسعه علوم انسانی اسلامی باشد.
در ادامه، میزگرد ویژهای با حضور چهرههای برجسته علمی و فرهنگی با حضور پروفسور محمد لگنهاوزن، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، حجتالاسلام والمسلمین پارسانیا، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم (ع) و حجتالاسلام والمسلمین شریفی، رئیس دانشگاه قم برگزار شد.
ثمره مجاهدت سی ساله علامه مصباح برابر با چهارصد سال کار در این حوزه بود
در این نشست حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی، ثمره مجاهدت سی ساله علامه مصباح برابر با چهارصد سال کار در این حوزه دانست و به تبیین منظومه فکری این اندیشمند برجسته در حوزه علوم انسانی اسلامی پرداخت و تأکید کرد: «اگر بخواهیم منظومه فکری علامه مصباح را در باب علوم انسانی اسلامی بهطور کامل درک کنیم، باید ابتدا راه و مسیر ایشان را بشناسیم. علامه مصباح در این مسیر دو مرحله اساسی را طی کردند که در هر یک از این مراحل گامهای کلیدی و ارزشمندی برداشتهاند.
وی در توضیح مرحله اول، اسلامیسازی علوم انسانی رایج را مبتنی بر چهار گام اساسی دانست و گفت: گام نخست در این مرحله، فهم و تحلیل نظریههای علمی است. علامه مصباح در این گام ابتدا به بررسی ابعاد و عمق نظریات علمی پرداختند تا به درک کاملی از این نظریات برسند. گام دوم در راستای اسلامیسازی علوم انسانی رایج، ارزیابی نظریههای علمی با تأکید بر ارزشهای اسلامی است. در این بخش، علامه مصباح گام بلندی در راستای تدوین مبانی اسلامی علوم انسانی برداشتند و به تألیف آثاری چون آموزش فلسفه و مباحث معارف قرآنی پرداختند که تأثیرات عمیقی در این حوزه داشت. در گام سوم، امکان تبیین علوم انسانی اسلامی مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت، در گام چهارم، تهذیب نظریهها در جهت اسلامیسازی علوم انسانی رایج مطرح شد.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در ادامه، به مرحله دوم راه علامه مصباح، یعنی تولید علوم انسانی اسلامی اشاره کرد و گفت: در مرحله دوم، علامه مصباح وارد عرصه تولید علوم انسانی اسلامی شدند که شامل سه گام اساسی بود. اولین گام در این مرحله، کاربست مفاهیم دینی در علوم انسانی است. به این معنی که مبانی هستیشناختی، انسانشناختی، معرفتشناختی، ارزششناختی و دینشناختی بهطور کامل تبیین شد تا در علوم انسانی و حتی در گزارههای توصیفی آن بهکار گرفته شود. علامه مصباح پس از تبیین این مبانی، به تبیین مسائل مختلف مانند جامعه، اقتصاد، مدیریت و سایر حوزههای علوم انسانی پرداختند.
وی افزود: گام دوم در این مرحله، روششناسی است. علامه در این بخش از روشهای مختلفی مانند روشهای کمی و کیفی، روشهای عقلی و تجربی، همچنین روشهای اجتهادی و بهرهگیری از نصوص دینی حتی در گزارههای توصیفی علوم انسانی بهره بردند. در نهایت، گام سوم پرداختن به مسائل عینی جامعه اسلامی و کاربست مسائل علمی در حل مشکلات واقعی جامعه بود. این رویکرد باعث شد که علامه مصباح صرفاً یک نظریهپرداز و ایدئولوگ نباشند، بلکه به یک متفکر مجاهد تبدیل شوند که با تکیه بر تفکرات علمی خود، مسائل مختلف را بهطور ایجابی و سلبی تبیین میکردند.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه در ادامه سخنان خود به نقش مهم علامه مصباح در نقد شبهات و تبیین سیاست اسلامی اشاره کرد و گفت: علامه مصباح در خطبههای نماز جمعه تهران، در مقام سلبی به نقد شبهات و تبیین سیاستهای اسلامی میپرداختند. در مقام ایجابی نیز، ایشان از علوم انسانی اسلامی در نظریه مقاومت بهرهگیری کرد و به همین دلیل ایشا بهعنوان یکی از مهمترین نظریه پردازان مقاومت شناخته میشود. ایشان بهویژه در کمک نظری به شخصیتهایی مانند سید حسن نصرالله و دیگر مجاهدان، تأثیرگذار بودند.
وی افزود: این کاربست مسائل علمی در مسائل عینی جامعه، علامه مصباح را به یک متفکر مجاهد تبدیل کرد. ایشان نه تنها در عرصه نظری بلکه در عمل نیز با تفکر عمیق و مؤثر خود در مواجهه با چالشهای مختلف، راهگشای مسائل فرهنگی و اجتماعی کشور شدند.
حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه در پایان با اشاره به میراث علمی و فرهنگی علامه مصباح اظهار داشت: «علامه مصباح یزدی راه شهید مطهری و امام خمینی (ره) را ادامه دادند و در طول سی سال مجاهدت و فعالیت علمی، آثار ماندگاری از خود بهجا گذاشتند که معادل چهارصد سال کار علمی در این حوزه است. این موفقیتها، همراستا با تلاشهای ایشان در ایجاد تحول علمی و فرهنگی در کشور بود. اما آنچه که مهم است، تداوم راه ایشان است که مستلزم تلاش فراوان در این مسیر است.
از منظر علامه مصباح علم نور و فهم حقیقت است
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم، با اشاره به نظام علم جهانی گفت: تعریفی از دانش در نظام علم جهانی پذیرفته شده که متأثر از تعریف قرن نوزدهم است. این تعریف، علم را بهعنوان یک دانش تجربی میداند و کانت، شهود واقع را منحصر در حس کرده است. آنچه در غرب بهعنوان تعریف مدرن علم مرسوم است، همین معنا از علم است و جامعه علمی ما عمدتاً با این تعریف شکل گرفته است. لازمه این تعریف آن است که تمامی مسائل متافیزیکی دیگر علم محسوب نشود و تمامی مطالب حوزوی اعم از فقه، کلام و دیگر علوم، تهی از علم تلقی شوند.
وی افزود: تعریف دیگری از علم وجود دارد که بهعنوان تعریف پسامدرن شناخته میشود. در این تعریف، علم برای خود هویتی مستقل ندارد. این مبنا، انسان را بهعنوان حیوان عالم نمیداند بلکه او را ابزارساز میبیند. در این تعریف، علم محصول اراده انسانها برای رسیدن به مقاصد است و این که علم به ارزشهای انسانی تعلق بگیرد، کاملاً رد میشود. در این نگاه، علم یک پدیده تولیدی است و انکشاف در آن بیمعنا است.
حجتالاسلام والمسلمین پارسانیا با بیان این که علامه مصباح هیچیک از این تعاریف را نمیپذیرفتند، گفت: از نظر ایشان، علم نور است و حقیقت را فهمیدن است. علامه مصباح جلسات متعددی با اندیشمندان داشتند که در آنها به حقیقت علم مفصلاً پرداختهاند. از منظر ایشان، علم یک آگاهی و ماهیت فرادینی است که به دنبال شناخت حقایق است و البته دین میتواند موضوع آن باشد. این علم اقسام و مراتبی دارد که برخی از این مراتب بر دیگر اقسام مؤثر و تعیینکننده است.
وی ادامه داد: هر دو تعریف غربی از علم، از نظر علامه مصباح به لحاظ منطقی، امکان زیست دینی را از انسان سلب میکند. چنانچه معرفت به معرفت تجربی محدود شود، معرفت متافیزیکی دیگر علمی تلقی نمیشود و این نگاه با تعالیم الهی و نگاه دینی ما ناسازگار است.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه باقرالعلوم به بررسی روششناسی در علوم انسانی پرداخت و گفت: در علوم انسانی، سه روش تبیینی، توصیفی و انتقادی وجود دارد. علوم انسانی در شکل کلاسیک خود، تحت تأثیر تعریف مدرن از علم، سبب جدایی دانشها از ارزشها شده است. این مسأله باعث شد علوم انسانی به تبیین با زمینه توصیفی تبدیل شود و در ابتدا تفاوتی بین علوم انسانی و طبیعی قائل نشوند. از ابتدای قرن بیستم، موضوع علوم انسانی و اجتماعی تغییر کرد و کنشهای انسانی موضوع این علوم شد. این تغییر، مقدمهای برای تحول علوم انسانی بود.
وی به تاثیر رویکرد علامه مصباح در علوم انسانی پرداخت و افزود: رویکرد علامه مصباح به علوم انسانی، با طرح مباحثی مانند دانش و ارزش، از دهه ۵۰ وارد فضای روشنفکری ایران شد. در این مقطع، روش علوم انسانی تبیین و توصیف بود. اما با نقد این رویکرد و ورود مباحث پستمدرن، معنای علم تغییر کرد و روشهای انتقادی شکل گرفت. این تحول، سبب فروپاشی معنای پوزیتیویستی علم شد و علوم با این رویکرد، به دنبال ساختارسازی در جهان و نه فهم آن بودند.
حجتالاسلام والمسلمین پارسانیا در ادامه به روش علامه مصباح یزدی در علوم اجتماعی اشاره کرد و گفت: روش علامه ترکیبی از سه روش تبیین، توصیف و انتقاد است، اما این ترکیب بر پایه مبانی اسلامی شکل گرفته و تعارضهای موجود میان این رویکردها را برطرف کرده است. علامه علاوه بر حس، عقل و نقل را نیز از منابع علم میدانستند و گزارههای علمی را محدود به تعریف غربی نمیکردند. از نظر ایشان، مباحث اخلاقی، فقهی و تجویزی نیز از مباحث علمی محسوب میشوند.
وی در پایان گفت: علامه مصباح با دقت در تبیین مناسبات این روشها، نظریههایی ارائه کردند که نگاه جامع و کاربردی به علم را ممکن ساخت. این رویکرد، تأثیری عمیق بر فضای علمی و فکری ایران داشته و همچنان راهگشای بسیاری از مسائل در علوم انسانی اسلامی است.
روش علمی و دستاوردهای علامه مصباح در علوم انسانی
حجت الاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم، نیز در این نشست با تبیین روش علمی علامه مصباح یزدی گفت: یکی از روش های علمی و تحلیل علامه مصباح یزدی که در این عرصه ایشان کم نظیر و یا بینظیر بودند، این بود که ایشان هرگاه وارد مسئله ای می شدند به تحلیل و تبیین مفاهیم آن می پرداختند و ورود بدون این تحلیل و تبیین را موجب اشتباهات می دانستند. به همین جهت علامه مصباح یزدی اهتمام ویژه ای حتی در مجالس عمومی بر تبیین مفاهیم داشتند.
وی افزود: ایشان تاکید داشتند که معنای علم همان معنایی است که از علم در اذهان برداشت می شود و مسئله ای را مطرح کردند که مفهوم متعارف به نام علم آیا قابلیت اسلامی شدن را دارد یا خیر؟ در کتاب رابطه علم و دین علامه مصباح قریب به 20 معنا و ده ها معنا از دین را تبیین فرموده و رابطه هر کدام با یکدیگر را تبیین می کنند.
رئیس دانشگاه قم با اشاره به معنای علوم انسانی از منظر علامه مصباح اظهار داشت: در اندیشه علامه مصباح یزدی، علوم انسانی علومی هستند که ناظر به انسان، کنش ها انسانی اعم از فردی و اجتماعی، درونی و بیرونی، متعارف و غیر متعارف و پدیده های انسانی است؛ پدیده هایی که انسان ها در جامعه انسانی مانند ساختار ها شکل داده اند. این تحلیل و تبیین از معنای علوم انسانی یک تحلیل واقع بینانه است و هنر علامه مصباح شفاف سازی مفاهیم بود.
وی ادامه داد: علامه مصباح در حوزه نقد علوم انسانی غربی، بر شناخت علوم با نگاه انتقادی تاکید میکردند. نقدهای علامه مصباح در چند حوزه بود. یکی از این حوزهها نقد دستاوردهای علوم انسانی ولو به صورت عمومی بود.
حجت الاسلام والمسلمین شریفی حوزه دیگر نقد علامه مصباح یزدی به علوم انسانی رایج را نقد روش شناختی دانست: روش شناسی علوم انسانی رایج یک روش شناسی تحمیلی است که همه را به روش تجربی تحمیل می کند. علامه مصباح در مقام نقد آن می فرمودند اگر روش ناظر به موضوع است، چنانچه موضوعی چند لایه بود و دارای ماهیت گوناگون بود باید چه کرد؟
وی علوم انسانی اسلامی در اندیشه علامه مصباح را دوبخش توصیفی و توصیه ای دانست و ابراز کرد: در بخش توصیفی ابتدا به توصیف مفاهیم می پردازند؛ مثلا مفاهیم متعددی که در علوم گوناگون وجود دارد و ارائه یک روش برای فهم کنش. سپس علل پدیده ها را بررسی می کند و در گام بعد به آینده کنش ها می پردازد و از آینده توصیف میکند.
حجت الاسلام والمسلمین شریفی افزود: علامه مصباح یزدی بخش کلی دیگر را بخش توصیه ای و هنجاری علوم انسانی می دانستند که مبتنی بر منظومه ارزشی ما است. در راستای اسلامی سازی توصیه ای علوم انسانی علامه مصباح این را از ضروریات می دانستند چرا که نظام ارزشی اسلام ناظر به انسان کنش ها و پدیده ای انسانی است.
رئیس دانشکاه قم به تشریح اقدام علامه مصباح یزدی پرداخت و گفت: کار اصلی علامه مصباح در علوم انسانی کار را توصیفی بود؛ یعنی شکل دهی به پایه علوم انسانی با تبیین مبانی معرفت شناسی، انشان شناسی و هستنی شناسی که چکیده و خلاصعه شان در طرح ولایت آموزش داده می شود. این مبانی نقش جدی در توصیف ما از علوم انسانی اسلامی دارند و توصیف و تولید بر این پایه نیز توصیف و تولید اسلامی خواهد بود. برخی بالعکس معتقد بودند که در بخش توصیفی نیازی به اندیشه اسلامی نیست که البته علامه مصباح به طور جدی مخالف این عقیده بود.
حجتالاسلام والمسلمین شریفی به دستاوردهای حیات علامه مصباح یزدی اشاره کرده و اولین دستاورد علامه مصباح یزدی را تحول علوم انسانی دانست و گفت: علوم انسانی رایج به تعبیر رهبر معظم انقلاب سم مهلک است و باید تحول جدی در آن رخ دهد. در این حوزه علامه مصباح موفقیت آمیز بود. دستاورد دیگر علامه مصباح تحول در کنشگران و فعالان عرصه علم و تحول فکری و اخلاقی آنان بود. طرح ولایت برای اقشار متعدد و فرهیخته جامعه ناظر به همین مساله بود. اگر بهترین نظریهها شکل بگیرد اما در میان کنشگران و فعالان علم تحول ایجاد نکند، موثر نخواهد بود.
وی در پایان افزود: دیگر دستاورد عظیم علامه مصباح، تحول در ساختارها بود. ایشان به جد معتقد بود ساختار علمی و آموزشی حوزه های علمیه به درمان مسائل جدید کمکی نمی کند. روش دانشگاهی و علوم انسانی رایج نیز همینگونه است و باید ساختار علمی دیگری تعریف شود. مانند موسسه امام خمینی و جامعه المصطفی که از دستاورد های فکر علامه مصباح است.
نگاه علامه مصباح به علوم انسانی تمدنی است
در پایان مراسم حجت الاسلام والمسلمین علی عباسی رئیس جامعه المصطفی العالمیه، نیز در این همایش به ایراد سخن پرداخت و با تبیین شخصیت علامه مصباح یزدی گفت: علامه مصباح یک شخصیت ذو فنون و جامعی بودند؛ هم فیلسوف و حیکم و هم مفسر و فقیه و هم آشنای به مسائل زمان و بصیر بودند. آثار علمی و عملی ایشان می تواند دهه ها برای حوزه های علمیه و مراکز علمی ما مورد توجه باشد.
رئیس جامعه المصطفی العالمیه نهاد سازی های علمی و تاسیس مراکز علمی بود مانند موسسه در راه حق و بنیاد باقر العلوم و موسسه امام خمینی را از اقدامات موثر علامه مصباح یزدی دانست و گفت: توفیق دیگر ایشان، جریان سازی فکری و علمی در حوزه علمیه و فضای علمی کشور بود. یک از وجوه ممیزه حوزه عملیه قم در مقایسه با دیگر مراکز عملی پیش از خود، توجه به علوم انسانی است. یکی از مهمترین شخصیت های نقش آفرین در این عرصه و توجه به علوم انسانی با رویکرد اسلامی و الهی، بدون تردید علامه مصباح یزدی است.
وی به ویژگی های اقدامات متعدد علامه مصباح در دهه های مختلف حیات خود اشاره کرده و اظهار داشت: یک خصوصیت آشکار فعالیت های ایشان تکلیف محوری بود. علامه آنچه را که احساس میکردند وظیفه امروزشان هست انجام میداند و سیره ایشان تشخیص وظیفه و عمل به آن بدون محاسبات رایج در عرصه ای علمی و اجتماعی بود و ایشان بدون توجهی به هزینه های آن ورود میکردند.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی به خاطره ای از علامه مصباح یزدی در تکلیف محوری ایشان اشاره کرد و ابراز داشت: زمانی در فضای تهاجمات به ایشان محضر ایشان رسیدیم. برخی دوستان از باب خیرخواهی ایشان را توصیه کردند که به جهت حفظ شخصیتشان از تهاجمات داخلی و خارجی به مباحث خود خصوصا پیش از نماز جمعه تهران ادامه ندهند و تا روز مبادا صبر کنند. ایشان فرمودند کدام روزی مباداتر از امروز که ما باید همه چیزمان را برای همین امروز انقلاب خرج کنیم.
وی خصوصیت دیگر علامه مصباح یزدی را آشنایی با بنیاد های فکری دنیای جدید دانست و تصریح کرد: در دوران علامه مصباح ونسل همراه با ایشان، علامه مصباح برجستگی خاصی داشتند و در عین اینکه آشنا به مسائل و مبانی اندیشه روز بودند، نگاه بازی برای شنیدن و بهره بردن حتی از مخالفان فکری داشتند. باید با حرف دیگران آشنا شد؛ حتی اگر به قصد نقد باشد و به همین خاطر ایشان جمعی از شاگردان خود را به خارج از کشور برای تحصیل فرستادند که نمونه ای برای حرکت ایشان وجود نداشت و ایشان تا این حد آمادگی داشتند که جریان حوزه با اندیشه های دیگر آشنا شود و از این جهت علامه مصباح یزدی یک شخصیت استثنائی بود.
نماینده مجلس خبرگان رهبری به رویکرد علامه مصباح به علوم انسانی اشاره کرد و گفت: علامه مصباح به درستی فهمیده بود که علوم انسانی زیرساخت تمدن اسلامی است و به همین جهت ایشان به علوم انسانی با دیدگاه تمدنی و فرهنگی نگاه می کردند. آنچه که از فکر علامه مصباح درک میکردیم، این بوده که ایشان نقش مبانی را در شکل گیری علوم انسانی بسیار تاثیرگذار و مهم می دانستند.
وی افزود: علامه مصباح با توجه به اینکه این مبانی در توصیف و تبیین ما از انسان و توصیه های علوم انسانی برای رفتار های فردی و اجتماعی بشر نقش آفرین است، به نقد مبانی علوم انسانی جدید پرداختند. مباحث ایشان در مباحث معرفت شناختی و نقد پوزیتیویسم و نقد مبانی انسان شناختی غرب زمینه ساز تبیین علوم انسانی اسلامی و زیرساخت آن بود. ایشان مساله زمانه را به درستی تشخیص داد و همت خود را برای پاسخگویی به این نیاز قرار داد. بنابراین علوم انسانی زیرساخت تمدن است. علامه مصباح در همین راستای یک حرکت و جریان علمی را ذیل موسسه امام خمینی و طرح ولایت شکل دادند و جریان سازی را در سطح کشور انجام دادند.
حجت الاسلام والمسلمین عباسی با اشاره به چگونگی تحول در حوزه های علمیه از منظر علامه مصباح یزدی اظهار داشت: علامه مصباح معتقد بودند که برای تحول در حوزه باید یک نمونه عینی و عملی محقق شود و ایده ها در آن پیاده شود. ایشان اصراری بر مقابله با روش جاری و رایج نداشتند و خود مسیر تازه ای گشودند و یک الگوی عینی و عملی را ایجاد کردند و موسسه امام خمینی را فرصتی برای آمد و شد شخصیت های علمی جهانی و گفتگوی علمی قرار دادند.
وی در پایان گفت: علامه مصباح یزدی به ویژه در حوزه علوم انسانی با نگاه بلند خود به این علوم راهی را در حوزه علوم انسانی با رویکرد الهی گشودند که باید این راه ادامه پیدا کند و کسانی که تلاش کردند خاک بر چهره ایشان بریزند با درخشانی چهره ایشان موفق نشدند و نخواهند شد.