بازخوانی مبانی نفی سلطه و تقویت اقتدار داخلی در اندیشه امام خمینی
به گزارش خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، چهارم آبان سالروز سخنان تاریخی امام خمینی(ره) در نفی سلطه بیگانه و تأکید بر لزوم تقویت اقتدار درونی یادآور یکی از مقاطع سرنوشتساز در تاریخ معاصر ایران است؛ زمانی برای بازخوانی اندیشههای عمیق ایشان درباره استقلال ملی، حفظ حاکمیت داخلی و نقش بیداری مردم در صحنه سیاست. این بیانات واکنشی گذرا به یک رویداد خاص نبود بلکه تبلور منظومه فکری و سیاسی امام در برابر سلطهپذیری و وابستگی به قدرتهای خارجی بود؛ منظومهای که ریشه در تجربههای تاریخی ملت ایران داشت. از برجستهترین جلوههای این مواضع اعتراض قاطع امام به لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳ بود؛ لایحهای که نه تنها استقلال قضایی ایران را در معرض تهدید قرار میداد، بلکه عزت ملی، امنیت کشور و کرامت ملت را خدشهدار میکرد.
با سفر شاه به آمریکا در تیرماه ۱۳۴۳ و مذاکراتی که در پی آن صورت گرفت آمریکا اعطای کمکهای نظامی به ایران را مشروط به وضع مقرراتی در زمینه مسائل قضایی کرد. شاه برای دریافت دویست میلیون دلار کمک نظامی پس از بازگشت از آمریکا لایحه کاپیتولاسیون یا اعطای مصونیت قضایی به اتباع آمریکایی را در سوم مرداد ۱۳۴۳ توسط نخستوزیر وقت، حسنعلی منصور در مجلس سنا طرح کرد. این لایحه در تاریخ ۲۱ مهرماه ۱۳۴۳ در مجلس شورای ملی نیز مطرح شد و در غیاب رئیس مجلس و ۲۵ تن از نمایندگان به تصویب رسید. لایحه مزبور با ۷۴ رأی موافق و ۶۱ رأی مخالف تصویب شد. تصویب این لایحه که به کنوانسیون وین یا قرارداد حق توحش مشهور شد زمینه را برای اعطای مصونیتهای مالی و قضایی گسترده به مستشاران و کارکنان آمریکایی فراهم کرد و موجب شد آنها از مالیات گمرک معاف شوند و از هرگونه پیگرد قانونی در ایران مصون باشند.
امام خمینی(ره) چند روز پس از تصویب لایحه از ماجرا مطلع شد. ایشان بلافاصله مراجع و علمای قم را به تشکیل جلسه هفتگی فراخواند و با ارسال تلگرام و پیک علمای سایر شهرها را در جریان امور قرار داد. سپس اعلام داشت که در روز ۲۰ جمادیالثانی (برابر با ۴ آبان ۱۳۴۳) در منزل خود سخنرانی خواهد کرد. رژیم که از تصمیم امام مطلع شد پیکی به قم فرستاد تا با ایشان دیدار کرده و او را از تصمیم خود منصرف سازد، اما امام حاضر به دیدار نشد. سرانجام پیک با فرزند امام حاج آقا مصطفی دیدار کرد و با زبان نصیحت و تهدید اظهار داشت: «اگر این روزها بنا دارند نطقی ایراد کنند باید خیلی مواظب باشند که به دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد وگرنه با عکسالعمل شدید آنان مواجه خواهند شد.» اما امام در برابر فشارها ایستاد و سخنرانی تاریخی خود را ایراد کرد که محتوای آن علاوه بر تحلیل سیاسی، حامل پیامهای اخلاقی، دینی و اجتماعی نیز بود.
سخنرانی امام در منزل ایشان متأثر از وقایع پیشین و وضعیت ملت، مجموعهای از تحلیلها و هشدارهای عمیق بود. ایشان با صدای رسا و لحنی پر از تأثر گفت: « قلبم در فشار است با تاثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردهاند؛ عزا کردند و چراغانی کردند؛ عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند» این جملات نشاندهنده نگرانی ایشان از تضعیف حیثیت ملی و فروختن استقلال کشور در مقابل وام و کمکهای خارجی بود. امام تحلیل کرد که هرگونه امتیاز دادن به بیگانگان ولو به شکل قانونی و رسمی میتواند استقلال ملی را تهدید کند و ملت را به زیردستی و وابستگی وادارد.
مبنای اعتقادی و اخلاقی
یکی از مهمترین بنیانهای نقد امام ریشه در آموزههای دینی دارد. ایشان ذلت ملت و تسلیم در برابر زور بیگانگان را نه تنها خطای سیاسی بلکه گناهی بزرگ در برابر خدا و قرآن میدانست: «دولت به مملکت ما خیانت کرد؛ به اسلام خیانت کرد؛ به قرآن خیانت کرد.» از این منظر دفاع از استقلال و کرامت ملی یک وظیفه شرعی و اخلاقی است. هرگونه تصویب قانونی که حقوق ملت را زیر پا بگذارد مصداق خیانت به دین و وطن محسوب میشود. این نگاه استقلال ملی را با اخلاق و دیانت گره میزند و نشان میدهد که مبانی امام تنها بر سیاست محدود نیست بلکه از اخلاق و ایمان سرچشمه میگیرد.
مبنای حقوقی
امام در سخنان خود تصویب لایحه کاپیتولاسیون را ضربهای به استقلال قضایی کشور دانست. بر اساس این لایحه مستشاران و کارکنان آمریکایی و خانوادههای آنها از تعقیب و محاکمه در ایران مصون بودند و در صورت ارتکاب جرم باید در آمریکا مورد بازپرسی قرار میگرفتند. امام به صراحت اعلام کرد: «اگر یک خادم آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق ندارند محاکمه کنند.» این بیان نشاندهنده آن است که یکی از مبانی نفی سلطه حفظ حاکمیت حقوقی و قضایی کشور و جلوگیری از وضع مقررات استثنایی برای بیگانگان است.
مبنای سیاسی
امام خمینی(ره) هرگونه حضور مستشاران و کارکنان بیگانه که قدرت اجرایی و قضایی را تحت تأثیر قرار میدهد به معنای اشغال نرم و تضعیف حاکمیت ملی میدانست. ایشان میگفت: «اگر این مملکت اشغال آمریکاست پس چرا دم از ترقی میزنید؟» این نگرش سیاسی بر لزوم حفظ استقلال کشور و مقابله با سلطه خارجی تأکید دارد و نشان میدهد که نفی سلطه تنها به مخالفت با حضور نظامی محدود نمیشود بلکه شامل نفوذ فرهنگی، اقتصادی و اداری نیز میگردد.
مبنای اقتصادی
امام در تحلیل اقتصادی خود، رابطه بین وامها و واگذاری استقلال را بررسی کرد. وی نشان داد که دولت برای دریافت وام ۲۰۰ میلیون دلاری حاضر شد استقلال کشور و حقوق مردم را در برابر آمریکاییها تضعیف کند و این وام در نهایت به ضرر ملت تمام میشود. ایشان گفت دویست میلیون دلار در عرض پنج سال به دولت ایران بدهند و در عرض ده سال سیصد میلیون بگیرند؛ یعنی صد میلیون دلار، یعنی هشتصد میلیون تومان از ایران نفع بگیرند! این تحلیل نشان میدهد که مبنای اقتصادی مقاومت در برابر سلطه پرهیز از وابستگی مالی و حفظ منافع ملی است.
مبنای اجتماعی و فرهنگی
امام به آثار اجتماعی و فرهنگی نفوذ بیگانه نیز توجه داشت. وی نقش روحانیت، آموزش و تربیت و هنجارهای اجتماعی را با استقلال کشور مرتبط میدانست. ایشان هشدار داد که نفوذ خارجی میتواند نظم اجتماعی و فرهنگ ملی را به خطر اندازد و ارزشهای اخلاقی را تضعیف کند: «اگر نفوذ روحانیون باشد نمیگذارد این ملتْ اسیر انگلیسْ یکوقت باشد؛ اسیر امریکا یکوقت باشد. اگر نفوذ روحانیین باشد نمیگذارد که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را» از این منظر دفاع از استقلال و اقتدار داخلی با حفظ هویت فرهنگی و اجتماعی ملت گره خورده است.
مبنای اقتدار داخلی
امام اقتدار داخلی را ناشی از مشروعیت مردمی و نقش فعال نخبگان دینی میدانست. وی بر نقش روحانیت و علما در حمایت از حقوق ملی تأکید داشت و هشدار داد که نبود این نهادهای مدنی و دینی موجب میشود نهادهای حکومتی به ابزار وابستگی خارجی تبدیل شوند: «مجلس سرنیزه، مجلس غیر قانونی، این مجلس چه ارتباطی به ملت دارد؟» این دیدگاه نشان میدهد که تقویت اقتدار داخلی بدون حضور فعال و مشروع نخبگان اجتماعی و دینی ممکن نیست.
مبنای راهبردی
یکی دیگر از پایههای مهم استراتژی امام بیدارسازی مردم و ایجاد مقاومت مدنی است. ایشان مردم و نخبگان را به اعتراض آگاهانه و آرام فرا میخواند: «شما موظفید ملت را آگاه کنید؛ علما موظفند ملت را آگاه کنند. ملت موظف است که در این امر صدا در بیاورد.» این نوع مقاومت با هدف تقویت اقتدار داخلی و مقابله با فشارهای خارجی به شکل مدنی، سازمانیافته و اخلاقی توصیه شد و نشان داد که قدرت واقعی از زیرساختهای اجتماعی و مشارکت مردمی ناشی میشود.
مبنای نهادی
امام در سخنان خود به ضعفهای نهادی و تمرکز قدرت اشاره کرد. وی از عملکرد مجلس، دولت و ارتش انتقاد داشت و معتقد بود که اقتدار داخلی تنها زمانی پایدار است که نهادها پاسخگو باشند و استقلال و مشروعیت قانونی خود را حفظ کنند: «تمام تصویبنامههایی که تا حالا نوشتهاند، تمامش غلط است!» این دیدگاه نشاندهنده ضرورت اصلاح نهادهای حکمرانی و جلوگیری از تمرکز قدرت در دست گروههای محدود و وابسته است.
مبنای اخلاقی
امام خطاب به تمامی اقشار جامعه، از روحانیون و سیاسیون گرفته تا ارتش و بازرگانان، مسئولیت اخلاقی و ملی خود را یادآوری کرد: «آقا، من اعلام خطر میکنم! ای ارتش ایران، من اعلام خطر میکنم! ای سیاسیون ایران، من اعلام خطر میکنم! ای بازرگانان ایران، من اعلام خطر میکنم! ای علمای ایران، ای مراجع اسلام، من اعلام خطر میکنم! ای فضلا، ای طلاب، ای مراجع، ای آقایان، ای نجف، ای قم، ای مشهد، ای تهران، ای شیراز، من اعلام خطر میکنم!» این نگاه رهبری اخلاقی و فراگیر نشان میدهد که حفظ استقلال و اقتدار ملی تنها به دست دولت و نخبگان سیاسی نیست، بلکه مشارکت فعال همه اقشار جامعه ضروری است.
پیام راهبردی و درسهای معاصر
پیام اساسی امام خمینی(ره) در این زمینه روشن است: نفی سلطه بیگانه و تقویت اقتدار داخلی دو روی یک سکهاند. بدون اقتدار درونی و مشارکت اجتماعی، فشارهای خارجی کارآمد میشوند و بدون مقابله با نفوذ بیگانه، اقتدار داخلی بیمعنا خواهد بود. از این سخنان میتوان درسهایی برای امروز گرفت: اهمیت استقلال قضایی، جلوگیری از وابستگی مالی با شروط سیاسی، تقویت نهادهای پاسخگو، و حفظ هویت فرهنگی بهعنوان سد در برابر نفوذ خارجی.
بیانات امام خمینی(ره) در نفی سلطه بیگانه و تأکید بر اقتدار داخلی، چارچوبی جامع برای مقاومت ملی ارائه میدهد که ترکیبی است از ایمان دینی، احترام به حقوق ملی، هشیاری اجتماعی و اصلاح نهادها. این بیانات نشان میدهد که استقلال کشور، صرفاً یک امر سیاسی نیست بلکه موضوعی اخلاقی، حقوقی، اجتماعی و اقتصادی است که نیازمند مشارکت فعال مردم، نخبگان دینی و نهادی و اصلاح ساختاری است. بازخوانی این بیانات امروز نیز میتواند راهنمای سیاستگذاران، نخبگان و ملت باشد تا با حفظ عزت، کرامت و اقتدار، استقلال و منافع ملی را پاس بدارند.