تبیین مبانی قرآنی و فقهی سیره امامین انقلاب در مدیریت بحرانها
اشاره: مدیریت بحران در اندیشه امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب ریشه در یک مکتب واحد دارد؛ مکتب توحید، عقلانیت دینی و مردمباوری. هر دو رهبر با تکیه بر ایمان به وعده الهی و نقش مردم در تحقق اراده خدا بحرانها را به فرصت تبدیل کردهاند. تفاوت میان دوران آنان نه در مبانی فکری بلکه در سطح بلوغ انقلاب و اقتضائات زمان است؛ امام خمینی(ره) جامعه نوپای انقلاب را پدرانه هدایت کرد و رهبر معظم انقلاب در دورهی تثبیت و گسترش انقلاب مردم را به محور آگاهی، مشارکت و مقاومت تبدیل نمودند. در جنگ روایتها نیز رهبر معظم انقلاب با الهام از قرآن جبهه حق را از موضع عزت و ابتکار راهبری کرده و با تکیه بر «سوره فتح» بیعت مردم را رمز گشایشها دانستهاند؛ همان پیوند ولایی که در امتداد بیعت رضوان امروز استمرار یافته و نوید فتحی بزرگتر یعنی آزادی قدس شریف را در دلها زنده نگه داشته است.
در همین زمینه خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، گفتوگویی با حجتالاسلام محمدهادی هدایت، استاد حوزه و دانشگاه داشته است که ادامه تقدیم خوانندگان گرامی خواهد شد:
رسا ـ سیره مدیریت بحران در اندیشه و رفتار امام خامنهای چه نقاط اشتراک و همپوشانی با سیره امام خمینی(ره) دارد و تفاوت تصمیمها و رویکردهای این دو رهبر در پرتو شرایط تاریخی و اجتماعی هر دوره در چه عواملی ریشه دارد؟
در اسلام بنیانهای اعتقادی بر اصولی ثابت استوار است اما در کنار آن بخشی از آموزهها و سیرهها متناسب با شرایط زمان و مکان تغییر میپذیرد. در سیره اهلبیت علیهمالسلام نیز میبینیم که این بزرگواران هیچگاه از هوای نفس پیروی نکردهاند؛ از پیامبر اکرم(ص) که قرآن می فرماید: «وَما یَنطِقُ عَنِ الهَوی إِن هُوَ إِلّا وَحیٌ یُوحی» تا فقیه عادل و جامعالشرایط که تابع امر الهی است همه تصمیمها و رفتارها بر اساس وحی، عقل و مصلحت زمان اتخاذ میشود نه بر مبنای سلیقه شخصی.
بنابراین تفاوت در رفتار و تصمیمهای رهبران دینی را نباید به اختلاف شخصیتها نسبت داد بلکه این تفاوتها نتیجه درک عمیق آنان از شرایط زمان و مکان است. همانگونه که فقیه واقعی مجری احکام الهی در بستر واقعیتهای اجتماعی است تغییرات در تصمیمگیریها نیز ناشی از اقتضائات دوران است نه تفاوت در روحیات یا سلیقههای فردی.
به باور من با رشد و بلوغی که انقلاب اسلامی در طول زمان پیدا کرده سیره و روش امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در مدیریت بحرانها نیز بر همین اساس تکامل یافته است. در دوران امام خمینی(ره) انقلاب در مرحله نونهالی بود و رهبری ایشان حالت پدرانهای داشت که جامعه را در مسیر شکلگیری هدایت میکرد؛ اما در دوران رهبری حضرت آیتالله خامنهای این درخت انقلاب تنومند شده و مردم آگاهتر و مسئولتر گردیدهاند.
در مدیریت بحرانها نیز تفاوت اصلی در همین نکته نهفته است: حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر حضور مردم در صحنه کار را به دست ملت سپردهاند و نقش دولت و نهادهای رسمی را در فراهم کردن زمینه مشارکت مردمی تعریف کردهاند. ایشان بحرانها را تنها با ابزار قدرت حاکمیتی حل نکردهاند بلکه از طریق آگاهسازی و دعوت مردم به نقشآفرینی بحرانها را به فرصت تبدیل کردهاند.
امام خمینی(ره) نیز بر همین اصل تأکید داشتند. در پیام تاریخی خود در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ فرمودند: «من به شما تبریک میگویم برای حاکمیت مردم» و تأکید کردند که دستگاههای دولتی باید زمینه تحقق اراده مردم را فراهم کنند. این نگاه مردمی در سیره هر دو رهبر مشهود است.
در بحرانهای بزرگ پس از جنگ، همچون فتنهها، فشارهای اقتصادی و حتی در دوران کرونا رهبر معظم انقلاب همواره با خطاب «مردم» سخن گفتهاند؛ از تشویق به دعا و توسل گرفته تا رعایت نکات بهداشتی. این نشان میدهد که محور مدیریت بحران در اندیشه ایشان مردماند و حضور آگاهانه آنان ضامن عبور موفق از بحرانهاست.
به طور خلاصه سیره امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب در مدیریت بحرانها از یک مبنا برمیخیزد: ایمان به نقش مردم در تحقق اراده الهی. تفاوتها نه در ماهیت بلکه در شیوه اجرا و تناسب با سطح بلوغ اجتماعی و شرایط تاریخی هر دوره است.
رسا ـ در عرصه جنگ روایتها و نبرد رسانهای ۱۲ روزه، رهبر معظم انقلاب چگونه جریان گفتمان مقاومت را راهبری کردند و با چه رویکردی اجازه ندادند افکار عمومی داخل کشور و جهان از مسیر اصلی خود منحرف شود؟
به باور من حضرت آیتالله خامنهای در تمام سخنان و مواضع خود بهصورت عمیق و بنیادین بر مبنای قرآن کریم حرکت میکنند. فضای خطابات ایشان کاملاً قرآنی است؛ یعنی هدایت و تحلیل صحنهها را همواره با استناد به آیات الهی انجام میدهند. همان طرح کلیای که خداوند در قرآن برای مؤمنان ترسیم کرده در رهنمودهای ایشان نیز بهروشنی دیده میشود بهویژه در عرصه جنگ روانی و مواجهه با دشمن.
قرآن کریم به مؤمنان میآموزد که در برابر تحقیر و تهدید دشمن باید عزتمندانه و فعال برخورد کنند. حضرت آیتالله خامنهای دقیقاً همین رویکرد را در مدیریت صحنهها دنبال میکنند؛ مثلاً هنگامی که رژیم صهیونیستی مرتکب خطایی میشود ایشان با قاطعیت میفرمایند: «اشتباه بزرگی کردند و قطعاً پشیمان خواهند شد.» این موضعگیری نشاندهنده رویکردی فعال الهامگرفته از روح قرآن و به دور از انفعال است.
از سوی دیگر رهبر معظم انقلاب همواره مردم را به بصیرت، حضور و آگاهی دعوت میکنند. با مرور بیانات ایشان در سالهای اخیر درمییابیم که رهبر معظم انقلاب تلاش کردهاند تا جامعه بفهمد دشمنی غرب با ایران صرفاً به بهانههایی چون حقوق بشر یا مسائل زنان نیست بلکه ریشه در مخالفت آنان با اسلام، هویت دینی و موجودیت مستقل ملت ایران دارد.
در واقع رهبر معظم انقلاب با تکیه بر آموزههای قرآنی جبهه حق را در برابر باطل بهصورت فعال و آگاهانه هدایت میکنند؛ ایشان میدان را نه از موضع دفاع بلکه از موضع ابتکار و اقتدار دینی و مردمی مدیریت مینمایند.
رسا ـ با در نظر گرفتن شرایط دشوار و چندلایه جنگ ۱۲ روزه رهبر معظم انقلاب در مدیریت این بحران بر کدام مبانی فقهی و اصول اصولی تکیه داشتند و چه پشتوانههای دینی راهنمای تصمیمهای ایشان بود؟
بهترین شاخص را همین سورهی «فتح» میدانم. چیزی که حضرت آیتالله خامنهای پیوسته بر آن تأکید دارند صرف تلاوت نیست؛ «توجه» و درکِ معنای آیات است. سوره میگوید: «إِنَّا فَتحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِينًا» - فتحی پدید آمد که روشن و معنیدار بود. این فتح از بیعت حدیبیه نشأت گرفت: وقتی حدود هزار و چهارصد نفر زیرِ یک درخت و در یک اجتماع واحد با رسول خدا بیعت کردند، خداوند همان بیعت را منشأِ گشایشی بزرگ خواند و اعلام رضایت کرد.
حضرت آیتالله خامنهای این الگو را در مدیریت بحرانها و صحنههای حساس تکرار میکنند. آنجا که پیامبر(ص) با وجود مخالفان بیعت را نگه داشت و از ترس عقب ننشست در پیِ آن بیعت فتح ایجاد شد و دو سال بعد بدون خونریزی وارد مکه شدند. به نظر بنده نمازجمعهی بزرگ جمعه نصر همین نقش بیعت جمعی را ایفا کرد؛ آنحضور میلیونی که گاهی عدد یکمیلیون و چهارصد هزار نفر ذکر شده نوعی بیعتِ عمومی و حضوری با رهبر معظم انقلاب بود که پیوند مردم با رهبر را برقرار و حفظ کرد.
به همین دلیل است که ایشان بارها میگویند سورهی فتح را بخوانید و مراقب باشید آن پیوند و بیعت تداوم یابد؛ چون این بیعت و انسجامِ مردمی زمینهساز فتوحات بعدی است. همانطور که پس از بیعت رضوان فتح مکه حاصل شد من نیز معتقدم و بارها گفتهام که مقدّر است مسجدالاقصی نیز روزی به دست مسلمانان بازگردد؛ انشاءالله.