الگوی مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب برای جهان اسلام در مواجهه با تجاوزگران
اشاره: رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه با مدیریتی هوشمندانه و چندلایه الگویی کمنظیر از رهبری بحران ارائه کردند که همزمان بر ابعاد معنوی، رسانهای و عملی تمرکز داشت. ایشان با حفظ نقش راوی اصلی گفتمان مقاومت، روایت صادقانه و اقتدارآفرین را تبیین کردند تا ذهنها و افکار عمومی داخلی و جهانی از انحراف دور بماند. تاکید بر دشمن اصلی و وفاداری به نظام زمینهساز وحدت ملی و انسجام میان گروههای مقاومت شد. بازدارندگی سختافزاری همراه با عمق ایمانی و فرهنگی، شبکهسازی فرماندهی و مدیریت جنگ روانی توان رزمی و روحی جامعه را همزمان تقویت کرد. نگاه رهبر معظم انقلاب در این عرصه ریشه در سیره اهلبیت(ع) دارد؛ صبر استراتژیک، جهاد تبیینی و حضور امیدبخش در میدان، تجربه تاریخی را با شرایط معاصر پیوند میدهد. این مدل الگویی عملی و قابل الگوگیری برای سایر کشورها و جنبشهای مقاومت است.
در این زمینه خبرنگار گروه سیره امامین انقلاب خبرگزاری رسا، با حجت الاسلام جواد فدایی مبلغ فعال حوزه جهاد تبیین گفتوگویی انجام داده است که در ادامه خواهد آمد:
رسا ـ در جنگ روایی و رسانهای جنگ ۱۲ روزه رهبر معظم انقلاب چگونه با هدایت گفتمان مقاومت مانع از انحراف افکار عمومی داخلی و جهانی شدند؟
رهبر معظم انقلاب در عرصه مدیریت بحران همواره نقش «راوی اصلی» را حفظ کردند. در بُعد جنگ روایی اگر چه ممکن بود روایتهای اولیه توسط دیگران شکل بگیرد اما وقتی فضا پیچیده و مبهم شد ایشان با روایتگری صادقانه، امیدبخش و مبتنی بر اقتدار و اعتماد به مردم وارد عمل شدند.
این عملکرد باعث شد ذهنها به سوی واقعیت هدایت شود بحرانها جمعآوری و جبهههای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و رسانهای فعال بمانند. به همین دلیل در طول ۴۰ سال گذشته و بهویژه در جنگ ۱۲ روزه هدایت هوشمندانه ایشان مانع از انحراف گفتمان مقاومت و تثبیت روایت صحیح شد.
رسا ـ رهبر معظم انقلاب در ایام جنگ 12 روزه چگونه توانستند وحدت و اتحاد را در سطح ملی و بهویژه میان گروههای مقاومت تقویت کنند و چه راهبردها و اقداماتی در این زمینه داشتند؟
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر دو محور اصلی توانستند در آن برهه حساس وحدت و انسجام را تقویت کنند. ایشان بارها تأکید کردند که دشمن خارجی، دشمن کل ملت و نظام است و نه یک جناح یا گروه خاص؛ این دیدگاه موجب شد که اختلافات داخلی و سلایق سیاسی، قومی و جناحی به حاشیه برود و همه گروهها و افراد برای مقابله با دشمن اصلی متحد شوند.
همچنین رهبر معظم انقلاب وفاداری به نظام را به عنوان اصل بنیادین مطرح کردند و تأکید داشتند که جان و زندگی افراد باید فدای حفظ و تقویت نظام و انقلاب باشد. این رویکرد باعث شد صفوف داخلی در عرصههای نظامی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مستحکم باقی بماند و انسجام میان گروههای مقاومت حفظ شود. به طور خلاصه تمرکز بر دشمن اصلی و وفاداری به نظام دو محور اساسی اقدامات رهبر معظم انقلاب برای تقویت وحدت ملی و مقاومت در دوران جنگ 12 روزه بودند.
رسا ـ سیره مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب در واقعه جنگ ۱۲ روزه چه الگوهای عملی و قابل انتقالی برای کشورها و جنبشهای جهان اسلام در مواجهه با تجاوزگران و رژیم صهیونیستی ارائه میدهد؟
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر این نکته که دشمن در محاسباتش گمان میکرد با حذف فرماندهان سیستم را فلج میکند، الگویی مدیریتی عرضه کردند که میتوان آن را در چند رکن بنیادین خلاصه کرد. اول اینکه بازدارندگی سختافزاری باید حفظ و تقویت شود اما بهتنهایی کافی نیست؛ تسلیحات و توان نظامی مهماند ولی وقتی در کنار عمق ایمانی و فرهنگی مردم قرار گیرند اثربخش واقعی پیدا میکنند. تجربه ۱۲ روزه نشان داد حتی وقتی از نظر فناورانه و تجهیزات در برخی حوزهها عقبتر باشی ایمان و اراده ملی میتواند توان رزمی را به پیروزی برساند.
دوم موضوع شبکهسازی و تداوم فرماندهی است: ترور فرماندهان نباید منجر به خلأ رهبری شود بنابراین ساختارها باید چنان طراحی شوند که جانشینان و معاونان در سطوح متعدد آماده و توانمند باشند تا سازمان در میدان آسیبپذیر نشود. سوم مدیریت جنگ روانی و خطمشی رسانهای است؛ رهبر معظم انقلاب با موضعگیریها و بیانات قاطع خود توانستند ترس را از میان بردارند، شعارها و مطالبه مردمی را به سمت مقاومت و نه پذیرش «صلح تحمیلی» سوق دهند و انگیزه عمومی برای پیگیری و ارتقای آمادگی را تقویت کنند.
در مجموع این ترکیبِ بازدارندگی سختافزاری، عمقبخشی ایمانی - فرهنگی، تداوم و شبکهای کردن فرماندهی و مدیریت هوشمند جنگ روانی درسهایی عملی و قابل استناد برای دیگر کشورها و جنبشهای آزادیخواه در مواجهه با تجاوزگران و صهیونیستها فراهم میآورد.
رسا ـ سیره مدیریت بحران رهبر معظم انقلاب در جنگ ۱۲ روزه چه شباهتها و الهامگیریهایی از سیره ائمه معصومین (ع) بهویژه در مواجهه با جنگها و بحرانها دارد؟
نگاه مدیریتی حضرت آیتالله خامنهای در مواجهه با بحرانها ریشههای عمیقی در سیره اهلبیت(ع) دارد و میتوان ردپای آموزهها و تجربههای تاریخی را در روشهای ایشان مشاهده کرد. ایشان از تاریخ اسلام و شیوههای رهبران بزرگ مانند رسولالله(ص)، امیرالمؤمنین(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسین(ع) و امام کاظم(ع) درس میگیرند: صبر راهبردی همراه با اقدام مدبرانه، جهاد تبیینی و استفاده از مرجعیت دینی برای هدایت افکار عمومی و ورود شکوهمند و امیدبخش به صحنه در لحظات تعیینکننده که دلهای مردم را آرام و اراده دشمن را متزلزل میکند.
همانگونه که در عاشورا حضور ابیعبدالله(ع) و در دوران پس از رحلت پیامبر(ص) روشهای بصیرتآفرین و سازماندهی زنانه حضرت زهرا(س) الگو بودند، رهبر معظم انقلاب نیز در بیانات و اقدامهای خود با تکیه بر ایمان عمومی، بیان واضح مواضع و تعیین تکالیف برای اقشار مختلف فضای رسانهای و روانی را مدیریت میکند.
همچنین تأکید ایشان بر شبکهسازی فرماندهی و آمادهسازی جانشینان و پرهیز از تکیهگاه واحدِ شکننده یادآور آموزههای تاریخی درباره تداوم رهبری و مقاومت سازمانیافته است. بهطور خلاصه ترکیب صبر استراتژیک، جهاد تبیینی، حضور روحیهبخش در میدان، عمقبخشی ایمانی و ساختاردهی شبکهای فرماندهی همراستا با سیره معصومین(ع) است و از آنها الهام گرفته شده تا در مدیریت بحرانهای معاصر کارآمد و پویاتر عمل شود.