نظریه اجتماعی علامه طباطبایی؛ از اعتباریات فلسفی تا عدالت اجتماعی در حکومت اسلامی
به گزارش خبرنگار سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، پیرو برنامه های ستاد بزرگداشت علامه طباطبایی، یازدهمین ویژه برنامه باعنوان نشست اندیشی علمی با موضوع «ابعاد نظریه اجتماعی علامه طباطبایی» شب گذشته در سالن همایش انجمن های علمی حوزه علمیه قم برگزار شد.
در این نشست که به همت انجمن مطالعات اجتماعی حوزه علمیه قم و با مشارکت موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) و مجمع عالی حکمت اسلامی، برگزار شد اساتید مبرز فلسفه و علوم اجتماعی حوزه و دانشگاه به بیان توضیح بخش های از نظریه اجتماعی علامه پرداختند.

حجت الاسلام حمید پارسانیا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، در سخنانی با گرامیداشت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س)، به تبیین نسبت میان «ساختار» و «کل حقیقی» از منظر فلسفه اسلامی پرداخت و با اشاره به افقگشایی نظریه «اعتباریات» علامه طباطبایی، تأکید کرد: این نظریه مانع از خلط میان مبانی فلسفی اسلامی و رویکردهای کانتی در شناخت پدیدههای اجتماعی مانند جامعه میشود.
وی افقگشایی نظریه اعتباریات علامه را در دو حوزه معرفت شناسی و هستی شناسی عنوان و تأکید کرد: این نظریه، ظرفیت بسیار بالایی برای پویایی و حیات علمی دارد و میتواند مباحث نظری را در حوزههای مختلف فعال کند و انشاالله این مسیر با بررسی اقتضائات حکمت اسلامی و اندیشه صدرایی ادامه خواهد یافت.

در این نشست حجت الاسلام احمدرضا یزدانی مقدم با استناد به آثار علامه طباطبایی، راه تحقق عدالت اجتماعی را منحصراً در حیطه مسئولیت حکومت دانست و تصریح کرد که از نگاه این مفسر بزرگ، اجرای احکام قرآن و تدبیر امور جامعه، تنها از مجرای حاکمیت اسلامی صورت می گیرد.
وی در سخنانی با استناد به آرای علامه طباطبایی، بر عهدهگیری مسئولیت «عدالت اجتماعی» توسط حکومت اسلامی تأکید و تفسیر نادرستی که اجرای احکام قرآن را تنها وظیفه جامعه میدانست، رد کرد.
حجت الاسلام یزدانی مقدم با بسط اندیشه علامه به عرصه بینالملل، پایبندی به معاهداتی مانند برجام را در صورتی مشروع دانست که مبتنی بر «استخدام طرفینی» و تأمین منافع ملی باشد.

حجتالاسلام صادق گلستانی با اشاره به اینکه تفسیر المیزان نقطه عطفی در تفسیر اجتماعی قرآن محسوب میشود، بر این نکته تأکید کرد که علامه طباطبایی با بنیانگذاری یک نظام فکری منسجم، مبانی علم اجتماعی را بر اساس فطرت انسان و با درنظرگرفتن کنش متقابل «عامل، ساختار و امر ملکوت» تبیین کرده است.
وی به تفاوت نگاه علامه با علوم اجتماعی متعارف پرداخت و گفت: ما در علوم اجتماعی معمولاً یک رابطه دوضلعی میبینیم؛ به تعبیر جناب آقای رفیعپور، «عامل و ساختار» یا «فرد و جامعه». در حالی که در حوزه وحی، اینطور نیست؛ فرد داریم، جامعه داریم و یک «امر ملکوت» هم داریم. این جهان یک ملک و یک ملکوت هم دارد. واقعاً یک کنش متقابل میان عالم ملک و ملکوت و انسان وجود دارد. اگر کسی بخواهد حیات اجتماعی را تحلیل کند، بدون لحاظ ملکوت نمیشود.

حجتالاسلام قاسم ابراهیمیپور در این نشست، با تشریح مبانی حکمت عملی و نظری در فلسفه اسلامی، بر غنای رویکرد تفسیری علامه طباطبایی در تحلیل کنشهای انسانی تأکید کرد و آن را وسیعتر و عمیقتر از نظریههای رایج جامعهشناسی تفسیری خواند.
وی در پایان با اشاره به مثالهای عینی از آثار علامه، نتیجه گرفت که این چارچوب نظری، امکان تفسیر دقیقتر و چندلایهتری از رفتار انسان در بستر اجتماعی را فراهم میسازد.

حجت الاسلام خیری تحقق کامل عدالت اجتماعی را منوط به شکلگیری «جامعه موحد» دانست که در آن، «تألیف قلوب» به برادری و همدلی واقعی میانجامد.
وی در ادامه به تبیین مسئله اعتباریات از دیدگاه علامه طباطبایی پرداخت و سخنانش را پایان داد.