فرصتهای ژانری سینمای ایثار و مقاومت: لزوم خروج از کلیشهها و تنوع در فرمها
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، سینمای ایثار و دفاع مقدس، ستون فقرات ژانریک و معنوی سینمای پس از انقلاب اسلامی است. با این حال، تداوم فعالیت در یک چارچوب ژانری محدود و فرمالیستی ثابت (غالباً درام جنگی حماسی-رئالیستی و درام اجتماعی خطی)، پس از گذشت چهار دهه، منجر به اشباع روایی و کاهش قدرت تأثیرگذاری بر نسلهای جدید شده است. همانطور که ایثار خود یک مفهوم چندبعدی و پویاست، سینمای حامل آن نیز باید از یکنواختی بصری و ساختاری خارج شده و به دنبال همنشینی با ژانرهای متنوع و فرمهای پسا-کلاسیک باشد.
این یادداشت، فرصتهای مغفولمانده در ساختار ژانری سینمای ایثار ایران و نقش جشنوارهها در پویایی این عرصه را بررسی میکند.
1. تئوریزدایی از ژانر: ایثار در بسترهای نوین
ایثار، نباید به یک کاتالوگ از اعمال رزم محدود شود. ایثار، انتخابهای دشوار و اخلاقی در برابر منافع شخصی است که پتانسیل ورود به ژانرهای متفاوتی در سینمای ایران را دارد:
تریلر روانشناختی: فرصتهای بالقوه در سینمای ایران برای پرداختن به بحرانهای درونی و پارانویا پس از جنگ کمنظیر است. آثاری مانند «آژانس شیشهای» (ابراهیم حاتمیکیا) با تمرکز بر تعلیق و تنش روانی قهرمان (و نه صرفاً اکشن) نشان دادند که چگونه میتوان از یک موقعیت محدود و تهدیدآمیز، تریلری عمیق خلق کرد. سینمای امروز میتواند این ژانر را در حوزه «فعالان هستهای» (مانند فیلم «ماجرای نیمروز» که از قواعد تریلر سیاسی بهره میبرد)، با تمرکز بر شک، نفوذ و جاسوسی پیگیری کند.
درام معمایی: سینمای ایثار میتواند به جای روایت مستقیم، به دنبال کشف حقیقت پنهان باشد. در فیلمهایی مانند «کیمیا» یا «شیار 143»، محور اصلی، جستجوی هویت یا سرنوشت گمشده است. این الگو میتواند با ساختارهای معمایی پیچیده ترکیب شود؛ برای مثال، یک داستان کارآگاهی-جنگی که یک حقیقت مدفون در اسناد یا خاطرات را دنبال میکند.
ژانر وحشت/فانتزی: اگرچه این ترکیب در سینمای ما کمتر تجربه شده، اما زبان بصری اکسپرسیونیستی ژانر وحشت میتواند بهترین بستر برای نمایش تروما، کابوسها و رنجهای غیرقابل توصیف جانبازان شیمیایی یا روانی باشد. فیلم «شب، داخلی، دیوار» یا حتی برخی صحنههای سورئال در سینمای هنری، نشان دادند که سینمای ایران پتانسیل استفاده از زبان غیرواقعگرا برای بیان عمق درد را دارد.
2. نوآوری در فرم: رهایی از روایت خطی
اصرار بر روایت خطی و تقویمی وقایع (از اعزام تا شهادت)، قدرت خلاقیت در پرداخت دراماتیک را سلب کرده است.
ساختارهای غیرخطی و موزائیکی: فیلمهایی مانند «ایستاده در غبار» (که از زبان مستندگونه و تکهتکه استفاده کرد) و «ماجرای نیمروز» (که از خطوط داستانی متعدد برای نمایش یک وضعیت بحرانی بهره برد) نمونههای موفقی از خروج از روایت کلاسیک بودند. استفاده از روایتهای حلقوی، فلاشبکهای متقاطع و زاویه دیدهای چندگانه (مانند آنچه در سینمای حاتمیکیا در برخی آثار اولیه دیده میشد)، میتواند یک واقعه واحد را از چشم فرمانده، رزمنده، دشمن، پرستار و خانواده به شکلی پیچیده و لایهمند بازنمایی کند.
فرمالیسم و مینیمالیسم: لازم است سینمای ایثار به سمت پرترههای مینیمال و دروننگر از ایثارگران حرکت کند. آثاری که بر یک لحظه حیاتی، یک تصمیم شخصی، یا یک دوره کوتاه از زندگی قهرمان متمرکز میشوند (مانند برخی از فیلمهای کوتاه موفق حوزه ایثار). در این حالت، قدرت درام نه در انفجار، بلکه در سکوت، تنهایی و کنشهای کوچک شخصیت نهفته است.
ژانر مستند-داستانی پیشرفته: ادغام جسورانه تکنیکهای مستند (مانند آرشیو، تصاویر حقیقی و مصاحبهها) با داستانپردازی قوی، میتواند اعتبار درام را افزایش دهد. این فرم در روایت رویدادهایی که تصویربرداری کمتری از آنها در دست است (مانند غواصی یا عملیاتهای ویژه)، به فیلمساز کمک میکند تا از طریق مستندات، فضاسازی را واقعیتر کند.
3. فرصتهای ژانر اجتماعی و کمدی سیاه
ایثار در بستر جامعه پس از جنگ، مهمترین و مغفولترین فرصت ژانری است.
درام اجتماعی-انتقادی: نمایش هزینه اجتماعی ایثار در زندگی پس از جنگ، مواجهه با بوروکراسی، فساد، و نادیده گرفتن ایثارگران، بستر یک درام اجتماعی قدرتمند و انتقادی است. آثاری که به جای نبرد با دشمن خارجی، به نبرد قهرمان با مشکلات داخلی (مانند فیلم «به رنگ ارغوان» در حوزه مسائل امنیتی یا «بچههای آسمان» در حوزه مقاومت اقتصادی) میپردازند، میتوانند بسیار ماندگار باشند.
کمدی سیاه: کمدی سیاه به سینما اجازه میدهد تا با یک لحن تلخ و گزنده به نقد جنگ، نقد سیاستهای غلط در حوزه ایثار و نقد سوءاستفادههای فرهنگی بپردازد. فیلمی مانند «لیلی با من است» (کمال تبریزی) یک نمونه موفق از این ژانر در سینمای ایران است که با استفاده از طنز موقعیت و ابزورد، توانست مفاهیم جبهه و ترس را بدون قربانی کردن قداست، مطرح کند.
4. مزیت برگزاری جشنواره فیلم ایثار برای ارتقاء کیفیت آثار
برگزاری رویدادهای تخصصی مانند جشنواره فیلم ایثار نه یک اقدام تشریفاتی، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای تعالی این سینما است. مزیتهای کلیدی این جشنوارهها عبارتند از:
الف) تشویق به تنوع ژانری و شکست کلیشهها: جشنوارهها با تعیین بخشهای موضوعی جدید (مانند تریلر روانشناختی، فیلم کوتاه تجربی، انیمیشن ایثار) و داوری متمرکز بر نوآوری فرمی و ساختاری، به فیلمسازان جرئت میدهند تا از الگوهای تثبیتشده دوری جویند. ارائه جوایز به «بهترین فیلمنامه غیرمتعارف» یا «بهترین زبان بصری»، میتواند مسیر تولید را تغییر دهد.
ب) تخصصیسازی و ارتقاء استانداردها: این جشنوارهها بستری برای «ورکشاپها و مسترکلاسهای تخصصی» با حضور کارشناسان ژانرهای سینمایی است. این امر به فیلمسازان کمک میکند تا به جای پرداختن به موضوع ایثار به صورت صرفاً شعاری، به استانداردهای تخصصی فیلمنامهنویسی، کارگردانی و تولید حرفهای در ژانرهای مختلف (از جمله تریلر و معمایی) وفادار باشند.
ج) ایجاد گفتمان انتقادی و آکادمیک: جشنوارهها با ایجاد بخشهای نقد و تحلیل (نقد مطبوعاتی و جلسات آکادمیک)، فضایی برای نقد سازنده و کالبدشکافی نقاط ضعف فرمی و روایی ایجاد میکنند. این نقدها به جای تحسین کورکورانه محتوایی، بر کیفیت سینمایی و هنری اثر متمرکز میشوند و به تولیدکنندگان اصلی (بنیادها و سازمانها) در درک نقصهای فنی آثار کمک میکنند.
د) معرفی استعدادهای جدید و متفاوت: جشنواره فیلم ایثار میتواند مهمترین ویترین برای استعدادهای جوان و متفاوت باشد که لزوماً از سینمای رسمی و بزرگ نیامدهاند. این استعدادها اغلب از جسارت فرمی بالاتری برخوردارند و میتوانند با رویکردهای تازه و زبان بصری مدرن، خون جدیدی به رگهای این سینما تزریق کنند.
جمعبندی
سینمای ایثار ایران، در تلاقی میان یک گذشته پرحماسه و یک آینده پرچالش قرار دارد. این سینما برای بقا و انتقال پیام خود به نسلهای هزاره جدید، باید جسارت داشته باشد و ایثار را نه صرفاً به عنوان یک واقعه تاریخی، بلکه به عنوان یک مفهوم انعطافپذیر و جهانشمول در نظر بگیرد. تنوع ژانری، رهایی از ساختارهای خطی و استفاده از زبان بصری مدرن، شاهکلیدهای عبور از کلیشه هستند. در این میان، نقش جشنواره فیلم ایثار، به عنوان محک و مشوق اصلی نوآوری و کیفیت هنری، نقشی حیاتی و غیرقابل انکار است.
نویسنده: فریناز مختاری