ترویج معنویت اجتماعی و تمدنساز راهکار نجات نسل جوان از سلطه فکری نظام استکباری
اشاره: جریان استکباری با ترویج معنویتهای کاذب و لیبرال، نسل جوان را هدف قرار داده است تا با جاذبههای مادی و فکری، سلطه خود را گسترش دهد. مقابله با این هجمه نیازمند جهاد تببین است؛ باید فرهنگ اصیل دینی و اجتماعی خود را به نسل جوان بهدرستی معرفی کنیم. مبلغین و فعالان فرهنگی ابتدا باید خود به ارزشهای دینی و فرهنگی ایمان داشته باشند تا بتوانند این باورها را منتقل کنند. معنویت حقیقی، ترکیبی از بعد فردی و اجتماعی است که توانایی دگرگونی جامعه را دارد. معنویتهای غربی با تمرکز صرف بر فردگرایی شکست خوردهاند و نتوانستهاند عدالت و رفاه واقعی به ارمغان آورند. ما باید با ارائه الگوهای موفق و برنامههای عملی، نشان دهیم که معنویت اجتماعی و تمدنساز اسلامی، راهکار تحقق رفاه، امنیت و عدالت است و از سلطه فکری نظامهای امپریالیستی نجاتبخش جامعه جهانی خواهد بود.
در همین راستا خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا با حجت الاسلام عباسعلی براتی عضو بازنشسته هیئت علمی جامعه المصطفی گفتوگویی داشته است که مشروح آن در ادامه تقدیم خوانندگان گرامی می شود:
رسا ـ پس از انقلاب اسلامی در جهان دو نوع معنویت وجود دارد: یکی معنویت فردی و انفعالی که از مسائل اجتماعی و سیاسی فاصله میگیرد و آنها را مزاحم معنویت میداند، و دیگری معنویت انقلابی که با رویکرد سیاسی، اجتماعی و آرمان تمدنسازی بر پایه معنویت دینی همراه است. امروز شما کدام نوع معنویت را برای جامعه جهانی مناسبتر میدانید؟
معنویت تنها جنبه فردی یا صرفاً اجتماعی ندارد؛ بلکه این دو جنبه در کنار هم و به عنوان دو بال مکمل باید وجود داشته باشند. انسانی که تنها به بعد فردی یا تنها به بعد اجتماعی خود توجه کند، انسانی واقعی نیست. تجربه تاریخی هم نشان داده است که نظامهایی که فقط بر یکی از این جنبهها تأکید داشتند، شکست خوردند؛ مثلاً اتحاد جماهیر شوروی با تأکید صرف بر بعد اجتماعی نتوانست دوام بیاورد و فروپاشید. از سوی دیگر نظامهای سرمایهداری و لیبرالیسم که فقط به منافع فردی میپردازند نیز ناکارآمدی خود را نشان دادهاند.
متأسفانه پس از انقلاب اسلامی به جای حفظ و تعمیق نقد و مواجهه فکری با غرب، ما بیشتر وارد کارهای اجرایی و اداری شدیم و مواجهه فکری جدی کاهش یافت. در حالی که انتقاد و نقد سازنده یک اصل مهم است و حتی خود غرب نیز به این امر احترام میگذارد.
امروز میبینیم برخی از جریانهای غربی به دین، مذهب و باورهای ما حمله میکنند، اما باید یادآوری کنیم که ما خود طلبکاریم؛ چون دستاوردهایی مثل کاهش بردهداری و مبارزه با ظلم را داشتیم، در حالی که برخی کشورها هنوز انواع جدیدی از بردگی و ظلم را حفظ کردهاند.
مشکل اصلی ما این است که به دلیل سکوت و عدم پاسخگویی کافی، آنها جسور شدهاند و این وضع باید تغییر کند. معنویت اصیل دینی که هم فردی و هم اجتماعی است، میتواند راهگشای مشکلات امروز جامعه جهانی باشد.
رسا ـ با توجه به اینکه جریان استکباری و نظام سلطه، که میتوان آنها را شیاطین عالم دانست، هر روز در حال تولید معنویتهای کاذب و ترویج معنویت لیبرال در جامعه هستند، شما چه پیشنهادی برای ترویج معنویت اجتماعی و تمدنساز دارید؟ چگونه میتوان نسل جوان را که نسبت به این ترفندها آگاهی کمی دارد، از سلطه فکری این نظامها نجات داد؟
همانطور که رهبر معظم انقلاب تأکید فرمودهاند، ما در برابر این هجمه فرهنگی و فکری که از سوی نظام سلطه عرضه میشود، نیازمند جهاد تببین هستیم. آنها با ارائه کالاهای فکری و فرهنگی خود، جاذبههایی میسازند تا به ویژه نسل جوان که هنوز آگاه نیست، این کالاها را بپذیرد. البته جاذبههای مادی برای آنها بسیار قوی است، اما ما نیز میتوانیم فرهنگ اصیل و غنی خود را با جاذبههایی حتی بهتر از آنها ارائه کنیم، به شرط آنکه خودمان به امتیازات و ظرفیتهای فرهنگیمان واقف باشیم.
مبلغین، فعالان فرهنگی، رسانهها و تأثیرگذاران باید ابتدا خود به فرهنگ و ارزشهای ما باور داشته باشند و بدانند که این فرهنگ چه ظرفیتها و برتریهایی در شرایط کنونی دارد. اگر خودشان به این فرهنگ باور نداشته باشند، نمیتوانند آن را به نسل جوان منتقل کنند و آنها را از سلطه فکری امپریالیسم نجات دهند.
در این مسیر باید به جوانان نشان دهیم که تمام نیازهای معنوی، اجتماعی، حماسی و حتی مادی که آنها در جستجوی آن هستند، در اسلام به بهترین شکل وجود دارد و حتی فراتر از آن. باید راهکارهای عملی و اجرایی ارائه دهیم و خودمان به عنوان الگو عمل کنیم تا دیگران نیز تشویق به پیروی شوند. وقتی یک نفر عمل کرد و نتیجه گرفت، خیلی راحتتر میتوان دیگران را جذب کرد.
این رویکرد باید متناسب با اقشار مختلف و شرایط مختلف اجتماعی، اقتصادی و فکری جامعه باشد تا بتوانیم فرهنگ و معنویت خود را به شکل جذاب و اثربخش عرضه کنیم. اگر دانش تبلیغی خود را بالا ببریم، قطعاً موفق خواهیم شد، همانطور که پیشینیان ما در دورههای سختتر حتی در زمان انقلاب اسلامی، این کار را کردند و پیروز شدند.
در نهایت باید توجه داشته باشیم که معنویت انفرادی به تنهایی نمیتواند جامعه را دگرگون کند، چون انسان هم بعد فردی دارد و هم بعد اجتماعی. جدا کردن انسان از جامعه یا نادیده گرفتن بعد اجتماعی دین، نوعی فریب و ضربه به جامعه است که دشمنان برای جوامع ما طراحی کردهاند.
معنویتهای کاذب و دروغین با ظاهر و شکل معنویت و جاذبههای مادی ایجاد شدهاند تا جوانان را که پر از شور، تنوعطلبی و حماسهجویی هستند، به سوی خود جذب کنند. ما باید به جوانان بگوییم که تمام این نیازها در اسلام به نحو صحیح، کامل و مفید وجود دارد و باید آن را معرفی و تبلیغ کنیم.
از طرف دیگر معنویتهای غربی با تمرکز صرف بر بعد فردی شکست خوردهاند و نتوانستهاند عدالت، رفاه و آسایش واقعی را برای مردم جهان به ارمغان بیاورند، به ویژه برای کشورهای توسعه نیافته که تنها بدبختی و آسیب از این نظامها دیدهاند.
بنابراین ما باید نمونههای عملی و موفقی ارائه کنیم که نشان دهد معنویت اجتماعی و تمدنساز اسلام میتواند زمینهساز رفاه، امنیت و عدالت واقعی در جامعه باشد، نه معنویتهای ساختگی و دروغین غربی که صرفاً برای حفظ سلطه و بهرهکشی طراحی شدهاند.