۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۵:۰۴
کد خبر: ۸۰۰۵۳۳
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوعلم مطرح کرد؛

دوگانه واقعی جامعه ایران «اسلام و سکولاریسم» است نه سنت و تجدد

دوگانه واقعی جامعه ایران «اسلام و سکولاریسم» است نه سنت و تجدد
استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، با تأکید بر پیوند درهم‌تنیده فرهنگ، سیاست و اقتصاد، گفت: جریان مجدد بر پایه مفهومی متمایز از پیشرفت شکل گرفته و می‌تواند مبنایی راهبردی برای سیاست‌گذاری فرهنگی کشور فراهم کند.
به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی ذو علم، استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، در آئین رونمایی و بررسی کتاب «مسئله شناسی فرهنگی به روایت جریان مجدّد» که توسط گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به صورت حضوری و مجازی شب گذشته، 23 آذر ماه برگزار شد، با اشاره به سابقه تاریخی صورت‌بندی سه‌گانه جریان‌های فکری در ایران، اظهار داشت: پیش از این نیز ما با همین سه حقیقت یا سه جریان مواجه بوده‌ایم، هرچند با عناوین متفاوت. مرحوم شهید مطهری از این جریان‌ها با عنوان «جریان متحجر»، «جریان تجددگرایی افراطی» و «جریان اسلام ناب» یاد می‌کرد و در دوره‌های مختلف نیز نام‌گذاری‌های دیگری برای آنها به کار رفته است.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین ذو علم با بیان اینکه اگرچه دکتر مهدی‌پور این جریان را عمدتاً در عرصه فرهنگی تحلیل کرده‌اند، تصریح کرد: این بحث به حوزه فرهنگ محدود نیست و در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیز به‌صورت جدی مطرح است. اساساً تفکیک واقعی و عینی میان فرهنگ، سیاست، اقتصاد و تربیت وجود ندارد و این اضلاع در جامعه به‌صورت درهم‌تنیده عمل می‌کنند؛ هرچند ما در تحلیل، از حیث مفهومی میان آنها تفکیک قائل می‌شویم.
 
وی با اشاره به برخی مؤلفه‌های جریان مجدد که در فصل‌های پایانی کتاب آمده است، خاطرنشان کرد: این مؤلفه‌ها کاملاً با نگاه اقتصادی و سیاسی این جریان پیوند خورده‌اند و همین امر نشان‌دهنده یک منظومه فکری منسجم است که نمی‌توان آن را صرفاً به یک حوزه تقلیل داد.
 
 استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، در ادامه با نقد دوگانه رایج «سنت و تجدد» گفت: به نظر من، همان‌گونه که بسیاری از اساتید نیز تأکید کرده‌اند، این دوگانه اساساً واقعی نیست و از ابتدا یک دوگانه تصنعی بوده که در ادبیات و مقالات رایج شده است. مسئله واقعی ما به‌عنوان مسلمانانی که اسلام را دینی جامع، اجتماعی و کارآمد می‌دانیم، دوگانه «اسلام و سکولاریسم» است، نه سنت و تجدد.
 
وی افزود: اسلام نه در تقابل با همه عناصر تجدد قرار دارد و نه با سنت به معنایی که در گفتمان تجدد اراده می‌شود، پیوند ذاتی دارد. بسیاری از عناصر تجدد مورد تأیید اسلام هستند و در مقابل، اسلام با برخی ابعاد آن تقابل جدی دارد و با برخی دیگر تعامل یا اقتباس می‌کند. این نگاه در بیانات امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب، شهید مطهری، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و علامه جعفری به‌روشنی دیده می‌شود.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین ذو علم با تأکید بر فراتاریخی بودن اسلام تصریح کرد: اسلام محدود به دوره سنت یا تجدد نیست؛ هم دین دوره سنت بوده، هم دین دوره تجدد و هم می‌تواند دین دوره پساتجدد باشد. از این‌رو، دوگانه صحیح و عقلانی همان دوگانه اسلام و سکولاریسم است که در حاشیه کتاب نیز به آن اشاره شده است.
 
وی در بخش دیگری از سخنان خود به کارکرد و در عین حال محدودیت‌های صورت‌بندی‌های نظری پرداخت و گفت: این صورت‌بندی‌ها از یک جهت تسهیل‌کننده‌اند، زیرا امکان گونه‌شناسی و جانمایی چهره‌ها، افکار و مفاهیم را فراهم می‌کنند؛ اما از جهت دیگر می‌توانند فریب‌دهنده باشند. بسیاری از مفاهیم، مانند عقلانیت یا تحقق شریعت، در هر سه جریان مطرح می‌شوند، اما معنای آنها متفاوت است و همین تفاوت‌های معنایی باید مورد توجه جدی قرار گیرد.
 
استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، فصل سوم از فصل اول کتاب و بررسی کلیدواژه‌های سازنده منظومه فکری جریان مجدد را از بخش‌های مهم اثر دانست و گفت: مفاهیمی مانند امام امت، انسان کامل و بازگشت به قرآن، از عناصر محوری این جریان هستند. جریان مجدد جریانی متصلب نیست و در دهه‌های اخیر رشد یافته، مفاهیم جدیدی به سازه‌های فکری خود افزوده و بر اساس اجتهاد اجتماعی و عینی، تعریف روشن‌تری از خود ارائه داده است.
 
حجت‌الاسلام والمسلمین ذوعلم با اشاره به اهمیت مفهوم «پیشرفت» در اندیشه جریان مجدد اظهار داشت: این جریان با طرح مفهوم پیشرفت، خود را از الگوی توسعه و ترقی مورد نظر جریان متجدد متمایز می‌کند و در واقع، رقیب خود را از حیث نظری خلع سلاح می‌کند؛ زیرا پرسش اصلی این است که کدام پیشرفت و با چه مبنایی.
 
وی همچنین بر ضرورت توجه به نقش رهبر معظم انقلاب به‌عنوان پرچم‌دار فکری و عینی جریان مجدد در دوران معاصر تأکید کرد و گفت: ادبیات بسط‌یافته از سوی ایشان، به‌ویژه در بیانیه گام دوم انقلاب، می‌تواند مکمل و تکمیل‌کننده مباحث کتاب باشد. تأکید بر ارزش‌هایی همچون آزادی، استقلال، برادری، معنویت، اخوت و نگاه اجتماعی به توحید، از محورهای اساسی این بیانیه است.
 
استادیار گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی، به برخی نکات تکمیلی و انتقادی اشاره کرد و گفت: جای اندیشه‌های مرحوم آیت‌الله شاه‌آبادی در این کتاب خالی است. ایشان یکی از چهره‌های برجسته جریان مجدد به شمار می‌رود و مباحث تمدنی، جامعه‌پردازی و تحلیل‌های عمیق اجتماعی او همچنان قابل استفاده و بسط است. همچنین برخی انتساب‌ها و جزئیات تاریخی و اسمی در کتاب می‌تواند در چاپ‌های بعدی مورد بازنگری قرار گیرد.
 
وی در پایان با تأکید بر اهمیت این اثر برای سیاست‌گذاری فرهنگی کشور خاطرنشان کرد: این کتاب ظرفیت آن را دارد که مبنای برگزاری کارگاه‌های اندیشه‌ورزی با مدیران فرهنگی، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، کارشناسان، نویسندگان، هنرمندان و فعالان فرهنگی قرار گیرد. فهم عمیق این صورت‌بندی سه‌گانه می‌تواند بسیاری از داوری‌ها و تحلیل‌های نادرست را اصلاح کرده و به رشد و پیشرفت فرهنگی کشور کمک کند.
ارسال نظرات