حجتالاسلام رهدار:
رویکرد پیامبر در مقابله با فتنهگران و خطاکاران، بر مبنای مقام عصمت بود
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(علیهالسلام)، با اشاره به تجربه تاریخی پیامبر(ص) و اهل بیت، تأکید کرد: شناخت سابقه، شخصیت و شبکه ارتباطات افراد، کلید تمایز میان خطاکاران و فتنهگران و مسیر صحیح هدایت جامعه است.
به گزارش خبرنگار گروه فرق و ادیان خبرگزاری رسا، حجتالاسلام احمد رهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(علیهالسلام)، در دویستوشصتودومین نشست از سلسله نشستهای مــــرکـــز مـــطالعات و پــاســخگــویی بـه شبــــهــات (حوزههای علمیه) به بررسی شیوه پیامبر اکرم(ص) در مواجهه با خطاکاران، فتنهگران و گروههای نفاقی پرداخت و تأکید کرد که شناخت دقیق مبانی و اهداف رفتار معصوم، کلید فهم سیره نبوی است.
وی با اشاره به وقوع فتنهها و شایعهسازیها در دوران مدیریت پیامبر در مدینه، گفت: جریانهای فتنه همواره تلاش میکنند تاکتیکهای خود را تغییر دهند، اما هدف و الگوی فتنه همچنان تکرار میشود. آنچه ما از صدر اسلام باید استفاده کنیم، مبانی و اهداف رفتار معصوم است، نه صرفاً روشهای موردی.
حجتالاسلام رهدار افزود: در عصر حضور معصوم، فرمانده میدان به خود معصوم بازمیگردد و در عصر غیبت، این نقش بر عهده فقیه جامعالشرایط است. برخورد با فتنهگران و خطاکاران باید بر اساس عقلانیت، تقوا، شایستگی مدیریتی و شناخت شرایط زمان و مکان توسط فقیه باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم تأکید کرد: این قاعده به معنای استفتای مداوم برای هر فتنه نیست، بلکه باید در متن نظام تقنین و الگوهای اجرایی حکومت بازتاب یابد؛ با وجود این، ضعفها و تفاسیر مختلف در اجرای دستورات قانونی امری طبیعی است و گریزی از آن نیست، چرا که انسانهای غیر معصوم قادر به اجرای مطلق عدالت معصوم نیستند.
حجتالاسلام رهدار درباره تفاوت رفتار پیامبر(ص) با افراد خطاکار و فتنهگر توضیح داد: پیامبر(ص) در مواجهه با فتنهها عکسالعمل ثابتی نداشت. گاهی کسی را که انتظار بخشش نمیرفت میبخشید و گاهی برعکس. این تشخیص و رفتار بر مبنای مقام عصمت و ظرافتهای خاص ایشان صورت میگرفت.
وی با اشاره به نمونههایی از دوره امام علی(ع) افزود: حتی افراد غیر معصوم نیز گاهی منافقان آشکار را تشخیص میدادند، اما امام علی(ع) تصمیم به برخورد مستقیم نگرفت. تحلیل معصوم شامل ظرافتها و جوانب مختلفی است که دیگران نمیتوانند دقیقاً همانند آن عمل کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم افزود: در مواجهه با دو رفتار مشابه، ممکن است یکی خطا و دیگری فتنه باشد. برای قضاوت صحیح، سابقه و تجربه زیسته افراد اهمیت اساسی دارد. به عنوان مثال، اگر عبدالله بن عباس کاری انجام دهد، ممکن است دشوار باشد آن را خطا بدانیم، اما اگر همان کار توسط ابوذر انجام شود، احتمالاً همگان آن را خطا تلقی میکنند. این تفاوت ناشی از ویژگیهای شخصیتی و سوابق رفتار افراد است.
حجتالاسلام رهدار با اشاره به تجربه زندگی پیامبر اکرم(ص) توضیح داد: پیامبر(ص) هرگز نبوت خود را با استدلال شروع نکردند، بلکه مردم به پشتوانه صدق و وفاداری او در طول سالها، به صداقت شعار او ایمان آوردند. همین تجربه زیسته موجب میشود جامعه بتواند خطا و فتنه را از یکدیگر تمیز دهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم در توضیح مرز خطا و فتنه بیان کرد: مرز میان خطا و فتنه در عمل شفاف نیست. از لحاظ نظری، فتنهگر اراده فتنه دارد و خطاکار اراده فتنه ندارد. اما ضعف تجربه، خطاهای عملی و ادامه رفتار فرد در طول زمان نقش مهمی در قضاوت جامعه دارد. جامعه افراد را نه بهتنهایی، بلکه در شبکه ارتباطاتشان و بر اساس سابقه و تعاملاتشان ارزیابی میکند.
وی در ادامه با ذکر نمونه تاریخی گفت: در عصر امام رضا(ع)، علی بن ابی حمزه که سابقه خوبی داشت، تصمیمی گرفت که مردم آن را به عنوان فتنه برداشتند. این مثال نشان میدهد حتی گذشته خوب فرد نمیتواند همیشه ملاک قضاوت دقیق باشد، زیرا انسان موجودی پیچیده و غیرمعصوم است و تشخیص خطا و فتنه نیازمند توجه به مجموعهای از عوامل است.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم همچنین به تجربه جمهوری اسلامی اشاره کرد و گفت: در برخی موارد، افرادی از دین سخن گفتهاند اما مردم رفتار و کلماتشان را ناسازگار با دین فهمیدهاند. در مقابل، برخی بدون استفاده مستقیم از کلمات دینی، اعمالشان بر اساس سابقه و رفتار گذشتهشان مورد اعتماد مردم بوده است.
وی ادامه داد: مثلاً اگر شهیدان بزرگی مانند سردار سلیمانی یا شهید رئیسی را با افرادی که سابقه نفاق و خیانت داشتند مقایسه کنیم، هیچکس شک نمیکند که آن شهیدان در مسیر حق و خدمت به ملت قرار داشتهاند. این سابقه روشن و مستمر به مردم و جامعه امکان میدهد در مواجهه با فتنهگران قضاوت دقیق داشته باشند.
حجتالاسلام رهدار افزود: در طول تاریخ، معصومین نیز در مواجهه با جریانهای تحریفگر و فتنهساز چند رویکرد کلیدی داشتند. یکی از این رویکردها اقدامات ایجابی بود؛ به گونهای که کلام و رفتار معصوم ملاکسازی برای عقل و تشخیص مردم میشد. مردم میدیدند که برخی افراد با رفتارشان مطابقت ندارد و قضاوت صحیح را انجام میدادند.
وی ادامه داد: گاهی معصومین در مواجهه با افراد تحریفگر، بدیلسازی میکردند؛ مثلاً شاعران درستکار را مورد توجه قرار میدادند و شاعران یا جریانهای منحرف را از توجه محروم میکردند. این کار موجب میشد مردم بتوانند میان درست و غلط تمایز قائل شوند. در مواردی نیز معصومین با صراحت با فرد تحریفگر گفتگو میکردند، اغلب در جمع، تا هم مسیر درست را نشان دهند و هم فرصت اصلاح برای فرد فراهم شود.
حجتالاسلام رهدار با اشاره به محدودیتهای فاعلیت فرد و قابلیت مخاطب افزود: در برخی فتنهها، حتی معصوم به دلیل ضعف مخاطبین نتوانستهاند فتنه را در نطفه خفه کنند. برای مثال، در فتنههای اجتماعی و سیاسی، رشد و بلوغ اجتماع لازم است و فرد حتی اگر معصوم باشد، نمیتواند به تنهایی کل فتنه را کنترل کند. نمونه تاریخی این وضعیت را میتوان در ماجرای نهروان و حکمیت مشاهده کرد.
وی در پایان گفت: تمرکز اهل بیت و پیامبر بر جهاد تبیین بوده است. با هدایت عقلها و روشنسازی رفتارها و گفتارها، مردم خود میتوانستند قضاوت کنند و تشخیص دهند. در مواردی که لازم بود، معصومین با بدیلسازی، تشویق به رفتار درست و ارج و قرب نهادن به افراد صالح، مسیر اصلاح و هدایت جامعه را فراهم میکردند.
ارسال نظرات