۱۱ آذر ۱۳۸۹ - ۱۹:۴۱
کد خبر: ۹۲۱۶۹
پژوهشگر حوزه علمیه:

جریان روشنفکری از رضاخان تمجید می‌کند

خبرگزاری رسا ـ پژوهشگر حوزه علمیه قم با بیان اینکه منازعات داخلی یک دعوای سیاسی ساده نیست، بیان داشت: اگر کسی تحلیل دقیقی از منازعات سیاسی نداشته باشد در وقایع آینده نیز دچار ضعف تصمیم گیری خواهد شد.
روشنفکري

 

 

خبرگزاری رسا ـ  شناخت دقیق اندیشه دینی مستلزم شناخت تفکرات رقیب است که می تواند فرد را از دام التقاط دینی و گرایش به تفسیرهای مادی نجات دهد. شناخت گرایش های گوناگون در ساحت دین و مدرنیته موضوعی است که در گفت‌وگو با حجت الاسلام مجتبی کاظمی، دبیر کارگروه جریان شناسی فرهنگی معاصر موسسه آموزشی، پژوهشی موسسه امام خمینی(ره) به بررسی تاریخی، تحلیلی آن پرداخته‌ایم.

 

رساـ در کارگروه جریان شناسی فرهنگی معاصر چه موضوعاتی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد؟

 

در این کارگروه سه جریان عمده روشنفکری، روشنفکری دینی و اندیشه دینی بررسی می‌شود.

 

به طور خلاصه جریان روشنفکری جریانی است که تمام گزاره های معرفتی تشیع و اسلام را به علت تعلق خاطر به غرب زیر سوال می برد، روشنفکران دینی گروهی هستند که اندیشه شیعی را دارای قابلیت سامان یافتن با جهان جدید می دانند اما دل در گرو غرب داشته و خواستار اصلاح گرایی دینی اند و دسته سوم  اندیشه دینی که عقب ماندگی را محصول استعمار و استبداد برشمرده و اسلام را برای اداره جهان کافی می داند.

 

در این کارگروه بعد از منبع شناسی تاریخ معاصر ایران، بحث جریان شناسی را با تمرکز بیشتر بر جریان روشنفکری دینی شروع کردیم.

 

فرضیه کلی این است که در کنار جریان روشنفکری و تفکر اصیل دینی، تفکر دیگری وجود دارد که به نوعی بازتعریف فضای جامعه دینی را پیگیری می کند، جریانی که تعلق خاطر به غرب دارد و آموزه های غربی را  مدل توسعه مطلوب می پذیرد اما از آموزه های دینی نیز غافل نیست.

 

رساـ  تعریف شما از روشنفکران دینی چیست و این گروه چه جایگاه تاریخی در ایران دارند؟

 

روشنفکران دینی گروهی هستند که بر اساس فرض تمدنی، اجتماعی و انسانی غرب، فضای دینی و آموزه ها و اندیشه دینی را مورد سوال قرار می دهند.

 

در طیف روشنفکری دینی، افراد به لحاظ افراد و اندیشه بسیار متکثر هستند و نگاه آنها نسبت به دین و غرب دارای حداقل و حداکثر است.

 

روشنفکری دینی با ورود رسمی مدرنیته به کشور به ویژه در زمان پهلوی که رضا خان نهادهای دینی را محکوم کرد و مرجعیت دینی را تضعیف نمود و اندیشه مارکسیستی ظهور پیدا کرد و دغدغه های استقلال طلبی در کشور بعد جنگ جهانی دوم بالا گرفت، وارد فضای گفتمانی ما شد.

 

در این زمان ما شاهد گروهی هستیم که اگرچه مطالعات دینی دارند اما خود را به صورت رسمی در این فضا عنوان نمی کنند و در صدد دفاع از دین بر می آیند که البته دفاع آنها به صورت ارائه بازتعریف دینی است و نه جواب گویی به شبهاتی که بر اثر زندگی مدرن به ساحت دین وارد شده است.

 

گروهی همچون آقایان بازرگان، شریعتی، سازمان مجاهدین (در مقطعی) می خواستند دین را در فضای مدرن احیا کنند که بازرگان به صورت لیبرالی و شریعتی به شکل سوسیالیسیتی در قلمرو دین به نظریه پردازی می پردازند.

 

این جریان که فقط در مذهب تشیع رخ داد به دنبال آسیب شناسی و نقد است و معتقد است بر طبق عقلانیت، برخی آموزه های دینی شیعی خرافه است و این خرافات باید از محضر دین پاک شود.

 

این جریان خلوص گرایی حتی در برخی مقاطع با انتقادات اهل سنت و شبهات وهابیت همگرا شد و برخی مبانی اعتقادی شیعه را انکار نمود. خلاصه آنکه روشنفکری دینی یا خلوص گرایان با ادبیات دینی و بر اساس نگاه عقلانیت مدرن به شیعه به نقد مذهب روی می آورند.

 

نکته قابل توجهی که در اینجا باید متذکر شد نوع برخورد امام خمینی(ره) با جریان های روشنفکری و افکار انحرافی لیبرال و سوسیالیست است. امام خمینی (ره) در آن دوران که بازار این نوع تفکرات گرم بود، همان اعتقاد سال های آخر عمر خویش را داشت و معتقد بود کمونیسم رفتنی است و لذا به جای نقد این افکار، کتاب کشف الاسرار را نوشت که عمق نگاه ایشان را می رساند، در این کتاب، حکمی زاده را بهانه برای نقد تفکرات خرقانی و سنگلجی می سازد و عمق قضیه را روشن می‌نماید.

 

رساـ  به نظر شما اندیشه روشنفکری، روشنفکری دینی و تفکر اصیل دینی در جامعه ما تا چه اندازه توان نقش آفرینی در صحنه اجتماع داشته اند؟ و به طور کلی آیا می توان انحرافات عملی در جامعه را فرزند ناخلف تفکرات روشنکری غربی و روشنکری دینی دانست؟

 

جامعه ایران یک اتفاقی است که در طول صد و پنجاه سال ترسیم شده است و نمی توان امروز را خارج از این تاریخ تفسیر و توصیف کرد.

 

کسانی که به مقطع امروز کشور نگاه می کنند یا سطحی نگر هستند و یا به دلیل نداشتن جواب به سطحی گرایی متمایل شده اند.

 

امروز جامعه ما دارای همان تنوع فکری است که در دوران مشروطه شروع شده است و سوال اصلی هنوز این است که آیا با تکیه بر مولفه های شیعی و فرهنگ و زبان ایرانی می توان آینده تمدنی بزرگ را رقم زد یا خیر؟

 

نگاه روشنفکری منکر اصل قابلیت تفکر دینی و ایرانی برای پیشرفت است که تقی زاده در زمان رضا خان شاخصه اصلی این جریان است که غربی شدن را حتی در چهره و لباس ظاهری دنبال می کند.

 

البته نمی توان منکر توجه جریان روشنفکری غربی به تاریخ ایران باستان شد اما تعریف آنها از تاریخ، در راستای نوع تفکرشان است.

 

از چهره های برجسته این جریان در دوران فعلی می توان به آقایان بشریه و طباطبایی اشاره نمود که در کتاب زوال اندیشه سیاسی در ایران، دلیل عدم پیشرفت ایران، نگاه تبعیضی به غرب عنوان شده است و پیوسته از نگاه گزینشی به غرب انتقاد می شود.

 

روشنفکران بر خلاف توصیف جریان تفکر دینی، ملاصدرا را اوج زوال تفکر می دانند و فردی همچون آقای زیبا کلام، رضاخان را فردی که سعی بر تثبیت تاریخ مدرن برای ایران داشته است، تو صیف می کند.

 

فضای روشنفکری بعد از انقلاب اسلامی شکست سنگینی خورد و امروز اگرچه ظهور دانشگاهی و آکادمیک دارد اما از ظهور اجتماعی کمی برخوردار است.

 

رسا ـ جایگاه روشنفکری دینی کجاست؟

 

جریان روشنفکری دینی، در تحلیل عقب ماندگی ایران چند مبنا دارد، که می توان به عدم تنافی بین اسلام و مدرنیته و اصل عقب ماندگی نسبت به غرب و نتیجه گیری اسلام تحریف شده و نیاز اسلام به بازتعریف اشاره نمود.

 

امروز اندیشه روشنفکری دینی با نگاه پست مدرن و لبیرالی و با روش تفسیری به میدان آمده است که می توان آقایان سروش و شبستری را از شاخصه های این جریان دانست.

 

این گروه در الگوی توسعه کشور، قائل به عدم تنافی اسلام با توسعه غربی هستند و ادعا می کنند که منشا تمدن اسلامی و غربی عقل است که با یکدیگر تعارض ندارد اما توجه ندارند که غرب بر اساس عقلانیت مدرن سامان یافته است.

 

رسا ـ با این ترتیب یک جنگ گفتمانی بین این جریانات باید وجود داشته باشد؟

 

بله! تفکر دینی در مقابل این دو جریان مشکل عقب ماندگی را عارضی عنوان می کند و ذات اندیشه دینی را سالم از نقص می داند و مانع پویایی و توسعه و پیشرفت را در استبداد و استعمار پی جویی می کند و به قضیه تنباکو و مشروطه اشاره می کند.

 

این اندیشه بر الگوی تمدنی مستقل از غرب تاکید دارد و فضای جهانی شکل گرفته را مبنی بر ظلمی می داند که وظیفه داریم با آن مقابله کنیم.

 

حتی در ساحت سیاسی در انتخابات سال 88 این دو نوع نگاه، رقابت داشتند، گروهی با پذیرفتن برخی بد اخلاقی های سیاسی در جهان، به تعامل اعتقاد دارند و از درگیر شدن با جهان هشدار می دهند و گروهی که معادلات فضای جهانی را بر اساس ظلم و تبعیض استوار می دانند و جهان غرب را جهالت متراکم توصیف می نمایند و خود را به اصلاح وضع موجود مکلف می دانند.

 

جالب آنکه این دو جریان برای خود تاریخ دارند و معتقدند انقلاب اسلامی ایران بر همان اساس پایه گذاری شده است، پس در واقع دعوایی سیاسی برگرفته از دو تعریف، دو تاریخ و دو تفکر در کشور به رقابت پرداخت.

 

تاریخ اصیل شیعه که دارای حلقه هایی به هم پیوسته ای همچون نهضت علمای اصفهان، پانزدهم خرداد و انقلاب اسلامی است، نگرش تفکر اسلامی را به اثبات می رساند و تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی مبنی بر الگوی

پیشرفت مبتنی بر تفکر اسلامی ایرانی در همین چارچوب است.

 

رسا ـ اشار ه کردید به تاریخ شیعه و انقلاب اسلامی ایران. ارزیابی شما از روند رشد و بسط انواع اندیشه ها پس از انقلاب اسلامی ایران چیست؟

 

جریان روشنفکری در کشور به دلایل گوناگونی ظرفیت خود را از دست داده است که می توان اولین مشکل را تولید مریض این جریان دانست که در فضای درباری شکل گرفت و در ادامه هم همواره به لحاظ رفتاری دچار فساد اداری بود.

 

شکست نهضت ملی نفت، شکست ایده روشنفکری در ایران بود که در این حرکت کسانی بودند که با وجود استقلال سیاسی از استقلال فکری بهرمند نبودند و از این رو با انگلیس درافتادند اما کشور را ذیل عنوان غرب تعریف کردند و پای آمریکا را به کشور باز کردند.

 

یکی از عقده های تاریخی جریان روشنفکری در ایران، عدم درک مردم از این جریان است و از همین رو به مردم تهمت پوپولیستی و توده ای می زنند و آثار افرادی همچون دهخدا و صادق هدایت پر از توهین به مردم است.

 

در مقابل جریان روشنفکری غربی، روشنفکری دینی راه همزبانی با فرهنگ ایران را پیدا کرد و البته این جریان به غرب انتقاداتی داشت  و در مقابل به ظرفیت دین نیز اعتقاد داشت و جالب اینکه هرگاه به سمت روشنفکری سکولار رفت از مردم فاصله گرفت.

 

دکتر شریعتی به دلیل آشنایی با تاریخ و فرهنگ شیعی و مردم ایران،یک استثنا در کشور محسوب می شود که البته به دلیل قوت نداشتن پارادایم فکری، از سوی روحانیونی همچون علامه طباطبایی و شهید مطهری و روشنفکرانی مانند سید حسن نصر و هدایت مورد نقد قرار گرفت.

 

می توان گفت که روشنفکری دینی نسبت به روشنفکری غربی با طرح انقلاب اسلامی گیراتر شد و از آنجا که انقلاب نقطه مقابل روشنفکری سکولار است، زمانه قابلیت بیشتری برای گسترش آن داشت.

 

رسا ـ در مجموع شما برای دعواهای سیاسی یک جریان شناسی ارایه می دهید؟

 

باید تاکید کنم که دعوای ما سیاسی نیست و تصور دعوای سیاسی ناشی از بی تحلیلی است و اگر کسی منازعات جامعه را سیاسی بداند و تحلیل دقیق نداشته باشد در وقایع دیگر که در آینده نیز رخ خواهد داد، دچار ضعف تصمیم گیری خواهد شد.


 
/909/402/ح

ارسال نظرات