۳۰ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۴:۰۹
کد خبر: ۹۸۶۴۱
پیشتازان آزادی و وحدت

نیم‌نگاهی به زندگی و اندیشه‌های سید‌قطب

خبرگزاری رسا ـ در طول تاریخ متفکران و عالمان بسیاری در زمره طلیعه‌داران آزادی قرار گرفته‌اند که با اقتدا به اسوه آزادگی امام حسین علیه السلام، سرود رهایی سردادند. از جمله این آزادی‌خواهان که در مقابل استبداد و استعمار جهانی ایستادند و به ترویج فکر و تبیین صحیح واژه آزادی پرداختند؛ شهید سید قطب است.
سيد قطب

 


هادی الیاسی

اسلام جنبشی بر پایه آزادی، آزادگی و حریت طلبی حکیمانه و متفکرانه است. هدفی که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) قهرمان آن است و به آموزش و تحقق آن فرمان می‌یابد: «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ؛[1] و مردم نواندیش و مترقى از آن پیام آورى پیروى مى‏کنند که قید و بندهایى را که بر دست و پا و مغز آنان نهاده شده است، همه را بر مى‏دارد تا بیندیشند و از انواع اسارت‏ها و ذلت‏ها به فراخناى آزادى و آزادگى بال گشایند».


در عصر کنونی بسیاری از واژه‌ها تغییر معنا یافته و دست‌خوش تحریف شده‌‌اند، مانند: آزادی، اصلاحات، دموکراسی، حقوق بشر، برابری همگان مقابل قانون، حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش، نقد پذیری حاکمان و مطبوعات آزادی و رسانه‌های مستقل. واژه‌هایی مقدس که هم از معنای اصلی خود دور افتاده و هم در برخی ادبیات‌های دینی و غیر دینی با اهداف گوناگون ورود پیدا کرده و به محصول نامبارک غرب برای تهاجم فرهنگی تبدیل شده‌اند.


دین مبین اسلام چارچوبی مدون برای حرکتهای آزادی‌بخش تعریف کرده است. آزادى وجدان و فطرت، آزادى اندیشه و عقیده، آزادى بیان و قلم، آزادى انتقاد و اعتراض، آزادى دعوت و هشدار، آزادى مقایسه و انتخاب و گزینش آگاهانه، آزادى براى زیستن به صورت موجودى خردمند و خردورز، آزادى از اسارت خودکامگان، آزادى از تحمیل دین‏سازان و بت‏تراشان و طراحان بتکده‏هاى رنگارنگ، آزادى از اسارت خرافات و اوهام، آزادى از اسارت نفس و آزادى از چاپلوسى‏ها، تملق‏بافى‏ها، ذلت پذیرى‏ها در اسلام تعریف شده‌اند. مهم شناختن طریق ثواب و مسیر مستقیم برای دستیابی به آن است. این نیاز نیز در قرآن پاسخ داده شده و برای حرکت درست و بدون زاویه در مسیر رسیدن به خواسته‌های وجدانی و فطری الگویی کامل معرفی شده است: لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة؛ به راستى که زندگى رسول خدا براى شما سرمشق بسیار نیکى است».[2] سرور آزادیخواهان جهان امام حسین (علیه السلام) نیز با تأسی به جد بزرگوار خویش در راه رسیدن به آزادی نهضت عاشورا را آفرید. او با بصیرتی تمام، زنجیرهای استبداد را از هم گسست و معنای آزادی‌خواهی و آزادگی اسلامی را در کربلا ترسیم کرد.


در طول تاریخ نیز متفکران و عالمان بسیاری در زمره طلیعه‌داران آزادی قرار گرفته‌اند که با اقتدا به این اسوه آزادگی سرود رهایی سردادند. از جمله این آزادی‌خواهان که در مقابل استبداد و استعمار جهانی ایستادند و به ترویج فکر و تبیین صحیح واژه آزادی پرداختند؛ شهید سید قطب است.  او یکی از متفکران و اندیشمندان اسلامی است که در دنیای معاصر علیه استعمار جهانی به پا خواست و با شناخت صحیح از توطئه استعمار، دست به رسوایی آن زد. توطئه‌ای که برای تفرقه افکنی میان مسلمانان جهان و جدای امتهای اسلامی برنامه‌ریزی شده بود. سید قطب توانست با شناخت از فتنه استعمار در راه دفع آن قدم بردارد.


سید قطب، یکی از دانشمندان مصری است که تحت تأثیر افکار و اندیشه‌های سید جمال الدین اسد آبادی، ندای دادخواهی و مبارزه با استعمار را برآورد و شهید راه اسلام خواهی شد.


سید قطب به تاریخ 1285 ش. در روستای موشه در مصر به دنیا آمد. در سنین کودکی به مکتب خانه رفت و در سن 10 سالگی موفق به حفظ کامل قرآن کریم شد. وی پس از طی کردن تحصیلات مقدماتی، برای ادامه تحصیل به قاهره هجرت کرد. در سن 16 سالگی در قاهره به دانشسرای عبدالعزیز رفت و پس از چند سال از آن دانشسرا فارغ التحصیل و گواهینامه تدریس در مدارس ابتدایی را دریافت کرد.


نور اشتیاق به تحصیل در سید قطب نه تنها پس از دریافت این مدرک خاموش نشد، بلکه اشتیاق به فراگیری علم وی را بر آن داشت تا در همان سال به مدرسه دارالعلوم برود. سید قطب پس از چهار سال مدرک لیسانس را اخذ کرد و در همان سال برای ادامه تحصیل در آزمون ورودی سطح عالی دانشگاه دارالعوم شرکت نمود و پس از قبولی در آزمون وارد دانشگاه شد. وی در سال 1312 ش. با مدرک لیسانس در رشته ادبیات عرب از دانشکده دارالعلوم فارغ التحصیل شد و بعد از اندک زمانی به عنوان معلم به استخدام وزارت تعلیم و تربیت مصر در آمد.


امواج حرکتهای انقلابی و بیدارسازی سید قطب در سنگر مطبوعات با درج مقاله‌های متعدد علیه حکومت استبدادی مصر و دولت استعمارگر انگلیس شروع شد. او در سال 1327 ش با همکاری جمعیت اخوان المسلمین مجله «الفکر الجدید» را تأسیس کرد. مقالات سید در این مجله تند و در عین حال قوی و تأثیر گذار بود. مقالاتی همچون «تحرّوا یا عبید الأمریکان و الروس و الانجلیز» (ای بردگان آمریکا و روس و انگلیس آزاد شوید)، «یا شباب الوادی تأهبوا و استعدوا» (ای جوانان مصر، آماده و آگاه باشید) و «فلنؤمن بأنفسنا» (به خود ایمان بیاوریم) از نمونه‌های چاپ شده در مجله الفکر الجدید بود.


سید قطب همانند دیگر اندیشمندان متعهد مسلمان؛ سید جمال الدین اسد آبادی، آیت الله کاشانی، محمد عبده و اقبال لاهوری به شدت با فرهنگ غرب مخالفت و از اندیشه و اخلاق غربی انتقاد می‌کرد. او کسی است که کلمه اسلام آمریکایی را مطرح کرد و قائل بود دو نوع اسلام وجود دارد؛ اسلام راستین و اسلام آمریکایی. وی در این زمینه نوشته است: «اسلامی که آمریکایی‌ها و غربی‌های استعمارگر و هم پیمانهایشان در شرق میانه خواستار آن هستند، همان اسلامی نیست که با استعمار می‌جنگد و با خودکامگی‌ها مبارزه می‌کند. زیرا آنها اسلامی نمی‌خواهند که حکومت کند و اصولا تحمل حکومت اسلامی را ندارند، چرا که وقتی اسلام حکومت یافت، امتی دیگر تربیت و ایجاد می‌کند و به ملتها می‌آموزد که تهیه قدرت و قوه واجب است و طرد و نفی استعمار فرض است...».


سید قطب کسی بود که با بصیرت کامل آفت بزرگ جوامع اسلامی را شناخت و در صدد آفت زدایی از اندیشه‌های اسلامی عالمان روز برآمد. او معتقد بود تا وحدت میان مسلمانان جهان حاصل نشود، امپریالیسم غرب، بر منابع مالی مسمانان چنگ اندازی خواهد کرد. سید با ملی گرایی به شد مخالف بود و تفکر ملی گرایی در مقابل تفکر وحدت مسلمانان می‌دانست. وی در این زمینه نگاشته است: «بی‌تردید اندیشه تنگ و تاریک ملی گرایی در درون مسائل داخلی ما، اندیشه ویرانگری بود، اندیشه‌ای که نیروهای «میهن بزرگ اسلامی» را پراکنده ساخت و آن را به دولتهای کوچک ناتوان بی‌ارزشی که با هیچ چیزی قدرت مقابله ندارد، تبدیل نمود، اندیشه بود که به امپریالیسم غربی اجازه و امکان داد روزانه یک کشور اسلامی را بدرد و بخورد!».


او پیرو تفکر سید جمال الدین اسدآبادی مرزها را یکی پس از دیگری پشت سر می‌گذاشت و معتقد بود هر جا مسلمانی هست آنجا قلمرو اسلام است و اگر کشوری اجنبی به یکی از کشورهای اسلامی حمله کند، به اسلام حمله کرده است. وی در جریان ملی شدن صنعت نفت نامه‌ای به آیت الله کاشانی نوشت و از نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران، حمایت کرد. سید در نامه خود به نکات بسیار مهمی اشاره کرد، از جمله آنکه به اعتقاد او نهضت ملی شدن صنعت نفت «ملی» نیست، بلکه نهضتی اسلامی به رهبری یک روحانی است. همچنین این گام را قدمی در راه استقرار نظام اسلامی و کوتاه کردن دست اجانب از کشور ایران دانسته و در این نامه مسلمانان را به وحدت و دوری از تفرقه دعوت می‌کند.


مقالات تند و صریح او در روزنامه‌ها و انتقاد از سیاست و رمزگشایی از عملکرد استعمار انگلیس که تفرقه افکنی میان امتهای اسلامی قلمداد می‌شد و نیز تأکید او بر ضرورت تشکیل دولت اسلامی باعث شد که در سال 1333 ش. به همراه حسن الهضیبی دستگیر و به 15 سال زندان محکوم شود. او در زندان به نوشتن کتاب ادامه داد و تفسیر وزین فی ضلال القرآن را در زندان به نگارش درآورد.


او به فعالیتهای خود علیه حکومت استبدادی و غربگرای مصر و استعمار انگلیس و آمریکا ادامه داد تا سرانجام در این راه به همراه دوستان خود از جمعیت اخوان المسلمین بازداشت و به حکم دادگاه نظامی مصر اعدام و به فیض شهادت نائل آمد.


سید قطب در طول نیم قرن زندگی و جهاد، خدمات فراوانی در راه پیشبرد اسلام و تشکیل حکومت اسلامی انجام داد. اگرچه دشمنان اسلام و وحدت اسلامی اجازه نداند تا او به هدف اسلامی خود و برقراری حکومت واحد اسلامی در سراسر جهان برسد، اما کتابهای او بارها و به زبانهای مختلف در سراسر جهان به چاپ رسید و مشعلی فروزان برای حرکت افکار جوانان اسلامی و انقلابی در سراسر کشورهای اسلامی جهان گردید.


استاد سید هادی خسروشاهی می‌گوید: سال 1348 ش. برای زیارت خانه خدا به مکه مشرف شدم، در آنجا با استاد برهان الدین ربانی، دیداری داشتم، ایشان به من گفت: کتاب «ما چه می‌گوییم» و «عدالت اجتماعی»، تألیف سید قطب که توسط شما به فارسی ترجمه شده در میان دانشجوی افغانستان، دست به دست می‌گردد و روشنگر آرمانهای ماست.


اکنون که حرکت بیداری اسلامی و وحدت مسلمانان در بسیاری از کشورهای اسلامی از جمله مصر به راه افتاده است، ثمره مجاهدتها و اندیشه‌های متفکران و اندیشمندان بسیاری در تمامی کشورهای اسلامی است. دشمنی استعمارگران غربی با جنبشهای فکری و کشورهای انقلابی اسلامی که در طول چند قرن گذشته وجود داشته است، هرگز نتوانست این حرکت‌ها را متوقف نماید و هم‌اینک آن خونهای مقدس در ایران، عراق، مصر، لبنان، افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی به ثمر نشسته است. به امید اعتلای بیش از پیش پرچم اسلام در سرتاسر عالم...[3]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1.        اعراف، 167.

2.        احزاب: 21.

3.       با اقتباس از: شهید سید قطب، آیت جهاد، علی احمدی، مجمع تقریب مذاهب اسلامی.




703/ح

ارسال نظرات