۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۵
کد خبر: ۱۰۴۴۷۵

گزارشی از نشست علمی نوآوری های علامه عسگری در دانش صحابه نگاری

خبرگزاری رسا - نشست مبانی صحابه شناسی از منظر علامه عسگری در ادامه سلسله نشست های جشنواره علامه عسگری برگزار شد.
همايش و نشست
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، سیزدهمین نشست علمی جشنواره علامه عسگری با عنوان مبانی صحابه شناسی از منظر علامه عسگری و صحابه نگاران برگزار شد.

در این نشست علمی که توسط انجمن تاریخ پژوهان و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد، حجت الاسلام محمد رضا هدایت پناه، محقق حوزه علمیه قم به ایراد سخنرانی پرداخت.

این استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت: علامه عسگری(ره) در خیلی سال های پیش وارد بحث صحابه شناسی شد و با نبوغ علمی خود توانست در این مبحث حرف های تازه ای برای اهل سنت نیز بیان کند که مورد قبول آنها هم قرار گرفت.

وی بیان داشت: صحابه نگاری بحث بسیار گسترده ای است که اصول و فروع زیادی را به خود اختصاص داده است و بیش از ده قرن است که اندیشمندان اهل سنت بر روی آن کار کرده اند.

وی با اشاره به اینکه دانش صحابه شناسی دانشی مستقل در کنار علوم درایه و رجال قرار گرفته است، ادامه داد: امروز این دانش حوزه های مطالعاتی گوناگونی دارد که خود اهل سنت هنوز آن را کشف نکرده اند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه ده سال است که وارد بحث صحابه شناسی شده است، ادامه داد: این دانش در بین شیعیان غریب است و علامه عسگری در زمانی به این دانش سرکشید که بسیاری آن را خوش نمی داشتند.

وی با شاره به اینکه دانش صحابه نگاری در بین اندیشمندان اهل سنت بسیار پیشرفت داشته است، بیان داشت: باید اذعان داشت که شیعه بنیان گذار دانش صحابه نگاری است و ابو عبیده ابی رافع نخستین کتاب را در مورد صحابه شناسی نوشته است.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: کتاب ابی رافع اگر چه اصلش وجود ندارد اما با جمع آوری مطالبی که در سایر کتاب ها از آن نقل شده است، بازسازی شده است.

وی اظهار داشت: اهل سنت پس از نوشته شدن کتاب (الاصابه) کار تازه ای در زمینه صحابه شناسی انجام نداده اند و بعد از آن هر چه بوده است شرح و تفصیل بوده است که در چنین فضایی و با این حجم مطالب، علامه عسگری وارد این دانش می شود و نوآوری هایی را هم انجام می دهد.

حجت الاسلام هدایت پناه با اشاره به اینکه علامه توانست ابتکارات قابل قبولی در این دانش ایجاد کند، ادامه داد: علامه مدعی شد که لایه های زیرین این دانش باید تغییر کند و مدعای او به گونه ای است که یک تحول اساسی در این دانش ایجاد می کند.

وی در ادامه با بیان این پرسش که تفاوت دیدگاه علامه عسگری درباره چگونگی اثبات یا عدم اثبات صحابی بودن فردی با کار صحابه نگاران اهل سنت در چیست، گفت: علامه عسگری در دو کتاب عبدالله بن سبا و نیز صد و پنجاه صحابی ساختگی کار جدیدشان چه بوده است که صحابه نگاران اهل سنت از آن غافل بوده اند؟

این استاد حوزه و دانشگاه با تاکید بر اینکه بعد از ابن حجر عسقلانی، کار خاصی در زمینه صحابه نگاری انجام نشده است، ادامه داد: علامه عسگری توانست بعد از چند قرن و برای اولین بار توسط یک عالم شیعی موضوعی در این دانش طرح کند که سبب بازخوانی مجدد و اساسی صحابه نگاری شود.

وی بیان داشت: آنچه در دانش صحابه نگاری دارای اهمیت است، چگونگی و یا راه اثبات صحابی بودن افراد است، اگرچه مشهور علمای اهل سنت بر تعریف (آنکه پیامبر اکرم(ص) را در حالی که مسلمان بود دید و بر اسلام هم مرد) توافق کرده اند.

این محقق حوزه علمیه قم گفت: صحابه نگاران برای اثبات صحابی بودن فرد راه هایی همچون تواتر، شهرت، استفاضه و شهادت صحابی دیگر، شهادت خود بر این موضوع به شرط دارا بودن شرایط دیگر و شهادت یکی از تابعین به صحابی بودن یک نفر را ذکرکرده اند.

وی در توضیح شهادت یکی از تابعین بیان داشت: این مورد دارای سه شرط است که عبارتند از آنکه سند تا شخص تابعی صحیح باشد، تابعی از کبار تابعین باشد، تابعی ثقه و صحابه شناس باشد.

این پژوهشگر علوم اسلامی ادامه داد: ابن حجر شرطی قابل مناقشه را در این باره اضافه کرده است که عبارتست از اینکه کسانی که در فتوحات فرمانده بوده اند، زیرا با تتبع اخبار مربوط به رده و فتوحات این موضوع آشکار می شود.

وی بیان داشت: مشکل و ایراد اصلی که بر روش صحابه نگاران متقدم و متاخر به وضوح قابل پیگیری است عدم التزام صحابه نگاران به برخی از این موارد است که البته این به معنای بی توجهی آنان نیست.

این محقق حوزه علمیه قم ادامه داد: آنان در شناخت صحابه بی توجهی نکرده اند و نخواسته اند صحابی حقیقی را از افرادی که توهم شده بازنشناسند، زیرا واقعا در این زمینه تلاش های بسیار گسترده ای انجام داده اند.

وی گفت: البته برخی صحابه نگاران برای ازدیاد صحابه به امور موهوم و سست تمسک کرده اند و این موضوعی است که ابو نعیم و ابن اثیر به آن اعتراض و انتقاد کرده اند.

این پژوهشگر حوزه و دانشگاه بیان داشت: این انتقاد به صحابه نگاران دارای مکتب حدیثی بیشتر وارد شده است زیرا این گروه غالبا به دلایل گوناگون نظری و عملی تمایل دارند که تعداد صحابه را بیشتر نشان دهند.

وی بیان داشت: صحابه نگاران دارای مکتب حدیثی در تعریف صحابی به جای (رویت) کلمه (روایت) را برگزیده اند علاوه بر اینکه در موارد بسیار زیادی در صحابه نگاری متقدم و متاخر مکتب حدیثگرا مشاهد شده است که کوچکترین التزامی برای شناخت و اثبات صحابی افراد معرفی شده در کتب خود ندارند و عجیب اینکه صحابه نگاران منتقد اهل سنت نیز که بنایشان بر پاکسازی صحابه از غیر آن بوده است چنین توجه و انتقادی را متوجه صحابه نگاران متقدم خود نکرده اند.

این محقق حوزه علمیه قم بیان داشت: پس معلوم شد که صحابه نگاران در صدد بازشناسایی صحابی حقیقی از توهمی بوده اند و بهترین دلیل آن بخش چهارم الاصابه است که به توهمات اختصاص یافته است یعنی همان چیزی که علامه عسگری در دو کتاب عبدالله بنن سبا و صد و پنجاه صحابی ساختگی به دنبال آن است.

وی اظهار داشت: تفاوت کار علامه عسگری با دیگران این است که نهایت چیزی که صحابه نگاران در نقد برخی از افراد آورده اند بیان علل و ریشه های توهم صحابی بودن برخی افراد است که سندی که برای اثبات صحابی بودن فرد اقامه شده است را صحیح نمی دانسته اند و صحابی بودن او را اثبات نمی کند و این موضوع اعم از این است که فردی با همان نام وجود دارد ولی صحابه نیست و یا اینکه چنین شخصی وجود ندارد اما علامه عسگری بحثی را مطرح می کند که اگر مبنای کار قرار گیرد باید وجود خارجی گروه دیگری را به عنوان صحابه رسول الله (ص) توهمی دانست و دیگر نوبت به صحابی بودن و نبودن او نمی رسد.

این محقق حوزه علمیه قم در بیان نظریه علامه عسگری اظهار داشت: منظور وی از صحابه ساختگی به این معنا نیست که افراد وجود خارجی دارند اما بدون دلیل لباس صحابه را بر تن آنان نموده اند بلکه منظور این است که افرادی که وجود خارجی ندارند ساخته و با لباس صحابی عرضه شده اند.

وی بیان داشت: اگر راه اثبات صحابی بودن فردی منحصر در روایتی باشد که راوی آن هیچ ارزش و اعتباری ندارد و قضاوت علما در مورد او منفی است و مانند برخی دیگر از راویان نیست که برخی او را تضعیف و برخی او را توثیق کرده اند، جرح بر تعدیل مقدم است.

حجت الاسلام هدایت پناه اظهار داشت: علامه عسگری در میان راویان از این جنس به فردی به نام سیف بن عمر تمیمی اشاره می کند که روایت او در تاریخ اسلام مورد استناد صحابه نگاران قرار گرفته است و روایات او مستند شناخت افرادی قابل توجه به عنوان صحابی شده است.

این استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: علامه عسگری مدعی است که وقتی راه شناخت و اثبات چنین افرادی منحصر به روایت (سیف) است در اینجا نه تنها باید بحث را روی توصیف صحابی بودن یا نبودن برد بلکه باید در وجود چنین شخصی بحث کرد زیرا چنین روایت را که در آن شخص موهومی معرفی شده است باید کنار انداخت که در این صورت دست صحابه نگار از سندی که فردی را که وجود خارجی داشته باشد خالی شده و دیگر نوبت به بحث توصیفی بودن یا نبودن نمی رسد.

وی بیان داشت: صورت اصلی مساله در این است که چنانچه راه شناخت و آگاهی به فردی در یک راه منحصر باشد که به دلایل مختلف علمی آن راه مورد اعتماد نیست، در این صورت چرا صحابه نگاران به جای بحث اصلی بحث فرعی را پی گرفته اند؟

حجت الاسلام هدایت نیا در ادامه بحث خود به ذکر برخی نکات پیرامون اصحاب ساختگی پرداخت و داوری های علمی علامه عسگری را نقد و بررسی کرد.

وی بیان داشت: علامه عسگری بر اساس مبنای خود صد و پنجاه صحابی ساختگی به دست آورده است که صحابه نگاران آنان را صحابی شمرده اند، در حالی که این موضوع فارغ از واقعیت خارجی آنان، بلکه تنها از جهت وصف صحابی بودن در برخی موارد قابل تأمل است و صحابه نگاران اهل سنت نیز آنان را صحابی نپنداشته اند.

در پایان این نشست علمی، حجت الاسلام هدایت پناه به سوال ها و اشکالات حاضرین جواب دادند. /909/ز503/ر


ارسال نظرات