۰۶ تير ۱۳۹۰ - ۱۸:۰۲
کد خبر: ۱۰۷۶۳۲
بخش دوم / در نشست انحراف، امتداد فتنه مطرح شد؛

جریان انحرافی برای نجات خود به هر خس و خاشاکی چنگ می‌زند

خبرگزاری رسا ـ نشست علمی انحراف؛ امتداد فتنه با هدف تحلیل و بررسی ابعاد مشترک جریان فتنه و جریان انحرافی با حضور اندیشمندان و محققان حوزوی در خبرگزاری رسا برگزار شد.
انحراف امتداد فتنه


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، گزارش بخش اول نشست انحراف، امتداد فتنه که با حضور اندیشمندان حوزوی در خبرگزاری رسا برگزار شد منعکس شد و اینک بخش دوم این گزارش به محضر مخاطبان رسا ارائه می شود.  

همان طور که در بخش نخست این گزارش گفته شد، این نشست به منظور بررسی ویژگیهای مشترک جریان انحرافی و جریان فتنه در خبرگزاری رسا برگزار شد.

دست سازمانهای امنیتی پشت جریانات برانداز

در ادامه این نشست، حجت الاسلام طائب، پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به پشتوانه های خارجی جریان فتنه و جریان انحرافی اظهار داشت : در توضیح فرمایشات آقای قوامی عرض کنم که به طور کلی از اول انقلاب تا الان افرادی که آمدند و مطالبی را در برابر تفکر اسلامی ارائه دادند مانند ملی گرایی و مانند آن، هیچ یک نظریه پرداز نبودند بلکه آنها آن چیزی که در غرب تجربه شده بود را نشخوار می کردند. خدا رحمت کند شهید دیالمه را که درباره بنی صدر می گفت : این آقای بنی صدر می گوید من دکترم در حالی که این آقا یک لیسانس الهیات بیشتر ندارد. ولی در قالب یک نظریه پرداز اقتصادی ظاهر شده بود. در آن زمان کسانی که اقتصاد می دانستند می فهمیدند که این آقا از خودش چیزی ندارد و فقط حرفهایی که دیگران زدند مطرح می کند.

وی ادامه داد : ما در جریانات سیاسی همیشه باید دست سازمانهای امنیتی را لحاظ کنیم. هرگاه جریانی در ایران علیه اسلام و انقلاب وارد عمل شد اول باید ببینیم توسط کدام سازمان امنیتی پشتیبانی می شود. سازمانهای امنیتی که با هدف براندازی وارد می شوند، اصلی ترین تلاششان کودتای نرم است. سعی می کنند کار به کودتای سخت نرسد. برای رسیدن به این هدف هم باید برای فکر رایج مردم یک فکر جانشین ارائه بدهند. فکر رایج مردم ما اسلام است. اسلامی را هم قبول دارند که مرجعیت و رهبری در آن مطرح است و آن را استمرار امامت می دانند.

حجت الاسلام طائب ادامه داد : در این فضا اگر جریانی بخواهد یک انقلابی ضد انقلاب موجود بیاورد باید یک فکر جانشین برایش بیاورد. تا فکر جانشین ارائه ندهد نمی تواند نفوذ کند. این کسانی که در داخل هستند معمولا خودشان استاد این کار نیستند، فربه این کار نیستند، بلکه سیستمهای امنیتی و جاسوسی که در کل دنیا بارها و بارها در کشورهای مختلف حکومتها را زیر و رو کرده اند و صاحب تجربه هستند قادرند این خط را دنبال کنند. بله اینها باید در داخل افرادی را در اختیار گرفته و از آنها کمک بگیرند تا بتوانند کاری انجام بدهند. برای همین باید پشت این حرفها و افکار دست سرویس های امنیتی را ببینیم چرا که اینها در جاهای دیگر تجربه شده.

پژوهشگر حوزه و دانشگاه در ادامه اظهار داشت : اندیشه ملی گرایی ذاتا مربوط به غرب است و از همان دوران مشروطیت که آمد برای این بود که این اسلامی را که مردم ما آن را در آغوش گرفتند از صحنه حذف کنند؛ چرا که می دانستند تا موقعی که مردم به این اسلام  پایبند هستند غرب نمی تواند اینجا منافع خودش را حفظ کند و حتما باید یک فکر جایگزین بیاورد. آنها بهترین ابزاری را که جایگزین اسلام و عشق به خدا و عشق به اهلبیت تشخیص دادند، عشق به وطن و ملی گرایی است. به همین دلیل دائما ایرانیت را بزرگ می کنند.

وی ادامه داد : جالب است که بدانید ما بررسی کردیم اغلب کسانی که در ایران شعار ملی گرایی داشتند ذره ای عرق ملیت نداشتند. دلیل آن هم این است که آنجایی که کار رسید به ایستادن و کشته شدن همه آنها فرار کردند. معلوم شد دم زدن از وطن و ملت و ملی گرایی بازی است. معمولا ملی گراها وقتی می رسیدند به جایی که دیگر جایی برایشان باقی نمی ماند به دامان غرب پناه می بردند. همین آقای بنی صدر را ببینید که یک چهره به ظاهر ملی گرایی داشت، خیلی راحت رفت در آغوش فرانسه. اما در مقابل، شما یک نفر اسلام گرا را سراغ ندارید که به آنها پناهنده شده باشد.

حجت الاسلام طائب در ادامه بیان داشت : خدا رحمت کند مرحوم کاشانی، مرحوم مدرس، امام راحل و دیگر بزرگان دین را که هرگز تحت حمایت بیگانگان نرفتند. به شیخ فضل الله نوری پیشنهاد شد بروید به سفارت روسیه یا سفارت انگلستان. در جواب گفت عمری زیر پرچم پیامبر و آل پیامبر بودم حالا زیر پرچم اینها بروم؟ و ایستاد تا اعدامش کردند.

وی ادامه داد : امروز اگر آقای مشایی و امثال اینها ایرانی بودن را مطرح می کنند ما باید از او و امثال او عبور کنیم و با توجه به این گذشته تاریخی بررسی کنیم که چه کسی به او گفته ایرانیت و ملی گرایی را مطرح کند. و لذا قبل از اینکه سیستم های امنیتی ما ارتباطات آقای مشایی را کشف کنند از شعاری که می دهد می توانیم کشف کنیم و حدس بزنیم که به دنبال چیست.

علامت سلامت انقلاب شاخص بودن ولی فقیه در تمام زمینه ها است

در ادامه این نشست حجت الاسلام قوامی، رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در تبیین نسبت جریان فتنه و جریان انحرافی با ولایت فقیه اظهار داشت : ولایت فقیه به طور طبیعی اصلی ترین شاخص و میزان و در تشخیص حق و باطل قطب نما و فرقان است. فرقان یعنی عامل فرق گذار که کسی که تقوا داشته باشد آن را داراست. « و من یتق الله یجعل له فرقانا ». فرقان عامل تفریق بین حق و باطل و بین خبیث و طیب است. خوشبختانه الان ولایت فقیه به این نماد تبدیل شده.

وی ادامه داد : علامت سلامت انقلاب این است که ولایت فقیه را در درجه اول از بعد اعتقادی و بعد در ابعاد اجتماعی و سیاسی بپذیریم. جریان قبلی که کاملا مقابل با این اندیشه و اصل بود. ما یک خیانت داریم یک خطا. بین خیانت و خطا فاصله هست. جریان 18 تیر 78 و فتنه 88 و جریان قبل از آن که آقای منتظری بود علنا مشروعیت ولی فقیه را انکار می کردند. بعد از رأی آوردن آقای خاتمی، آقای منتظری خطاب به رهبری گفت چون شما مشروعیت ندارید باید بروید. جریان 18 تیر هم که مربوط به دانشگاه تهران بود که در آن دختران به عنوان نماد حکومت بعد از ولایت فقیه، روسری ها را انداخته بودند. فتنه 88 هم که کاملا ماهیت برانداز داشت. بعد از حذف آقای منتظری به وسیله حضرت امام، بعضی جریانات عنوان رهبری را برای افراد دیگری می خواستند اما امام زمان عنایت کردند و جانشین خودشان را مقام معظم رهبری قرار دادند. لذا این جریانات جلوی آقا ایستادند. گفتند قرار نبود ایشان بیاید. در نتیجه یک بغض خیبری و احدی و بدری در دلهای آنان ایجاد شد.

استاد و پژوهشگر حوزه ادامه داد : همه اینها مقابل ولایت فقیه بودند. هیچ اعتقادی به این مسأله نداشتند. از نظر اینها رئیس جمهور کافیست و نیازی به ولی فقیه نیست. البته در زمان امام چون ایشان بنیانگذار بودند علنا آن را مطرح نمی کردند، اما در سال 88 همه با هم زیر یک خیمه ننگین جمع شدند که کار را یکسره کنند. خوشبختانه مردم انقلابی دین را نجات دادند و انقلاب آن فتنه سنگین را پشت سر گذاشت.

وی ادامه داد : در این فتنه جدید، اینها هم به ولایت فقیه آن تعبد لازم را ندارند. یک نمودش این است که مثلا امام زمان تا هستند دیگر نیاز به نائب نیست. این حرف ممکن است جایی مطرح بشود و بعد به آن دامن زده شود و کم کم تبدیل به یک مکتب و جریان شود. البته در این روند ما هم مقصریم. معمولا در مکتب سازی طرف مقابل بیشتر نقش دارد و باید از آن پرهیز کرد.

حجت الاسلام قوامی اظهار داشت : به نظر من جریان فعلی خطا کار است و آن جریان خیانت کار. آنها برانداز کامل بودند و اینها به تدریج دچار توهم شدند. همانطور که عرض کردم بنده علت این توهم را هم بیشتر اخلاقی می بینم. عدم خودسازی، بی اخلاقی و نفسانیت، شخص را در معرض تقویت شیطان قرار می دهد. در خطبه 7 نهج البلاغه حضرت می فرمایند: اینها شیطان را ملاک گرفتند. آرام آرام وسوسه ها در او اثر می کند در نتیجه او هم اینها را اشراک گرفت یعنی ابزار دست او شدند. به تدریج شیطان در وجودشان تخم گذاشت و جوجه کرد و همچنین آنها را حرکت داد و بزرگ کرد. ببینید از کجا شروع می شود. از یک تخم کوچک. این جریان وقتی دید رأی زیادی دارد شیطان فریبش داد «سولت لکم انفسکم» یعنی نفس تسویل می کند.

حجت الاسلام قوامی ضمن تأکید بر ضرورت پرداختن به مباحث اخلاقی اظهار داشت : چرا ما از بحثهای اخلاقی دور هستیم؟ مگر امام راحل اربعین حدیث را که یک کتاب اخلاقی و عرفانی بود ننوشت؟ اخلاق بد بر اساس آیه مبارکه 10 سوره روم مقدمه عقاید بد می شود. امام اینقدر می گفتند حجاب اکبر، اینقدر می گفتند نفس اماره و نفس مطمئنه. ما اصول اخلاقی را الان در کلیات سیاستمان فراموش کرده ایم. امام مکرر می گفتند انسان در معرض خطر است. علمایش هم همین طور. تحلیلگر سیاسی و سیاستمدار باید اخلاقی بحث کند.

وی در ادامه اظهار داشت : ما با انسان طرفیم. قبل از اینکه با آمریکا و اسرائیل طرف باشیم با انسان طرفیم. انسان بسیار پیچیده است. شیطان در همین انسان نفوذ می کند. نفوذش هم بسیار تدریجی است. 30 سال از ما عضو گیری کرده. تخم گذاری کرده. 30 سال می گردد و نیروهای مستعد را پیدا می کند. چه در جریان اصول گرا و چه در جریان اصلاح طلب. چه در حوزه و چه در دانشگاه و چه در دولت. حتی سراغ آدمهای خوب بیشتر می رود. نمود بی اخلاقی و نفوذ شیطان هم اختلاف است و لذا امام مکرر توصیه می کردند نزاع نکنید، اختلاف نکنید، این نزاع و اختلاف شیطان است.

حجت الاسلام قوامی در ادامه بیان داشت : لذا به اعتقاد بنده جریان اصلاح طلب خیانت کرده و اعتقاد هم به ولایت فقیه نداشته است. چه بسا به امام زمان و ولایت ایشان هم اعتقادی نداشتند و بیشتر به دنبال بحثهای غربی و مدرن بودند. لذا رئیس جمهور قبلی یا پاریس بود یا لندن چون برای غربیها بی خطر بود. ولی این رئیس جمهور به این کشورها خیلی دعوت نمی شود.

رئیس بنیاد فقهی مدیریت اسلامی در ادامه بیان داشت : هر دو در رابطه با ولایت فقیه نمره منفی دارند. آنها اصلا اعتقاد ندارند. اینها اعتقاد دارند اما تعبد ندارند. رابطه با ولی فقیه را پدر و پسری می دانند. وقتی رابطه را این طور تعریف کردند طبیعی است که پسر گاهی از پدرش قهر می کند. این بین پدر و پسر معمولی است. و نتیجه این می شود که 11 روز می رود و خانه نشین می شود.

جریان انحرافی برای حفظ قدرت به هر خس و خاشاکی چنگ می زند

در قسمت پایانی نشست حجت الاسلام طائب درباره استفاده جریان انحرافی از رمالی و سحر و قدرتهای شیطانی و نسبت احمدی نژاد با این جریان بیان داشت: می گویند : « الغریق یتشبث بکل حشیش » آدمی که در حال غرق شدن است به هر خار و خاشاکی چنگ می زند تا شاید نجات پیدا کند. ادعای ما این است که جریان انحرافی مانند جریان فتنه دنبال براندازی است. در ایران اگر افراد در مسیر طبیعی قدرت را دارا باشند نمی توانند براندازی کنند. ملت علیه خودش که وارد عمل نمی شود. مردم این انقلاب را از خودشان می دانند، لذا اگر بفهمند که شخص برای براندازی آمده به او رأی نمی دهند. در نتیجه چنین اشخاصی مجبورند به دنبال قدرتهای غیر عادی بروند.

پژوهشگر و استاد حوزه و دانشگاه اظهار داشت : حضرت سلیمان قدرت الهی داشت و مردم قدرت او را پذیرفته بودند. جریان انحرافی زمان ایشان می خواست به هر قیمتی شده این قدرت را از او بگیرد، در نتیجه به دنبال تبعیت از شیاطین و استفاده از قدرت محدود آنان می رود.

وی ادامه داد : امروز جریانات فتنه گر و منحرف از هر مسیری که رفتند که حکومت سلیمانی زمان را که حکومت جمهوری اسلامی است زمین بزنند نتیجه نگرفتند، در نتیجه تصمیم گرفتند از سلاح سحر هم استفاده کنند، به این امید که این روش جواب بدهد و یک کمک دنده ای برای این جریان باشد.

حجت الاسلام طائب ادامه داد : همین که اینها از سحر استفاده کردند، همین باید ما را بیدار کند که این جریانات به دشمن وابستگی دارند. چون اساسا جریان سحر مال یهود است. در این کشفیاتی هم که از بعضی از این رمالها داشتند چیزهایی که به دست آمده بود یکی شمعدان سلیمان بود که به شکل سحر آمیز از آن استفاده می کردند و یکی ستاره داوود که هر دو نماد صهیونیستی است. اینها دست آویز و کمک دنده برای این جریان بود تا شاید از این مسیر بتوانند براندازی کنند. البته اینها اصالت ندارند و وابسته به دشمن هستند. باید درباره آقای مشایی بررسی شود که وابسته به کجاست.

وی ادامه داد : البته باید حساب آقای احمدی نژاد را از حساب آقای مشایی جدا دانست. به نظر من می توانیم ادعا کنیم که آقای مشایی یک چهره نفوذی است. مایه تعجب است که چرا تا الان ماهیت او برای احمدی نژاد کشف نشده. برای ما که از بیرون به قضیه نگاه می کنیم و می بینیم که آقای مشایی برای کم رنگ کردن ارزشهای دینی شعار ملی گرایی را که شعار دشمن است مطرح می کند و بعد می بینیم که با ساحرها هم ارتباط دارد شکی در وابستگی این آقا به جریانات معاند باقی نمی ماند.

حجت الاسلام طائب با اشاره به اینکه آقای مشایی را نباید فقط در سحر خلاصه کرد اظهار داشت : این تنها یک بعد از فساد این شخص است. همه هدف او و اطرافیانش براندازی و کج کردن خط است. اصل حرف القاء دعواست. اصل حرف بر هم زدن وحدت است. لذا می بینید که فردی مثل آقای ملک زاده را به عنوان معاون وزارت امور خارجه معرفی می کنند. در حالی که عکس العمل ها را می دانند. پس چرا این کار را می کنند ؟ برای دعوا درست کردن. برای مشغول کردن و حاشیه درست کردن. الان ببینید ما چند وقت است که به مسائل داخلی خودمان مشغولیم و از این حرکت عظیمی که در جهان اسلام راه افتاده است غافلیم.

پژوهشگر حوزه و دانشگاه در ادامه بیان داشت : ببینید احمدی نژاد با چه گفتمانی سر کار آمد؟ شعار او اسلام گرایی بود. حرف اصلی او این بود که ما باید تمام علوممان را از اسلام بگیریم. الان هم همین طور فکر می کند. منتها اینکه می گوییم جریان انحرافی یعنی چی ؟ این جریان انحرافی در این بین چه نقشی را ایفا کرد؟ الان نماد اسلام ما و قله اصول گرایی ما مقام معظم رهبری است. تفسیر او، برداشت او، تبیین او از اسلام برای ما شاخص است. شما قله ای بالاتر از آقا دارید ؟ بله، اما فعلا از نظرها غائب است. امام زمان فوق دست آقا است اما فعلا در دسترس ما نیست. پس در مرتبه بعدی جانشین او نماد آن راه است. پس در واقع وقتی ایشان حرفی را می زند مثل این است که امام زمان دارد آن حرف را می زند.

وی در ادامه بیان داشت : حال اگر کسی آمد و ایشان را کنار گذاشت و گفت فلانی با امام زمان ارتباط دارد و تفسیر اسلام را مستقیما از ایشان می گیرد حتی تفاسیر اجرایی را، در این صورت آقای احمدی نژاد را که می خواهد اصول گرا باشد و به دنبال اسلام گرایی است یک پله بالاتر می برد. در این صورت ظاهر گفتار، اسلام گرایی است اما در واقع معنای دیگری پیدا می کند. لفظ آقا معنای دیگری پیدا می کند.

حجت الاسلام طائب اظهار داشت : یکی از ابعاد انحرافی این جریان که با آقای احمدی نژاد هم مرتبط می باشد همین جاست. این جریان جوری القاء کرده که انگار با امام زمان رابطه دارد و اصول را از آنجا می گیرد که نقطه خطر اینجاست. چون در این صورت دیگر حد و مرز و چهارچوبی برای آن نمی توان در نظر گرفت.

وی در توضیح این سخن بیان داشت : ببینید مقام معظم رهبری تفسیرشان از اسلام چهار چوب دارد، یعنی بر مبنای فقه است لذا قابل ارزیابی و سنجش است. اما آن اصول گرایی ارتباطی خط و چهارچوب ندارد به همین جهت مثلا اباحه گری در چهار چوب همان تفسیر انحرافی مطرح می کند. در این بین آقای احمدی نژاد که می خواهد اسلام را پیاده کند، تحت القائات این جریان،شخصی مثل خانم هدیه تهرانی را هم در جریان خود جا می دهد. رمز این را باید در همان برداشت انحرافی و ادعایی دانست که حتی اباحه گری را در قالب اسلام گرایی توجیه می کند.

حجت السلام طائب ضمن تأکید بر خطا کار دانستن احمدی نژاد در این جریان بیان داشت : در ذهن آقای احمدی نژاد این طور جا افتاده که این آقا به نوعی با غیب این عالم مرتبط هست. در نتیجه هر کس با او زاویه پیدا کند با غیب این عالم زاویه پیدا کرده برای همین باید کنار گذاشته شود. البته توجیه او هم این است که دیگران متوجه نمی شوند که آقای مشایی چه شخصیتی دارد. آقای مشایی قله است. دیگران دچار توهم توطئه هستند و مشایی مظلوم واقع شده است. این تعبیری که می گویم به خود من گفت. گفت او مظلوم واقع شده است.

وی در ادامه بیان داشت : این عقیده می توانست برای کشور خطر داشته باشد. اما حرف آخر من این است که این آقای مشایی را هر کس که آورده، هر جریانی که آورده و به هر طیفی که وابسته است از دو نکته غافل بود؛ اول جایگاه ولایت فقیه در بین ما و دیگر شخصیت خود مقام معظم رهبری. آقا آن مدل قدرتی را که امثال مشایی از آن استفاده می کنند می بیند، می شناسد و می تواند آن را کنترل کند.

حجت الاسلام طائب در ادامه اظهار داشت : اگر ما فرض را بر این بگذاریم که آقای مشایی به دنبال این بوده که احمدی نژاد را که نماد اصول گرایی بوده در اجرا ناموفق جلوه دهد و مردم را از اصول گرایی نا امید کند، شش سال است که ناکام بوده. مقام معظم رهبری شش سال است که دشمن را ناکام گذاشته و احمدی نژاد را در خط نگه داشته است و با همین اقتدار تا دو سال آینده ایشان را نگه می دارد. لذا به عقیده من جریان انحرافی شکست خورده و تاریخ مصرفش تمام شده است. این مسائل هم پس لرزه های این شکست است.

حجت الاسلام طائب در پایان بیان داشت : به نظر من ما باید منتظر فتنه بزرگ تر باشیم. ابعاد این فتنه جهانی است و اگر از آن موفق بیرون بیاییم سامانه استکبار فرو می ریزد و بعد از آن بار سنگینی روی دوش ما می آید و ما یگانه سامان دار دنیا می مانیم. آنجاست که سختی ها آشکار می شود. لذا ان شاء الله هم مجلس آینده ما، هم رئیس جمهور آینده ما باید بسیار فراتر از مجلس فعلی و رئیس جمهور فعلی باشند که بتوانند در برابر آن فتنه با مردم ما همراه باشند.
/923/ز501/ر

ارسال نظرات