۰۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۹:۴۹
کد خبر: ۱۱۹۷۵۷

حقوق زن و خانواده منتشر شد

خبرگزاری رسا ـ «حقوق زن و خانواده» در کتابی از محمود حکمت نیا با ارائه تعریف حقوقی از خانواده و رویکرد خانواده محوری از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شد.
کتاب حقوق زن و خانواده


به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، کتاب حقوق زن و خانواده در چهار بخش طراحی شده است؛ در بخش نخست آن مفاهیم، ماهیت، ویژگی ها و کارکردهای خانواده بررسی شده است.

در بخش دوم به رویکردها و اصول نظام حقوق خانواده پرداخته شده و رویکردهای ذاتی خانواده و اعضای خانواده و نیز سنخ قواعد بررسی شده است؛ در ادامه این بخش اصول ناظر به اعضای خانواده، روابط اعضا و ناظر به ماهیت جمعی خانواده مورد بررسی قرار گرفته است.

بخش سوم این کتاب مربوط به حقوق و مسؤولیت‌های اقتصادی خانواده است و در آن مباحث آزادی اقتصادی زن در خانواده و امتیازات و مصونیت های اقتصادی زن در خانواده بررسی شده است.

همچنین بخش چهارم این کتاب به حقوق غیراقتصادی اختصاص دارد و در آن حق زن در ارتباط با خانواده و حقوق زن در خانواده بررسی شده است.

در بخشی از مقدمه این کتاب می خوانیم: خانواده قدیمی ترین و مهم ترین گروه اجتماعی، واحد بنیادین جامعه وکانون اصلی رشد و تعالی انسان است. زن و مرد بر اساس قواعد حقوقی و با رعایت احکام اخلاقی، این نهاد را تشکیل می دهند، از روی مودت و رحمت در این کانون آرامش می گیرند، نسل فردا و آینده سازان در این محیط زاده می شوند و توسط پدر ومادر با همکاری دولت و جامعه پرورش می یابند. عقیده، آرمان، اخلاق، تربیت و حقوق در کنار هم و به صورت هم عرض و هم زمان این مجموعه را سامان می دهند، از قداست آن پاسداری می کنند ودر استواری روابط خانوادگی تلاش می نمایند.

امروز برخی دیدگاه ها بر حق انتخاب زن و یا مرد در نوع روابط جنسی و آزادی آن تأکید می ورزند، این دیدگاه ها خانواده را در حد یک نهاد عرفی و قراردادی تنزل می دهند. نتیجه قدم نهادن در این گونه دیدگاه ها آزادی روابط جنسی، مشروعیت همخانگی، همجنس بازی و روسپیگری خواهد بود. با توجه به این آزادی است که گفته شده است لیبرال های امروزی خانواده را «ارتجاعی» می دانند. دلیل آن نیز روشن است؛ زیرا خانواده با بسیاری از این آزادی ها در تنافی است.

همچنین در برخی از نظریه های دولت اظهار شده است که «دولت رفاه» از دو فلسفه مرتبط با هم حاصل شده است: اشتراکی گری و مساوات طلبی که با سنت و سلامت خانواده به طور کامل بیگانه اند؛ به عبارت ساده تر، جوهر، منطق و حاصل کار دولت رفاه، تهاجم و تسخیر همه زندگی خصوصی به دست دولت است. اینها تنها نمونه هایی از رویکردهایی است که نتیجه پذیرش آنها روی گرداندن از خانواده است.

این امر برخلاف فطرت بشری است و با ساختار نظام آفرینش و به خصوص ساختار تکوینی انسان در تعارض بوده، با آموزه های وحیانی، به خصوص آموزه هایی که غایت خلقت را بیان می کند، در تنافی است. افزون بر این، وجود این امر قلب واقعیت است و چه بسا عنصر وجود زن و مرد را به عنوان زن و شوهر در ماهیت خانواده حذف می کند. مهم تر از همه کارکرد این گونه دیدگاه هاست که نسل بشر را در معرض انقراض قرار می دهد و یا دست کم دچار زیان شدید می کند.

آنچه در دیدگاه های فوق به آن اشاره شد، تنها با خانواده منافات داشت، اما برخی دیگر پا را از این فراتر می نهند و با نهاد خانواده به عنوان محیط ستم بر زنان مخالفت می ورزند. آنان این نهاد را موجب انقیاد مستمر زنان به شوهر از نظر اقتصادی، مالی، حقوقی، سیاسی و عاطفی می دانند. اینان بر این باورند که انسان ذاتاً موجودی دوجنسیتی است که در فرآیند جامعه پذیری، روحیات زنانه یا مردانه می پذیرد؛ از این رو به گفته افرادی چون ادوارد تیریاکیان دوجنسیتی بودن، اصلی انقلابی است.

همچنین برخی خانواده را مانع بزرگی در راه سعادت مندی افراد می دانند. اسن سخن از بیانات افلاطون در کتاب جمهور الهام گرفته است. افلاطون با نفی خانواده، نظام خاصی را پیشنهاد می کند که مطابق آن، جفت گیری و تولیدمثل بدون نیاز به نهاد خانواده و با تشریفات خاصی صورت می گیرد؛ به طوری که آزادی ازدواج فراد سلب می شود و وظیفه تربیت فرزندان از آنان گرفته خواهد شد. وی بر این باور است ک در چنین جامعه ای، افراد شخصیت و هویت خود را می یابند. با توجه به این دیدگاه هاست که برخی خانواده باوران در این باره نوشته اند: واقعیت انکارناپذیر دیگر، جنگ خواسته یا ناخواسته ای است که از دیرباز از سوی گروه های کوچک، اما قدرتمند، علیه ارزشمندترین نهاد اجتماعی(خانواده) به راه افتده است. برخی از آنان فعالانه ضدخانواده رایزنی می کنند یا به دانش آموزان می آموزند که برای خانواده احترام قائل نباشند یا حتی خانواده را نمد ستم غربی یا مظهر شر و یا نوعی زندان خنگی به شمار ورند. آنه در مجموع می خواهند خانواده را به طور کامل درهم شکنند و گمان می کنند همه افراد در قبیله ای یکدست و تحت حاکمان خیرخواه، سعادت مندترند.

از آنجا که خانواده و نهادینه شدن ارزش های درونی آن، می تواند منشأ تفاوت های بسیاری میان افراد جامعه باشد، گروهی که این تفاوت ها را نامطلوب تلقی می کنند، می کوشند با ریشه کن کردن خانواده، این تفاوت ها را از بین ببرند. آنها می گویند می خواهند جامعه را با «ابزارهای سیاستگذاری»، «عقلانی» کنند؛ بنابراین اگر بگوییم خانواده موتور مولد همه ارزش های حیاتی جامعه آزاد است، مبالغه نکرده ایم؛ از این رو برای حاکم کردن هر نظم اجتماعی دیگری، مانند اشتراکی، ابتدا باید خانواده درهم شکسته شود.

از این رو طرفداران خانواده به این نتیجه دست یافته اند که هرکس می خواهد زندگی ارزشمند را در جامعه ای آزاد، برای فرزندانو نوادگانش حفظ کند، باید نخست روند مخالفت با خانواده را بشناسد؛ سپس با سلاح اخلاق در برابر همه کسانی که درصدد نابودی زندگی خانوادگی هستند، بایستد.

این سه نگاه به خانواده است: یکی بر تقدس و ارزشمندی و حکیمانه بودن آن تأکید می کند. در این نگاه زن عضو فعال و مؤثر در خانواده قلمداد می شود. زن و مرد به عنوان اعضای خانواده و دولت به عنوان حافظ ارزش ها، باید با رعایت عدالت و انصاف به تقویت آن همت گمارند. در نگاه دیگر خانواده یک نهاد قراردادی است و زن به عنوان آورنده کالا، وارد یک محیط رقابت می شود. در این نگاه زن باید بیشتر به حق خواهی و سهم طلبی اختصاصی خود بپردازد. در نگاه سوم خانواده ساخته و پردخته ظلم تاریخی بشر است؛ از این رو به جای استحکام منشأ ستم، به خصوص ستم بر زنان، باید به تضعیف آن و سرانجام نابودی آن پرداخت. در این نگاه، ممکن است از حقوق زن سخن گفته شود؛ ولی در مجموع محیط خانواده، محیط ظلم و ستم به زن است. تنها حقوق بنیادین برای زن، حق درهم شکستن خانواده و دستیابی به حقوق، در خارج از این چهارچوب است.

هرگونه نگاهی به خانواده مستلزم وجود کارکردهایی برای آن است و خود به خود قواعد و ضوابطی مخصوص به خود خواهد داشت؛ همچنین در هریک از این دیدگاه ها وظیفه دولت به عنوان نهاد قدرت و تنظیم قواعد و حافظ ارزش ها متفاوت خواهد بود. بدیهی است در هر یک از نگاه های فوق حقوق زن به گونه ای خاص محقق و اجرا خواهد شد.

کتاب حقوق زن و خانواده با ارئه تعریف حقوقی از خانواده، رویکرد خانواده محوری در مقابل فردمحوری و ارزش مند بودن خانواده در مقابل خانواده ستیزی و اخلاقی- حقوقی بودن محیط خانواده را پذیرفته و اصول ناظر به ماهیت جمعی خانواده را ترسیم نموده است و در پی آن با تحلیل هسته ای از حق آزادی، مصونیت، توانایی و امتیاز زن را نسبت به خانواده و در خانواده به خصوص با رویکرد اقتصادی و غیراقتصادی مورد بحث قرار داده است. دست یابی به چنین امری نیاز به روش شناسی مناسب دارد. روش اتخاذ شده به لحاظ نظری بر پایه اراده گرایی حکیمانه شارع استوار است. این روش به تلفیق امور انسان شناختی، ترسیم کارکردهای خانواده بر اساس آموزه های اسلامی و شناخت حقوق و تکالیف مندرج در متون معتبر و با رعایت ادبیات حقوقی و در چهارچوب نگاه اتمیک به حق می پردازد و تلاش می کند ساختار منسجم از نظام حقوق خانواده و حقوق زن مسبت به آن و در خانواده را ارائه نماید. حاصل چنین پژوهشی نسبت به پژوهش های پیشین مدعی نوآوری هایی است. از قبیل اینکه توانسته است مرزهای معرفتی و رویکردهای فرهنگی نسبت به خانواده را شناسایی و جایگاه معرفتی مبتنی بر آموزه های اسلامی را معین نماید. ادبیات حقوقی در کتاب حقوق زن و خانواده مبتنی بر آموزه های دینی است اما زبان بیانی آن با رعایت چهارچوب های حقوقی است. اصول حاکم بر خانواده به خصوص با لحاظ نقش دولت در حمایت از اشخاص و ارزش ها روشن گردیده است. به خصوص در این پژوهش به اصولی مانند اصل تحفظ و اصل قداست خانواده و اصل حمایت به همراه اصول دیگر پرداخته شده است که تعیین کننده ساختار معرفتی خانواده می باشد. حقوق زن نسبت به خانواده ترسیم گردیده و پس از آن با توجه به نقش زن در خانواده حقوق و مسئولیت های وی در یک قالب نظام مند شناسایی و تحلیل شده است».

گفتنی است، کتاب حقوق زن و خانواده اثر محمود حکمت نیا در 344 صفحه، 2500 نسخه با قیمت 6000 تومان از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به چاپ رسیده است./919/ن602/ع

ارسال نظرات