۱۹ شهريور ۱۳۹۱ - ۱۵:۵۵
کد خبر: ۱۳۸۰۳۷
کارشناس وهابیت:

وهابیت با ثروت آل سعود توسعه پیدا می کند نه با مبانی فکری

خبرگزاری رسا ـ کارشناس وهابیت با اشاره به خصومت این فرقه با دیگر مذاهب اسلامی تاکید کرد: بر اساس نص صریح قرآن صدور حکم تکفیر نسبت به یکی از مسلمانان امری بسیار خطیر است پس چگونه می‌توان به همین آسانی حکم تکفیر امت اسلامی را صادر کرد.
وهابيت

در سالهای اخیر فرقه ضاله وهابیت که به فرقه تکفیری نیز مشهور است با مستمسک قرار دادن برخی دلائل مضحک بارها حکم تکفیر مسلمانان از فرق مخنلف اسلامی را صادر کرده است. این در حالی است که بر اساس آیات قرآن و روایاتٰ جان انسان‌ها از احترام خاصی برخوردار است. آنچه مسلم است وهابیت فرقه ای آمریکایی و دست پرورده غرب برای پیشبرد اهداف خود با تمسک به توطه تفرقه انگیزی است. تفکر تکفیری راه را برای اندیشه می بندد و با احکام جاهلانه می‌کوشد ذهن پیروان خود را از هرگونه پرسشگری دور نگه دارد و از این منظر با کلیسای قبل از رنسانس بسیار نزدیک است. آنچه در پی می آید گفت‌وگوی کوتاهی با حجت الاسلام عربٰ کارشناس امور وهابیت در این زمینه است.

رسا ـ چرا فرقه ضاله وهابیت شیوه «تکفیر» را در مورد دیگر مذاهب اسلامی در پیش گرفته است؟ 

امروزه فرقه وهابیت نه تنها از سوی عقاید امامیه و مذهب حقه بلکه از سوی اهل سنت هم مذموم و مردود استٰ. انحراف در عقاید وهابیت از بدو تاسیس از سوی ابن تیمیه آغاز و پس از آن از سوی احمد ابن عبدالوهاب شتاب بیشتری گرفت و این فرقه دستمایه اهداف سیاسی قرار گرفت. ایجاد شکاف در میان فرقه های اسلامی با حکم فقهای نابخرد و عالم نمای وهابی همواره پیگیری می‌شود. علت ترویج این فرقه انحرافی مبانی سست آن نیست بلکه تنها پول آل سعود و آل خلیفه است. براساس مستندات روایی و قرآنی ادعای وهابی‌ها چیزی جز مغالطه و تحمیل عقاید خود بر دیگر مسلمانان نیست. یکی از ادله‌ای که می توان درباره مخالفت سنت رسول گرامی اسلام(ص) با شیوه تکفیر ذکر کرد روایت مسلم است که از مقداد بن اسعد نقل می کند به رسول خدا عرض کردم اگر شخصی از کفار با من درگیر شود و با شمشیر یکی از دستهایم را قطع کند سپس از ترس من به درختی پناه ببرد و بگوید در برابر خدا تسلیم هستم آیا پس از گفتن این سخنان می توانم او را به قتل برسانم. رسول گرامی اسلام(ص) فرمود او را نکش چون او قبل از کشته شدن همانند تو مسلمان است و تو هم مانند او هستی قبل از گفتن شهادتین. از روایات متعدد برمی آید پیامبر نهایت تسامح را در پذیرفتن افراد درون دایره اسلام داشته و حتی اقرار ظاهری را ملاک مسلمان شدن می دانستند. نکته دیگر آنکه کفر امری باطنی است که جز خداوند کسی از آن آگاه نیست و صدور حکم تکفیر نسبت به یکی از مسلمانان امری بسیار خطیر است پس چگونه می توان به این آسانی حکم تکفیر امت اسلامی را صادر کرد با وجود آن که تکفیر مسلمانان مخالف نص قرآن است.

رسا ـ قدرتهای استعماری چه اهدافی را در تأسیس این فرقه دنبال می‌کنند؟

اهدافی که استعمارگران از ساختن مسلک وهابیت دنبال می کنند عبارت است از بدعت گذاری در دین با تحریف عقاید و احکام اسلامی، خنثی کردن تعالیمی چون جهاد و مبارزه، بیرنگ کردن وجهه سیاسی و اجتماعی اسلام، خلاصه کردن دین و دین باوری در نماز، ناموجه جلوه دادن تجمع در اماکن مقدسه و زیارتگاه‌ها به عنوان یکی از نمودها و پایگاههای وحدت و قدرت سیاسی مسلمانان و تخریب آنها به عنوان مظاهر شرک و گمراهی. منشا تهمت شرک به شیعه حرف ابن تیمیه و بن باز است که گفته اند صدا زدن و خواندن اموات شرک و کفر است این سخن باطل است زیرا ملاک اسلام و مسلمان بودن تنها گفتن شهادتین است یعنی کسی که شهادتین را به زبان جاری کرد مسلمان و جان و مالش محترم است و با این چیزها از اسلام خارج نمی شود.

 رسا ـ آیا وهابیت از جنس فکر و اندیشه است یا در گسترش آن چیز دیگری دخیل است؟

امروز وهابیت بخاطر مبانی دینی پیشرفت نمی کند بلکه بیشتر به دلیل ثروتی که آل سعود و آل خلیفه به بدنه آن تزریق می‌کنند توسعه پیدا می‌کند. این فرقه با این پولها  مردم را می‌خرد تا عقاید انحرافی را برای آنها تبلیغ کند. امروز متاسفانه در مناطق سنی نشین ایران برخی افراد به دلیل فقر مالی حاضرند وهابیت را بپذیرند برای اینکه گذران زندگی کنند و ثروت آل سعود در حال حاضر مروج این فرقه است نه مبانی سستی که این فرقه ارائه داده است.

رسا ـ یکی از کارشناسان وهابی در یکی از شبکه های ماهواره ای این فرقه  گفته «علمای شیعه در اصول اعتقادی خود می‌گویند قرآن حجت اصول دین نیست بلکه عقل در این رابطه حجت است» و بعد می گوید «اگر اصول با عقل ثابت می شود پس چرا خداوند پیامبران را فرستاد» و سپس نتیجه می گیرد که چون شیعیان اصول اعتقاداتشان را از عقل می‌گیرند نه از کتاب و سنت پس آنها کافرند. لطفا در این مورد توضیح دهید.

اصول عملیه ما یا همان اصول اربعه و مبنای اصولی فقه شیعه کتاب، سنت، عقل و اجماع است با این وجود ما در مواردی به عقل و اجماع مراجعه می کنیم که کتاب و سنت در آن موارد ساکت باشد که در این صورت بر اساس مبانی عقلی «ما حکم به العقل حکم به الشرع». البته نه آن عقلی که ما بنشینیم و بر اساس نظرمان عمل کنیم. استدلال به عقل هم نیازمند مقدمات و دانستن امور فراوانی است. میرزا جواد آقا تبریزی بین همه فقها مشهور بود که ذوب در احادیث است به گونه ای که لسان معصوم را می شناخت و هنگامی که روایتی نزد ایشان خوانده می‌شد می‌گفت این روایت صحیح است یا مرسل، یا به لسان و ادبیات معصوم به قدری آشنا بود که تشخیص می داد این حدیث از کدام یک از ائمه است. این که گفته می شود عقل یکی از منابع است منظور عقلی است که ذوب در روایات و احادیث و آشنا به نص قرآن است./922/گ403/ع

ارسال نظرات