ترجیج دادن دنیا بر آخرت نشانه بی عقلی است

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت الله عبدالله جوادی آملی امروز در جمع علما و روحانیان حوزه علمیه در مسجد اعظم قم به ادامه تفسیر سوره مبارکه قصص پرداخت و گفت: خدای متعال بعد از بیان مقاطع گوناگون جریان موسای کلیم سلام الله علیه، به اصل مطلبی که سوره مبارکه قصص درباره آن است یعنی توحید و وحی و نبوت پرداخت.
این استاد تفسیر حوزه علمیه با اشاره به آیه شریفه «إِنَّکَ لَا تَهْدِی مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَـکِنَّ اللَّـهَ یَهْدِی مَن یَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» گفت: وجود مبارک پیامبر صلی الله علیه وآله خیلی علاقمند بود که قوم او ایمان بیاورند، این که انسان علاقمند است که همشهریان، قبیله و افراد هم ملیت او موفق و مؤید باشند و ایمان بیاورند مطلوب، مرغوب و نعمت خوبی است، خدای متعال می فرماید شما آن کسانی را که دوست دارید نمی توانید هدایت کنید البته هدایت تشریعی به معنای ارائه طریق برای همه هست، پیامبر صلی الله علیه وآله «رحمة للعالمین» و قرآن هم «هدی للناس»، ذکری للبشر» و «نذیرا للعالمین» است، همه این آیات ناظر به این است که قرآن برای هدایت همه مردم آمده و وجود مبارک حضرت هم به تبلیغ مشغول بوده و با فعل و قول مردم را هدایت می فرمود، اما آن گرایشی که بتواند در قلب اینها نورانیتی ایجاد کند تا دین را بپذیرند فقط کار خدای متعال است.
وی ادامه داد: خدای سبحان در پایان سوره مبارکه شوری فرمود «وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ»، فرمود کار تو هدایت و راهنمایی کردن است (این هدایت به معنای ارائه طریق از راه تعلیم کتاب و حکمت، وظیفه و برنامه رسمی او است) اما اگر بخواهی کسی را که قلبش مرده است را زنده و قلب تاریک را نورانی کنی فیض خاصی می خواهد که به عنایت الهی است و نه مأموریت و نه مقدور شما است، البته اگر ذات اقدس اله اراده بفرماید و شما وسیله خیر باشی می توانی انجام بدهی.
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه شریفه «أَوَمَن کَانَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فِی الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا کَذَلِکَ زُیِّنَ لِلْکَافِرِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ» ابراز داشت: برخی حیات گیاهی دارند مثل نوجوانها که فقط تغذیه می کنند بالنده اند و جامه و لباس خوب دربر می کنند، اینها نامی بالفعل و حیوان بالقوه اند و غالبا به فکر عواطف و پدر و مادر و قبیله و مسائل خانوادگی نیستند، یک مقدار که رشد کردند و مسائل عاطفی، همسرداری، و فرزند داری و امثال اینها پیدا شد همین کاری که حیوانات هم دارند ـ حیوان بالفعل و انسان بالقوه است، اگر در همین حد ماند حیوان می میرد و اگر از این حد بالاتر آمد و به فکر معارف دیگر افتاد انسان بالفعل است و مَلَک بالقوه و اگر از این مرحله هم پَرّان شد و رفت، هم مَلَک بالفعل است و هم حامل عرش و آنجا دیگر قوهای در کار نیست.
حضرت آیت الله جوادی آملی گفت: خداوند فرمود عده ای مرده اند که به اینها حیات می دهیم، عده ای بعد از حیات در ظلمتند که به اینها نور می دهیم و روشن و مؤمن می شوند ـ این کار خدا است ـ اگر ذات اقدس اله اراده اش تعلق گرفت که آن حضرت مجرای این فیض باشد، این کار بوسیله او انجام می شود بإذن الله، بنابراین هدایتی که در قلب ایجاد نورانیت و گرایش می کند و تلاش و کوشش به دنبال آن است تا حیات نورانی و قلبی پیدا بشود در اختیار خدای سبحان است.
این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه شریفه «وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَکِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا یُجْبَى إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِّزْقًا مِّن لَّدُنَّا وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ» گفت: مشرکین و کفار راه های علمی و عملی داشتند، از جهت علمی می گفتند که معیار قبول و نکول و تصدیق و تکذیب ما فعل و ترک آباء ما است که پاسخ آن در آیات دیگر بیان شد، از جهت عملی هم می گویند حرفی نداریم توحید حق و شرک باطل است اما اگر ایمان بیاوریم مشکلات امنیتی و اقتصادی و مانند آن گریبان ما را می گیرد و ایمن نیستیم و این بهانه ها را می آوردند، در آیات 56 به بعد این سوره، خداوند پنج شش جواب به اینها می دهد، فرمود در همه جا خونریزی و آدم ربایی و راهزنی بود ولی به احترام کعبه شهر مکه امن بود پس در مکه از نظر امنیت مشکلی ندارید که «أَوَلَمْ نُمَکِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا» اشاره به این مطلب است، از جهت اقتصادی هم فرمود «یُجْبَى إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِّزْقًا مِّن لَّدُنَّا»، در این جا «کلّ» به معنای کثرت است نه عموم یعنی اکثر میوه ها و نتائج و ثمرات در مکه هست و این رزق از سوی ما است با اینکه مکه مکانی «غیر ذی زرع» است یعنی اصلا قابلیت زراعت ندارد.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به عبارت «وکنا نحن الوارثین» در آیه 58 این سوره خاطرنشان کرد: مالک حقیقی قبلا، فعلا و بعدا خدا است و این مِلک اعتباری آمده و پرده ای شده و نمی گذارد مالک حقیقی دیده شود، وقتی این مِلک اعتباری رخت بربست پرده ها کنار می رود و معلوم می شود که مالک خدا است.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به آیه شریفه «وَمَا کَانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُرَى حَتَّى یَبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا وَمَا کُنَّا مُهْلِکِی الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِمُونَ» بیان داشت: می فرماید بر اثر ظلم توحیدی، اعتقادی و عملی اینها را به هلاکت محکوم کردیم، اینها یکی پس از دیگری جواب بهانه گیرها است که بالاخره این خطر هست و خداوند شما را هلاک می کند، آنجا تبشیر است و اینجا انذار، جواب دیگر این است که این که می گویید دین حق است ولی اگر ما بپذیریم آسیب می بینیم معنایش این است که دین حق را برای دنیا رها کردیم، به خاطر چیزی که از بین رفتنی است و و در اثر اطاعت نکردن فرمان خدا به هلاکت گرفتار می شوند «خسر الدنیا و الاخرة»، خلاصه حرف اینها این است که ما فهمیدیم دین حق است و عالما و عامدا قبول نمی کنیم برای اینکه دنیای ما در خطر است.
وی افزود: یکی از جوابهای خدای متعال همین آیه 60 است که می فرماید «وَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّـهِ خَیْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ»، اینها زینت شما نیست، اگر کسی زمینی پیدا کرده، باغ و ساختمانی درست کرده، زمین را مزین کرده نه خود را، آنچه از جان ما بیرون است زینت زمین است نه انسان، زینت انسان در سوره مبارکه حجرات مشخص شده است؛ «حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ»؛ زینت انسان عقل، فطرت، ایمان و عدل است، داشتن زمین و باغ زینت ارض است نه انسان، شما آنچه «عند الحیاة الدنیا» است را مقدم داشتید بر آنچه که «عند الله» است «أفلا تعقلون»، یک آدم عاقل این کار را نمی کند، اینجا که می گویند فهمیدیم که دین حق است ولی اگر بپذیریم دنیای ما در خطر می افتد می فرماید شما عاقل نیستید چون «العقل ما عُبد به الرحمان و اکتسب به الجنان»، شما زینت حیات دنیا را بر زینت انسان مقدم داشتید و این عقل نیست.
حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به این که خود آن حضرت در مکه مشکلاتی را متحمل شدند، گفت: خدایی که ما را آفرید سوگند یاد کرد که انسان در فشار است «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ» کبد به معنی رنج است، لام هم لام قَسَم است، کسی که ما را آفرید فرمود انسان را در رنج اداره می کنم، پس این رنج در همه جا هست، این طور نیست که کسی به غرب و شرق برود در آنجا رنج نباشد، آنها رنجشان یا مثل ما است یا بیشتر، منتهی رنج ما فرق می کند، این زد و خورد و دعواها همه جا هست، این طور نیست که اگر کسی کافر بود در امنیت است بلکه رنج بیشتری دارد، دنیا جای آسایش نیست، جای آزمون است، انسان در کلاس آزمون با دلهره نشسته است، البته آزمون 80 یا 100 ساله، انسان در طول این 80 سال با دلهره و استرس در کلاس آزمون نشسته است منتهی ما چون غافلیم فکر نمی کنیم که این امتحان است و یک وقتی بیدار می شویم و می بینیم که این فضا را درد گرفته است.
وی ادامه داد: این زن نامحرم که اینجاست، خدا او را برای امتحان ما فرستاده، از یک طرف به حاجی و معتمر می فرماید وقتی وارد سرزمین مکه شدی و احرام بستی صید حرام است، از طرفی به این آهوانی که می چرند می گوید قدری پایین تر بیایید و در دسترس و تیررس قرار بگیرید تا ببینیم اینها چه می کنند، « لَیَبْلُوَنَّکُمُ اللَّـهُ بِشَیْءٍ مِّنَ الصَّیْدِ تَنَالُهُ أَیْدِیکُمْ وَرِمَاحُکُمْ»، از طرفی به مؤمنین می فرماید «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»، از طرفی بدحجاب یا بی حجابی را از کنار چشم عبور می دهد، کسی که غافل است نگاه می کند و آنکه عالم است می گوید دارم امتحان می شوم، از طرفی می فرماید «أکالون للسحت»، رومیزی و زیرمیزی هر چه باشد حرام بیّن الهی است و از آن طرف رشوه دهنده را به سراغ انسان می فرستد، هیچ لحظه ای نیست که در طول این 80 سال در امتحان نباشیم، منتهی کسی که غافل است ورق سفید می دهد، فرمود انسان را با درد خلق کردم چون کار ابد با او دارم، انسان یک موجود ابدی است، بحث میلیارد و هزار میلیارد سال نیست، یک ابد را باید بسازد.
حضرت آیت الله جوادی آملی افزود: این مقدار فشار همه جا هست و آن مقداری که آنها می خواستند راه باز بود و ممکن بود ایمان بیاورند و تقیه کنند، اگر کسی واقعا بخواهد از اظهار دین به زحمت بیفتد دین فرموده اظهار نکن، اگر بین خود و خدای خود، خدا را انتخاب کردی و در منزل نماز خواندی و کسی هم نفهمید هم دنیایت تأمین است و هم آخرت، کسی که دنیا را به آخرت ترجیح می دهد عاقل نیست، این مسئله مربوط به راه است، اگر کسی اهل راه است و فقط می خواهد به بهشت برود این آیه برای او است نه برای جنت اللقائیها، برای اینها می فرماید «والآخرة خیر و أبقی» و «وما عندالله خیر و أبقی» ولی برای جنت اللقائیها می فرماید «والله خیر و أبقی»، ما گرفتار زاد و توشه ایم، کسی که گرفتار راه است توشه می خواهد ولی وقتی به مقصد رسید مقصود می خواهد نه زاد راه، «والله خیر و أبقی» برای اوحدی از مؤمنان است اما به دیگران می فرماید عاقل باشید که آنچه عندالله است بهتر است چون دنیا چند روز زرق و برق و بعد سوخت و سوز است، چند روزی این مختصر رنج را تحمل کنید که بعد نیاز است و ناز، کسانی که اینجا راحتند کشان کشان دعوت به عذاب می شوند، این زینت حیات دنیاست، زود گذر و ملحوق به احضار است اما انسان عاقل آن را که خیر و أبقی است، دیرپا و بعدش هم لقاءالله است را انتخاب می کند.
این استاد عالی حوزه علمیه قم با اشاره به آیه شریفه «أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِیهِ کَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ» خاطرنشان کرد: سخن در این نیست که متاع دنیا بهتر است یا متاع آخرت، متاع دنیا زودگذر و ملحوق به احضار است، احضار در فرهنگ قرآن مربوط به کسانی است که کشان کشان به جهنم برده می شوند، احضار درباره مؤمنین به کار برده نمی شود، این جلب برای تبهکاران است اما کسی که مؤمن باشد وعده حَسَن دارد که در سوره مبارکه یونس می فرماید «إنّ وعد الله حق» و این وعده ثابت و تغییر ناپذیر است./913/پ201/ج