۱۷ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۱۵۵۵۳۷
آیت‌الله جوادی آملی:

عقل نباشد از علم کاری ساخته نیست

خبرگزاری رسا ـ حضرت آیت‌الله جوادی آملی گفت: هیچ کس مجاز نیست که بگوید که من قرآن نمی‌فهمم، اما آن کس که جلسات روستایی و شهری را اداره می‌کند باید بفهمد که کدام قسمت را برای مخاطب بیان کند، اگر آیات و روایات حوزه را در جلسات عمومی نقل کردید مردم نمی‌فهمند، باید بدانید برای مردم چه بگویید، کدام آیه و کدام روایت را بیان کنید.
درس تفسير قرآن کريم آيت الله جوادي آملي در مسجد اعظم قم درس تفسير قرآن کريم آيت الله جوادي آملي در مسجد اعظم قم
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حضرت آیت‌الله عبدالله جوادی آملی امروز سه‌شنبه در درس تفسیر خود که در مسجد اعظم برگزار شد، به ادامه تفسیر سوره مبارکه روم پرداخت و گفت: قرآن کریم چون هدایت برای مردم است باید با همه کتاب‌های علمی تفاوت داشته باشد،‌ کتاب‌های عقلی و نقلی برای تأمین نیازهای هر گروهی نوشته شده است، اما هرگز کتاب‌های علمی مسائل معرفتی را با مسائل اخلاقی همراه نکرده است و همچنین با توده مردم کاری ندارد، قرآن کتاب علمی نیست بلکه نور است، از این رو هر مطلب علمی را که نقل می‌کند پشتوانه اخلاقی آن را ذکر می‌کند، در کتاب فقهی از رعایت عهد صحبت به میان آمده است، اما سخن از تقوا نیست، در کتاب‌های عقلی تنها حرف از بود و نبود است، اما وقتی در قرآن توحید را ذکر می‌کند از زبان حضرت ابراهیم(ع) بیان می‌کند که من افول‌کننده را دوست ندارم.
وی افزود: قرآن خدا را متعهد می‌داند که مطلب را آن‌قدر پایین بیاورد که به دست تمام افراد برسد، از این رو هیچ مطلبی در قرآن کریم نیست که توده مردم آن را نفهمد، ساده‌ترین فهم‌ها نیز مطالب قرآن را درک می‌کنند، برخی مسائل است که حکما نیز آن را نمی‌فهمند، اما خداوند همان مطلب را با زبان تمثیل و داستان برای عموم مردم بیان می‌کند، توحید و نفی شرک از سنگین‌ترین مسائل و دقیق‌ترین مطالب معرفتی است اما خداوند آن قدر آن را نازل کرده تا به صورت قصه درآورده است.
قرآن برای همه مردم قابل فهم است
مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به آیه «ضَرَبَ لَکُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِکُمْ هَل لَّکُم مِّن مَّا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُم مِّن شُرَکَاءَ فِی مَا رَزَقْنَاکُمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاءٌ» ابراز داشت: شما و کارگران ساده را خداوند آفرید، آن‌چه را که خدا به شما داد آیا حاضر هستید یکی از زیردستانتان شریک شما باشند و از آنان حساب ببرید همان‌گونه که از یکی از هم‌رده‌های شما حساب می‌برید، حال چگونه اجازه می‌دهید که این بت‌ها شریک خداوند باشند، این حرف را ساده‌ترین درک‌ها نیز می‌فهمد، این حرف بسیار نازل‌تر از برهان توحید است، خداوند یک مثل مردمی و عادی برای شما بیان کرده است، با این‌که همه شما مخلوق خدا هستید حاضر نیستید یک کارگر و فرد ساده را شریک وزیر و وکیل بدانید، کارمند و دربان را با هم شریک کنید و اگر کاری بدون اذن او انجام دهید از آنان بترسید؟ یا هرگز زیردست را شریک و همتای خود نمی‌دانید، حال چگونه بت‌ها را شریک خداوند قرار می‌دهید؟ چگونه گاه فرشته‌ها و انبیا را شریک خداوند قرار می‌دهید؟ هرگز رییس اداره از کارگر و دربان ترسی ندارد، برای فهمیدن این مطلب حداقل عقل لازم است.
وی ابراز داشت: اگر بعضی از آیات دشوار باشد، معانی همان آیات در قالب قصه و تمثیل برای مردم قابل فهم است، در منطق برای معرفی کردن و یا برهان اقامه کردن پنج راه برای فهم مطلب وجود دارد که 4 راه آن راه منطقی است و راه پنجم آن راه مردمی است، تمثیل سطح مطلب را تنزل می‌دهد و مردم عادی و مخاطب ضعیف را بالا می‌برد تا آن مطلب را درک کند، که در قران کریم این کار انجام شده است، «وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ» این امثال را برای مردم مثل می‌زنیم، نه برای عالمان و صاحبان بصیرت و از این قبیل، «وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ» باید مردم عادی از حداقل فهم برخودار باشند تا از این نردبان بالا بیایند.
مبلغ باید مخاطب‌شناس باشد
حضرت آیت‌الله جوادی آملی با اشاره به آیه «بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّـهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ»، اظهار داشت: اگر عقل نباشد علم رها است و از علم کاری ساخته نیست، علم نردبان است که اگر به دست یک چاه‌کن بدهید می‌رود ته چاه، اما اگر به دست یک مهندس بدهید می‌رود سقف و خانه را نورانی می‌کند،‌ عقل نظری زانوی وهم و خیال چموش را عقال می‌کند، عقل عملی زانوی چموش شهوت و غضب را مهار می‌کند، آن‌گاه وهم و خیال و شهوت و غضب عقال می‌شوند و مزاحم نیستند، علم مانند غذا است، بهترین علم مانند علم حوزه و دانشگاه اگر دستگاه گوارش کسی اشکال داشته باشد، نیز مشکل‌آفرین می‌شود، علم هسته‌ای اگر به دستگاه گوارش اسرائیل و آمریکا بیفتد بمب هسته‌ای درمی‌آورد، اما در دست ایرانی استفاده سالم از آن می‌برد، علم حوزه نیز اگر به دست صالح و وارد قلب نورانی شود، علمای بزرگ می‌پروراند، اما همین علم در دستگاه آلوده شود به وهابیت و بهاییت تبدیل می‌شود، آن‌ها  چهار اصطلاح قرآنی، فقهی و حدیثی یاد گرفتند و در میان اهل‌سنت وهابیت و در میان شیعیان تبدیل به بهاییت شد.
وی ابراز داشت: هیچ کس مجاز نیست که بگوید که من قرآن نمی‌فهمم، اما آن کس که جلسات روستایی و شهری را اداره می‌کند باید بفهمد که کدام قسمت را برای مخاطب بیان کند، اگر آیات و روایات حوزه را در جلسات عمومی نقل کردید مردم نمی‌فهمند، باید بدانید برای مردم چه بگویید، کدام آیه و کدام روایت را بیان کنید، خود پیامبر(ص) نیز همین‌گونه بود، آیات و روایاتی که برای توده مردم مناسب است، کم نیست، گاه کسی مانند حضرت امیر(ع) است که پیامبر(ص) مطالب بی‌شماری در آنی به ایشان منتقل می‌کند، تا جایی که نیز افراد عادی از حضرت پیامبر(ص) استفاده می‌کردند، «النّاس معادن کمعادن الذّهب و الفضّة»، توده مردم تبلیغ را به جای تعلیم می‌دانند، توده مردم تکرار تبلیغ را به جای تعلیل می‌دانند این دو کار وصف ممتاز توده مردم است، در حوزه و دانشگاه‌ این حرف‌ها خریدار ندارد، اگر کسی تبلیغ کرد حوزوی و دانشگاهی نمی‌پذیرد.
وی اظهار داشت: خداوند فرمود این ظالمان تابع هوا هستند و کلمه مشرکان را ذکر نکرد، زیرا کسانی که شرک ورزیدند هم به خود و هم به جامعه ظلم کردند به این دلیل که راه شفاف و روشن جامعه را کنار گذاشتند، «بِغَیْرِ عِلْمٍ» آنان جاهلانه این کار را کردند، یا بر اساس جهل عملی و یا جهل نظری و خدا آنان را به حال خود رها کرد، این‌ها با داشتن همه براهین و حجج بیراهه رفتند، اضلال کیفری است و امری عدمی است، هرگز خداوند ابتدائا کسی را گمراه نمی‌کند و ثانیا اگر کسی بیراهه رفت و راه توبه و انابه را به روی خود بست و فرصت‌های الهی را از دست داد خداوند او را به حال خود رها می‌کند، گمراه کردن خدا به این معنا نیست که در قلب او گمراهی ایجاد می‌کند، بلکه به این معنا است که او را از رحمت خود محروم می‌کند، خداوند در رحمت خود را نسبت به افرادی می‌بندد و از این رو این شخص هیچ آگاهی از نظام هستی ندارد، «فَهُمْ فِی رَیْبِهِمْ یَتَرَدَّدُونَ» این‌ها در زندگی خود سرگردان هستند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه بیان کرد: یک وقت انسان غفلت کرده و اشتباه می‌رود این عیب است، اما اگر نابینا باشد به صورت مداوم تردید دارد، انسان میان نفی و اثبات همین‌طور دور می‌زند، می‌خواهد نفی کند نمی‌تواند، می‌خواهد اثبات کند نمی‌تواند، برخی مرددانه زندگی می‌کنند، این‌ها را خداوند رها کرده است « فَمَن یَهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللَّـهُ» اگر خداوند کسی را رها کرد، به دلیل این‌که همه جهان به اذن او کار می‌کنند، هیچ‌گاه هدایت نمی‌شود، این‌ها نه هادی دارند و نه ناصر، ناصران زیادی مانند فرشته‌ها، انبیا و صلحا و مانند آن در عالم وجود دارند اما همه این‌ها به اذن خداوند عمل می‌کنند، اما با بودن همه این ناصران هیچ‌کدام از این‌ها به درد ظالمان نمی‌خورد./914/پ201/ج
ارسال نظرات