۱۴ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۸:۵۳
کد خبر: ۱۵۹۰۱۹
نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان (61)؛

در راه کسب علم راه متعارف را در پیش گیرید

خبرگزاری رسا ـ در برنامه تحصیل، راه متعارف را پیش گیرید؛ اشکالی داشتید سؤال کنید. برای پیشرفت در تحصیلات نافعه، ملتزم به تعقیبات مشترکه باشید «سبحان من لا یهتدی علی أهل مملکته» بعد از هر فریضه بگویید.
نسيم هدايت ، علي وافي

به گزارش خبرگزاری رسا، کتاب«نسیم هدایت، رهنمود‌های بزرگان به طلاب جوان» تدوین شده از سوی علی وافی، دربردارنده چهل پرسش و پاسخ درباره آداب و رموز طلبگی و صد‌ها نکته آموزنده درباره شیوه طلبگی است.

با توجه به اهمیت طرح این مباحث برای طلاب به ویژه طلاب جوان و تازه‌وارد به حوزه‌های علمیه، خبرگزاری رسا اقدام به انتشار بخشی از محتوای این کتاب کرده است.

در فصل پانزدهم این کتاب، در بخش پیوست‌ها می‌خوانیم:

روحیه تلاش و کنجکاوی

مقام معظم رهبری:

طلبه جوان و روحانی، باید پرکار و پرتلاش باشد و از کار، خسته نشود. اندکی احساس خستگی و میل به راحت طلبی، کار را خراب خواهد کرد؛ باید خستگی ناپذیر باشید.

یک جمله برای برادران جوان بگویم: عامل عمده پیشرفت علمی غرب و اروپا، استعداد بالای آن‌ها نبوده،‌ استعداد آن‌ها فوق‌العادگی نداشت، سابقه مدنیت آن‌ها نبود، آن‌ها مدنیت دیرین و سابقه داری نداشتند؛ مذهب و تفکر تشویق کننده به علم و دانش نبود، آن‌ها چنین مذهبی نداشتند؛ وجود آزادی اجتماعی نبود،‌ آن‌ها دچار حکومت‌های بسیار بسیار خشن و دیکتاتوری بودند. یک عامل داشت، ... و آن، ‌عبارت از تلاش، خسته نشدن از کار، پرکاری، نشاط کار داشتن، حاضر یراق بودن برای همه کارها و به دنبال استفهام و کنجکاوی خود حرکت کردن بود.

... همه باید روحیه دنباله گیری و کنجکاوی داشته باشند. من به طلبه‌های جوان توصیه می‌کنم که آن‌ها بیشتر داشته باشند. دنبال کار را بگیرید و خسته نشوید. هرکاری را که شروع می‌کنید،‌ تا نهایت آن کار بروید و احساس کسالت و ملالت نکنید.

افسوس و حسرت

آیت‌الله بهجت:

حیف است از این بازار «مراکز حوزه های علمیه» که منبع کمالات و سرچشمه معنویات و خیرات است عبور کنیم و به جای بهره برداری، ضرر هم به ما وارد شود!

وای بر حال ما اگر دین دار نباشیم و روزی بیاید که تشخیص دهند ما چگونه و چه کاره هستیم و اسرار ما زیر و رو گردد و معلوم شود که از اهل دین نیستیم و داخل این دین شده‌ایم تا دنیای خود را آباد کنیم، و اعمال و رفتار ما سبب انحراف دیگران شده است!

سؤال:

27 ساله هستم، هوش و استعداد خوبی دارم، اما در تحصیل بی برنامه و سردرگم می‌باشم و همچنین کسل و تنبل هستم، چه کار کنم؟

آیت‌الله بهجت:

در برنامه تحصیل، راه متعارف را پیش گیرید؛ اشکالی داشتید سؤال کنید. برای پیشرفت در تحصیلات نافعه، ملتزم به تعقیبات مشترکه باشید «سبحان من لا یهتدی علی أهل مملکته» بعد از هر فریضه بگویید.

عدم احساس خستگی

علامه طباطبایی:

هرگز نسبت به تعلیم و تفکر، درک خستگی و دل سردی نکردم و زشت و زیبای جهان را فراموش نموده و تلخ و شیرین حوادث را برابر پنداشتم. بساط معاشرت غیر اهل علم را به کلی برچیدم. در خورد و خواب و لوازم دیگر زندگی، به حداقل ضروری قناعت نموده، باقی را به مطالعه می‌پرداختم. بسیار می‌شد «به ویژه در بهار و تابستان» که شب را تا طلوع آفتاب، با مطالعه می‌گذراندیم و همیشه درس فردا را، شب پیش مطالعه می‌کردم و اگر اشکالی پیش می‌آمد،‌ با هر خودکشی بود حل می‌نمودم و وقتی که در درس حضور می‌یافتم، از آن چه استاد می‌گفت، قبلا روشن بودم و هرگز اشکال و اشتباه درس را پیش استاد نبردم.

اخلاص در عمل

آیت‌الله مجتهدی:

اگر دیدی با وجود این‌که برای درس و مباحثه و شرکت در امتحانات بسیار تلاش می‌کنی، ولی به قول معروف شاگرد ممتاز نیستی و می‌دانی در آینده جزء فقهای درجه اول و مراجع تقلید نخواهی شد، نا امید مباش. همه که نباید مثلا مرجع تقلید باشند. چه بسا بعدها با منبرهایت در گوشه و کنار این مملکت، کاری از تو ساخته باشد که از عهده آن مرجع بزرگوار برنمی‌آید، زیرا اشتغالات مرجعیت و استفتاءات و رجوع انبوه مردم و غیره، اجازه این گونه امور به آن‌ها نمی‌دهد و آن‌ها مثل تو آزاد نیستند که همه جا بروند.

بدان که همه ما ان‌شاءالله سرباز امام زمان(عج) هستیم و برای آن حضرت، مدرک و تحصیلات و شهرت و غیره اهمیت ندارد. امام(ع) اموری از قبیل اخلاص را می‌خواهد،‌ اگر کسی بهترین اعمال را انجام دهد ولی اخلاص نداشته باشد، از او پذیرفته نیست.

باید از اولین روزی که صرف ساده می‌خوانی، از روی اخلاص باشد، برای خدا بخوان، برای خدمت به امام زمان(عج) بخوان و این حالت را تا آخر عمر حفظ کن.

خلوص نیت

آیت‌الله مجتهدی:

حالا که آمده‌ای طلبه شدی، نیتت را درست کن،‌ یعنی نیتت باید خالص برای خدا باشد، نه این‌که حالا پدرت تو را مجبور کرده، آمده‌ای و طلبه شدی، یا این‌که پدر می‌خواهد بعد از خودش محراب از دست نرود، تو را فرستاده طلبه شوی، یا برای کارت معافی آمده‌ای،‌ یا برای گرفتن شهریه آمده‌ای، یا با خودت گفتی: حالا که پشت کنکور گیر کرده‌ایم برویم طلبه شویم،‌ یا از خانه بیرونت کرده‌اند آمده‌ای حوزه،‌ یا بیکار بوده‌ای آمده‌ای سرگرم بشوی، یا اینکه بخواهی رییس بشوی، یا مقامی یا شهرتی به دست بیاوری، یا مرجع بشوی؛ این‌ها هیچ فایده‌ ندارد باید خالص خالص و برای خدا باشی.

بگو: خدایا آمده‌ام آدم شوم و بعد از این دست عده‌ای را بگیرم.

ایجاد انگیزه

آیت‌الله استادی:

اگر ما در آغاز تحصیل بتوانیم واقعا به طلاب جدید تفهیم کنیم و بیاورانیم که آقا مشکلات کتاب‌های درسی و مشکلات حوزه هرچه هست ما قبول داریم،‌ ولی این مشکلات نباید مانع از خوب درس خواندن شما شود و آن‌ها هم قبول کنند و در این چند سال خوب درس بخوانند،‌ با همه مشکلاتی که ما گفتیم،‌ آینده بسیار خوبی پیش روی آن‌ها است. یعنی مشکل همین است که گاهی باور نمی‌کنند و گاهی درست دنبال نمی‌کنند. پس این دو مقوله از هم جداست.

این‌که حوزه مشکلاتی دارد و باید حل شود یک مطلب است و ما الان با وجود این مشکلات، باید چه کنیم مطلبی دیگر است. اگر طلبه از سال اول تا سال دهم، همین درس‌ها را خوب بخواند،‌ خوب مطالعه کند، خوب مباحثه کند، خوب بنویسد و خوب حاشیه‌ها را ببیند، به خصوص درس‌های جنبی که برایش گذاشتند را دنبال کند، اگر استعداد دارد علاوه بر درس‌های جنبی، به کسب اطلاعات دیگر بپردازد  و این مشکلاتی که ما گفتیم سستش نکند و او را قدری راکد نکند، حتما بعد از ده سال می‌تواند در قسمت‌های مختلف،‌ کارا باشد.

خود او هم نشاط پیدا می‌کند و اگر هیچ کار آخوندی از دستش نیاید،‌به کارهای علمی می‌پردازد. ولی متأسفانه الان این مسأله آن طور که باید و شاید جدی دنبال نمی‌شود.

من مکرر عرض کردم که مشکلات حوزه را ما قبول داریم و باید حل شود، ولی معنای این حرف، این نیست که من ده سال عمر را بگذرانم و چیزی به دست نیاورم. الان که من سر کلاس می‌روم، یعنی صبح می‌روم مدرسه و ظهر می‌آیم، عصر می‌روم مغرب می‌آیم. این‌که وقت می‌گذارم و درس خاصی هم دارم « که برخی گفته‌اند به این صورت به درد نمی‌خورد» حالا باز امر دایر بر این است که در این یک ساعت این را خوب یاد بگیرم، یا هم عمر را بدهم و هم چیزی دریافت نکنم. اگر دومی باشدخوب پیداست سرگردانی است، اما اگر اولی باشد که الان یکی از کارهای خیلی لازم هم همین است که در آغاز طلبگی، در آغاز هر دوره‌ای واقعا افراد دلسوز و افرادی که کلام‌شان نفوذ دارد، طلاب را توجیه کنند که آقا شما با مشکلات کاری نداشته باشید و مشکلات باید حل شود و ان‌شاءالله حل می‌شود. شما کار خود را خوب انجام دهید. اگر انجام دهند به نظر من آینده خوبی خواهند داشت. در عمل هم، اهل علم با سواد و با سلیقه و آگاه که درمانده باشد اصلا نداریم. یا با سواد نیست،‌ یا‌ آن آگاهی لازم را ندارد، یا سلیقه خوبی ندارد که در می‌ماند.

تأمل و تعقل در اهمیت کار

برخی امور، عزم آور و انگیزه ساز است،‌ مثل تأمل و اندیشه در هدف آفرینش و اندیشیدن در ارزش علم و عالم،‌ دقت در ارزش عمر و فرصت‌ها. دیگر این‌که مطمئن باشیم اگر امام صادق(ع) هم اکنون زنده بودند، همین کاری را که بزرگان و مراجع انجام می‌دهند در سطحی عالی‌تر انجام می‌دادند؛ زیرا در زمانی که شبهه‌های اعتقادی هجوم آورده بود، امام صادق(ع) با تشکیل حلقه‌های درس و بحث، همین اقدامی را صورت دادند که بزرگان ما انجام می‌دهند. خدمات بزرگان را به دین باید دید و مطالعه کرد که چه خدمات بزرگی داشته‌اند.

از عوامل سست کننده انگیزه، ضعف بنیه است، که منشأ عمده مشکلات روحی و جسمی است که باید این عامل را رفع کرد. در مجموع باید قدری در اقدامات مخالفان دین اندیشید که چه قدر وقت می‌گذراند و چه قدر کار می‌کنند. تأمل و تعقل در اهمیت کار، عامل بزرگی برای ایجاد انگیزه است.

شعله‌های امید

کسی که آگاهانه و با پذیرش مسؤولیت‌های این صنف وارد حوزه علمیه می‌شود، باید توجه داشته باشد که هر شغلی در این دنیا کم و بیش سختی‌های خاص خود را دارد. به تعبیر امیرمؤنان علی(ع).

دنیا خانه‌ای است که با بلاها پوشیده شده است. در این میان، بهشت خداوند تعالی از آن کسانی است که سختی‌های راه را تحمل نمایند و صبر و استقامت ورزند.

پس باید با مطالعه زندگی‌نامه و شرح حال سلف صالح و عالمان راستین که با سختی‌ها و مرارت‌های طاقت فرسا میراث گهربار اهل‌بیت(ع) را برای ما، به یادگار گذاشته‌اند و با اقتدای به آنان، هم بر صبر و استقامت و کرامت و عزت نفس خود بیفزاید و هم شعله‌های امید را در دل خود بیفروزد.

خوب درس نخواندن

یکی از مواردی که به طلبگی آسیب و زیان می‌رساند و جزء آفات طلبگی می‌باشد، خوب درس نخواندن است، زیرا اگر در درس خواندن جدی نباشی،‌ کم کم از درس خواندن دلسرد می‌شوی، و به خودت می‌گویی:

ای بابا چند وقت است که به مدرسه می‌آییم ولی چیزی نمی‌فهمیم، مثل این‌که ما به درد این کار نمی‌خوریم، پس بهتر از کار دیگری را انتخاب کنیم ...! و از این قبیل حرف‌ها و البته شیطان هم در این زمینه، با تو هم فکر و هم عقیده است و نظر تو را تأیید می‌کند. زیرا او دوست ندارد که در دین باسواد شوی.

پیامبر اسلام(ص) فرمودند: قسم به کسی که جان محمد(ص) در دست اوست، وجود یک عالم، برای شیطان، سخت‌تر از هزار عابد است،‌ زیرا عابد در فکر (اصلاح) خویش است و عالم در اندیشه (اصلاح)‌ دیگران.

ولی اگر برای درس وقت بگذاری و ارزش قائل باشی، چون درس را می‌فهمی، در کلاس درس لذت می‌بری و بعدها خودت می‌توانی کتاب‌هایی را که خواندی تدریس کنی...

مرحوم ملاصدرا در رابطه با پذیرش طلاب علوم دینی چهار اصل را شرط دانسته‌اند:

1ـ طلبه در صدد تحصیل مال نباشد مگر به اندازه معاش.

2ـ در صدد تحصیل مقام نباشد.

3ـ گناه نکند.

4ـ به درجه اجتهاد برسد (به طوری که از تقلید کردن بی نیاز شود)

پس مرحوم ملاصدرا درس نخواندن و یا حتی درس خواندن ولی به مرحله عالیه اجتهاد نرسیدن را از مواد آسیب رسانی به طلبگی می‌دانند و بدین وسیله تأکید می‌کنند که حتما به این مرحله برسند.

ادب و آداب تحصیل علم

شهید ثانی:

مهم ‌ترین ادب این است که یادگیری را با حفظ دقیق قرآن کریم آغاز نماید؛ که قرآن مبنای دانش‌ها و مهم‌ترین آن‌هاست. پیشینیان، حدیث و فقه را تنها به کسانی می‌آموختند که پیش‌تر قرآن را از بر کرده بودند. پس از این باید از اشتغال ورزیدن به کار دیگری که به فراموشی بخشی از قرآن یا در معرض فراموشی قرار گرفتن آن می‌انجامد،‌ بپرهیزید...

در مطالعه به اندازه‌ای که تاب فهم آن را دارد و ذهنش به سوی‌ آن می‌شتابد و ناخوشایند طبعش نیست بسنده کند، و از سرگرم شدن به کتاب‌های فراوان و تألیفات متفرقه‌ای که اندیشه را به نابودی می‌کشاند و ذهن را سرگردان می‌سازد،‌ بپرهیزید،‌ زیرا وقت او را هدر داده،‌ او را پراکنده خاطر می‌سازد.

به کتابی که می‌خواند و به رشته‌ای که در حال فراگیری آن است، با تمام وجود،‌ دل بدهد، تا آنرا با دقت تمام، یاد بگیرد و از سردرگمی و پریدن از شاخه‌ای به شاخه دیگر که به هدر رفتن عمر و ناکامی می‌انجامد برکنار بماند.

اوقات شب و روز خود را میان دروسی که فرا می‌گیرد، تقسیم کند؛ بهترین زمان برای حفظ کردن، هنگام سحر ؛ برای تحقیق، بامدادان، برای نوشتن، نیمروز، برای مطالعه و مباحثه، شامگاهان و مابقی روز است. گفته‌اند « و تجربه نیز گواهی می‌دهد » که حفظ کردن در شب، از حفظ کردن در روز و نیز حفظ کردن در حال گرسنگی، از حفظ کردن در حال سیری، سودمندتر است و همین‌طور جایی که از سرگرمی‌های غفلت‌آور چون صداها، سبزه،‌ گیاه، رودهای جاری، راه‌های آکنده از رفت و آمد دور باشد « به دلیل این‌که این امور مانع خلوت و تمرکز دل هستند » نسبت به جایی که این موانع در آن باشد سودمندتر است.

لازم است دانش پژوهانی که دانشی را آموخته‌اند و به مرحله‌ای از کمال رسیده‌اند، همراهان را راهنمایی کرده، آنان را به گردهمایی، گفت‌وگو و کسب علم، تشویق کنند،‌ که با راهنمایی آنان، خداوند علم او را پربرکت و دل او را روشن می‌سازد و مسائل علمی در ذهن او رسوخ می‌کند و به علاوه، ثواب فراوان خدا و توجه و عنایت خاص او را نصیب خود می‌سازد و اگر نسبت به دیگر دانش‌پژوهان بخل بورزد، نقطه مقابل آن چه گفته شد، نصیب او می‌شود و علمش پابرجا نمی‌شود و اگر رسوخ یابد به ثمر نمی‌نشیند و خداوند آن را برکت نمی‌دهد؛‌ این نکته‌ای است که در مورد گروهی از پیشینیان و کنونیان تجربه شده است.

هیچ کدام از دانش پژوهان نباید نسبت به دیگری حسادت بورزد، برخوردی تحقیر آمیز صورت دهد و فخر بفروشد و به خاطر قدرت فهم و پیشینه‌اش در دانش اندوزی،‌ مغرور شود، زیرا او خود ، مانند آنان بوده،‌ سپس خدا بر او منت گذاشته و او را بدینجا رسانیده است، پس خدای متعال را بر این امر، سپاس می‌گوید و با تداوم سپاسگذاری، فزونی آن را از خدا بخواهد ؛ که اگر چنین کند، شایستگی‌اش کامل و فضیلتش پرآوازه گردد و به مراتب بالاتر صعود کند و در همه حال، توفیق در دست خداست.

شایان ذکر است، علاقه‌مندان به تهیه این کتاب می‌توانند به انتشارات شفق به نشانی قم ـ خیابان شهدا ـ کوچه 22 مراجعه کنند یا با شماره 7741028 پیش شماره 0251 تماس بگیرند./997/ز503/ن

ارسال نظرات