زینب؛ مادر عاشورا بود
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا به نقل از رسالت، زینب(س) مادر عاشوراست. نهضتی که امام حسین(ع) آن چنان عمیق و وسیع و ماندگار، با آن همه شکوه و زیبایی، از مدینه تا مکه و از آنجا تا کربلا، آورد و سرانجام از اول محرم سال 61 هـ .ق. تا روز عاشورای همان سال در سرزمین کربلا شکل گرفت و به ثمر رسید.
سپس زینب(س) بود که عهده دار نگهداری و رساندن پیام و رسالت برادر - اهداف قیام عاشورا - گردید و آن را به کوفه و شام و مدینه و هر جای دیگری که توانست ابلاغ نمود و با هجرت ها و مجاهدات خستگی ناپذیر خود به تبیین آن پرداخت و همگان را از ماهیت ظلم ستیزی و حق جویانه آن آگاه کرد. زینب(س) در شجاعت و شهامت، سخنوری و نطق، عقل و تدبیر و هدایت و رهبری، هر آنچه را که از محضر پیامبر(ص) و علی و فاطمه و حسنین(ع) آموخته بود در مرحله عمل پیاده کرد و ذره ای ضعف از خود نشان نداد. پیروزی نهضت عظیم حسینی(ع) مرهون زحمات و تلاش های بی وقفه زینب کبری (س) بوده و ویژگی های خاص این بانوی بزرگوار در اسارت، موجب شد که این نهضت جاوید و ماندگار مانده و به سرمنزل مقصود برسد.
از جمله ویژگیهای حضرت زینب(س) که جزء القاب ایشان نیز می باشد نائبة الحسین است. این ویژگی نائب برادر بودن خصوصیت و ویژگی منحصر و مخصوص ایشان می باشد.
زینب(س) در انجام رسالتی که بر عهده اش بود کوتاهی نکرد و هرچه در توان داشت در راه زنده نگهداشتن قیام و نهضت برادر خود به کار برد. مرحوم سید نعمت الله جزایری در این باره می گوید: «مقام و منزلت زینب(س) قریب مقام امامت بود که از طرف برادر در کربلا، در روز عاشورا یا شب آن نائل شد.» امام حسین(ع) در روز عاشورا و قبل از آن مکرراً به مناسبت های مختلفی، به خواهر خود وصیت و سفارش می کرد که پس از شهادتش صبر و تحمل کند و هرگز کاری که موجب شادی دشمن می شود انجام ندهد. آن زمانی که حضرت (ع) از اسب به زمین افتاد، زینب بلافاصله خودش را به بالین برادر رساند، خود را روی بدن برادر انداخت و فرمود: آیا تو برادر منی؟ آیا تو پسر مادر منی؟ و.... با گریه زینب(س)، امام(ع) به هوش آمدند و فرمودند: «یا اُختاه هذا یوم التناد و هذا یوم الذی و عدنی بهِ جدی و هو الی مشتاق» (خواهرم! صبر پیشه کن...) بنابر این آخرین کسی که در واپسین لحظات، سخن برادر را شنید و از وصایا و سفارش های آن حضرت آگاه گردید، زینب(س) بود.
از دیگر ویژگی های حضرت زینب(س) حضور فعال او در صحنه های جهاد و مبارزه با ستمکاران بود. از آن هنگامی که خودش را شناخت و توانست بین حق و باطل تمییز بدهد، در جریانات سیاسی اجتماعی حضور داشت. گویی زینب(س) باید شاهد و ناظر حوادث تاریخ باشد تا در موقع مناسب بتواند به وظیفه خود که همان رساندن کاروان حسینی به سرمنزل مقصود است، عمل کند. حضور زینب(س) با امام حسین(ع) در نهضت کربلا حکایتی عجیب است. در اینجا زینب (س) هم هدف و آماج تیر حوادث و مصائب قرار می گیرد، هم باید مصیبت از دست دادن برادر و بستگان نزدیک خود را تحمل کند و هم اسیر شود و در عین حال در اسارت باید مبارزه و جهاد داشته باشد. زینب(س) باید در همه عرصه های جهاد و مبارزه حضوری فعال داشته باشد؛ هم خطیب باشد، هم محافظ حضرت سجاد(ع) و اسرای دیگر، هم هدایتگر، خط دهنده، ترسیم کننده خط مشی سیاسی و هم مبین احکام شرع و جوابگوی یاوه سرایی های دشمن. زینب(س) باید اهانت ها و دروغ ها و نسبت های بی اساس دشمنان به شهدا را پاسخ گوید و حقیقت امر را روشن سازد.
بنابر این در جریان اسارت اگر احیاناً کسی نسبت به شهدای کربلا دروغ و افترایی را مرتکب می شد، زینب (س) خاموشی و سکوت را بر خود روا نمی دانست و دروغش را بر ملا می ساخت و در یک کلام حضور زینب (س) در اسارت باعث شد که تاریخ عاشورا از هرگونه دروغ و تحریف مصون و محفوظ بماند.از دیگر ویژگی هایی که در وجود زینب کبری (س) می توان یافت، صفات و خصوصیات متضاد و مختلف در ایشان است. ایشان همانند پدر بزرگوارش حضرت امیرالمومنین(ع) همان طور که علما و محققین کشف کرده و گفته اند، دارای صفات و خصوصیات متضاد و مختلف بوده است یعنی در زمانی از آن بانو یک نوع صفت سراغ داریم و در زمانی دیگر صفتی ضد آن. به عبارت دیگر، خصوصیاتی در آن حضرت وجود داشت که کاملاً منافی و متضاد با هم بوده اند. شاید برای بسیاری از افراد شگفت انگیز باشد که بگوییم زینب(س) هم دارای صفات مختلف و متضاد بوده است.
البته زینب به آن مرتبه ای که علی(ع) دست یافت نمی رسد، ولی بالأخره در طول حیات زینب(س) هم صفاتی می بینی که حتی با طبیعت و خصوصیات زنان معمولی سازگاری ندارد. مثلاً از جمله صفاتی که در زنان بیشتر از مردان وجود دارد رقّت قلب و احساسات و عواطف است که به مجرد دیدن و یا شنیدن حادثه و واقعه ای تأثر آور، متأثر شده و چه بسا از دیده شان اشک جاری می شود. زینب (س) هم مستثنا از این خصوصیت نمی توانست باشد، ایشان هم رقت قلب نشان می دهد و از دیدن ناراحتی و مصیبت، متأثر و مغمون می گردد. اما همین زینبی که چنین رقّتی دارد و از اینکه برادرش را از دست خواهد داد، می گرید و بی هوش می شود، در جریان اسارت، کوچک ترین گریه و ضعفی از خود نشان نمی دهد و حتی امام سجاد(ع) را تسلیت می گوید.
برای بسیاری از مردم - غیر از معصومین(ع) - مقدور و میسور نیست که تحت هر شرایطی خدا و احکام الهی را به یاد داشته باشند. معمولاً در هنگام مواجهه با سختی، بسیاری از افراد خود را می بازند. اما حضرت زینب (س) از جمله اولیای الهی است که در بحرانی ترین لحظات زندگی خود در حالی که مصائب از هر طرف او را احاطه کرده بود، به وظیفه الهی خود عمل نمود.
حتی از دست دادن خامس آل عبا(ع) تنها یادگار مادر و جد بزرگوارش، نتوانست این خصیصه زینب(س) را تحت الشعاع قرار دهد. امام زین العابدین(ع) در باره عمه اش زینب(س) فرمود: حتی در آن شب غم و اندوه که روزش سیدالشهداء و یارانش را شهید کردند، نماز شب از عمه ام زینب ترک نشد، منتها نشسته نماز خواند چون توان ایستادن را از دست داده بود.
اساساً آرامبخش دل زینب(س) در تحمل آن مصائب، در طول حیاتش خصوصاً در واقعه عاشورا، ارتباط با خدا بود و بس. لذا هیچ گاه زینب(س) این ارتباط را قطع نکرد و یک لحظه بر خلاف رضا و مصلحت الهی، اندیشه ای به دل راه نداد. بلکه حتی شکرگزاری هم می کرد و نمازش در شب یازدهم محرم در واقع حمد و سپاس الهی بود بر نعماتی که ارزانی نموده است.
حضرت زینب(س) تا طعم پیروزی را در کام یزیدیان و بنی امیه تلخ نکرد و تا در جام فاتحین ظاهری، قطرات زهر کشنده نریخت، راحت ننشست و تا پایان عمر به این کار پرداخت و سرانجام این بانوی بزرگوار در نیمه رجب سال 62 هـ.ق. به دیدار حق شتافت./971/پ202/ی