۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۶
کد خبر: ۱۶۳۹۶۳
یاد یاران سفر کرده(50)‏؛

‏ اگر برای خدا کار می‌کنید، چه کار به فلان شخص دارید ‏

خبرگزاری رسا ـ شهید علیرضا ایرانپور در وصیتنامه‌اش نوشت: از باندبازی و دسته‌گرایی ‏پرهیز کنید و مسائل را روی اشخاص حساب کنید، ‏شما برای هر کسی که کار می‌کنید ‏روی همان شخص حساب کنید، اگر برای خدا کار ‏می‌کنید، پس چه کار به فلان شخص ‏دارید و اگر برای غیر خدا کار می‌کنید که حساب آن ‏جدا است.‏ ‏
ياد ياران سفر کرده

به گزارش خبرگزاری رسا، علیرضا ایران‌پور در آن سالهای خفقان و ظلمت، آن روزها که هجمه شب پره‌گان کورچشم،گلستان ایران را ویرانه کرده و دستان طمع نامردان آن سوی آب، دار و ندار این مرز و بوم را به یغما برده بود، مردی باکوله باری ازغیرت وهمیت، فریادی کربلایی برآورد و زان پس سفره ای حیدری بگشود.

مرد تنها بود ونامردان بسیار ،پس سوار بر زورق غربت بر ساحل انتظار نشست و آرام اینچنین سرود: یاران من هنوز در گهواره‌اند .......چندی بعد یاوران خمینی با مشت های آهنین زیباترین رخداد قرن را رقم زدند.

روحانی دلاور علی رضا ایران پور ، آهنین مردی از تبار علم و فضیلت بود و یاوری از یاوران روح الله که در آن سالیان غربت، در 1345 در شهرستان مبارکه چشم به جهان گشود، روزها وسالهای کودکی را سپری کرد و بزرگ و سترگ شد.

در انقلاب خمینی کبیر، نوجوانی دوازده ساله بود که جان شیرین در طبق اخلاص نهاد و رو در روی گلوله وسرب داغ ایستاد، او که از کودکی تقید وتعمد را در میان پدر و مادر به عنوان رکن تغییر ناپذیر یک مسلمان دیده بود، خود سخت بدان پایبند گشته و در صراط مستقیم الهی گام برمی داشت.

به جز از دلبر از همه دل بر گیرند

در همین راستا، آینده خویش را در حجرات نورانی حوزه یافت، او می دانست چقدر زیباست اینکه آدمی خود بر طریق هدایت باشد و زیباتر از آن، اینکه در راه هدایت و راهنمایی دیگران بکوشی و وظیفه ای پیامبر گونه بر دوش کشی .

مرحبا همت قومی که چو دلبر گیرند بجز از دلبر خود از همه دل بر گیرند پس به قم ـ این مخزن بی انتهای علوم نایاب مکتب تشیع ـ هجرت و در مدرسه ملکوتی امام محمد باقر(ع) تحصیل حوزوی را آغاز کرد.

حضوردرمحضر فرزانگان طریق عشق و هم جواری بی بی دوعالم(س) وبهره‌مندی از سفره کرامت اهل بیت(ع) او را چنان مجذوب نمود که از دنیا و مافیها برید و فقط در انتظار جرعه ای از سبوی عشق یار دیرینه، صاحب الزمان (عج) اشک های نیمه شب می‌ریخت.

رسائل می‌خواند و به رسالتش می‌اندیشید

شهید ایران پور به رسائل مشغول بود و به رسالت سبز خویش در آینده‌ای نه چندان دور می‌اندیشید که جبهه‌های حق علیه باطل او را فرا خواند، ایران در تداوم جنگی چندین ساله اینک حضور مردانی عاشق پیشه را می طلبد تا ذره ای از خاک پاک کشور هم در دست کفتاران بعثی نماند.

پس جای درنگ نبود که در میدان عمل مهیا بودو او مرد عمل، وی سرانجام در تداوم حفظ تکه ای از خاک پاک ایران ـ که گویی از کربلای حسینی بود و مردانش همه دلیران عاشورا مرام ـ در شلمچه، میعاد عشاق و وارثان ثارالله در پنجم خرداد سال 1366 به ضیافت ترکش خمپاره تا بی‌کران حضرت یار پروازکرد و ره صدساله عارفان طریق وصال را یک شبه طی کرد.

اینک از این روحانی دلاور سنگ مزاری بر جاست و وصیت‌نامه‌ای که ترسیم کننده مرام ومسلک جاوید و پاینده اوست، امروز چشمان حاج محمد این پیر غلام ابی عبدالله که روزی همچون مولایش رعنا جوانی روانه میدان کرد و امنیت و رفاه امروز ما را به جان خرید، داغ بر دل، در انتظار ادامه راه سرخ فرزند خویش است و بر دستان ما خواهد نگریست.

عاشقانه حسینی

بعد از عملیات والفجر 10، گردان امام حسین -علیه‌السلام- از لشکر نجف اشرف را جهت استراحت کنار سد نکوآباد انتقال دادند، آن جا قبیله عشاق بر سجاده‌های ایمان، نمازعشق به امامت این روحانی، بر پا داشتند.

روزهای پایانی جنگ بود. خرداد سال 1367 را می گویم، دشمن حملات خود را در جنوب کشور دنبال می کرد پس گردان ما مجبور شد به شلمچه برود، دشمن توپخانه آتش می‌بارید و بچه‌ها با قدرت محافظت می‌کردند.

در روز عاشورایی من و علیرضا در توی یکی گردان امام حسنی -علیه‌السلام- به طرف منطقه عملیاتی در حرکت بودیم، در کنار ستون، باران آتش متوقف نمی‌شد،گلها یکی یکی پرپر می‌شدند.

ناگهان زوزه خمپاره‌ای که به سرعت می‌آمد تا از حقد و کینه دشمنی هرزه خبر دهد، جلوتر از ما سینه دراند، بچه‌ها پراکنده شدند و آه و ناله به هوا برخاست، در این هیاهو، چشانمان به جناب علیرضا روشن شد که در هاله‌ای از خون خضاب نمود و ساکت و آرام بر دستان زمین آرمیده بود.

به سمتش دویدم و او را دیدم که دو پا و یک دستش زودتر راهی آسمان ساخته است و از این معامله شادمان است، او آرام بود و این آرامش، دریایی از معنا داشت، از حلقوم پاکش عاشقانه حسین می‌تراوید و زمزمه یا حسین‌اش، پرده عاشقانه‌ای بر پا ساخته بود، زانوی ادب زدم و مبهوت هیبتش گردیدم که ناگاه او را فرسنگ‌ها دور و در ورای کرسی افلاک یافتم. به نقل از: برادر شهید

وصیت نامه

«الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله باموالهم و انفسهم أعظم درجه عندالله و اولئک هم الفائزون* یبشّرهم ربّهم برحمه منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم* خالدین فیها أبداً إن الله عنده اجر عظیم» (توبه/22-20)

خداوندا! تو خود شاهد باش غرضم از این وصیت‌نامه اولاً متنبّه شدن خودم است، لذا در اینجا به خون جمیع شهدا از صدر اسلام تاکنون به فرق شکافته علی اکبر-علیه السلام-، به گلوی پاره شده علی اصغر-علیه السلام،

‌به دست‌های بریده شده عبّاس دلاور-علیه السلام-، ‌به تن شریف و جسد چاک و سینه‌های سوراخ ابا عبدالله الحسین ـ علیه السلام ـ و شهدای هفده شهریور و به شهدای جمعه خونین مکّه مکرمه سوگند یاد می‌کنم که تا آخر عمرم- که امیدوارم به شهادت خاتمه یابد،- پایبند باشم و ثانیاً توفیق وظیفه نسبت به امام امت و دلاورمردان تاریخ پیدا کنم و ثالثاً سفارشی به امّت همیشه در صحنه داشته باشم.

 «السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا امیر المؤمنین، السلام علیک یا فاطمه الزهرا السلام علیکما یا سبطی النبی الرحمه الحسن و الحسین و علی تسعه الذریه من ولد الحسین، السلام علیکم ایها الشهدا و رحمه الله و برکاته.»

سلام بر اسیران آزاد

با سلام و درود بر امام امّت که به ما حیات نوین عطا فرمودند و با درود و سلام بر شهدای حق، از صدر اسلام تا کربلای ایران و درود و سلام بر خانواده‌های محترم شهدا و با سلام بر خانواده‌های مفقود الاثر و اسیران آزاد از هوای نفس و با سلام بر شما مردم حزب الله و همیشه در صحنه

و با درود بر پدر، مادر، برادران و خواهران و تمامی بستگانم، چند کلامی به عنوان وصیت‌نامه می‌نویسم، امید است با عمل به دستورات الهی دل را زینت و در جایگاه خاص الهی قرار بدهیم و بتوانیم در بندگی او موفّق بوده و به دور از هرگونه آلودگی باشیم.

برادر و خواهر! وصیتم را برگیرید، گوشه‌ای خلوت بروید و لحظه‌ای به این جملات فکر کنید و جوابش را پیدا کنید: که هدف از خلقت جهان و انسان چیست؟ من کجا بوده‌ام و در کجا هستم و به کجا خواهم رفت و چه باید ببرم؟ درمانده‌ام چه باید بکنم، تنبلی یا بی‌بند و باری و یا تحرک و احساس مسئولیت و اگر مسئولیت دارم چیست؟

آری برادرم و خواهرم، اگر به این سؤال‌ها و امثال آنها اندیشیدیم، در زندگی و مرگ موفّق خواهیم بود و مورد رحمت الهی خواهیم بود، چرا که مولی الموحدین چنین وعده‌ای را به پیروان خود داده است.

حال این عبد عاصی پروردگار جلّ و علا می‌گوید که اگر راه صفا و مردانگی،‌ زندگی و عشق، بندگی و خاک‌ساری را می‌خواهید و سروری به کائنات را طالب هستید، خود را به این امواج دشمن‌شکن و عشّاق الهی تحت فرماندهی روح خدا، خمینی ملحق کنید

چرا که او نزد خدا مقامی والا دارد، و نعم العبد الخمینی، در عرش الهی امروزه طنین‌انداز شده است و این را بدانید با رهبر محشور شدن امری است حتمی و اگر می‌خواهید پشت سر این بزرگ‌مرد، فرزند حسین (علیه السلام) باشید، ‌ باید هم اکنون پیرو واقعی او شوید.

ای کاش دم آخر که به زمین می‌افتم رهبرم آنجا حاضر بود

ای کاش در دم آخر که به زمین می افتم؛ رهبرم، ‌سرورم، روح خدا در آنجا حاضر می‌بود تا من از او رضایت می‌طلبیدم، ولی عیبی ندارد، چرا که در هنگام شهادت نزد مولا و رهبرم حسین-علیه السلام- از او رضایت خواهم طلبید.

« خداوندا! اعمالمان را مورد رضایت خود و عبد صالحت قرار بده» سعی کنید با امام به بهشت برین در آیید و مشمول آیه «وامتازوا الیوم أیها المجرمون» شوید (یس/59) و این حاصل نمی‌شود مگر به پیروی صحیح از آن حضرت؛ چرا به بعضی افراد که گفته می‌شود حکم امام امت، فریضه است پشت‌سر می‌اندازند و به آن عمل نمی‌کنند؟

چرا بعضی‌ها باید نسبت به وجود با برکت او بی اعتنا باشند؟! مگر آنها از خدا نمی‌ترسند و نمی‌دانند که روزی باید جواب بدهند که با ولی و بنده خدا چه کرده‌اند!! مگر نمی‌دانید که گروهی از افراد که به جهنّم می‌روند به واسطه عدم پیروی از ولی خداست؟

لذا امیدوارم کسانی که به این وجود شریف کم‌اهمیت یا بی‌اهمیت بوده‌اند، توجه کنند که خداوند توبه‌پذیری مهربان است، مطلب دیگری که باید عرض کنم؛ ادامه این راه است که امری لازم و حیاتی است برای استمرار انقلاب و حفظ خون شهیدان.

در زمان حیاتم برای خود عزاداری کرده ام و عزادار نمی‌خواهم

لذا در مورد خودم می گویم که من عزادار نمی‌خواهم، چرا که در زمان حیاتم دائماً برای خود عزاداری کرده‌ام،‌ بلکه من و هر کسی دیگر که در این راه به خون خود می‌غلتد، یاور می‌طلبد که سلاح را برگیرد و به قلب کفر نشانه رود و ام الفساد را لعن کند چرا که حسین(علیه السلام) چنین فرموده‌اند.

برادران و خواهران! ‌در زندگی از گناه دور شوید، دائما به درگاه الهی توبه و راز و نیاز کنید، از انجام عبادت‌های خاص استقبال کنید و دو اصل را یعنی انجام اوامر الهی و ترک مناهی را سرلوحه خود قرار دهید.

به دعاهای کمیل،‌ توسّل، سمات، ندبه، زیارت عاشورا و دعای عهد امام زمان-عجل الله تعالی فرجه- اهمیت دهید، ارتباط خود را با مولا امام زمان-عجل الله تعالی فرجه- زیاد کنید که سعادت و خوشبختی در همین راه است.

اگر سعادت می‌خواهید، اگر زندگی خوش و راحت می‌خواهید، به اسلام و سایه عرش الهی پناه برید، ‌با خدا باشید، همه جا خدا را ناظر ببینید و تقوای الهی را رعایت کنید که به حقّ با خدا بودن هنر است نه از خدا بریدن.

قرآن را از دست شیاطین دور نگه دارید

قرآن را بخوانید و حتّی المقدور حفظ نمایید و از دست شیاطین به دور نگه دارید، مواظب اعضا و جوارح، بالاخص زبان، چشم و قلب خود باشید و بدانید که زبان جسمی کوچک است.

امّا گناهانی خیلی بزرگ مرتکب می‌شود و چشم، دریچه هوای نفس است، قلب اگر سیاه بشود، شقاوت‌بار و اگر روشن بماند محل نزول انوار قدسیه خواهد بود.

در تمامی امور زندگیتان حساب‌رسی دقیق باشید، همان‌طوری که یک تاجر در مال التّجاره خود حساب می‌کند، میزان و معیارها هم باید قوانین اسلامی باشد، خصوصاً در امر به معروف و نهی از منکر خیلی مواظب باشید.

حتی در چهره خود قبل از امر به معروف و نهی از منکر کمی دقت کنید، در اعمال گذشته‌تان فکر کنید وبعد اقدام نمایید، چرا که این برای متنبه شدن، نفس خودت مناسب‌تر است.

این جنگ را برای اسلام به نحو آبرومندانه‌ای به پایان ببرید

امّا مطلب دیگر از شما امّت فداکار بالاخص جوانان می‌خواهم که به سوی جبهه‌ها بشتابید که به قول یکی از شهدا: «خون شهیدان راه کربلا را هموار کرده است و فتح کربلا نزدیک است»

و شما این جنگ سرنوشت ساز را -که خود از الطاف الهی است- به نحو آبرومندانه‌ای برای اسلام و مسلمین به پایان ببرید که خشنودی خدا و رسولش و شهدای این جنگ در همین است و مبادا زیر بار صلح ناجوانمردانه برویم که به قول مولی المتقین علی بن ابی طالب (علیه السلام) با دست خود ذلّت و خواری را برای خود خریده‌اید.

سخنی چند به بعضی از افراد که به واسطه خون شهیدان، به جایی رسیده‌اند، امّا هم اکنون بی‌اهمیّت به شهدا شده‌اند، بگویم که شما برگردید به دامن گرم و پر محبّت اسلام و مسلمین و از شهدا معذرت خواهی کنید،‌

چرا بعضی افراد اداری که در آخرین لحظات، شخصی به حضورشان می‌رسد؛ حاضر به رسیدگی به کار او نمی‌شوند و او را در بلاتکلیفی می‌گذراند و حال آن‌که کار آنها را می‌توانستند با چند دقیقه حل کنند!

اگر برای خدا کار می‌کنید، پس چه کار به فلان شخص دارید ‏

دیگر این‌که از باندبازی و دسته‌گرایی پرهیز کنید و مسائل را روی اشخاص حساب کنید، شما برای هر کسی که کار می‌کنید روی همان شخص حساب کنید، اگر برای خدا کار می‌کنید، پس چه کار به فلان شخص دارید و اگر برای غیر خدا کار می‌کنید که حساب آن جدا است.

کلامی هم برای آنان که یا از روی نادانی و جهل و یا از روی عناد و کینه با اهداف انقلاب و افراد انقلابی از سرناسازگاری وارد می‌شوند، بگویم که هم در آیات کریمه قرآن و هم در روایات بیان شده که خداوند دینش را به دست مردان مؤمنی -که در بعضی موارد صریحاً بیان شده (مردان مؤمن ایرانی)- حفظ نموده و به تمامی جهان ابلاغ خواهد کرد و این را حتماً عملی خواهند فرمود و لو اینکه گروه کافر و مشرک را خوش نیاید،

لذا من به شما می‌گویم مخالفت با حرکت‌های اسلام‌خواهی همه مسلمین جهان، بالاخص دلاورمردان خطّه پاک ایران، مخالفت با اراده حتمی الهی است و این هم محکوم به شکست و رسوایی است، لذا باز هم تاکید می‌کنم سوء استفاده از خون شهدا نکنید که عاقبت بدی را دنبال دارد.

تویی که تاکنون برای اسلام خاری، در پایت فرو نرفته و هیچ‌گونه کمک مادی به جنگ و جبهه نکرده‌ای، چرا دم از اسلام و صلح‌طلبی می‌زنی؟! چرا از خون شهدای مظلوم سوء استفاده می‌کنی؟! چرا در این موقعیت حسّاس گوشه نشینی را اختیار کرده‌ای؟

چرا که اگر شخصی به اسلام و قرآن پناه می‌آورد و از گذشته بدش پشیمان شده، او را با اسلوبی اشتباه از راه به در می‌کنی؟ والله تمام اینها سؤال خواهد شد.

بترسید از آن روزی که باید در پنجاه ایستگاه توقف نمایید و در هر ایستگاه هزار سال باید توقف کرد و به سؤالات جواب قانع کننده داد، پس از خشم خدا با توبه و استغفار به رحمت پروردگار پناهنده شوید که خداوند غفور است و مهربان.

شکر برای توفیق طلبه شدن و توصیه به با استعدادها

در خاتمه بار دیگر عرضه می‌دارم، بارخدایا! تو را شکر می‌کنم که به من توفیق طلبه شدن و سربازی امام زمان-عجل الله تعالی فرجه- عطا کردی، اگر چه سرباز خوبی نبودم، امّا همین‌که توانستم چند مدتی را در میان سربازان آقا امام زمان-عجل الله تعالی فرجه- باشم از افتخارات من است.

از کسانی که دارای حافظه خوب و سلیقه عالی می‌باشند، تقاضای مصرّانه دارم با پیوستن به سربازان امام مهدی –عجل الله تعالی فرجه- در حوزه، مذهب و فقه جعفری را از غربت و مظلومیت در آورند و با تفقّه در دین و فقیه شدن هم مردم را و هم خود را به سرچشمه وحی متّصل نمایند و از فیوضات الهی بهره‌مند گردند.

امّا شما ای پدر و مادر عزیزم! از شما که به حق زحمات زیادی را برای من متحمل شده‌اید، معذرت‌خواهی می‌کنم و از شما حلالیت می‌طلبم.

از برادران و خواهرانم و کلیّه دوستان و آشنایانم حلالیت می‌طلبم و از خواهرانم می‌خواهم که حجاب اسلامی را رعایت کنند که سنگر آنها حجاب است و در صورت امکان می‌خواهم یکی از برادرانم طلبه شود و راه مرا ادامه دهد.

ضمناً سفارشاتی به برادران طلبه داشتم که در نوار به صورت شفاهی و در وصیت نامه قبل، کتبی عنوان نمودم، در مراسم من روضه حضرت زهرا-سلام الله علیها- و امام حسین -علیه السلام- را بخوانید و نوحه خوانی و سینه زنی کنید. والسلام علی‌رضا ایرانپور

شایان ذکر است، علاقه‌مندان به کسب آگاهی بیشتر از زندگی‌نامه، وصیت‌نامه و خاطرات شهدای روحانی، می‌توانند به پایگاه اینترنتی«جلوه ایثار، روایت حماسه شهدای روحانی» به نشانی http://www.jelveisar.ir مراجعه کنند./995/ د101/ن

ارسال نظرات