امام رضا در شعر شاعران اهل سنت
به گزارش سرویس مانیتورینگ خبرگزاری رسا ، شعراء و سرایندگان اهل سنت نیز در مدح و منقبت مولایمان علی بن موسی الرضا (ع) اشعار بسیاری سروده و عرض ادب و ارادت کرده اند که به اختصار از باب نمونه به دو قطعه شعر از دو ادیب و دانشمند معروف اهل سنت « جامی و خالد نقشبندی شافعی» اکتفا نموده و لذت و حلاوت آن را بین خوانندگان گرامی تقسیم می کنیم.
نورالدین عبدالرحمان بن احمد جامی در مدح حضرت رضا (ع) می سراید:
سلام على آل طه و یس سلام على آل خیر النبیین
سلام على روضة حَلَّ فیها امام یُباهی به المُلْک و الدین
امام بحق شاه مطلق که آمد حریم درش قبله گاه سلاطین
شه کاخ عرفان گل شاخ احسان دردرج امکان مه برج تمکین
علی بن موسی الرضا کز خدایش رضا شد لقب چون رضا بودش آیین
زفضل و شرف بینی او را جهانی اگر نبودت تیره چشم جهان بین
پی عطر روبند حوران جنت غبار درش را به گیسوی مشکین
اگر خواهی آری بکف دامن او برو دامن از هرچه جز اوست برچین
خالد نقشبندی شافعی نیز قصیده ای را در مدح و منقبت حضرت امام رضا (ع) در حین تشرف به بارگاه ملکوتی آن حضرت در خراسان می سراید:
این بارگاه کیست کز عرش برتر است وز نور گنبدش همه عالم منور است
وز شرم شمس پای زرش کعبتین شمس در تخته نرد چرخ چهارم به شش در است
وز انعکاس صورت گل آتشین او بر سنگ جای لغزش پای سمندر است
نعمان خجل ز طرح اساس خور نقاش کسری شکسته دل بیطاق مکسر است
بهر نگهبانی کفش مسافران بر درگهش هزار چو خاقان و قیصر است
این بارگاه قافله سالار اولیاست این خوابگاه نور دو چشم پیمبر است
این جای حضرتی است که از شرق تا به غرب وز قاف تا به قاف جهان سایه گستر است
این روضه رضاست که فرزند «کاظم» است سیراب نوگلی ز گلستان «جعفر» است
سرو سهی ز گلشن سلطان انبیاست نو باوه حدیقه «زهرا» و «حیدر» است
مرغ خرد به کاخ کمالش نمیپرد بر کعبه کی مجال عبور کبوتر است
تا همچو جان زمین تن پاکش به بر گرفت او را هزار فخر بر این چرخ اخضر است
بر اهل ظاهر آنچه ز اسرار باطن است زگوشه ضمیر مصفاش مضمر است
خورشید کسب نور کند از جمال او آری جزا موافق احسان مقرر است
برگرد حاجیا به سوی مشهدش روان کاین جا توقفی نه چو صد حج اکبر است
بی طی ظلمت آب خضر نوش بر درش کاین دولتی است رشک روان سکندر است
بتوان شنید بوی محمد(ص) زتربتش مشتق بلی دلیل به معنی مصدر است
از موج فتنه خرد شدی کشتی زمین گرنه او راز سلسله آل لنگر است
زوار بر حریم وی آهسته پا نهید کز خیل قدسیان مفرشش ز شهپر است
غلمان خلد کاکل خود دسته بستهاند پیوسته کارشان همه جاروب این در است
شاها ستایش تو به عقل و زبان من کی میتوان که وصف تو از عقل برتر است؟
اوصاف چون تو پادشهی از من گدا صیقل زدن به آیینه مهر انور است
«نقشی از مولانا خالد نقشبندی، مهیندخت معتمدی، ص 281»
آنگاه جناب مولانا خالد هنگام وداع با حضرت امام رضا (ع) قطعه ای می سراید که با این بیت آغاز می شود:
خالد بیا و عزم سفر زین مقام کن بر روضه رضا به دل و جان سلام کن
«نقشی از مولانا خالد نقشبندی، مهیندخت معتمدی، ص 316»
خوانندگان عزیز توجه نمودند که شاعران برجسته اهل سنت نیز با سرائیدن اشعار جالب، ارادت خود را به ائمه اطهار نشان داده اند و آنچه که ملاحظه نمودید تنها بخشی از این گونه عرض ارادت ها بوده است. /1406/1409/ح