۲۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۹
کد خبر: ۲۲۶۴۵۹

سرازیر شدن برکات الهی به یمن نزول سوره هل أتی

خبرگزاری رسا ـ کانون خانواده یکی از محیط‌هایی است که در سرنوشت و مسیر زندگی هر انسان، تأثیر به سزایی داشته و سبب شقاوت و یا سعادت افراد می‌شود و از همین رو، روایات اسلامی تأکید بسیاری بر دقت در انتخاب همسر، وظایف همسرداری و شیوه تربیت فرزند دارند؛ نزول سوره هل أتی نیز تنها بخشی از پاداش خداوند بر خانواده به عنوان عنصر اساسی پیشرفت بشریت است.
شان نزول سوره هل اتي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا،‌ زندگی و بنیان تکامل آن، مقدمه آخرت است و از همین رو بسیار حساس و سرنوشت ساز بوده و نباید آن را دست کم گرفت.

کانون خانواده یکی از محیط هایی است که در سرنوشت و مسیر زندگی هر انسان، تأثیر به سزایی داشته و سبب شقاوت و یا سعادت افراد می‌شود و از همین رو روایات اسلامی تأکید بسیاری بر دقت در انتخاب همسر، وظایف همسرداری و شیوه تربیت فرزند دارند.

همچنین خانواده به عنوان مهم‌ترین کانون بشری، عنصر اساسی در تشکیل، پیشرفت و موفقیت یک جامعه و ملت است؛ بنابراین سعادت هر جامعه‌ای منوط به نیک بختی خانواده‌های آن جامعه است.

 

عوامل تحکیم خانواده

ایمان و فضیلت گرایی، عشق و محبت، شناخت نقش‌ها و وظایف خانوادگی، وجود همکاری و تفاهم میان اعضا، عدالت، اخلاق نیکو، مدیریت صحیح، رعایت ادب و احترام، اعتماد و نیز وفاداری اعضای خانواده به یکدیگر از مهم‌ترین عوامل تحکیم بنیان خانواده است که آیات و روایات اسلامی بدان اشاره کرده‌اند.

خانواده در اسلام به قدری دارای شأن و منزلت است که اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) در بسیاری از روایات برای استحکام این بنیان،‌ مؤمنان را تشویق به صله رحم فراوان کرده است تا محبت را میان خانواده‌ها جاری و ایشان را از اختلافات و آزار رساندن به یکدیگر دور سازد.

حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در روایتی در جلد 2، صفحه 151 کتاب شریف کافی به نقل از حضرت صادق(ع) می‌فرماید:‌ صله رحم کن و لو به یک جرعه آب باشد؛ همانا بهترین پاداش صله رحم، جلوگیری از آزار رساندن به آنان است. صله رحم مرگ را به عقب انداخته و میان اهل خانواده محبت جاری می‌کند.

 

اهمیت گشایش رزق برای اهل خانه

همچنین در روایات بسیاری، پدر و ولی خانواده را توصیه به وسعت و گشایش رزق در برابر اهل خانه کرده و خانواده را اسیران نعمت وی معرفی می‌کند. در جلد سوم کتاب گزیده کافی،‌ صفحه 90 آمده است که حضرت ابوالحسن، علی بن موسی الرضا(ع) آیه هشتم سوره انسان را در وصف مؤمنان خوانده و می‌فرماید: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً؛ غذاى خود را به مسکین و یتیم و اسیر مى‏خورانند، با آنکه خود اشتهاى وافرى دارند.» اهل و عیال انسان، اسیر نعمت‌اند؛ شایسته آن است که چون نعمت خدا بر کسى وافر شود، بر اسیران خانواده‏اش وسعت دهد و بر رفاهیت آنان بیفزاید.

این امام رئوف در ادامه می‌افزاید:‌ خداوند بر فلان شخص منّت‏ نهاد و از نعمت خود سهمى به او عطا کرد، اما او خانواده‏اش را از فیض نعمت الهى محروم کرده و عطاى الهى را نزد دیگران به امانت سپرد؛ از همین رو خداوند متعال امانت او را تباه کرد و حسرت آن بر جا ماند.

همچنین حضرت ابوالحسن، علی بن موسی الرضا(ع) در صفحه 11 جلد چهارم کتاب شریف کافی در خصوص وسعت و گشایش ورزیدن برای خانواده می‌فرماید: شایسته است که انسان بر اهل و عیال خود وسعت و گشایش دهد تا مرگ او را تمنّا نکنند.

 

مراعات طرفینی اهل خانه

اما به یقین خانواده‌ای نیکبخت است که اهل خانه نیز همچون ولی آن خانواده، رعایت حال وی را کرده و علاوه بر عشق ورزیدن و محبت کردن، از درخواست‌های آزارنده نسبت به مخارج سخت و نامقدور بپرهیزند.

حضرت رضا(ع) می‏فرماید: بدان که زنان گوناگون‍اند؛ بعضی زن‏ها دستاوردی گران‌بها و تاوان رنج‏های آدمی هستند و این زن کسی است که به شوهرش محبت کرده و عاشق اوست. «اِعْلَمْ اَنَّ النِّساءَ شَتی‏ فَمِنْهُنَّ الْغَنیمَةُ وَ الْغَرامَةُ وَ هِیَ الْمُتَحَبِّبَةُ لِزَوْجِها وَالْعاشِقَةُ لَهُ» بحارالانوار، جلد 100، صفحه 234

همچنین در روایتی از حضرت نبی اکرم(ص) در حدیث 358 نهج الفصاحه آمده است که فرمود: از همه زنان پربرکت تر آن است که خرجش کمتر باشد و نیز در روایت دیگری از این حضرت آمده، برای زن جایز نیست که شوهرش را به بیش از توانایی‏اش مجبور کند.

 

بنیان خانواده، عنصری اساسی برای پیشرفت جامعه

اما در این میان خانواده‌هایی وجود دارند که تک تک افراد آن علاوه بر محبت داشتن و رعایت حال یکدیگر، پیش از خود به فکر یتیمان و فقرای جامعه خویش بوده و حتی از نیازهای ضروری خود برای کمک رساندن به دیگران صرف نظر می‌کنند. این‌گونه خانواده‌ها بنیانی مستحکم برای زندگی خویش ایجاد کرده و به عنصری اساسی برای پیشرفت و موفقیت جامعه و ملت خود تبدیل می‌شوند؛ به اندازه‌ای که خدای متعال در شأن این خانواده‌ها سوره انسان «هل أتی» را نازل کرده است.

 

شأن نزول سوره هل أتی

بر اساس روایتی در صفحه 256 کتاب شریف امالی صدوق(ره) حضرت امام جعفر صادق(ع) به نقل از پدر گرامی خویش می‌فرماید: روزی حسن و حسین(ع) در ایام کودکی خود بیمار شدند و از همین رو رسول خدا(ص) به همراه دو مرد به عیادت ایشان آمدند. یکی از آن دو مرد خطاب به امیر مؤمنان حضرت علی(ع) عرض می‌کند «اى أبو الحسن اگر براى دو فرزندت نذرى می‌کردى خدا آنها را شفا می‌داد.» امام علی(ع) نیز در پس این سخن، نذر می‌کنند تا در صورت شفای حسنین(ع) سه روز به شکرانه خداوند حق و تعالی روزه بدارند.

حضرت فاطمه زهرا(س) نیز همچنان شوی خود برای سلامتی حسنین(ع) نذر سه روز روزه کردند. حسن و حسین(ع) و نیز فضه، کنیز ایشان هم نذر کردند تا سه روز روزه بگیرند.

 

ادای نذر آل عبا

چندی نگذشت که حسن و حسین(ع) شفا یافته و همگی برای وفای به نذر روزه گرفتند؛ اما آن روز برای افطار چیزی در خانه نبود. بدین سو حضرت علی(ع) نزد یکی از همسایگان یهودی‌اش به نام شمعون رفت که پشم‌باف بود. بدو فرمود: ‌آیا حاضری دختر محمد(ص) مقداری پشم برای تو بریسد و تو در برابرش کمی جو بدهی؟ شمعون نییز قبول کرد و به ایشان مقداری پشم داد.

فاطمه(س) یک سوم آن پشم را ریسید و یک صاع جو از شمعون گرفت. آن را آرد کرد و با آن برای هر نفر یک قرص نان پخت. علی(ع) نماز مغرب را با پیامبر خدا(ص) گزارد و به منزل آمد؛ سفره را گستردند و هر پنج نفر سر سفره نشستند. هنگامی که امیرالمومنین(ع) اولین تکه را کند، ناگاه مسکینی به در خانه ایستاد؛ در زد و گفت: «السلام علیکم یا اهل بیت محمد. من مسلمان مسکینی هستم، از آنچه می‌خورید به من بخورانید. خداوند از نعمت‌های بهشت به شما بدهد.»

علی(ع) که تمنای مسکین را دید، لقمه را از دست نهاد و فرمود:

فاطمه اى صاحب مجد و یقین                اى دخت خیر الناس کل اجمعین‏

بر در نبینى بینوا یک مسکین                ایستاده  مى  نالد  زار  و  غمین‏

دارد شکایت  با خدا  آن کمین                هر  که  کند  خیر  بگردد  سمین

موعد  او  هست بهشت برین                کرده  خدایش  به  بخیلان  حرام‏

صاحب‌بخل‌است مدامى حزین               آتش  دوزخ   بردش   در   سجین‏

فاطمه(س) نیز رو به على(ع) کرد و گفت:

اى ابن عم امر تو سمع و طاعت            مرا نه پستى است و نى ملامت‏

تو  را  خوراک  از  خرد  و   برائت             مرا  امید  است  از  این  مجاعت‏

پیوست  با  نیکان  و  با جماعت             روم  به  فردوس   ابا     شفاعت

همه اهل خانه هر پنج قرص نان را به مسکین داده، شب را گرسنه خوابیدند و چیزی جز آب نخوردند.

فردای آن روز را نیز روزه گرفتند. فاطمه(س) یک سوم دیگر از پشم را ریسید و یک صاع دیگر از جو را آرد کرد و پنج قرص نان پخت. پس از نماز مغرب، همین که سر سفره نشستند، یتیمی به در خانه آمد و گفت: «السلام علیکم اهل بیت محمد. من یتیمی مسلمان هستم. از آنچه می‌خورید به من نیز بدهید. خداوند شما را از نعمت‌های بهشتی اطعام کند.»

این بار نیز على(ع) لقمه از دست نهاد و فرمود:

فاطمه  دخت  سید کریمان           دخت    پیمبرى  نه   از   لئیمان‏

باشد بخیل دائم از ذمیمان           میکشدش به آتشى چه سوزان‏

فاطمه(س) نیز رو به او کرد و فرمود:

میدهمش  بی ‌باک  من  عطا   را               بر مى‏گزینم  بر  همه خدا را

شب‌راگرسنه‌باشنداین‌دوشبل‌مارا               کشته شود کوچکترش فکارا

در   کربلا     ربوده      گردد     زارا              برقاتلش صدواى وصد خسارا

دوزخ  کشد  او    را   بته  ز      نار              پندش بودسنگین‏تر از نصارى‏

همه اهل خانه، آن شب را نیز گرسنه سپری کردند و چیزی جز آب نخوردند. فردا نیز همین اتفاق تکرار شد و این بار اسیری از مشرکین به در خانه آمد و گفت: «السلام علیکم یا اهل بیت محمد ما را اسیر می کنید و به بند می کشید، اما به ما غذا نمی‌دهید؟»

باز هم على(ع) لقمه را از دست بر زمین نهاد و فرمود:

فاطمه  اى  دخت  نبى احمد                   دخت نبى سید مسدد

آمد اسیرى بر درت بى‏مسند                   در  بند  ناتوانیش مقید

دارد  شکایت  از مجاعه بیحد                  اطعام‌امروزت‌بیابى‌درغد

نزد   خداى     واحد      موحد                  زارع‌دروکندهر آنچه کارد

و فاطمه(س) فرمود:

زان جو نمانده است غیر صاعم               که نان کند دو دست و هم ذراعم‏

شبلان  من  گرسنه   در  کنارم               وام  گذارشان    خداى   کردگارم‏

که  بابشان  در  خیر شد پناهم               با   دست   نیرومند   او    براهم‏

نه  معجزم به سر نه بر کف آهم               به جز  عبا  که بافته ‏ام به صاعى‏

آن شب نیز همگی نان‌های خود را به اسیر داده، با آب افطار کردند و گرسنه خوابیدند.

فردای آن روز امام علی(ع)، در حالی حسن و حسین(ع) را نزد رسول خدا(ص) برد که از فرط گرسنگی همانند جوجه به خود می‌لرزیدند. پیامبر(ص) با دیدن آنان فرمود: «ای اباالحسن، حالت شما مرا سخت ناراحت می‌کند، نزد دخترم فاطمه برویم.» نزد فاطمه(س) رفتند و دیدند او نیز در محراب خود، از گرسنگی دچار ضعف شدیدی شده و چشمانش گود افتاده است.

حضرت رسول اکرم(ص) دختر خود را به سینه چسباند و گفت: «به خدا پناه می‌برم، شما سه روز است که گرسنه‌اید!» در همین حین بود که جبرئیل نازل شد و گفت: «ای محمد، آنچه را خداوند برای تو در باره اهل‌بیت مهیا ساخته است، بگیر!» پیامبر(ص) فرمود: چیست؟

جبرئیل آیات آغازین سوره‌ انسان «هل اتی» را در خصوص این واقعه و پاداش آن قرائت کرد تا رسید به آیه «انّ هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا؛ این است پاداش شما؛ کوششتان ستودنی است.»

 

سرازیر شدن برکات الهی به یمن نزول سوره هل أتی

آری، نزول سوره مبارکه «هل أتی» در شأن خاندان اهل‌بیت(ع) تنها بخشی از پاداش خدای حق تعالی برای این خانواده به عنوان عنصر اساسی پیشرفت بشریت است. همچنین خداوند متعال به نزول سوره انسان در حق اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) اکتفا نکرده و با قرار دادن آثار و برکات فراوان برای قاری این سوره، فضائل این خاندان را به صورت پایدار سرازیر محبانشان کرده است.

 

آثار و فضایل قرائت سوره هل أتی

از رسول خدا، حضرت محمد(ص) در فضیلت این سوره وارد شده است که فرمود: هر کس سوره انسان را قرائت نماید پاداش او بهشت و حوریان بهشتی خواهد بود.(مجمع البیان، جلد 10، صفحه 206)

همچنین از این رسول مهربانی نقل شده است که فرمودد: هر کس بر قرائت سوره انسان مداومت ورزد، اگر روحش ضعیف باشد، دارای قدرت روحی می‌شود و اگر این سوره را بنویسند و پس از شستن، آب شسته شده آن را بنوشند، برای درد قلب سودمند است؛ تنش سلامت می‌یابد و بیماری‌هایش خوب می‌شود.(تفسیرالبرهان، جلد 5، صفحه 543)

امام جعفر صادق علیه السلام نیز فرمود: قرائت سوره انسان موجب تقویت و نیرومندی روح، قوی شدن اعصاب و آرامش یافتن از اضطراب می‌شود و اگر کسی که در قرائت آن ضعیف است و نمی‌تواند آن را بخواند، این سوره را نوشته و پس از شستن آب آن را بنوشد که از ضعف نفس جلوگیری می‌کند.(تفسیرالبرهان، جلد 5، صفحه 543)

 

آیات نازل شده در شأن اهل بیت(ع)

آیات پنجم تا 22 سوره انسان «هل أتی» درباره این داستان زیبا از بنیان محکم خانواده حضرت امیر مؤمنان علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و پاداش این خانواده است که از نظر می‌گذرد.

إِنَّ الْأَبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا؛ به یقین ابرار و نیکان از جامى مى‏نوشند که با عطر خوشى آمیخته است.(5)

عَیْنًا یَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ یُفَجِّرُونَهَا تَفْجِیرًا؛ چشمه‏اى که بندگان خدا از آن مى‏نوشند و «به دلخواه خویش» جاریش مى‏کنند.﴿6﴾

یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَیَخَافُونَ یَوْمًا کَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیرًا؛ «همان بندگانى که» به نذر خود وفا مى‏کردند و از روزى که گزند آن فراگیرنده است مى‏ترسیدند.﴿7﴾

وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْکِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا؛ و به «پاس» دوستى «خدا» بینوا و یتیم و اسیر را خوراک مى‏دادند ﴿8﴾

إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا؛ ما براى خشنودى خداست که به شما مى‏خورانیم و پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهیم.﴿9﴾

إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا یَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِیرًا؛ ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت هراسناکیم.﴿10﴾

فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا؛ پس خدا «هم» آنان را از آسیب آن روز نگاه داشت و شادابى و شادمانى به آنان ارزانى داشت.﴿11﴾

وَ جَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِیرًا؛ و به «پاس» آن‌که صبر کردند بهشت و پرنیان پاداششان داد.﴿12﴾

مُتَّکِئِینَ فِیهَا عَلَى الْأَرَائِکِ لَا یَرَوْنَ فِیهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِیرًا؛ در آن «بهشت» بر تخت‌هاى خویش تکیه زنند در آنجا نه آفتابى بینند و نه سرمایى.﴿13﴾ 

وَ دَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا؛ و سایه‏هاى درختان به آنان نزدیک است و میوه‏هایش «براى چیدن» رام.﴿14﴾

وَ یُطَافُ عَلَیْهِم بِآنِیَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَ أَکْوَابٍ کَانَتْ قَوَارِیرَا؛ و ظروف سیمین و جام‌هاى بلورین پیرامون آنان گردانده مى‏شود.﴿15﴾

قَوَارِیرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِیرًا؛ جام‌هایى از سیم که درست به اندازه «و با کمال ظرافت» آن‌ها را از کار در آورده‏اند.﴿16﴾

وَ یُسْقَوْنَ فِیهَا کَأْسًا کَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِیلًا؛ و در آنجا از جامى که آمیزه زنجبیل دارد به آنان مى‏نوشانند.﴿17﴾

عَیْنًا فِیهَا تُسَمَّى سَلْسَبِیلًا؛ از چشمه‏اى در آنجا که سلسبیل نامیده مى‏شود.﴿18﴾

وَ یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَیْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا؛ و بر گرد آنان پسرانى جاودانى مى‏گردند چون آنها را ببینى گویى که مرواریدهایى پراکنده‏اند.﴿19﴾

وَ إِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا؛ و چون بدانجا نگرى «سرزمینى از» نعمت و کشورى پهناور مى‏بینى.﴿20﴾

عَالِیَهُمْ ثِیَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَ إِسْتَبْرَقٌ وَ حُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَ سَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا؛ «بهشتیان را» جامه‌هاى ابریشمى سبز و دیباى ستبر در بر است و پیرایه آنان دستبندهاى سیمین است و پروردگارشان باده‏اى پاک به آنان مى‏نوشاند.﴿21﴾

إِنَّ هَذَا کَانَ لَکُمْ جَزَاء وَکَانَ سَعْیُکُم مَّشْکُورًا؛ این «پاداش» براى شماست و کوشش شما مقبول افتاده است.﴿22﴾

بهروز ملکی

/997/703/ر

ارسال نظرات