نگاهمان به اشاره ولی فقیه باشد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، خدمتی که انسان در زمینه فرهنگی میتواند به جامعه ارائه کند، با دیگر خدمتها قابل مقایسه نیست؛ چرا که چنین خدماتی میتواند سبب سعادت ابدی انسانها شود، در حالی که خدمتهای دیگر نهایتا سبب آسایش یا طول عمر انسانها در همین دنیا میشود. خداوند متعال توفیق چنین خدمتی را به برخی از انسانها داده است و این عده در جامعه ما روحانیون و دانشگاهیان و فرهنگیان هستند که جوانان مردم همچون لوحهایی سفید در اختیار آنها قرار دارند و این اساتید هستند که روی آن لوح، نقش میاندازند.
چنین تکلیفی نه تنها وظیفهای در قبال خون شهدا و انقلاب است، بلکه یک وظیفه بسیار مهم از جانب خداوند به خاطر موقعیت این افراد است،حال که خداوند، این نعمت عظیم را به افرادی عطا کرده است، باید قدر آن را دانست و برای شکرگزاری از این نعمت باید ابتدا عقاید صحیح را به خوبی شناخت و اگر مشکلی در عقاید وجود دارد، آن را تصحیح کرد؛ همچنین باید مراقب رفتارها بود تا بدآموزی نداشته باشد؛ چرا که دانشجو و متعلم بیش از گفتار، از رفتارها درس میآموزد.
ضرورت افزایش دانش ومعلومات
باید باورها و ارزشها به خوبی شناخته شوند و در عمل نیز نمایان شوند، برای رسیدن به این مهم باید با مطالعه و شیوههای دیگر، شناخت خود را از دین بالا ببریم و تمرینهایی اخلاقی برای خود در نظر بگیریم.
گاه سؤال میشود ما که شیعه هستیم و اهلبیت(ع) را قبول داریم و مثلا به امام (ره) و انقلاب هم عشق میورزیم، دیگر چه چیزی باید بیاموزیم؟ باید توجه داشت که معلومات بشری کامل نیست و یادگیری حد و حصری ندارد و حتی اگر روزانه بر معلوماتمان بیفزائیم باز هم تمامی ندارد؛ لذا باید با استفاده از هر منبع معتبری از جمله قرآن، سیره اهلبیت (ع) و افرادی که از آنها آموختهاند، دانش خود را بالا ببریم.
سزاوار است برای مطالعه و شناخت دین، دست کم چند دقیقه در روز وقت بگذاریم، البته برخی از مطالب با یک مرور سطحی، قابل درک نیستند؛ لذا تشکیل جلسات هفتگی با دوستان و تبادل اطلاعات و بحث در این موضوعات سبب حل بسیاری از گرههای ذهنی میشود و میتوان برای حل گرههای باقی مانده، فرد متخصص در آن زمینه را دعوت کرد تا آن مطلب را توضیح دهد و گرههای ذهنی باز شود.
ما باید دلسوز دانشجو باشیم و با مهربانی و صمیمیت با آنها رفتار کنیم تا دانشجو نیز بفهمد که واقعا صلاح او را میخواهیم؛ نه اینکه صرفا ساعتی را برای برگزاری کلاس بگذرانیم تا انجام وظیفه اداری و پرسنلی کرده باشیم.
بی مسؤولیتی در قبال دین مردم خطاست
اختلاف سلیقهها در مسائل اجتماعی که منشأ به وجود آمدن حزبها و گروهها میشود، طبیعی است و قریب به اتفاق این گروهها خیر و صلاح مردم و جامعه و پیشرفت کشور را میخواهند، اما راه رسیدن به پیشرفت بنا بر تشخیص افراد متفاوت است.
مثلا در این سالهای اخیر مسئولین تشخیص دادهاند که مهمترین مشکل جامعه و مردم، مشکلات اقتصادی است که علت آن هم به تشخیص آنها تحریم است و تصور میکنند اگر بتوان تحریمها را برداشت، مشکلات نیز حل میشود و البته قصد سوئی نیز ندارند!
آیا کار برای دین مردم مهمتر است یا برای شکم آنها؟ برخی میگویند که ما مسئول نان مردم هستیم و نه دین مردم و حتی اگر به مسئولی گفته شود چرا جلوی فلان فیلم که مخالف با اخلاق است گرفته نمیشود، میگوید از آنجا که بیننده زیادی دارد، نمیتوان جلوی آن را گرفت؛ این در حالی است که دولت اسلامی نسبت به دین، اخلاق و فرهنگ مردم مسئول است.
این نظام، براساس اسلام به وجود آمده و برای اقامه اسلام در کشور، خون صدها هزار نفر از بهترین و پاکترین جوانان کشور فدا شده است، برخی به اشتباه تصور میکنند با حل کردن مسائل مادی، مسائل دینی نیز خود به خود حل میشوند لذا کسی که در چنین نظامی مسئول میشود، حق ندارد خود را نسبت به دین مردم، بی مسئولیت بداند، بلکه وظیفه او در وهله اول، دین مردم است، هرچند خود دین هم گفته است که باید به نیازهای جسمی مردم توجه و رسیدگی شود.
امروز به برکت انقلاب اسلامی کسی در رأس حکومت قرار گرفته است که هم اسلام را به خوبی میشناسد و هم تقوا دارد و هم مصالح جامعه را به خوبی درک میکند و لذا در مسائلی که پیچیده است و نمیتوانیم به خوبی راه صحیح را تشخیص دهیم، باید به همان جهتی که او اشاره میکند، حرکت کنیم.
کسی که بیش از 40 سال در سختترین مسئولیتها به بهترین وجه، مسئولیت خود را انجام دهد و حتی در مسائل اختلافی نیز بعدها معلوم شود که حق با او بوده است، شخصی قابل اعتماد است که میتوان در زمانی که تشخیص دشوار میشود، برای شناخت مسیر صحیح به وی مراجعه کرد. اگر کسی طبیبی را سراغ داشته باشد که در طول 40 سال طبابتش حتی یک اشتباه در تشخیص بیماری و درمان نداشته است، قطعا به نسخهای که او مینویسد، اعتماد میکند؛ هرچند این بدان معنا نیست که این پزشک معصوم است، اما اگر پزشکان با هم اختلاف داشته باشند، فرد عاقل به نسخه همین پزشک عمل میکند و لذا حداقل فایدهای که بر پیروی از ولایتفقیه مترتب است، انجام وظیفه شرعی است که با اطاعت از او نزد خداوند متعال معذور هستیم حتی اگر هم اشتباه کرده باشد.
نعمت رهبری؛ نعمتی بیبدیل
امروز به برکت خون شهدا، ولیفقیه در رأس این کشور قرار دارد،شخصیتهای بزرگ عالم با یک ساعت حضور در محضر ایشان و گوش دادن به سخنانشان، پی به عظمت ایشان برده و به آن اعتراف کردهاند و لذا وظیفه ما این است که در عین حالی که بر معلومات و تجربیات خود میافزائیم و حق انتقاد از مسئولین را نیز برای خود قائلیم، اگر به جایی رسیدیم که تشخیص برایمان دشوار شد، نگاهمان به اشاره ولیفقیه باشد.
هیچ کشوری از نعمت وجود چنین رهبری برخوردار نیست،در بسیاری از کشورهای دنیا، بعد از دوران مسئولیت رؤسای جمهورشان و یا در حین مسئولیتشان، رسوائیهای بزرگ مالی و اخلاقی آنان کشف و آشکار میشود؛ اما در کشور ما رهبری در رأس نظام قرار دارد که نه تنها خودش بسیار پاک و ساده زندگی کرده است، حتی خانواده خود را پاک نگه داشته و به آنها توصیه کرده است تا در کارهای اقتصادی وارد نشوند.
واقعا جای شکر دارد که رهبری در رأس این کشور قرار دارد که وقتی همسرش مریض میشود مانند سایر بیماران دیگر به بیمارستان مراجعه کرده و تحت مداوا قرار میگیرد و هنگام عیادت رهبر انقلاب از ایشان، تازه مسئولان بیمارستان متوجه میشوند که ایشان همسر رهبر انقلاب بوده است. باید قدر نعمتهای خداوند متعال را بدانیم،خداوند وعده داده است که اگر شکرگزار باشید، نعمتها را بر شما افزون میکند. سخنرانی آیتالله مصباح یزدی درجمع تعدادی از اساتید دانشگاههای یزد./907/د101/ح
منبع: کیهان