۰۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۸
کد خبر: ۲۶۳۲۳۶

آیت الله قاضی؛ مجاهدی که رزمندگان با اقتدا به او درس مقاومت را مشق می‌کردند

خبرگزاری رسا ـ به مناسبت گرامیداشت چهارم خرداد روز ملی مقاومت وپایداری وبه یاد نماد مقاومت شهرشهید پرور دزفول؛ مرحوم آیت الله قاضی(ره) امام جمعه فقید دزفول زندگینامه و خاطراتی از آن عالم روشن ضمیر باز گومی شود.
آيت‌الله سيد مجدالدين قاضي دزفولي

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، به مناسبت گرامیداشت چهارم خرداد روز ملی مقاومت و پایداری و به یاد نماد مقاومت شهر شهید پرور دزفول؛ مرحوم آیت الله قاضی(ره) امام جمعه فقید دزفول زندگینامه و خاطراتی از آن عالم روشن ضمیر باز گومی شود:


آیت‌الله سیدمجدالدین قاضی دزفولی، در سال 1279 هجری شمسی، در شهرستان دزفول متولد شد؛ در طول دوران زندگی خود با رژیم منحوس پهلوی پیوسته در معارضه بود و پس از قیام 15 خرداد سال 42 که منجر به دستگیری و تبعید حضرت امام خمینی(ره) شد به اتفاق تعداد کثیری از علماء دزفول در اعتراض به این عمل، به مدت 35 روز حوزه علمیه و مساجد دزفول را تعطیل کرده و بیانیه‌های افشاگرانه‌ای علیه آن رژیم انتشار داد.


در فاصله ‌سال‌های 42 تا 57 آیت‌الله قاضی در هر فرصت مردم را نسبت به ماهیت رژیم شاه و جنایات ابرقدرت‌ها آشنا می‌کرد و همواره به ارشاد و هدایت مردم و تبلیغ احکام عالیه شرع مبین می‌پرداخت.

 

وی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به امر امام خمینی‌(ره) نماز با شکوه جمعه را در دزفول اقامه کرد و همواره در خطبه‌های نماز جمعه و سایر اجتماعات، مردم را به رعایت تقوای الهی و صبر و استقامت سفارش می‌کرد.


آیت‌الله «قاضی» بعد از سپری کردن عمری پر برکت، سیزدهم بهمن‌ماه سال 64 در دهه مبارک فجر و روز روحانیت و انقلاب، در سن 84 سالگی به سرای باقی شتافت.


در کنار مردم شهر می مانم

شهر در رعشه مدام بود؛ هر موشک که دشمن بعثی به سوی شهر پرتاب می کرد، به شعاع 500 متر تخریب می کرد؛ تنها کسانی آسیب‌های ناشی از پرتاب موشک را ادراک می کنند که در آن شرایط زیسته باشند و لحظه‌های اصابت آن را درک کرده باشند.


در مرور شهر، دیوارهای ترک بسته، میدان هایی که در جای جای شهر باز شده بود، گودال هایی هراس انگیز که دهان گشوده بود؛ انبوه ویرانه هایی که چشم بیننده را به اشک می نشاند، دیده می شد.


اما در این فضای خوف و خطر و خون، مردی در کنار مردم می زیست که نماد مقاومت مردم بود و وقتی بعضی به ایشان از سر دلسوزی و محبت می گفتند: حاج آقا شما هم بیرون از شهر بروید چون نقطه ای امن نیست؛ می فرمودند: مگر امام از جماران می رود که من هم بروم؟ مگر خون من از خون مردم دزفول سرخ تر و عزیزتر است؟ نه، من در کنار مردم می مانم.

 

همین روح سترگ و جان بی هراس و مردم دار، از دزفول اسطوره ای ساخت؛ آیت الله قاضی تندیس شهر بود که در شکستگی دیوارها نشکست و در باران موشک و گلوله های توپ دشمن، قامت افراشت و رسم زندگی در سختی را به دیگران آموخت.


رزمندگان از او درس مقاومت می آموختند

برگزاری مستمر و هر هفته نمازجمعه در دزفول با محوریت و امامت آیت الله قاضی به رغم آن همه تهدید دشمن و انفجار گلوله های توپ و موشکباران شهر در دوران جنگ شهرها در روحیه بخشیدن به مردم و رزمندگان عزیزی که از سر تا سر کشور به جبهه های جنوب و گاه برای زیارت حضرت سبزقبا(ع) فرزند امام موسی بن جعفر(ع) به دزفول می آمدند و یا مقرهای آن‌ها در اطراف دزفول قرار داشت، بسیار مؤثر بود. رزمندگان اسلام از امام جمعه شجاع، انقلابی و نستوه دزفول، درس اخلاص و ایمان و استقامت می آموختند.


خشمی که دشمن بعثی عراق از مردم مقاوم دزفول داشت را باید در حضور مؤثر آیت الله قاضی در دوران جنگ در دزفول جست و جو کرد که در اوج بمباران و موشکباران، به رغم کهولت سن هرگز و حتی برای یک روز شهر را ترک نکرد و مؤمنان شهر را به ادامه ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنی های حزب کافر بعث فرامی خواند./978/پ203/ف

ارسال نظرات