۲۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۹
کد خبر: ۲۹۶۰۹۸

تناقضات گفتاری و رفتاری تجدیدنظرطلبان درباره عاشورا

خبرگزاری رسا ـ ایام محرم هر ساله با سوگواری ناشی از ظلمی که به خاندان نبوت‌(ع) در طول سال‌های پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) شده آغاز می‌شود و اقشار مختلف مردم تلاش می‌کنند با شناخت بهتر زمینه‌های به‌وجود آمدن حادثه عظیم عاشورا، در پیچ و خم تحولات تاریخی مانند بسیاری از سپاه عبیدالله بن زیاد دچار لغزش و اشتباه نشده و امام زمان خویش را تنها نگذارند.
روزنامه‌هاي زنجيره‌اي
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، ایام محرم هر ساله با سوگواری و حزن و اندوه ناشی از ظلمی که به خاندان نبوت‌(ع) در طول سال‌های پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام(ص) شده آغاز می‌شود و اقشار مختلف مردم تلاش می‌کنند با شناخت بهتر عوامل و زمینه‌های به‌وجود آمدن حادثه عظیم عاشورا، در پیچ و خم تحولات تاریخی مانند بسیاری از سپاه عبیدالله بن زیاد دچار لغزش و اشتباه نشده و امام زمان خویش را تنها نگذارند.
 
حال اگر چه حدود 1400 سال پیش مخالفان امامت به پیکار مستقیم با امام‌حسین‌(ع) و لشگرش روی آوردند و نهایتاً ایشان را به شهادت رساندند اما بوده‌اند کسانی که طی سال‌های پس از شهادت امام حسین(ع) تلاش کرده‌اند نام و یاد سیدالشهدا(ع) را از اذهان پاک کرده و اجازه ندهند که عظمت حادثه عاشورا به قوت خود باقی بمانند. به موازات این تلاش‌ها افراد و جریاناتی بوده‌اند که تمرکز خود را روی استراتژی «تحریف» گذاشته و با تغییرات اساسی در مباحث پیرامون قیام امام حسین(ع) سعی کردند علل و عوامل به‌وجود آمدن این قیام انسانی را موضوعات خلاف واقع جلوه دهند.
 
طی سال‌های اخیر هم منسوبان به یک جریان سیاسی تلاش کرده‌اند تا در اشکال مختلف و به بهانه‌های متفاوت نهضت عاشورا را تحریف و در پی چنین رویکردی به اهداف جناحی خود که می‌تواند بخشی از آن «تغییرات بنیادین در باورهای ارزشی و اعتقادی مردم» در پوشش «استحاله فرهنگی و اعتقادی» باشد، برسند.
 
این جریان سیاسی طی 36 سال گذشته به کرات علل به‌وجود آورنده حادثه عاشورا را موضوعاتی غیر‌واقعی دانسته و توسعه و رشد مناسبت‌های مذهبی نظیر ایام عزاداری سالار شهیدان را اقدامی خلاف عقل و درایت عنوان کرده‌اند آن هم در حالی که برخی دیگر از رهبران این گروه سیاسی با مصادره اقدام امام حسین (ع)، ایشان را اولین اصلاح‌طلب معرفی کرده‌اند. حال باید به این پرسش اساسی پاسخ داد که چگونه جماعتی هم به تخریب و تخطئه توأم با تحریف امام حسین (ع) می‌پردازند و هم وی را رهبر اصلی اصلاح‌طلبان معرفی می‌کنند. به‌راستی چگونه ممکن است هم به شخصیتی اعتقاد داشت و هم به تحریف وی پرداخت، آیا این پارادوکس رفتاری- گفتاری نشان‌دهنده اهداف جناحی و حزبی برآمده از چنین موضوعی نیست؟
 
برخی ادعاها
می‌توان برخی از ادعاهای منسوبین به این جماعت جهت مصادره امام حسین(ع) را اینگونه یادآور شد:
 
1 - مصطفی کواکبیان، دبیر کل حزب مردم‌سالاری: «بزرگ‌ترین اصلاح‌طلب تاریخ بشریت امام حسین(ع) است و افتخار می‌کنیم که راه او را ادامه می‌دهیم.»
 
2 - محمدرضا عارف: «امام حسین(ع) به واقع نماد یک اصلاح‌طلب واقعی است... اصلاح‌طلبان نیز بر خود می‌بالند که پیرو مکتب امام حسین(ع) و در خط امام‌خمینی (ره) هستند.
 
3 - منتجب‌نیا، جانشین دبیر‌کل حزب اعتمادملی: «اصلاح‌طلبان افتخار می‌کنند که رهبر اصلی اصلاحات امام‌حسین (ع) است؛ کسی که به خاطر اصلاح امور جامعه خود و باقی ماندن اسلام قیام کرد. اصلاح‌طلبان نیز راه او را ادامه می‌دهند.»
 
مواضع و رفتار واقعی اصلاح‌طلبان در قبال دین
قبل از بازخوانی نظرات اصلاح‌طلبان در باب عاشورا باید به دیدگاه‌های آنها در مورد دین اسلام پرداخت.
 
1 - روزنامه خرداد با مدیر‌مسئولی عبدالله نوری به نقل از مجتهد شبستری در تاریخ 17 آبان 1378: «نهاد دین از نهاد حکومت جداست.»
 
2 - هفته‌نامه هاجر با مدیر‌مسئولی اعظم طالقانی در تاریخ 28 مهر 1378: «حکومت دینی، تفکری غلط است و بر همین اساس دین و سیاست از یکدیگر جدا می‌باشد.»
 
3 - روزنامه عصر آزادگان در مطلبی از حسن یوسفی‌اشکوری، از مسافران برلین در تاریخ 15 فروردین 1379: «من خواهان جدایی دین از دولت و خواهان ریشه کن کردن نظام ولایت فقیه هستم.»
 
4 - روزنامه ایران به قلم اکبر گنجی در تاریخ 21 اسفند 1378: «در یک جامعه مدرن، جدایی دین از سیاست یک امر بدیهی است. وقتی شما جامعه را مدرنیزه کنید، ‌این جدایی پیش خواهد آمد.»
 
5 - روزنامه شرق به قلم سعید حجاریان در تاریخ 27 اسفند 1382: «مسلمان سکولار اعتقاد دارد، ادغام این دو نهاد دین و دولت، همان ابزار شدن دین در دست قدرتمنداران است، ‌در نتیجه دین از بین می‌رود و باید برای حفظ دین، آن را از دولت جدا کرد.»
 
6 - روزنامه صبح امروز به قلم حاتم قادری در تاریخ 26 اردیبهشت 1378: «دین امری فردی و در رابطه با خداست و رویگردانی از دین حداکثری به سوی دین حداقلی، روند جامعه در حال تحول ماست.»
 
7 - اکبر گنجی در مصاحبه با نشریه تاکس اشپیگل آلمان: «خمینی به موزه خواهد رفت... حرکت اصلاح‌طلبان، عاقبت به جدایی دین از سیاست خواهد انجامید.»
 
نظرات تجدیدنظرطلبان در باب عاشورا
حال می‌توان به بخش کوتاهی از مواضع منسوبین به جماعت مدعی اصلاح‌طلبی در باب حادثه عاشورا یا معارف دینی مرتبط اشاره کرد:
 
روزنامه صبح امروز با مسؤولیت سعید حجاریان و به قلم اکبر گنجی در تاریخ 20 فروردین 1377: «عاشورا معلول تعارض‌های قومی و نتیجه خشونت پیامبر‌(ص) در بدر و حنین بود.»
 
روزنامه صبح امروز به تاریخ 20 فروردین 1379: «قیام امام حسین(ع) و سپاه امام مانند سپاه یزید اهل خشونت و فاقد تحلیل عقلانی بودند.»
 
اما یکی از جنجالی‌ترین و بی‌شرمانه‌ترین اظهارات در این زمینه مقاله «‌خون به خون شستن محال آمد محال» اکبر گنجی در روزنامه صبح امروز بود. وی در این مقاله مصیبت‌های اهل بیت‌(ع) در روز عاشورا و فجایع آن روز را نتیجه جنگ‌های بدر و حنین می‌داند و می‌نویسد: «پیامبر در بدر و حنین و... شمشیر زد... اما آیا جنگ‌های جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعیه به دنبال ندارد؟...
 
خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه‌هایی جز خشونت به بار نمی‌آورد. هیچ‌کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل می‌داند، دست به خشونت بزند و درصدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید.»
 
به عنوان یکی دیگر از نمونه‌های مواضع منسوبان به جریان اصلاح‌طلبی جهت تخریب حادثه عاشورا و تحریف آن باید به سخنرانی هاشم آغاجری، در مجتمع فرهنگسرانی کوثر در سال 81 اشاره کرد که بیان می‌کند: «...نویسندگان نامه به امام حسین(ع) می‌گویند: این حکومت (حکومت یزید) بدون رضایت مردم است و لذا نامشروع است. اگر حسین(ع) هم در رأس باشد ولی رضایت مردم در آن نباشد، نامشروع است.»
 
آغاجری در همین سخنرانی امام‌حسین‌(ع) را با سیاوش در تاریخ ایرانیان مقایسه می‌کند:
 
«... سیاوش در تاریخ ملی ما ایرانیان مظهر معصومیت و پاکی است و بعد از آمدن اسلام، حسین‌(ع) جای سیاوش می‌نشیند و آیا ما اثری در مورد حسین (ع) مانند منظومه‌ای که فردوسی در باب سیاوش سروده است، داریم؟»
 
«آفتاب یزد» به قلم جواد مقامی در فروردین ماه سال 79 هم اینگونه می‌نویسد: «‌سال‌های فراوان و بلکه قرن‌ها این بزرگداشت (قیام عاشورا) حاصلی جز تأثر، حزن و اشک‌آوری نداشته.» البته موج توهین‌ها به قرآن هم کشیده می‌شود و وابستگان به این طیف از جمله حبیب‌الله پیمان در هفته‌نامه پیام هاجر در این زمینه می‌نویسد: «‌قرآن قابل نقد عقلی و تجربی است و خود قرآن نیز در آیات بسیاری دعوت به آن نموده است.»
 
نجفقلی حبیبی عضو حزب مشارکت در برنامه دیروز، امروز، فردا در سال گذشته موج دیگری از تخریب‌ها علیه باورهای اعتقادی مردم را کلید می‌زند و بیان می‌کند: «شما سالانه برای بعضی چیزها چقدر خرج می‌کنید؟
 
در همین ایام عاشورا چقدر پول خرج می‌شود؟ بازده فرهنگی‌اش چقدر است؟ دو شب گریه می‌کنند و بعد می‌روند»!
 
تعابیر عجیب و غریب محمد شعله سعدی از قیام امام حسین(ع) در تازه‌ترین نشست اصلاح‌طلبان در شیراز- اواخر تابستان امسال- بار دیگر خاطرات توهین این طیف سیاسی به انگیزه امام حسین(ع) از قیام و عزاداری برای سیدالشهدا(ع) را در ذهن متبادر کرد. وی در جلسه‌ای با شاخه جوانان حزب ندای ایرانیان شعبه فارس در شیراز می‌گوید: «می‌گویند امام حسین‌(ع) انقلاب کرد و من چنین چیزی را باور ندارم به دلیل اینکه امام حسین(ع) اصلاً قصد انقلاب نداشته است و داشت از جایی که جانش را تهدید می‌کردند دور می‌شد اما به او اجازه ندادند و او نیز تسلیم نشد»!
 
در نمونه دیگری روزنامه اعتماد اسفندماه سال گذشته به بهانه واکاوی سبک زندگی و فعالیت دانشجویی دهه 50 سراغ ابراهیم اصغرزاده رفته و با او به گفت‌وگو نشسته است. در این گفت‌وگو که با عنوان «ما خیلی رمانتیک بودیم» در صفحه 9 شماره یک‌شنبه این روزنامه خبرنگار اعتماد مدعی رنگ‌باختگی سیدالشهدا(ع) به عنوان یک اسطوره برای جوانان شد(!؟).
 
اصغرزاده در بخشی از این مصاحبه می‌گوید: «نمی‌توان از نقش اسطوره در فرهنگ جامعه دست کشید. در این باره ما امام حسین(ع) را داریم به عنوان نمونه و به عنوان فرهنگ مذهبی و سیاوش را در فرهنگ ملی که هیچ‌یک از اینها را نمی‌توان از جامعه گرفت» اما در ادامه این خبرنگار اعتماد است که ادعا می‌کند: «اما این اسطوره‌ها هم به نظر می‌رسد رنگ باخته‌اند و برای نسل امروز آنقدری که شما می‌گویید اهمیتی ندارند...».
 
عاشورای 88 معیار دین ستیزی اصلاح‌طلبان
حوادث تلخ عاشورای 88 نمونه عینی دیگری است که به خوبی میزان پیوند جماعت تجدیدنظرطلب با گفتمان و نهضت عاشورا را روشن ساخته و نشان می‌دهد میزان تعلق اعتقادی وابستگان این طیف به مبانی و اصول اسلامی تا به کجاست؛ حادثه‌ای که نقاب اسلام‌خواهی و مردم سالاری را برای همیشه از چهره شخصیت‌هایی که منادی دین و انقلاب هستند کنار گذاشت. حال در پایان باید گفت هر چند جریان افراطی حزب منحله مشارکت و مجاهدین و دیگر تندروهای جماعت تجدیدنظرطلب، امروز با نقاب «اعتدال» سعی در تجدید حیات سیاسی داشته و خواهان احیای پایگاه اجتماعی دوم خرداد و دمیدن نفس به جسم بی‌جان اصلاحات است اما رویکرد ضددینی آنها در طول سال‌های گذشته هیچ گاه از افکار عمومی ملت ایران پاک نخواهد شد و استفاده ابزاری آنها از برخی ایام و نمادهای دینی نمی‌تواند بازگشت آنها به قدرت را امکانپذیر سازد./998/د102/س
 
منبع: روزنامه جوان

 

 

ارسال نظرات