انتخاب خوب، انتخاب بد
به گزارش سرویس پیشخوان خبرگزاری رسا، فردا هفتم اسفند ماه، موعد برگزاری پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی است. این دور از انتخابات، بنا به دلایل متعدد و به اعتقاد دوست و دشمن، «بسیار» سرنوشت ساز و مهم است.
در اهمیت این دور از انتخابات همین بس که رهبر انقلاب روز گذشته در دیدار مردم نجفآباد و طی یک موضعگیری بیسابقه هشدار دادند:«نتیجه هرگونه انتخاب شما در این انتخابات اعم از انتخاب خوب و یا بد به خودِ شما بازخواهد گشت، بنابراین سعی شود که انتخاب درستی انجام گیرد.» این جمله مهم و بیسابقه آقا یعنی، یک «جریان بد» در این انتخابات حضور دارد که نباید به آنها رای داد. اما این جریان کدام است؟
به این انتخابات-به دلیل همان اهمیتی که گفتیم- «بدترین» و «کینهتوزترین» دشمنان اسلام و کشور چشم طمع دوختهاند؛ طوری که حتی برخی رسانههای غرب، با قبول هزینههای سنگینِ زیر پا گذاشتن اصول حرفهای، تلاش میکنند در این انتخابات بطور کاملا عریان و علنی تاثیر بگذارند. شاید عجیب به نظر برسد اما در این انتخابات همچون گذشته، خبری از تحریم و تشویق مردم ایران به شرکت نکردن در آن دیده نمیشود. پیش از این، امپراتوری رسانهای استعمار تمام تلاش خود را برای شرکت نکردن مردم در انتخابات بسیج میکرد اما امسال خبری از این استراتژی نیست. شبکه سلطنتی بیبیسی دیگر نمینویسد «نمایندهها از قبل انتخاب شدهاند»؛ بر عکس به اشکال مختلف مردم را به رای دادن به جریان خاص مورد حمایت خود تشویق میکند و حتی از نامزدها نام میبرد. این یعنی، «آن جریان بد»، دشمن را به طمع انداخته است!
اما مشخصات این جریان کدام است؟ جریانی که نتانیاهو آن را «سرمایه اسرائیل در ایران» میداند. جریانی که وقتی 10 تفنگدار مسلح آمریکایی به آبهای کشورمان تجاوز کرده و حافظان امنیتِ همین جریان، آنها را مقتدرانه دستگیر و سپس آزاد کردند، به تقبیح سپاه پرداخته برای متجاوزان مرثیهسرایی کردند. این جریان از تحقیر خودی خشنود و از تحقیر شیطان بزرگ خشمگین میشود. این جریان به جای کشور خود، فانی در خدمات و مصالح و منافع آمریکاست. تردید نباید کرد که این جریان در صورت ورود به مجلس «قطعا» به کشور و مردم ایران آسیبهای جدّی خواهد زد. بنابر این طبیعی است که برای صهیونیستهای کودککش سرمایه ارزشمندی باشد. راز تغییر 180 درجهای مواضع دشمن در نحوه مواجهه با این انتخابات را نیز باید در همین «جریان» جستوجو کرد. «باید افرادی را برگزید که بعد از نشستن بر مسند مسئولیت، خود را سپر بلای مشکلات کشور قرار دهند و فانی در خدمات و مصالح و منافع عمومی مردم باشند و ضمن آنکه کشور را به دشمن نمیفروشند، مصالح ملی را به دلیل رودربایستی زیر پا نمیگذارند.» (30/10/94 رهبر انقلاب در دیدار دستاندرکاران انتخابات)
وقتی شبکه روباه پیر آن طور بیمحابا از سه نامزد خبرگان رهبری نام برد و از مردم خواست به آنها رای ندهند، این جریان تاکنون حتی حاضر نشده، برای اقناع افکار عمومی هم که شده، از چنین موضعی اعلام برائت کند. «لازمه مراقبت این است که اگر دشمن با هدف ایجاد دودستگی در مردم، از فلان گروه یا فرد تعریف میکند، بیدرنگ ابراز بیزاری و در مقابل او موضعگیری شود. اگر دشمن از شما تعریف کرد، در رفتار و کارهای خود تردید کنید این سخن، دستورالعمل انقلاب است، بنابراین باید در مقابل تعریف بیگانه، سریع موضعگیری کرد و دچار غفلت نشد.»(5 اسفند 94رهبر انقلاب در دیدار مردم نجف آباد)
این جریان آنقدر تعلل کرد تا این که، پدرجد تکفیریها نیز از راه رسید و دیروز ضمن «مجوس» خواندن تمام مردم ایران و شیعیان، از آنها خواست به آیات عظام جنتی، مصباح و یزدی رای ندهند! عبدالعزیز آل الشیخ، مفتی اعظم وهابیون سعودی است. «آل الشیخ» در حکومت عربستان از جایگاه وزارت برخوردار است. وی همان کسی است که فتوای تخریب قبور ائمه(ع) را صادر کرده و قتل امام حسین (ع) از سوی یزیدیان را اقدامی درست دانسته! حمایت چنین موجود پلیدی از یک جریان سیاسی و سکوت آن جریان، شرمآور نیست؟
طی سه سال گذشته همین سه کشور یعنی مثلث آل سعود، انگلیس و در راس آنها آمریکا از هیچ اقدامی، تاکید میشود، از هیچ اقدامی برای تحقیر، ضربه زدن و حتی براندازی
جمهوری اسلامی ایران دریغ نکرده است؛ از قتل 500 زائر ایرانی خانه خدا گرفته تا مداخله عریان در انتخابات، حملات تروریستی و موشکی به سفارتخانههای ایران در یمن و لبنان، کاستن از قیمت نفت و... اما جریان سیاسی مورد بحث ما ضمن رد این حقیقت که «دشمن به دنبال براندازی است»، فقط به نظاره نشسته و اگر کسی هم به این انفعال، انتقادی کرده، به جای دشمن، منتقدین را نواخته و در عین حال، لحظهای از بزک آمریکاییها غافل نمانده است.
«آنچه امروز در زبان مستکبرین و مخالفین نظام اسلامی و مشخصاً جمهوری اسلامی مشاهده میکنیم که با «تغییر رفتار» از آن یاد میکنند- گاهی میگویند ما تغییر نظام را نمیخواهیم، تغییر رفتار را میخواهیم- همین است. تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ تفاوتی ندارد؛ درست همان است.» (رهبر انقلاب اسفند 93 در دیدار اعضای مجلس خبرگان)
این جریان سیاسی و رسانههای وابسته به آن طی دو و نیم سال گذشته نشان دادند، دلشان با «اولاند» و «اوباما»ست؛ با نظام سرمایهداری است. جمله «ما لیبرال دموکرات مسلمانیم» یعنی، «قبله ما آمریکاست». کلمه «مسلمان» هم، صرفا یک «نکته انحرافی است» برای حفظ صورت اسلامی؛ اما سیرت این شعار آمریکایی است. اخیرا حتی نام اسلام را هم از کنار واژه «لیبرال» خط زدند: «لیبرالیسم یعنی اینکه همه برای کسب حقوق خود آگاه باشند و کسی به حق آنها تعدی نکند... اگر هزینه را براساس عدالت بپردازند لیبرالیسم است...کسانی که علیه لیبرالیسم حرف میزنند در واقع دارند علیه سوداگری صحبت میکنند... لیبرالیسم برای توسعه به میدان آمده است.»
دود ورود چنین جریان آلودهای در مراکز تصمیمگیر و تصمیمساز، فقط به چشم مردم خواهد رفت. جریانی که برای رسیدن به قدرت همنوا با دشمن، ضمن سیاهنمایی علیه کشور، به ارکان نظام و آرمانهای حضرت امام(ره) حمله میکنند، و در حالی که کلکسیونی از مفسدان اقتصادی از آنان حمایت میکنند، دم از مبارزه با فساد میزنند.
این حملات که با چاشنی مظلوم نمایی همراه است، باز هم ادامه خواهد داشت؛ پیش از انتخابات، برای جلب رای و زدن حریف، پس از انتخابات برای توجیه ناکارآمدیها. «سیاهنمایی»، «مظلومنمایی» و «حاشیه سازی» فعلا، ابزار کار این لیبرالهای وطنی است. خدا میداند این جریان اگر به قدرت برسد، چه بر سر کشور، اقتصاد، مردم و آرمانهای امام(ره) خواهد آورد. آنچه آل سعود، انگلیس و آمریکا را به طمع انداخته، همین لیبرال صفتها هستند. «انتخاب بد» یعنی همین لیبرالهای وطنی؛ انتخاب خوب هم یعنی، انتخاب با بصیرت و آگاهی.
«رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل میدهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ انگلیسیها دلشان تنگ شده برای دخالت کردن در ایران …اینکه ما عرض میکنیم در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، بهخاطر این است؛ بدانند دشمن چه میخواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه میخواهد، عکس او عمل میکنی؛ معلوم است». (28 /11/ 94رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان شرقی)/998/102/ب3
منبع: روزنامه کیهان