نفیسترین کتابها برای بسته بندی کالای مغازهها استفاده میشد
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، کتابخانههای بزرگ و گنجینههای پر ارزش مسلمانان هند با ضعف حکومتهای اسلامی هند و نفوذ گسترده انگلیس رونق خود را از دست داد و متروکه شد. برکناری مسئولان و مدیران کتابخانهها و روی کار آمدن افراد نالایق، سبب بینظمی در کتابخانهها شد و تعداد زیادی از کتب به علت بیتوجهی، فقر و یا رفتار ددمنشانه عمال انگلیس تلف گردید. همچنین کتابهای نادر و نفیسی که در معرض دید انگلیسیها بود به انگلستان ارسال گردید و باقیمانده کتابهای نفیس تا سال 1857م از هند خارج شد.
آنچه از دستبرد حوادث روزگار و یغماگری انگلیسیها باقی ماند، کتابخانههای شخصیتهای علمی و بزرگانی بود که با انگلیس و سلطه آن بر هند مخالف بودند. آنان در ایامی که باقیمانده کتب کتابخانههای سلاطین در کنار معابر به صورت کیلویی به فروش میرسید، با فروش وسایل خود حتی زیور آلات زنان بسیاری از کتب را از خطر نابودی نجات دادند. تعداد زیادی از نسخ خطی در کتابخانههای علما و بزرگان دیده میشود که مهر شاهان اوده(امجد علی شاه و واجد علی شاه) بر آنها ثبت گردیده است.
مهاجرت بسیاری از مسلمانان به پاکستان نیز در افول حوزههای علمیه و کتابخانههای اسلامی بسیار مؤثر بود.
علل نابودی کتابخانههای هند و متفرق شدن کتابها سؤوالی است که ذهن را به شدت به خود مشغول میکند. در این مورد دو پاسخ متفاوت داده شده است؛
نخست، برخی این امر را طبیعی و از عوارض اشغال و اضمحلال نظام سیاسی میدانند که حامی و ایجادکننده این نظام علمی بوده است. برای نمونه «سرجان استریجی» مستشرق معروف تاریخ اوده معتقد بود که پس از خلع واجد علیشاه و تبعید وی(1857 م) به کلکته و سلطه انگلیسیها بر این ایالت کتابها به علت عدم توجه تلف شد.(1) ولی این پاسخ با توجه به شرایط سیاسی و مسائل قبل و بعد از اشغال هند بسیار سادهانگارانه به نظر میرسد که به هیچ عنوان بیان کننده افول علمی مسلمانان هند نیست.
دوم، انگلیس با توطئه و طراحی قبلی بنا بر استعمار و تصاحب سرمایههای هند داشت و سرمایههای علمی در این بین از سرمایههای اقتصادی ارزش کمتری نداشت. تاریخ حاکی از آن است که حاکمان مسلمان و مقتدر هند هیچ اعتبار و جایگاهی برای کمپانی هند شرقی قائل نبودند. از اینرو سفیر «جیمس اول» پادشاه انگلیس بیش از دو سال در هند ماند تا شاید بتواند با جهانگیر شاه ملاقات کند، ولی حتی موفق به دریافت دست خطی از او برای پادشاه انگلستان هم نشد.(2)
به تعبیر برخی مورخین اورنگ زیب کمپانی هند شرقی را در حد یک کک بر پشت فیل خود حس میکرد.(3) او شورش و اغتشاش انگلیسیها را در سال 1686م در بندر حقلی ایالت بنگال را به شدت سرکوب کرد، به طوری که انگلیسیها برای تداوم حضور و فعالیت اقتصادی خود در هند مجبور به پذیرش شرایط ذلتباری شدند.(4)
در تاریخنگاری رسمی غرب(5) و در آثار مورخین شرقی متأثر از آن و حتی نویسندگان هندی(6) ادعا میشود که از آغاز تأسیس(1600م) تا اشغال بنگال(1757م) کمپانی هند شرقی شرکتی مرکب از تجار صلحجو بود که مطامع استعماری نداشت ولی جنگ سالهای 1690-1688 انگلیس و هند سند محکمی است که اهداف و برنامههای استعماری انگلیس را در هند نشان میدهد و تحلیلهای یکجانبه و مغرضانه را باطل مینماید.
رام کریشنا ماکرجی مینویسد: «در سال 1662 رییس دفتر کمپانی در سورت به کمیته سری لندن نوشت: اکنون زمانه میطلبد که تجارت خود را با شمشیر کشیده پیش برید. در سال 1687 در آستانه جنگ با دولت هند هیأت مدیره لندن به رییس مرکز کمپانی در قلعه سن جرج(مدرس) نوشت: برای ایجاد چنان سیاست داخلی و قدرت نظامی و ایجاد و حفظ منبع درآمد بزرگی که بتواند تامین کننده آن باشد به یک مستعمره بزرگ خوش قوام و باثبات انگلیسی در هند نیاز است.(7)
كمپاني توسط حدود دويست سهامدار كوچک و بزرگ در ابتداي سده هفدهم با فرمان ملكه اليزابت تشكيل شده بود(8) و دو هدف عمده را تعقيب ميكرد؛ نخست، تجارت با شرق و ديگري سلطه بر مناطقي كه يا به قول نويسنده مسلمان «بي صاحب»(9) بود يا از طريق امتيازات يا خريد آنها به دست ميآمد. كمپاني در سده هفدهم از يک طرف موفق شد مخالفان داخلي و رقباي خود در انگلستان ـ كه عمدتاً به خاطر قرار گرفتن انحصار تجارت سودآور هند در دست كمپاني از آن ناراضي بودند ـ را كنار بزند و گذشته از آن با كسب امتيازاتي نظير ضرب سكه، برپايي دادگاههاي نظامي، اجازه جنگ، صلح، نگهداري ارتش و ناوگان دريايي مخصوص خود عملاً به صورت يک حكومت سيار انگليسي درآيد.
كمپاني در طي نيمه اول سده هجدهم با استفاده از شرايط نابسامان امپراتوري مغولان هند و استفاده زيركانه از اختلافات قومي و مذهبي و با استفاده از سربازان بومي يا سپوي(برگرفته از كلمه سپاهي در زبان فارسي) جايگاه خود را در شبه قاره تثبيت كرد و در نهايت در نيمه دوم سده هجدهم از مقام يک شركت به ظاهر تجاري، به حكمراني بر هند تغيير جهت داد.(10)
به طور کلی استعمار بریتانیا دولت قدرتمند و باثبات اسلامی گورکانی را مانع بزرگی در سر راه اهداف توسعهطلبانه خود میدانست به ویژه پس از شکست سنگین از این دولت. لذا چاره کار را در تضعیف آن یافت و برای تحقق آن به تحریک و شورش اقلیتها علیه مسلمانان پرداخت؛ مانند شورش هندوها به سرکردگی شیواجی در دکن و همچنین آشوبگری سیکها در پنجاب.(11)
ضعف حکومت مرکزی زمینه را برای به قدرت رسیدن حکومتهای محلی آماده کرد. این شرایط زمینهای را فراهم کرد که استعمار بریتانیا نیز به عنوان یک بازیگر جدید در عرصه هند قدرتنمایی کند تا جایی که در ژانویه 1757 به بنگال حمله کرد و این سرآغاز استقرار امپراتوری بریتانیا در هند و مشرق زمین بود به طوری که در سال 1765 پس از شکست شاه عالم دوم از انگلیس در بازپسگیری بنگال، دیوانی(وزارت) بنگال و بیهار به کمپانی هند شرقی اعطا شد.(12)
از اسناد و مدارک تاریخی استنباط میشود که سالها قبل از واقعه 1857 م توطئههای زیادی در راه دستیابی به کتابخانههای مسلمانان در هند توسط ایادی انگلیس وجود داشته است. در حقیقت سالها قبل از خلع واجد علیشاه آخرین فرمانروای اوده 1857 م انگلیسیها تسلط کامل بر سراسر فرمانروایی اوده داشتند و شاهان با قدرت انگلیسیها به حکومت میرسیدند. همچنین عزل و نصبها به دست ایشان بود و شاه هیچگونه اختیاری از خود در امور مملکت نداشت.(13)
در اواخر دوران حکومت واجد علیشاه که عملا تمام امور به دست نمایندگان دولت انگلیس اداره میشد گروهی از مستشرقین از طرف نایب السلطنه انگلیس در هند برای بررسی اوضاع مسلمانان و کتابخانهها انتخاب و به لکنهو اعزام شدند. «سر هنری ایلیت» رییس دفتر نایب السلطنه انگلیس در هند یکی از این افراد بود. وی مأمور شد تا کتابی درباره تاریخ اسلامی در هند تألیف کند. او برای انجام این مأموریت به شهرهای مختلف هند مسافرت کرد و با سوء استفاده از موقعیت خود کتابهای نفیس زیادی را به زور یا با قیمت ناچیزی به دست آورد و به انگلستان منتقل کرد. در این سفر برخی افراد هندی نیز برای به دست آوردن مقام و مسئولیت با او همکاری کردند؛ مانند میرزا وصی علیخان. البته این کتابها غیر از کتابهایی بود که او از واجد علی شاه به عنوان هدیه دریافت کرد.
به هر حال دکتر ایلیت به طرق مختلف و با استفاده از مقام و موقعیت خود توانست چندین هزار نسخه و رساله را با خود به انگلستان حمل کند. وی کلیه نسخ را تحویل موزه بریتانیا داد. در فهرست چارلس ریو که در سه جلد تنظیم شده بیشتر به کتابهایی برخورد میکنیم که مهر شاهان اوده و امضای دکتر ایلیت بر آنها ثبت شده است. دکتر اشپرینگر در مقالهای که راجع به مخطوطات تاریخی ایلیت در سال 1854 م نوشته، به گوشهای از کتابهایی که دکتر ایلیت با خود به انگلستان برد اشاره میکند.(14)
از شرقشناسان دیگری که قبل از برچیده شدن نظام حکومت شاهان اوده توسط انگلیسیها برای بررسی کتابخانههای اوده به این ایالت فرستاده شد، دکتر اشپرینگر بود. وی در اصل اهل استرالیا بود که به علت تبحر در علوم شرقی به خدمت انگلیسیها درآمد و به عنوان فهرستنگار کتابخانههای اوده به لکنهو فرستاده شد. وی در کارش موفقتر از دکتر ایلیت بود زیرا در عرض کمتر از دو سال بیش از 10 هزار نسخه را بررسی و فهرست کرد و آنچه از نسخ مهمی که در منطقه اوده بود را شناسایی و قسمتی از آنها را به انگلیسیها داد و تعدادی را با خود به آلمان برد.
هر چند وی در مدت اقامتش در لکنهو فهرست نسخ خطی کتابخانههای سلطنتی اوده را تهیه و تنظیم کرد و گروهی این کار وی را خدمت به مسلمانان و علوم اسلامی دانستهاند، ولی وی زیرکتر از آن بود که آنچه که در کتابخانهها مشاهده کرد را ضبط کند، تا دیگران از اسرار کار وی آگاه شوند. وی همچنان که در استخدام انگلیسیها بود و برای آنان کار میکرد تعداد زیادی از نسخ نفیس و نادر را از چشم انگلیسیها دور نگه داشت و به کشورش آلمان برد.
در فهرستنگاری نیز همین شیوه را به کار گرفت. وی پس از آنکه فهرست 10 هزار نسخه از کتابخانههای اوده را آماده کرد آن را در چهار مجلد تنظیم کرد و جلد اوّل آن را در دو بخش کتابهای فارسی و اردو در هند به چاپ رسانید. از سرنوشت سه مجلد دیگر اطلاعی در دست نیست.(15)
تسلط استعمارگونه انگلیس بر هند، انسجام و تمرکز فرهنگی مردم را به هم ریخت و در این شرایط مردم به میراث و پشتوانه علمی خود چندان توجه نداشتند. میرزا محمد نصیر در روزنامه خود مینویسد: «من و برادرم نظام الدین در یازدهم و دوازدهم آوریل سال 1858 وارد شهر لکنهو شدیم و در نزدیکی حویلی روشن الدّوله در یک منزل اقامت گزیدیم. در خانه مخروبهای که ما در آن اقامت داشتیم صدها نسخه قیمتی و اسناد پرارزش به صورت انباری در گوشهای ریخته بود که از وقایع سال 1857 به جای مانده بود.»
همچنین در قیصر التواریخ(16) آمده است که در این ایام در کنار کوچهها و معابر کتابهای زیادی دیده میشد که به صورت کاغذهای باطله از خانهها بیرون میریختند و یا به دکاندارها برای بستهبندی کالا به قیمت ناچیز فروخته میشد. علامه خامه حسین نیشابوری در شرح حال خود مینویسد: «من به کتابی در تدوین عبقات الانوار احتیاج داشتم و سالها در پی تهیه آن بودم و به تمام دوستانم در کشورهای دیگر برای تهیه آن سفارش کرده و نامهها نوشته بودم تا آنکه خادم خانه روزی برای خرید به دکان بقال رفته بود و جنس آورده شده در کاغذی بود که نظر مرا جلب کرد. چون به کاغذ نظر افکندم و بعضی از مطالب کتاب موردنظر در ذهنم بود، دریافتم که این ورقی از همان کتاب است. خادم را فرستادم و تمام کتاب را به قیمتی ناچیز برایم خریداری کرد.»(16)
منشی ظهیر الدّین(17) در شرح حال خود مینویسد: «من برای یک امر تحقیقی در زمان تبعید شاه، نامهای به وی نوشتم و تقاضای کتابی را از کتابخانه سلطنتی نمودم. واجد علیشاه در پاسخ نامه من چنین نوشت: تألیفات و تصنیفات عمده را سیل غارت یاغیان همچو خس و خاشاک در امواج تاراج چنان غرق ساخته که اثر حرفی از آنها باقی نیست.»(18)/993/704/ر
نگارنده: محسن محمدی
.............................................
منابع؛
1 ـ کتابخانههای لکهنو", ص175و176.
2 ـ ر.ک: "استعمار انگلیس و حکومت شیعی اود", ص107
3 ـ ر.ک: سلطان عالم واجد علی شاه, سیّد مسعود حسن رضوی، لکنهو، آل اندیا میر آکادمی، 1983 م, (اردو).
4 ـ ر.ک: تالیفات شیعه در شبه قاره, ص12.
5 ـ ر.ک: "کتابخانههای لکنهو", مهدی خواجهپیری, ص178, مجله مشکوه, بهار و تابستان 1367.
6 ـ ر.ک:مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان, ص13
.The Honourable Company: A History if the English East India Company, John Keay, p145-146, London: HaroerCollins, 1991.
7 ـ ر.ک: زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ص123-133.
. “East India Companies”, Randall M. Evenson, p556, Americana, Vol.9; The Oxford History of India, Vincent Smith, p450.
. An Advanced History of India, R. C. Majumdar, H. C. Raychaudhuri, Kalikinkar Datta, p638-806, London: macmillan, 1953.
.The Rise and Fall of the East India Company, A Sociological, Ramkrishna Mukherjee, p42, Bombay: Popular Prakashan, 1973.
8 ـ کمپانی هند شرقی, براین گاردنر, ص29 , ترجمه کامل حلمی و منوچهر هدایتی خوشکلام, تهران, پژوهه, 1383.
9 ـ تحفه العالم و ذیل تحفه, میرعبدالطیف شوشتری, ص249, به کوشش صمد موحد, تهران, طهوری, 1363.
10 ـ برای مطالعه بیشتر در مورد اهداف و برنامههای استعماری انگلستان در اضمحلال حکومت شیعی اود ر.ک: "استعمار انگلیس و حکومت شیعی اود", محمدحسین منظور الاجداد, منصور طرفداری, ص99-109, شیعهشناسی, شماره 27, پاییز 1388.
11 ـ برای مطالعه بیشتر در این مورد ر.ک: زرسالاران یهودی و پارسی, استعمار بریتانیا و ایران, ص136-159. همین شورشها در کنار روابط دلالانه تجاری سبب شد که کمپانی هند شرقی به ارتشی مسلح شود که دو سوم آن را افراد هندو تشکیل می-دادند. جالب این است که استعمار بریتانیا از همین ارتش برای سرکوب قیامهای مردمی و اشغال هند استفاده کرد. (The Oxford History of India, Vincent Smith, p467
. The Oxford History of India, Vincent Smith, p475
12 ـ کتابخانههای لکهنو", ص 178
13 ـ ر.ک: همان, ص179و180.
14 ـ ر.ک: همان, 180.
15 ـ قیصر التواریخ, سیّد کمال الدین حیدر حسینی، لکنهو، نولکشور، 1896م, (اردو)
16 ـ کتابخانههای لکهنو", ص 181.
17 ـ ظهیر الانشاء, محمّد ظهیر الدّین خان بلگرامی، لکنهو, نولکشور، 1987م, (اردو)
18 ـ کتابخانههای لکهنو", ص183.