بازشناسی خطبه های امام سجاد در کوفه و شام از دیدگاه آیت الله مکارم
به گارش خبرگزاری رسا، امام حسين عليه السلام پس از شهادت یاران با وفایش در روز عاشورا؛ به خيمه فرزندش امام زين العابدين عليه السلام رفت[1]و او را به سينه چسباند و فرمود: «يا ولدي أنت أطيب ذريتي، و أفضل عترتي، و أنت خليفتي على هؤلاء العيال و الأطفال، ...؛ فرزندم! تو پاكترين ذريه و برترين عترت منى و تو جانشين من بر اين بانوان و كودكانى... هر گاه كه ناله سر دادند آنان را آرام كن، و چون هراسان شدند مونسشان باش و با سخنان نرم و نيكو، خاطرشان را تسلى بخش...».[2]
چه مطلب بزرگى است كه امام حسین عليه السلام در آخرين لحظات عمر خود با كوله بارى از تجربه هاى تلخ و شيرين، امام سجاد عليه السلام را به سينه مى چسبانند و سفارش می کنند.[3]
بلکه آخرين سخنان امام حسین عليه السلام اين پيشواى بزرگ ايثار و فداكارى به خوبى نشان مى دهد، آن حضرت در لحظات حساس، تنها فرزندش امام سجاد عليه السلام را آماده پذيرش مسئوليت عظيم به ثمر رساندن نهال برومندى را كه در كربلا نشانده و با خون عزيزانش آبيارى كرده بود مى ساخت. لذا آخرين وصايايش را با او در ميان مى گذارد و خواهران و دخترانش را به اطاعت از او سفارش مى كند.[4]
زیرا امام حسین عليه السلام شيعيان و پيروان مكتبش را در لحظات بحرانى و طوفانى فراموش نمى كند، و پيام مظلوميت خود را به وسيله تنها پسرش به آنها مىرساند، تا بدانند در ادامه راه از چه حربه اى استفاده كنند.[5]
امام سجاد عليه السلام؛ میراث دار قافله عشق و حماسه ، پیام آور حماسه سازان عاشورا
به حق عاشورا يك حماسه است،[6] لذا پس از حادثه جانگداز و حماسه آفرين كربلا،[7] سخنان فراموش نشدنى كه در خطبه هاى امام سجاد عليه السلام در کوفه و شام و در نزديكى مدينه آمده است، هر كدام بيانگر روح حماسى اين واقعه بزرگ تاريخی است.[8]
لذا خطبه هايى كه امام سجاد عليه السلام ايراد كردند[9] به مانند کلام حضرت علی عليه السلام، در هر موضوعى وارد مى شود و در موعظه، حماسه و .... شاهكار مى آفريند.[10]،[11] زیرا در مقابل توطئه های دشمنان و تبلیغات دروغین حکومت اموی ، همواره بايد آماده دفاع و جهاد بود؛ و هميشه بايد حالت حماسه و سلحشورى را در جوانان مسلمان زنده نگهداشت.[12]
از این رو خطبه امام سجاد عليه السلام در كوفه[13] و بیان جملاتی تأثیرگذار هم چون « ..شما بوديد كه به پدرم نامه نوشتيد..، آنگاه او را تنها گذاشته و با وى پيكار كرديد؟!..»[14]و «شما با چه چشمى مى خواهيد به پيامبر خدا بنگريد... »[15]و در ادامه نیز فریاد مردم کوفه مبنی بر اینکه «اى فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله همه ما گوش به فرمان و مطيع توايم .. به ما فرمان بده ما با هر كس تو بجنگى، مى ستيزيم!!»، و در نهایت کلام نهایی حضرت مبنی بر اینکه خواسته من از شما اين است كه نه از ما طرفدارى كنيد و نه با ما به جنگ و ستيز برخيزيد (ما را به خير شما اميدى نيست، شر مرسانيد)». نشان دهندۀ این مسأله است كه كوفيان با ضرباتى كه خطبه كوبنده امام سجاد عليه السلام بر روحشان وارد كرد چنان به هيجان آمدند كه آماده پيكار با دشمنان اهلبيت عليهم السلام و گرفتن انتقام از قاتلان شهداى كربلا شدند، ولى امام عليه السلام كه مى دانست آنها بىوفايى خود را بارها نشان داده اند و سست تر از آن هستند كه قيام همه جانبه اى بر ضد جانيان بنى اميه كنند.[16]
خطبه تاريخي که کاخ یزید را لرزاند
بی تردید خطبه امام سجاد عليه السلام در شام از خطبههای بسیار پرمعنی است[17]و اگر هیچ دلیلی بر علم و عرفان و شجاعت و کرامت و تدبیر آن بزرگوار جز خطبه آتشینی که آن حضرت در شام ایراد کرد وجود نداشت، کافی بود تا از لابلای آن، همه چیز را درک کنیم.[18]
آرى يك خطبه غرا مى تواند چنين اثرى از خود به يادگار بگذارد، الان هم هنگامى كه انسان آن را مى خواند مو بر بدنش راست مى شود و به گوينده آن هزاران درود مى فرستد.[19]
نكته قابل توجه اينكه امام سجاد عليه السلام در شرايطى اين خطبه را ايراد كرد كه يزيد سرمست از باده پيروزى، مجلسى عظيم تشكيل داد و سفراى كشورهاى ديگر و همچنين اعيان و اشراف را به آن مجلس فراخواند.[20]
از سوی دیگر يزيد كه كم و بيش با درياى علم و تقوا و قداست و پاكى خاندان نبوى آشناست، ابتدا حاضر نمى شود كه امام سجاد عليه السلام با آن كه ضعف سفر و اسارت را بر اندام دارد بر فراز منبر رود و خطبه اى براى مردم بخواند؛ چراكه خاندان اموى زراعت خويش را در زمين جهل و بى خبرى مردم كاشته اند و مى دانند آگاهى مردم محصول چندين ساله آنان را بر باد مى دهد؛ ولى بر اثر فشار افكار عمومى مى پذيرد امام عليه السلام خطبه اى بخواند،[21] ويزيد از آنچه كه مى ترسيد دامنگيرش شد. اعتراضها بلند شد؛ فرياد و شيون و گريه مجلس را فرا گرفت و جمعى بدون آنكه به خليفه مسلمين! اقتدا كنند، مجلس را ترك كردند.[22]
اینچنین است که پس از روشن گری امام سجّاد(علیه السلام) برخی افراد هم چون پیرمرد فریب خورده شامی [23] به راه راست برگشت و در راه عقیده اش به شهادت رسید.[24]
خطبه طوفانی امام سجاد عليه السلام در شام و بیان فضائل امیرالمومنین علی عليه السلام
گاه ضرورت ايجاب مى كند كه انسان خود را با امتيازاتى كه دارد معرفى كند، زيرا بدون آن هدف هاى مقدس پايمال مى شود.[25] اينگونه سخنان با خودستايى و تزكيه نفس بسيار تفاوت دارد[26]
نمونه اين سخن خطبه امام سجاد عليه السلام در مسجد شام است، در آن هنگام كه مى خواهد خود و خاندانش را به مردم شام معرفى كند، تا توطئه بنى اميه در زمينه خارجى بودن شهيدان كربلا عقيم گردد، و نقشه هاى شيطانى آنها نقش بر آب شود.[27]
امام سجاد عليه السلام به معرفى اميرمؤمنان على عليه السلام پرداخت (تا تبليغات سوء ساليان دراز را بر ضد او خنثى كند) و چنين فرمود:[28] «من فرزند كسى هستم كه در برابر رسول خدا با دو شمشير و با دو نيزه نبرد مى كرد و دوبار هجرت كرد[29] و دوبار بيعت نمود[30]،[31]...او بزرگ عرب، شير بيشه نبرد، وارث دو مشعر،[32] پدر دو سبط رسول خدا، حسن و حسين بود؛ آرى؛ او جد من على بن ابى طالب عليه السلام است».[33]
اگر مى بينيم امام سجاد عليه السلام در خطبه معروف شام، به حسب و نسبشان افتخار مى فرمودند، نه براى برترىجويى بود، بلكه هدف ديگرى داشتند، آنها مى خواستند رسالت امامت و رهبرى خود را براى نا آگاهان از اين طريق تبيين كنند. درست مثل اينكه فرمانده لشكر براى معرفى خود و دعوت لشكريان به پيرويش، مقام و موقعيت خويش را شرح مى دهد.[34]
خطبه های ماندگار امام سجاد عليه السلام؛ تبیین واقعه عاشورا ؛ تداوم نهضت کربلا
«حذيم بن شريك اسدى» مى گويد: امام زين العابدين عليه السلام در کوفه رو به مردم نمود و فرمود؛[35]« ...من على فرزند حسينم، همان كس كه بدون هيچ جرم و گناهى كنار شط فرات (با لب تشنه) سر بريده شد. من فرزند كسى هستم كه حريمش مورد بىحرمتى قرار گرفت و اموالش به غارت برده[36] شد و خانوادهاش به اسارت گرفته شد.[37] من پسر كسىام كه با آزار و شكنجه به شهادت رسيد و همين افتخار ما را كافى است!».[38]
آنگاه امام زين العابدين عليه السلام با اين ابيات سخنش را پايان داد: «...جانم فداى آن كشته اى كه كنار شط آب (با لب تشنه) به شهادت رسيد، ولى كيفر آن كس كه وى را شهيد كرد، آتش دوزخ است».[39]،[40]
و یا در شام خطبه امام سجاد عليه السلام كار را به جايى رساند كه يزيد خود را تبرئه كرده و گفت: خدا روى ابن زياد را سياه کند، يزيد هم از ترس، دستور برگرداندن اسيران را به مدينه صادر كرد.[41]
به تعبیر یکی از علمای بزرگ اهل سنت؛ اگر چه بعد از جریان کربلا که امام سجاد علیه السلام، دردناک ترین حوادث را در روز عاشورا مشاهده کرد، لیکن سخنان و خطبه های امام سجاد علیه السلام تجلی یافته از ادامه مبارزه کربلا است و خلافت حاکمان اموی را به شدت کوبید.[42]
بعد از اين ايام قيام هاى مختلفى شروع شد و شعار همه آنها خون خواهى امام حسين عليه السلام بود، تا به قيام ابومسلم خراسانى رسيد كه شعار او «الرضا لآل محمد صلى الله عليه و آله» بود.[43]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت امام سجاد علیه السلام با خطبه های آتشین خلافت اموی را تحت ضربات سنگین خود قرار داد؛ و آن حضرت هنگامی که نتوانست با خون خود انقلاب کربلا را آبیاری کند، با ایراد خطبه های غرّاء که همچون شمشیر بُرنده بود در آن شرکت کرد.[44]
لذا شام بر اثر خطبه هاى امام سجاد به كلى دگرگون گرديد و از همان جا بذر انقلاب بر ضد بنی اميه پاشيده شد؛ و در نتيجه همين خطبه ها، بنى اميه در تمام جهان اسلام رسوا گشت و خطرى كه از سوى آنان اسلام و قرآن را تهديد مى كرد، به بركت خون هاى شهيدان و خطابه هاى پيام آوران عاشورا، دفع شد.[45]
[1] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص502.
[2] همان ؛ ص504.
[3] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج2 ؛ ص530.
[4] همان ؛ ص505.
[5] همان.
[6] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص24.
[7] همان ؛ ص695.
[8] همان ؛ ص25.
[9] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص528.
[10] سيرى در نهج البلاغه، ص 23.
[11] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج15 ؛ ص584.
[12] آيات ولايت در قرآن ؛ ص302.
[13] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص573.
[14] همان ؛ ص574.
[15] همان.
[16] همان؛576.
[17] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره بینالمللی امام سجاد(ع)؛18/6/1395.
[18] متن پیام حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی در کنگره بین المللی امام سجاد(ع)؛8/9/1392.
[19] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص610.
[20] همان؛ ص 611.
[21] همان.
[22] همان؛ ص 612.
[23] «هنگامى كه اسيران كربلا را به شام آوردند يك نفر از شاميان، كه تحت تأثير تبليغات شديد معاويه و دستگاه حكومتى او قرار گرفته بود، خطاب به امام چهارم، على ابن الحسين عليه السلام، عرض كرد: «خدا را شكر كه شما را رسوا كرد و دروغتان را آشكار نمود!»؛( الدر المنثور، جلد 6، صفحه 7)؛( آيات ولايت در قرآن ؛ ص192).
[24] عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها، پیامدها؛ص 591.
[25] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص369.
[26] همان.
[27] تفسير نمونه ؛ ج22 ؛ ص544.
[28] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص606.
[29] يكى از دو هجرت، هجرت على عليه السلام از مكه به مدينه است و ديگرى ممكن است اشاره به هجرت به طائف همراه پيامبر در سال يازدهم بعثت و يا هجرت آن حضرت به كوفه در ايام خلافت باشد.
[30] يكى بيعت رضوان و ديگرى بيعت سال فتح مكه است همانگونه كه امام مجتبى عليه السلام در معرفى پدر بزرگوارش مى فرمايد:« إنه بايع البيعتين: بيعة الفتح، و بيعة الرضوان»( الغدير، ج 10، ص 168 و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 288).
[31] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص607.
[32] دو مشعر ممكن است يكى اشاره به عرفات و ديگرى به مشعرالحرام باشد.
[33] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص609.
[34] اخلاق در قرآن ؛ ج2 ؛ ص52.
[35] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص573.
[36] همان.
[37] همان.
[38] همان؛ ص 574.
[39] احتجاج طبرسى، ج 2، ص 117- 119 و بحارالانوار، ج 45، ص 112- 113.
[40] عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها ؛ ص575.
[41] مشكات هدايت ؛ ص117.
[42] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛رسانۀ ملی؛1395/03/22.
[43] مشكات هدايت ؛ ص117.
[44] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی ؛رسانۀ ملی؛1395/03/22.
[45] كليات مفاتيح نوين ؛ ص611.
/1323/د102/ج1