مروری اجمالی بر برخی اندیشههای حکومتی بنیادین امام خمینی
به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، این نوشتار خلاصهای است از یک پژوهش گسترده که به بررسی اندیشههای حکومتی حضرت امام خمینی(ره) پرداخته است. در این نوشتار بدون هیچ گونه توضیح و تفسیر اضافه، برخی از بیانات بنیانگذار انقلاب اسلامی را در هفت موضوع راهبردی تقدیم خوانندگان محترم میکنیم.
گفتنی است بازخوانی این تعابیر رسا و صریح در شرایط کنونی، گویاترین پاسخ به برخی تحریفات و انحرافات اندیشهای در باب انقلاب اسلامی خواهد بود. در انتخاب این سخنان، تلاش بر ان بوده است که از سخنان متقدم حضرت امام(ره) بیشتر استفاده شود تا عمق دیدگاههای راهبردی ایشان و پیشینه برخی اندیشهها، بیشتر روشن شود.
نخست، مقایسه نظام سلطنتی با نظام جمهوری
«رژيم سلطنتى يك چيز غلطى است. رژيم «سلطنتى» چيست؟! بايد مردم خودشان يك كسى را تعيين كنند. مثلًا _ فرض كنيد كه _ يك وكيلى را تعيين كنند برايشان كار بكند. بايد مردم خودشان يكى را تعيين كنند كه او دخالت كند در امورشان؛ هر وقت او را نخواستند، بگويند برو گم شو! يك رژيمى كه اين طور استقرار دارد، هر آدمى بفهمد كه هر كارى بكند ديگر از دست مردم خارج است كه بگويند برو، ديگر هست او تا آخر.
سلطنت اين طورى است كه يك كسى كه سلطان شد ديگر هست او، بيخ ريش مردم هست. يك همچو آدمى هر چه خلاف بخواهد بكند دستش باز است. خوف اين را ندارد كه عزلش بكنند؛ عزلى توى كار نيست! اما اگر بنا باشد كه يك نفر آدم را پنج سال، ده سال، هشت سال بگويند كه شما بيا در اين مملكت رییس جمهورْ _ مثلًا _ باش، كارهاى مملكت را اداره بكن، خود مردم آزاد يكى را تعيين بكنند، اين آدم هر چه هم بد باشد فكر خودش هست لااقل؛ براى اینکه مىگويد خوب من پنج سال ديگر از رییس جمهور [ى] افتادهام، وقتى افتادم پدر من را مردم در مىآورند؛ اگر به يك كسى ظلم كرده باشم، اينها پدر من را در مىآورند. حالا قدرت دست من است، بعد از پنج سال ديگر يك آدمى هستم عادى مثل ساير مردم. نمىكند قهراً. اصل دوم ما هم اين است كه رژيم سلطنتى اصلش بىربط است. بايد اختيارْ دست مردم باشد.
اين يك مسأله عقلى [است]، هر عاقلى اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هر كسى بايد دست خودش باشد... چطور مىشود مقدراتش را مردم دست يك آدمى بدهند كه هر كارى دلش مىخواهد بكند و به مردم ديگر دخالت نباشد؟ به خلاف اینکه مردم امسال يك كسى را قرار بدهند، همه جمع بشوند با هم قرار بدهند كه اين آقا رییس جمهور ما، پنج سال هم ايشان رییس جمهور. ما فرض مىكنيم او يك آدمى باشد خيلى جَلَب باشد، اين آدم خيلى جلب نمىتواند يعنى عقل اجازهاش نمىدهد كه در اين پنج سال تو هر كارى دارى بكن... اگر جمهورى اسلامى باشد كه ديگر واضح است؛ براى اینکه اسلام براى آن كسى كه سرپرستى براى مردم مىخواهد بكند، ولايت بر مردم دارد، يك شرايطى قرار داده كه وقتى يك شرطش نباشد، خود به خود ساقط است؛ تمام است؛ ديگر لازم نيست كه مردم جمع بشوند؛ اصلًا خودش هيچ است.
اگر يك ظلم، اگر يك سيلى بزند، رییس جمهور اسلام اگر يك سيلى بيجا به يك نفر بزند، ساقط است؛ تمام شد رياست جمهورىاش ديگر؛ بايد برود سراغ كارش. آن سيلى را هم بايد عوضش را بيايد بزند توى صورتش! ما يك همچو چيزى مىخواهيم. رییس جمهور معنايش اين است كه مقدراتْ دست خود مردم است. مردم الآن مىخواهند قرار مىدهند يك كسى را رییس جمهور، بعد از پنج سال ديگر تمام مىشود عملش؛ يكى ديگر را قرار مىدهند، بعد يكى ديگر قرار مىدهند. اين بهتر از اوست و آن غلط بوده و اين صحيح. اين ممكن است صحيح باشد. منتها ما جمهور به آن معنايى كه هر كس را بخواهند قرار بدهند... _ در ساير جاها هم اين طور نيست كه هر كس _ يك شرايطى در آن هست، در رییسى كه بايد حكومت كند بر مردم. حاكمِ مردم يك شرايطى در اسلام دارد كه اگر آن شرايط ملاحظه بشود، يك حكومت عدل صحيح منعقد مىشود.»(1)
در کلام امام نمونههای دیگری نیز در این زمینه قابل دستیابی است.(2)
نخست، مراد از جمهوری اسلامی
«با قيام انقلابى ملت، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسى و جمهورى اسلامى برقرار مىشود. در اين جمهورى يك مجلس ملى، مركب از منتخبين واقعى مردم، امور مملكت را اداره خواهند كرد. حقوق مردم _ خصوصاً اقليتهاى مذهبى _ محترم بوده و رعايت خواهد شد. با احترام متقابل نسبت به كشورهاى خارجى عمل مىشود. نه به كسى ظلم مىكنيم و نه زير بار ظلم مىرويم. كشور در حال حاضر ورشكست شده است و همه چيز از بين رفته است. با استقرار جمهورى اسلامى ساختمان واقعى و حقيقى كشور شروع خواهد شد.»(3)
«اساس كار يك جمهورى اسلامى، تأمين استقلال مملكت و آزادى ملت ما و مبارزه با فساد و فحشا و تنظيم و تدوين قوانين است كه در همه زمينههاى اقتصادى، سياسى، اجتماعى و فرهنگى با توجه به معيارهاى اسلامى، اصلاحات لازم را به عمل آورد. اين اصلاحات با مشاركت كامل همه مردم خواهد بود. و هدفش قبل از هر چيز از بين بردن فقر و اصلاح شرايط زندگى براى اكثريت قاطع مردم ماست كه از همه جهت مورد ظلم واقع شدهاند.»(4)
«اما جمهورى، به همان معنايى است كه همه جا جمهورى است. لكن اين جمهورى بر يك قانون اساسىاى متكى است كه قانون اسلام است. اینکه ما جمهورى اسلامى مىگوييم براى اين است كه هم شرايط منتخب و هم احكامى كه در ايران جارى مى شود اينها بر اسلام متكى است، لكن انتخاب با ملت است و طرز جمهورى هم همان جمهورى است كه همه جا هست.»(5)
«اما جمهورى است براى اینکه به آراى اكثريت مردم متكى است. و اما اسلامى، براى اینکه قانون اساسىاش عبارت است از قانون اسلام. اسلام در همه ابعاد قانون دارد و به همين جهت احتياج به قوانين ديگرى نداريم. و قانون اساسى فعلى را تصفيه مىكنيم، يعنى نظر مىكنيم، هر مقدارش موافق با قانون اسلام است، آن را حفظ مىكنيم و هر مقدارش كه مخالف با قانون اسلام است، آن را حذف خواهيم كرد.»(6)
مشاهده نمونههای دیگری نیز در این زمینه، در تبیین دیدگاه حضرت امام(ره) به طور روشن، مؤثر است.(7)
دوم، ویژگیهای حکومت جمهوری اسلامی
«ما موافق رژيم آزاديهاى كامل هستيم. بايد حدود رژيم آينده ايران، همان گونه كه براى كليه دولتهاى متكى به مردم مطرح است، منافع مجموع جامعه را دربرگيرد و همچنين بايد به شئون جامعه ايرانى مقيد بوده باشد، زيرا عرضه يك جامعه غير محدود، دستبرد به شرف مردان و زنان آن مىباشد.»(8)
«در جمهورى اسلامى، زمامداران مردم نمیتوانند با سوء استفاده از مقام، ثروتاندوزى كنند و يا در زندگى روزانه امتيازى براى خود قائل شوند. بايد ضوابط اسلامى را در جامعه و در همه سطوح به دقت رعايت كنند و حتى پاسدار آن باشند. دقيقاً بايد به آراى عمومى در همه جا، احترام بگذارند. هيچ گونه تسلط و يا دخالت اجانب را در سرنوشت مردم، نبايد بپذيرند. مطبوعات در نشر همه حقايق و واقعيات آزادند. هر گونه اجتماعات و احزاب از طرف مردم در صورتى كه مصالح مردم را به خطر نيندازند آزادند و اسلام در تمامى اين شئون حد و مرز آن را تعيين كرده است.»(9)
«سياست صنعتى رژيم شاه، توسعه صنايع مصرفى و مونتاژ و وابسته كردن صنايع به صنايع اجنبى است. سياست صنعتى دولت جمهورى آينده بر اساس ايجاد صنايع بنيادى و مادر خواهد بود، به طورى كه هرگونه وابستگى از بين برود. با ايجاد صنايع بنيادى مادر، توسعه كالاهاى مصرفى صنعتى نيز به شكلى توأم با آن پيشرفت مىكند كه منافع مصرف كنندگان ايرانى را مقدم بر هر چيز حفظ خواهد كرد.»(10)
در این زمینه نکات قابل تأمل دیگری نیز در بیانات حضرت امام(ره) به چشم میخورد.(11)
دوم، اقلیتهای مذهبی در جمهوری اسلامی
«رژيم شاه، با اقليتهاى مذهبى رفتارى بهتر از رفتار با مسلمانان ندارد. ما طبيعتاً نسبت به عقايد مذهبى ديگران، بيشترين احترام را پس از سرنگونى ديكتاتورى و استقرار يك رژيم آزاد مىگذاريم، شرايط حيات براى اكثريت مسلمان و اقليتهاى مذهبى بسيار خوب خواهد شد.»(12)
«اسلام بيش از هر دينى و بيش از هر مسلكى به اقليتهاى مذهبى آزادى داده است. آنان نيز بايد از حقوق طبيعى خودشان كه خداوند براى همه انسانها قرار داده است، بهرهمند شوند. ما به بهترين وجه از آنان نگهدارى مىكنيم. در جمهورى اسلامى كمونيستها نيز در بيان عقايد خود آزادند... .»(13)
«همه احزاب در ايران آزاد خواهند بود مگر آنكه مخالف با مصالح ملت باشد؛ در آن صورت از فعاليت آنها جلوگيرى مىشود. لكن اظهار عقايد آزاد است.»(14) آزادی عقیده و اندیشه، یکی از اصول مترقی در حکومتهای جمهوری است که در اندیشه بنیانگذار جمهوری اسلامی به آن توجه ویژه شده است.(15)
سوم، سیاست خارجی جمهوری اسلامی
«جمهورى اسلامى ما با تمام ممالك روابط حسنه دارد و احترام متقابل قائل است، در صورتى كه آنها هم احترام متقابل قائل باشند.»(16)
«حكومت اسلامى حكومتى است آزاد و مستقل و روابطش با شرق و غرب به يك نحو است. و اگر آنها روابط حسنه داشته باشند دولت اسلام هم با آنها روابط حسنه دارد؛ و اجازه نمىدهيم كسى در مقدرات مملكتمان دخالت كند.»(16) «دولت، جمهورى اسلامى است و در متن دولت ضديتى با هيچ دولتى و مملكتى نيست. امريكا اگر چنانچه با اين دولت رفتارش رفتار انسانى باشد و احترام را حفظ كند، اين دولت با او هم مانند ساير دوَل احترام متقابل را حفظ خواهد كرد.»(17)
اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی، در اندیشه امام راحل، در بیانات ایشان مطرح شده و قابل دستیابی است.(19) برخی از این اصول در اثر تحریف معنوی، در معرض خدشه قرار گرفته و بازخوانی تفصیلی آن امری ضروری است.
چهارم، حقوق زنان در جمهوری اسلامی
«از نظر حقوق انسانى، تفاوتى بين زن و مرد نيست. زيرا كه هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خويش را همچون مرد دارد. بله در بعضى از موارد تفاوتهايى بين زن و مرد وجود دارد كه به حيثيت انسانى آنها ارتباط ندارد. مسائلى كه منافات با حيثيت و شرافت زن ندارد آزاد است.»(20)
«در نظام اسلامى، زن همان حقوقى را دارد كه مرد دارد، حق تحصيل، حق كار، حق مالكيت، حق رأى دادن، حق رأى گرفتن. در تمام جهاتى كه مرد حق دارد، زن هم حق دارد. لكن در مرد هم مواردى است كه چيزهايى به دليل پيدايش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردى هست كه به دليل اینکه مفسده مىآفريند حرام است. اسلام خواسته است كه زن و مرد، حيثيت انسانىشان محفوظ باشد. اسلام خواسته است كه زن ملعبه دست مرد نباشد. اینکه در خارج منعكس كردهاند كه در اسلام با زنها، با خشونت رفتار مىشود، امر غير صحيحى است و تبليغات باطلى است كه از مغرضين حاصل شده و الّا مرد و زن هر دويشان در اسلام اختيارات دارند. اگر اختلافاتى هست براى هر دو هست و آن مربوط به طبيعت آنان است.»(21)
مسأله زنان و توجه ویژه به حقوق آنان، که برگرفته از معارف مترقی اسلامیاست، در جای جای بیانات امام راحل، نمود یافته است.(22)
پنجم، ارتش جمهوری اسلامی
«در جمهورى اسلامى ارتش هست، لكن ارتش وابسته نيست و ارتش به اندازهاى است كه احتياج كشور را رفع كند و كسانى كه به درد نمىخورند و فقط براى استفاده در لباس ارتش هستند حذف مىشوند، آنها زايد هستند، لكن اصل ارتش به قوّت خويش باقى است.»(23)
«البته ما ارتش لازم داريم، و با استقرار جمهورى اسلامى بايد ارتش قوى باشد اما به نفع مردم. ارتش بايد در خدمت ملت باشد و نه در خدمت اجانب و براى سركوبى ملت. تا كنون ارتش را طورى انتخاب كرده بودند كه كارش سركوبى ملت بود. تنى چند فرماندهان خائن به سود اجانب عمل مىكردند؛ اينان كه كنار بروند ارتش در خدمت ملت در خواهد آمد و از مدرنترين وسايل برخوردار خواهد بود. البته از وسايل مدرنى كه به درد ارتش بخورد نه اينهايى كه فعلًا به درد مستشاران امريكايى مىخورد و بس.»(24)
با توجه به مطالبی که از امام خمینی(ره) در باب جمهوری اسلامینقل شد، نشان میدهد که جمهوری اسلامیدر اندیشه ایشان از جایگاه مهمیبرخوردار بوده و تنها راه تشکیل یک حکومت عدل صحیح را استقرار جمهوری اسلامیبر اساس قوانین اسلام میدانند.
/993/704/ر
نگارنده: حسن مقدمی شهیدانی/ علی رستمی
......................................................................
منابع:
1 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 493 _ 495
2 . همچنین مراجعه شود به : (صحيفه امام ج4ص 502 و 503 مصاحبه با خبرنگار راديو _ تلويزيون سوئيس(كمونيستها در ايران _ خيانتهاى شاه)
3 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 244
4 . صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 155
5 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 479
6. صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 170
7 . همچنین مراجعه شود به : (صحيفه امامج4334 مصاحبه با مجله المستقبل درباره اوضاع ايران و رژيم شاه _ صحيفه امام ج4ص444 مصاحبه با روزنامه لبنانى النهار درباره فلسطين و دستگيرى هويدا _ صحيفه امام، ج4، ص: 456 _ صحيفه امام ج5 ص144 مصاحبه با روزنامه«الهدف» و راديو اتريش درباره روابط سياسى آينده ايران _ صحيفه امام ج5 ص181 مصاحبه با روزنامه لوسآنجلس تايمز درباره دولت اسلامى _ صحيفه امام ج5 ص223 مصاحبه با روزنامه«صداى لوكزامبورگ» درباره نفى همكارى با ماركسيستها _ صحيفه امام ج5 ص240 مصاحبه با خبرگزارى«وفا» درباره اسلامى بودن نهضت و تشكيل اسرائيل _ صحيفه امام ج5 ص256 مصاحبه با مجله«تايم» درباره دليل مخالفت با شاه و نقش ارتش _ صحيفه امام ج5 ص310 گفتگو با كلود شايه و ژاك روبر درباره ويژگيهاى جمهورى اسلامى _ صحيفه امام ج5 ص346 مصاحبه با راديو _ تلويزيون آلمان، كانال 2 درباره كودتاى نظامى _ صحيفه امام ج5 ص 353 مصاحبه با تلويزيون آلمان در بيان اینکه اسلام دين مترقى است _ صحيفه امام ج5 ص380 مصاحبه با تلويزيون فرانسه درباره غير قانونى بودن دولت بختيار _ صحيفه امام ج5 ص398 مصاحبه با روزنامه«فاينشنال تايمز» درباره سياستهاى آينده انقلاب _ صحيفه امام ج5 ص 431 مصاحبه با خبرنگار«اى. بى. سى» درباره مسائل عمومى ايران _ صحيفه امام ج5 ص 437 مصاحبه با روزنامه«تمپو» درباره ويژگيهاى جمهورى اسلامى )
8 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص :
9 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 266
10 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 506
11 . همچنین رجوع شود به : (صحيفه امام ج4 ص 147 مصاحبه با خبرگزارى فرانسه درباره آينده ايران _ صحيفه امامج4362 مصاحبه با روزنامه هلندى«دى ولت كرانت»؛(توبه شاه _ رابطه با غرب) _ صحيفه امام ج4 ص363مصاحبه با روزنامه هلندى«دى ولت كرانت»؛(توبه شاه _ رابطه با غرب) _ صحيفه امام ج4 ص 410 مصاحبه با خبرنگاران درباره توقيف امير عباس هويدا و مسائل ديگر _ صحيفه امام ج4 ص 413 مصاحبه با مجله هفتگى«آمستردام نيوروو هلند» درباره حكومت اسلامى _ صحيفه امام ج4 ص 432مصاحبه با خبرنگاران درباره قانون اساسى 1906 و آينده انقلاب _ صحيفه امام ج5 ص 139مصاحبه با مجله«الاقتصاد العربى» درباره بازگشت به ايران _ صحيفه امامج 5 ص 347 مصاحبه با راديو _ تلويزيون«بى. بى. سى» درباره مسائل عمومى ايران _ صحيفه امام ج5 ص 476 مصاحبه با روزنامه«استريت تايمز»(اوضاع ايران قبل و بعد از پيروزى انقلاب)
12. صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 3
13 . صحیفه امام ، ج 4 ، ص : 263
14 . صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 540
15 . همچنین رجوع شود به : (صحيفه امامج4 ص410 مصاحبه با خبرنگاران درباره توقيف امير عباس هويدا و مسائل ديگر _ صحيفه امامج5ص188مصاحبه با نشريه لبنانى«امل» درباره روابط با لبنان _ صحيفه امامج5424 مصاحبه با خبرنگاران درباره مسائل عمومى ايران _ صحيفه امام ج5ص 468مصاحبه با مجله محلى«ل اكو» درباره دمكراسى در اسلام )
16 . صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 257
17. صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 419
18. صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 205
19. همچنین رجوع شود به : (صحيفه امام ج5 ص240 مصاحبه با خبرگزارى«وفا» درباره اسلامى بودن نهضت و تشكيل اسرائيل _ صحيفه امام ج5ص 488 مصاحبه با نشريه«اكسپرس» در تبيين مواضع انقلاب _ صحيفه امام ج5 ص 537پيام و هشدار به دولت امريكا و ترسيم اهداف كلى جمهورى اسلامى )
20. صحیفه امام ج 4 ، ص : 363
21 . صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 188
22 . همچنین رجوع شود به : (صحيفه امام، ج4، ص: 414 _ صحيفه امام ج5 ص 541مصاحبه با خبرنگار فرانسوى درباره حوادث و اوضاع آينده ايران)
23. صحیفه امام ، ج 5 ، ص : 257
24. صحیفه امام ، ج 5 ، ص: 538