۱۹ آذر ۱۳۹۵ - ۲۲:۲۲
کد خبر: ۴۶۶۲۲۳
آیت الله مکارم شیرازی پاسخ می دهد؛

آیا حدیث «رفع القلم» صحیح است

با توجه به این که هر ساله مسأله رفع القلم و ننوشتن گناهان در نهم ربیع الاول مطرح می شود، حضرت آ‌یت الله مکارم شیرازی صحت و عدم صحت این حدیث را مورد بررسی قرار داد.
آیت الله مکارم شیرازی

به گزارش خبرگزاری رسا، يازدهمين پيشواى شيعه، حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام، در سال دويست و شصت هجرى قمرى ديده از دنيا بربست و مقام امامت‏ و رهبرى امت به فرمان خداوند بزرگ به فرزند ارجمند وى حضرت مهدى‏ عجل الله تعالی فرجه الشریف، موعود جهانيان انتقال يافت‏[1].

از سوی دیگر در سالروز آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داریم، لذا به همۀ شیعیان و علاقمندان آن حضرت و همۀ مسلمانان که به چشم انتظار ظهورش هستند تبریک عرض می کنیم،[2] و سزاوار است، همه علاقه‏ مندان مكتب اهل‏بيت عليهم السلام، آغاز امامت‏ پربركت حضرت بقيةالله (ارواحنا فداه) که همزمان با شهادت پدر بزرگوارش نيز مى‏ باشد؛ ارج نهند و گرامى بدارند.[3]

چیستی و حقیقت امامت

ما معتقديم تمام پيامبران اولواالعزم، مخصوصاً پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله داراى مقام امامت‏ بودند، آنچه را با رسالت خود عرضه كردند، درعمل تحقق مى‏ بخشيدند، و رهبر معنوى و مادى و ظاهرى و باطنى مردم بودند، لذا رسول اکرم صلى الله عليه وآله از آغاز نبوتش، مقام والاى امامت و رهبرى الهى را نيز داشت، و كار او درابلاغ فرمان‏ هاى الهى خلاصه نمى‏ شد.[4]

«امام» به معنى پيشوا و رهبر مسلمانان است، و در اصول عقايد شيعه، «امام معصوم» به كسى گفته مى‏ شود كه در همه چيز جانشين پيامبر صلى الله عليه وآله است، با اين تفاوت كه پيامبر مؤسس مكتب است، و امام حافظ و پاسدار مكتب است، بر پيامبر صلى الله عليه و آله، وحى نازل مى‏ گردد ولى بر امام نه، بلکه او تعليماتش را از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ گيرد، و داراى علم فوق‏ العاده‏ اى است.[5]

از نظر شيعه، امام معصوم تنها به معنى رهبر حكومت اسلامى نيست، بلكه رهبرى معنوى و مادى، ظاهرى و باطنى، و خلاصه رهبرى همه جانبه جامعه اسلامى را بر عهده دارد، او پاسدارى‏[6]عقايد و احكام اسلامى را بدون هيچ گونه اشتباه و انحراف بر عهده دارد و بنده برگزيده خدا است.[7]

حال در هر عصر و زمان بايد يك نماينده الهى، پيامبر يا امام معصومى در روى زمين باشد. تا آيين حق را پاسدارى كند، و حق طلبان را رهبرى نمايد، و اگر روزى به عللى از نظر مردم پنهان گردد، نمايندگانى از سوى او عهده ‏دار تبليغ احكام و تشكيل حكومت مى ‏گردند.[8]

هم چنین خط امامت بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله نيز در معصومان از ذريه او ادامه يافت.[9] البته رسيدن به اين مقام، شرايط سنگينى دارد، هم از نظر تقوا (تقوايى در حد معصوم بودن از هرگونه گناه) و هم از نظر علم و دانش واحاطه به تمام معارف و دستورات دين و شناختن انسان‏ ها و نيازهاى‏ آنها در هر عصر و زمان و مكان.[10]

خواستگاه تاریخی مفهوم امامت

مى ‏دانيم بعد از پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم مسلمانان به دو گروه تقسيم شدند: عده‏ اى معتقد بودند پيامبر صلى الله عليه و آله جانشينى براى خود تعيين نكرده، و اين امر را بر عهده امت گذارده است،[11]گروه ديگرى معتقد بودند كه جانشين پيامبر صلى الله عليه وآله همچون خود او بايد معصوم از خطا و گناه باشد و داراى علم وافرى كه بتواند رهبرى معنوى و مادى مردم را بر عهده بگيرد و اساس اسلام را حفظ كند.[12] آنها معتقد بودند تعيين چنين كسى تنها از سوى خدا و به وسيله پيامبر صلى الله عليه و آله امكان‏ پذير است، و پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله اين كار[13]را كرده، و على عليه السلام را به عنوان جانشين خود برگزيده است که اين گروه را «اماميه» يا «شيعه» مى‏ نامند.[14]

شکوه آغاز امامت و ولایت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

بی تردید سلسله امامت‏ گسستنى و تعطيل بردار نيست. و زمين از حجت‏ خدا، هرگز خالى نمى‏ ماند،[15] لذا پس از امام حسن عسكرى عليه السلام امامت‏ به فرزندش امام مهدى‏ عليه السلام منتقل شد،[16] اگر چه روزى كه امام پدر ارجمند خود را از دست داد، سن مبارك او از شش سال تجاوز نمى‏ كرد.[17]

 و از آنجا که دشمنان امام در هر لحظه در كمين او بودند و تصميم گرفته بودند كه به هر قيمتى باشد به زندگى او خاتمه دهند، وى به فرمان خداوند از ديدگان مردم غايب گرديد.[18]البته، هنگامى كه امام غايب از نظرها و حاضر در قلب ها، حضرت مهدى‏ عليه السلام ظاهر شود امامت‏ را به معناى كامل در اختيار خواهد گرفت، و سراسر كره زمين را زير پرچم اسلام خواهد برد، «ليظهره على الدين كله؛ تا آن( اسلام) را بر همه آيين ‏ها غالب گرداند».[19]،[20]

تداوم امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ غیبت صغری و کبری و نواب اربعه

گفتنی است آن حضرت داراى دو غيبت بود؛ غيبت صغرى و كوتاه مدت كه حدود 69 سال طول كشيد. و غيبت كبرى كه با پايان يافتن دوران غيبت صغرى آغاز و تا زمان ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت.[21] لذا غيبت صغرى از سال دويست و شصت كه سال وفات امام عسكرى عليه السلام است، آغاز شد و در سال سيصد و بيست و نه پس از وفات آخرين نماينده حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پايان يافت و از آن به بعد تا امروز، دوران غيبت كبرى است.[22] و از آن به بعد هرگونه ادعاى نيابت خاصه از طرف آن حضرت مردود شناخته شده است.[23]

در قسمت اول از غيبت، هر چند امام مهدى عليه السلام آشكارا امامت مردم را به عهده نداشت؛[24] و اگر چه شيعيان از شرفيابى به حضور امام عليه السلام محروم بودند،[25] ولى در همان دوران غيبت صغرى، آن حضرت به وسيله نواب خويش متكفل هدايت پيروان مكتب اهل بيت بود و مشكلات علمى و فقهى آنان را حل مى‏ كرد، از جمله آنها، مى ‏توان به پاسخ امام عليه السلام به پرسش­ هاى «اسحاق بن يعقوب» در زمينه ‏هاى‏ گوناگون اشاره كرد،[26] همچنين مى‏ توان از توقيع مفصلى كه امام عليه السلام در پاسخ به سؤالات نماينده مردم قم، جناب محمد بن عبد الله بن جعفر حميرى صادر نمود، ياد كرد.[27]،[28]

آری در زمان غيبت‏ صغرى‏، رابطه مردم با امام زمان (عليه السلام) قطع نبوده و به وسيله نواب اربعه‏ (عثمان بن سعيد عمرى، محمد بن عثمان بن سعيد، حسين بن روح و على بن محمد سمرى) با حضرت ارتباط داشتند و مسائل و احكام دين را از حضرتش فرا مى‏ گرفتند[29]و شيعيان خاص آن حضرت مى ‏توانستند با آن حضرت تماس بگيرند و مطالب و وقايع را به عرض امام برسانند[30] و نیز مسائل مورد نياز خود را به وسيله چهار نماينده خاص از حضرتش سؤال كنند و پاسخ آنها را بطور كتبى دريافت نمايند. [31]

اين جريان تا سال سيصد و بيست و نه‏ هجرى قمرى ادامه داشت و نمايندگان چهارگانه آن حضرت، يكى پس از ديگرى اين مقام و منصب را حفظ نموده و با درگذشت آخرين نماينده وى، نيابت و نمايندگى خصوصى پايان يافت و اداره امور شيعيان و بيان حلال و حرام و رسيدگى به خصومات و اختلافات و كليه شؤون زندگى مردم به فقهاى بزرگ شيعه كه نمايندگان عام آن حضرت هستند واگذار گرديد و به نيابت خصوصى كه فردى بطور معين نماينده امام گردد، خاتمه داده شد،[32]  از آنجا که دوران این ایام كوتاه بود؛ از اين نظر، اين غيبت را «غيبت صغرى» نامیدند؛ ولى پس از درگذشت آخرين سفير خصوصى آن حضرت، اين راه نيز به روى مردم بسته شد و فقهاى اسلام به عنوان مرجع رسمى در امور دينى و دنيوى معرفى شدند و بر اثر بسته شدن هم نوع تماس‏هاى خصوصى و طولانى بودن زمان غيبت، نام آن را «غيبت كبرى» نهادند. [33]

آغازامامت حضرت مهدی(عج)؛ مهمترین شاخصۀ وجودی عید الزهرا سلام الله علیها

نهم ربیع‌ الاول، آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است، به همین دلیل جشن‌ هایی برگزار می‌شود، جشن و سرور ولایت و امامت که همان عیدالزهرا سلام الله علیها است، چرا که حضرت زهرا سلام الله علیها مادر همه ائمه علیهم السلام است؛ از این رو عید الزهرایی که حضرت فاطمه سلام الله‎ علیها به سبب آن خوشحال هستند آغاز امامت حضرت مهدی عجل‎ الله ‎تعالی ‎فرجه ‎الشریف است.[34]

بنابراین بر خلاف توهین کنندگان به مقدسات اهل سنت، بسیاری از دیگر افراد روز نهم ربیع‌الاول که آغاز امامت امام زمان ارواحنا فداه است را جشن می‌گیرند و عیدالزهرا می‌شود؛ یعنی حضرت زهرا سلام الله علیها هم خوشحال است که امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه در این روز مبارک آغاز شده است.[35]

نهم ربیع الاول؛ جشن ولایت و امامت در سایۀ وحدت امت اسلامی و اجتناب از تفرقه گرایی

بدیهی است برگزارکنندگان جشن سالروز  آغاز امامت امام زمان علیه السلام باید بدانند که این جشن‌ها، شادی آغاز ولایت و امامت حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف است و باید موازین شرعی را رعایت کنند و ازدامن زدن به اختلافات بپرهیزند.[36]

بی تردید توهین و جسارت به مقدسات دیگران باعث خصومت و دشمنی میان مسلمین می‌شود و این کار صحیح نیست، لذا توصیه ام این است که  در این ایام کارهایی که به وحدت مسلمین زیان وارد می کند خودداری شود، اگر چه ممکن است در گوشه و کنار برخی خیال کنند به نام پایبندی به ولایت می توانند به مقدسات دیگران توهین کنند حال آنکه اینها اثر می گذارد و وحدت مسلمین را تضعیف و تفرقه گرایی را ایجاد می کند، به راستی آیا عقل و شرع اجازه می دهد با دست خودمان مقدمات اختلاف افکنی و تفرقه گرایی و در نهایت تحمیل جنگ و خونریزی و درگیری را  فراهم کنیم؟

لذا شادی در سالروز آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و  توسل به آن حضرت کار بسیار خوبی است لیکن از کارهایی که موجب تفرقه، نفاق خونریزی و اختلاف و جنگ و تخریب است باید اجتناب نمود.[37]

آیاحدیث «رفع القلم» و ننوشتن گناهان نهم ربیع‌ الاول صحیح است؟!

در پاسخ باید گفت؛ اوّلًا: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص، در منابع معتبر نداریم، لذا روایت مزبور از نظر سند اعتباری ندارد.[38] ثانیاً: بر فرض، چنین چیزی باشد (که نیست) مخالف کتاب خدا و سنّت است، و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست، و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست،[39] و نباید به نام مقدّس اهل بیت (علیهم السلام) مجالس مشتمل بر گناه تشکیل داد.[40]

هم چنین باید گفت رفع قلم مخصوص به کودکان نابالغ و دیوانه‌ها و حالت خواب است، و‌ معاذ الله که ائمه معصومین (علیهم السلام) اجازه ارتکاب گناه به افراد در این ایام یا غیر این ایام داده باشند.[41] و بر فرض اعتبار، معنای حدیث این است که اگر کسی لغزشی از او سر زد خداوند او را می‌بخشد، نه این که عمداً آلوده گناه شود.[42] ثالثاً: تولّی دوستان اهل بیت عصمت (علیهم السلام) و تبرّی از دشمنان آنها، جزء ارکان مذهب ماست؛ لکن تولّی و تبرّی راه های صحیحی دارد، نه این راههای خلاف، و نباید کاری کرد که شکاف در صفوف مسلمین بیفتد.[43]

سخن آخر

در خاتمه باید امید وار بود تا همگان به قوانین اسلامی پایبند باشند و در جشن‌های نهم ربیع الاول به اختلافات دامن نزنند[44]، مجدداً آغاز امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را تبریک عرض می کنم و امیدوارم ان شاالله روز به روز پیوندمان با آن حضرت بیشتر و محکم ­تر گردد.[45]

[1]پاسخ به پرسش هاى مذهبى؛ص218.

[2]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛30/9/1394.

[3]كليات مفاتيح نوين؛ص615.

[4]اعتقاد ما؛ص.77

[5]پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ص237.

[6]همان.

[7]همان؛ص 238.

[8]همان.

[9]اعتقادما؛ص 77.

[10]همان؛ 78.

[11]پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ص233.

[12]همان.

[13]پنجاه درس اصول عقائد براى جوانان؛ص233.

[14]همان؛ص 234.

[15]پيام امام اميرالمومنين عليهالسلام؛ج‏4 ؛ص371.

[16]دائرةالمعارف فقه مقارن؛ج‏1 ؛ص104.

[17]پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص218.

[18]همان.

[19]سوره توبه؛ آيه 33.

[20]قهرمان توحيد، شرح و تفسير آيات مربوط به حضرت ابراهيم علیه السلام ؛ص195.

[21]دائرةالمعارف فقه مقارن؛ج‏1 ؛ص104.

[22]پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص219.

[23]همان؛ص222.

[24]دائرةالمعارف فقه مقارن؛ج‏1 ؛ص104.

[25]پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص219.

[26]اعلام الورى، طبرسى، ص 453- 452.

[27]الغيبه، شيخ طوسى، ص 236- 229.

[28]دائرةالمعارف فقه مقارن،ج‏1،ص: 105.

[29]رهبران بزرگ؛ص146.

[30]پاسخ به پرسشهاى مذهبى؛ص219.

[31]همان؛ص218.

[32]همان؛ص 219.

[33]همان.

[34]بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی به سؤالی پیرامون توهین به خلفا به بهانه برگزاری مراسم عیدالزهرا ؛برنامه زمزم احکام؛رادیومعارف؛19/10/1392.

[35]همان.

[36]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛18/10/1392.

[37]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛30/9/1394.

[38]استفتاءات جديد؛ج‏3 ؛ص611.

[39]همان.

[40]همان؛ج‏1 ؛ص500.

[41]احكام عزادارى؛ص124.

[42]احكام بانوان،ص: 200.

[43]استفتاءات جديد؛ج‏1 ؛ص500.

[44]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛18/10/1392.

[45]بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛درس خارج فقه؛ مسجد اعظم قم؛30/9/1394.

/1323/د102/ج1

ارسال نظرات