۳۰ آذر ۱۳۹۵ - ۲۰:۴۵
کد خبر: ۴۶۸۴۹۲
در نشست اخلاق مهندسی ژنتیک بررسی شد؛

جواز اخلاقی پرداختن به بحث مهندسی ژنتیک/ مبنای مخالفان ورود محصولات تراریخته به کشور

مخالفان با منشأ مبانی کلامی و تصوراتی که از آثار مهندسی ژنتیک دارند، این فعالیت علمی پژوهشی را غیراخلاقی توصیف می‌کنند و معتقدند که این نوع فعالیت‌ها، تغییر مخلوقات خدا، مداخله در آفرینش و تحدی با خداست.
اخلاق مهندسی ژنتیک

اشاره: گیاه تراریخته به گیاهی اطلاق می‌ شود که ساختار ژنتیکی آن از طریق مهندسی ژنتیک تغییر یافته باشد. این تغییر معمولاً جهت بهبود مقاومت گیاه به برخی آفات یا بیماری‌ های گیاهی و برای بهبود عملکرد گیاه و بهره‌ وری کشاورز صورت می‌ گیرد.

در ایران اولین محصول کشاورزی تراریخته رقمی از برنج است که در برابر کرم ساقه خوار برنج Chilo suppressalis مقاوم است. اگر چه تراریزش برنج چندسالی است که در ایران آغاز شده است ولی به دلیل سرسخت بودن برنج به تراریزش که خود از دشوار بودن کشت بافت آن ناشی می شود، این رویکرد متوقف شده است و به بسیاری از ارقام برنج بومی ایرانی تعمیم نیافته است.

این روزها سخن از ورود محصولات تراریخته به بازار کشور در بین محققان و کشاورزان طرفداران و منتقدان بسیاری پیدا کرده است؛ منتقدان محصولات تراریخته معتقدند فعلاً در مورد تولید انبوه محصولات کشاورزی تراریخته صبر و تأمل شود، چرا که در آینده ممکن است دانش آن پیشرفت کند و زوایای پنهان این علم و تکنولوژی آشکار شود. محصولات تراریخته یا جانداران دستکاری‌ شده ژنتیکی حاصل دستکاری ژنتیکی موجودات زنده اعم از گیاه و دام است. هدف از این دستکاری پاسخ به سیل مصرف حاصل از سبک زندگی سرمایه‌ داری با طمع سودآوری بیشتر به دنبال تولید حداکثری با بهترین سر و شکل ظاهری فراورده است. از آنجا که علم بشر در حوزه مهندسی ژنتیک محدود است و از توانایی تاثیرگذاری و مدیریت همه خصوصیات فراورده نهایی برخوردار نیست و دقیقاً نمی‌داند حاصل پیوند ژنتیکی مثلاً ماهی و گوجه‌فرنگی یا ویروس و ذرت چه خواهد شد و لذا عاقبت مصرف کننده چنین فراورده‌ای اعم از دام یا انسان به بیماریهای نا معلوم ختم می‌شود.

اما طرفداران محصولات تراریخته در حالی که برخی منتقدان رواج این محصولات را توطئه صهیونیسم برای بیمار کردن ملت ایران و مصداق جدی خطر نفوذ می خوانند، تولید محصولات قوی تر، محافظت محیط در برابر سموم، ماندگاری بیشتر محصولات، جنگل زدایی کمتر، کاهش گرم شدن زمین، کاهش قیمت غذا، تولید محصولات جدید و مقاومت در برابر حشرات را از فواید این نوع محصولات می دانند و معتقدند که که با محصولات تراریخته، کشاورزی پایدار توسعه می یابد و سلامت و امنیت غذایی تامین می شود.

به گزارش سرویس اندیشه خبرگزاری رسا، دبیرخانه همایش ملی فقه مهندسی ژنتیک و محصولات تراریخته که قرار است اوایل اسفندماه سال جاری از سوی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شود، نخستین پیش نشست این همایش را با عنوان «اخلاق مهندسی ژنتیک» با حضور نخبگان و صاحبنظران این حوزه در قم برگزار کرد تا اولین قدم بررسی فقهی این موضوع را بردارد.

در این نشست علمی حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا جباران به عنوان ارائه دهنده و حجت الاسلام محسن عرفایی و دکتر محمود حکمت نیا نیز به عنوان ناقد حضور داشتند که طی آن مقاله «اخلاق مهندسی ژنتیک» مورد نقد و بررسی قرار گرفت و طی آن حجت الاسلام جباران نگاه اخلاقی به موضوع مهندسی ژنتیک را در دو سطح عام و خاص مورد بررسی قرار داد و با تأکید بر طرح عام موضوع مهندسی ژنتیک با قید وحدت، پرسش از جواز اخلاقی ورود به این حوزه را ضروری خواند.

وی با طرح این سؤال که آیا انسان از لحاظ اخلاقی مجاز است از نظر زیست فناوری یا مهندسی ژنتیک وارد شود یا خیر؟ در بیان سطح خاص، توضیح داد: سطح خاص به دنبال پاسخ مثبت به سؤال اول مطرح می شود که باید بپرسیم آیا فعالان این حوزه هنجارهای اخلاقی خاص دارند یا خیر، که اگر دارای هنجارهای اخلاقی خاصی هستند، آن هنجارهای اخلاقی فرایند مهندسی ژنتیک زیبنده محققان و فعالان عرصه زیست فناوری چیست؟

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به اینکه مقاله در پاسخ به سؤال اول درباره جواز اخلاقی ورود به بحث مهندسی ژنتیک مطرح می شود، گفت: ورود به حوزه زیست فناوری در بین الاهیون، علمای اخلاقی و حتی علمای تجربی که در بحث زیست فناوری دستی دارند، مخالفان و موافقان شناخته شده و مطرحی دارد.

مبنای مخالفان ورود محصولات تراریخته به کشور

وی افزود: مخالفان با تمسک به ادله بسیاری این فعالیت علمی پژوهشی را غیراخلاقی قلمداد می کنند و به نظر می رسد همه اشکالاتی که مطرح شده برای این است که اثبات کنند انسان از نظر اخلاقی مجاز نیست به این حوزه ورود پیدا کند به دو منشأ باز می گردد؛ یکی منشأ مبانی کلامی و دیگر تصوراتی است که مخالفان از آثار مهندسی ژنتیک دارند، این فعالیت علمی پژوهشی را غیراخلاقی توصیف می کنند و در حقیقت این مخالفت ها ناشی از ضعف مبانی کلامی و تصورات آنها از آثار مهندسی ژنتیک است.

حجت الاسلام جباران راه کارهای اخلاقی برای گذر از تنگناهایی که انسان در این موضوع دچار آن می شود و اشکال مطرح در این باره را بررسی و با بیان اینکه موضوع مقاله در دو بخش مبانی کلامی و دیگر اشکالاتی که در بحث مهندسی ژنتیک مطرح می شود متمرکز شده است، ابراز کرد: در بخش اول سه اشکال مطرح در این باره بررسی شده است که بر اساس آن مهندسی ژنتیک تغییر مخلوقات خدا، مداخله در آفرینش و تحدی با خداست و این اشکالات در فضای مذهبی مطرح می شود و این اشکالات بر مبنای نوعی اراده گرایی اخلاقی شکل گرفته است.

وی در ادامه با بیان اینکه در مقاله «اخلاق مهندسی ژنتیک» از روش های فقهی، اخلاقی و کلامی برای پاسخ گویی به این اشکالات بهره گرفته است، گفت: از روش اخلاق برای حل مبنایی اشکالات و از روش کلامی برای حل مشکلات بهره گرفته ام؛ که البته باید توجه داشت تفکیک بین فقه و اخلاق در فضای تفکر اسلامی ممکن است چون شریعت ما بر آموزه ها و توصیه های اخلاقی استوار است اما در غرب مسیحی که شریعتی ندارند و تلاش می کنند همه مشکلاتشان را با اخلاق حل کنند، این تفکیک امکان پذیر نیست اما ما این فرصت را داریم که بخشی را به فقه و شریعت ارجاع دهیم و با ساز و کار فقهی آن را تحلیل کنیم.

عضو شورای علمی گروه اخلاق اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تصریح بر توحید افعالی، دلایل خود را بر این مدعا عنوان کرد و افزود: این اشکالاتی که برخی کرده اند که این کار دخالت در آفرینش و تحدی با خدا است ناشی از این است که انسان را در فعل و اراده خود مستقل دیده اند و چون مستقل دیده اند حرف های قرون وسطایی را مطرح کرده و مانع پیشرفت علم شده اند.

وی تصریح کرد: اگر بشر توانست یک تغییر ژنتیکی در گیاه یا حیوانی بدهد فکر می کنند که اراده و فعل برای خود اوست و می گویند نکند داریم شبیه خدا می شویم؛ تعبیراتی می کنند که در حوزه ای وارد شده ای که به تو مربوط نیست و اینها ناشی از مستقل دیدن افراد است، اما اگر توحید افعالی باشد که بر اساس آن انسان نه خود، نه فعل و نه اراده اش مستقل نیست، این اشکالات خود به خود برداشته می شود و دیگر نیازی به پاسخ دادن ندارد و اگر با دید دقیق اسلامی به مسأله نگاه کنیم این اشکالات به هیچ عنوان مطرح نمی شوند و از این نظر هیچ مشکلی با مهندسی ژنتیک نداریم.

حجت الاسلام جباران با اشاره به اینکه در اخلاق زیستی چهار مبنای خودمختاری، عدالت، فایده رسانی و پرهیز از زیان رسانی چهار مبنا در اخلاق زیستی است و تنها اشکالی که در بخش دوم مطرح می شود این است که مهندسی ژنتیک با اصل پرهیز از زیان رسانی ناسازگار است چرا که با این کار به انسان و محیط زیست، زیان وارد می شود و این اشکال بر سه پایه استوار است؛ اصل پرهیز از زیان رسانی در اخلاق زیستی یک قاعده غیرقابل عبور است، مهندسی ژنتیک زیان‌های زیادی برای محیط زیست دارد و این زیان‌ها غیرقابل کنترل هستند.

وی با بیان اینکه در اصل اول با مدعای فوق موافق است چرا که پرهیز از زیان رسانی یکه قاعده غیرقابل عبور است و نمی توان به آن دست زد، پرسید: آیا مهندسی ژنتیک برای انسان و محیط زیست زیان دارد و آیا اگر زیان دارد غیرقابل کنترل است که ما در این زمینه ورود پیدا نکرده ایم و نمی دانیم که زیان دارد یا ندارد اما بررسی می کنیم که آیا می شود با همه فرض‌ها از این تنگنا از حیث اخلاقی عبور کنیم یا خیر.

شش راهکار کنترل زیان‌های پژوهش در زمینه مهندسی ژنتیک

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سؤال از زیان قطعی یا از زیان محتمل را در این حوزه مطرح کرد و گفت: اینگونه نیست که عقلا از هر زیانی پرهیز کنند و این زیان قطعی، محتمل، مهم و غیر مهم مطرح شود باید بررسی کرد که با منافع مهندسی ژنتیک در تعارض است یا تعارضی ندارد و اگر این منافع است، آیا مقایسه ای انجام گرفته و دیگر اینکه آیا این زیان‌هایی که گفته می شود اگر احتمالی باشند، این احتمالات ارزش گذاری شده اند یا خیر.

وی نکته اساسی در بخش دوم را بحث دو وجهی کردن مسأله در عبور از تنگناها و دیگر ارزش گذاری احتمالات عنوان کرد و درباره دو وجهی کردن مسأله گفت: در جایی بین دو اصل اخلاقی قرار می گیریم و حتما یکی را باید نقض کنیم و چاره ای از این کار نداریم و دیگر بین منافع و مضرت‌های این کار برای جامعه گرفتار می شویم، در این زمان راهکار چند وجهی کردن مسأله مطرح می شود و به جای نفی و اثبات مسأله، باید از مقدورات علمی و عملی انسان برای یافتن راه سوم و چهارم و‌... استفاده کنیم.

حجت الاسلام جباران راه سومی را مطرح کرد و گفت: مهندسی ژنتیک یک ضرر مقطعی قابل توجه دارد اما اینکه می گویند قابل کنترل نیست جای خدشه است. آیا نمی شود مهندسی ژنتیک انجام بدهیم و زیان آن را کنترل کنیم؟ در مقاله نشان داده ام که متخصصان این رشته نه تنها این رشته دانش را تعطیل نمی کنند، بلکه به آن عمل و زیان های آن را هم کنترل کرده اند و مهم ترین مورد پروتکل زیستی کارتاهنا در کشور کنیا است که بر‌ اساس آن از شش راهکار ارزیابی مخاطرات، نظارت و کنترل، اطلاع رسانی، مشارکت و همکاری، مدیریت خطر و تعهد و مسؤولیت برای کنترل زیان‌های مهندسی ژنتیک بهره گرفته شده است که اگر پژوهشگران این رشته به این پروتکل ملتزم باشند و این شش اصل را مراعات کنند، حتی این رشته زیان‌های قطعی فراوانی هم داشته باشد، قابل کنترل خواهد بود.

پس از ارائه حجت الاسلام جباران، حجت الاسلام محسن عرفایی از اساتید و پژوهشگران حوزوی و دکتر محمود حکمت نیا عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به بررسی مقاله «اخلاق مهندسی ژنتیک» پرداختند و نکاتی را برای اصلاح و تکمیل آن بیان کردند.

لزوم مشخص شدن هنجارهای اخلاقی مهندسی ژنتیک

حجت الاسلام عرفایی در ابتدا موشکافی در بحث فقهی احتمال ضرر مهندسی ژنتیک و چند وجهی شدن مسائل را از نقاط قوت مقاله خواند و گفت: مسأله شناسی در مقدمات بحث کمی ابهام دارد. یعنی یک سری مقدمات غریبه در این بحث وجود دارد مانند اینکه ارزش و هنجار اخلاقی و ضد ارزش و هنجار اخلاقی در این موضوع چیست و با وجود اختلافات زیاد در بحث فلسفه اخلاق و اخلاق در این زمینه، باید مبنای مختار نویسنده از این مبانی به درستی روشن و مشخص شود.

وی با بیان اینکه نویسنده در اوایل بحث آورده اند که بر اساس نظریه اراده گرایی موضوع بررسی می شود، پرسید: اشکالاتی که مطرح می شود تنها بر اساس این نظریه است یا بر اساس نظریه های دیگری هم مانند نظریه اسلامی اخلاق، حسن و قبح قابل بررسی است؟

این استاد و پژوهشگر حوزوی نکته سوم وجه تأییدی است که در باب روایات و مباحث بعد از ظهور آورده اند به قرائت بخشی از اصل متن پرداخت و گفت: نگارنده در این متن به ویژگی های غیرعادی میوه ها و محصولات کشاورزی و فراوانی حیوانات اهلی در زمان ظهور حضرت صاحب الزمان‌(عج) اشاره کرده اند و به نقل از سید بن طاووس آورده اند که چندین نفر از یک خوشه انگور می خورند و سیر می شوند و یک دانه انار برای یک عده کافی است.

وی با بیان اینکه پژوهشگر محترم در تبیین یا تفسیر روایت و وجه تأییدی برای مطلب می فرمایند منطقی نیست که این میوه ها و سبزیحات همان سبزی ها و میوه های معمولی باشند که با پشتوانه معجزه چند نفر را سیر می کنند چرا که بنای مدیریت دینی بر معجزه و کرامت و رفتارهای خارق العاده نیست، تصریح کرد: اگر امر از باب اعجاز و رفتارهای خار‌ق العاده نبود لزوما هم ربطی به دانش بشر ندارد؛ یعنی مسأله اینجا چند وجهی است که اگر بگوییم سیر شدن عده زیادی از یک انار از باب اعجاز نیست پس از باب پیشرفت علم بشر است.

حجت الاسلام عرفایی افزود: محققان و پژوهشگران مهدویت می گویند زمان حضرت آدم‌(ع) برکت‌ها زیاد بوده و بعد در اثر معصیت‌ها کم شده است یعنی جریان سنت مشروط برکت؛ بنابراین اگر لزوما بگوییم چون اعجاز نیست پس علم بشر انسان را به اینجا می رساند با کمی دشواری مواجه است.

وی با بیان اینکه امام صادق‌(ع) می فرمایند‌ دانش 27 حرف است، همه دانشی که پیامبران آورده اند دو حرف بیش نیست و مردم نیز تا امروز بیش از این دو حرف نیاموخته اند و زمانی که حضرت ظهور کنند 25 حرف دیگر را آشکار می کنند، گفت: مسأله این روایات آن است که امام صادق‌(ع) می فرمایند تا امروز دو حرف و وقتی حضرت ظهور می کنند 25 حرف یعنی کل دانش؛ سؤال این است که چرا فاصله از زمان صدور این روایات تا ظهور، در روایت دیده نشده است.

استاد و پژوهشگر حوزوی در بحث اراده الهی، پژوهش در عرصه اراده تکوینی و تشریعی را مناسب خواند و اظهار داشت: اگر در پاسخ به کسی که گفت ما در اراده الهی دخالت می کنیم، بگوییم در اراده تکوینی الاهی دخالت می کنیم که این امر قابل دخالت نیست چرا که ارائه تکوینی بر اساس تعریف رایج تخلف بردار نیست اما اراده تشریعی باید از ادله کشف شود که خداوند متعال چنین اراده تشریعی داشته و اگر کشف نشد بر اساس قول مشهور اصولیان و فقیهان، بنابر اباحه است.

لزوم بررسی جایگاه اخلاق در نظام‌های غیراسلامی

محمود حکمت نیا عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز به عنوان ناقد دوم حاضر در این نشست علمی تخصصی، طرح بیان مسأله شناسی موضوع اخلاق مهندسی ژنتیک در دو حوزه سؤال از اذن اخلاقی برای حوزه بیوتکنولوژی انجام عملیات زیست فن آورانه و هنجارهای اخلاقی در فرایند پژوهش را برای یک محقق زیبنده و اولی دانست.

وی در ادامه خواستار بررسی جایگاه اخلاق در نظام‌های غیر اسلامی و نظام‌های مبتنی بر اخلاق شد و با طرح این سؤال که آیا اراده تشریعی در ادبیات ما و احکام عقل عملی، جواز یا عدم جوازی را در این موضوع حکم می کند و بر فرض اینکه عدم جواز نتیجه دهد آیا آن عدم جواز در ادبیات تشریعی ما موضوع اراده شارع قرار می گیرد یا خیر، به اختلاف بین یهودیت از یک سو و مسیحیت‌(شاید هم اسلام) از سوی دیگر در این زمینه اشاره کرد.

استاد حوزه و دانشگاه در بیان اختلاف موجود با طرح این سؤال که آیا نظام خلقت نظامی است که کامل آفریده شده یا خیر، توضیح داد: یهود معتقدند این نظام از ابتدا ناقص آفریده شده و شأن انسان نسبت به طبیعت می تواند شأن خالق به مخلوق باشد یعنی مکمل خدا است؛ این موضوع از اصول پایه ای یهود به شمار می رود که می گوید خداوند جهان را ناقص آفرید و وظیفه تکمیل آن را به انسان واگذار کرد لذا اگر ما قائل باشیم که جهان خلقت ناقص است، تکمیل آن را انسان انجام می دهد و قاعده تکمیل هم بیان نشده است اما اگر گفتیم که نظام آفرینش نظام کامل و احسن است همانطور که مسیحیت اعتقاد دارد، انسان مسیحیت می شود انسان پاسخگو و فرق انسان مسیحیت با انسان یهود این است که انسان یهود سازنده و انسان مسیح پاسخگو است.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بررسی دیدگاه نسبت به انسان و دیدگاه نسبت به جهان را در این موضوع ضروری خواند و با طرح این سؤال که آیا ما سازنده هستیم یا انسان پاسخگو که تنها در خلقت خدا نباید دخالت کنیم، این بحث را ساختاری و پارادایمی خواند و گفت: اگر نظام احسن را در بحث‌های فلسفی بپذیریم باید ببینیم اقتضائات آن چیست و دید ما نسبت به جهان و انسان در آن ادبیات کدام است.

وی در توضیح حوزه ادبیات بیانی موضوع، با اشاره به مشکلی در بیان بحث گفت: نگارنده مقاله در صفحه دو به آیه 119 سوره نساء «...فلیبتکن آذان الانعام...» استناد می کنند که مفسران از این آیه به اخته کردن، نشان گذاشتن و‌... استناد کرده اند و در حقوق نکته ظریفی را از هم جدا می کنند و می گویند گاهی مواقع حکم روی ماجرای طبیعی به کار رفته و گاهی مواقع در عنوان اجتماعی. وقتی می گوییم بریدن، بریدن یک عمل فیزیکی است که در پزشکی قانونی این امر را تشخیص می دهند. مثلا اگر کسی مشروب خورده باشد پژشکی قانونی می گوید الکی در معده او یافت شد و عنوان مشروبخواری، اجتماعی است و نمی توان گفت کسی که در معده اش مشروب یافت شده، مشروبخواری کرده است.

حکمت نیا در تکمیل سخن خود در این موضوع گفت: زمانی قرآن یک واقعیت و زمانی یک عنوان فرهنگی را را موضوع قرار داده که باید ببینیم ریشه های فرهنگی آن کدام است؛ مفسران در بیان آیه مطرح کرده اند که گوش بریدن حیوانات دو مرحله داشته که یکی علامت مالکیت بوده و وقتی هم گوش بریدن به معنای تحریر المال للاصنام بوده است یعنی این حیوان در راه بت آزاد شده است، اما معیاری که برای این قضیه در نظر می گرفتند مادی و خارجی یعنی بریدن و علامت گذاری بوده است. یعنی این یک جریان مبارزه با شرک و یک جریان فرهنگی است که متناسب با جریان مشرکیت و بت پرستی بوده است که اسلام با شدت با این جریان برخورد می کند.

وی درباره عبارت خلق الله در آیه فوق، این خلق را رابطه نسبت خلق به الله عنوان کرد و گفت: بحث بر این است که این رابطه را تغییر می دادند یا خلق را تغییر می دادند که حجت الاسلام جباران همین را از مفسران استفاده کرده اند که آنچه اینها تغییر می دادند نسبت است نه مخلوق. یعنی این خلق مستند به الله که می شود تشریع آن را تغییر می دادند که اگر نسبت را تغییر دهیم با صدر آیه که جریان شرک است سازگاری دارد. یعنی اصنام را عبادت می کردند و در زندگی برای بت ها اثر قائل بودند و جریان بت پرستی را به عنوان یک روشی برای زندگی و سبک زندگی می دانستند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: این آیه عنوان اجتماعی را بحث می کند نه حقیقت گوش بریدن؛ بنابراین باید با فضای اجتماعی آن زمان این بحث را مطرح و بررسی کنیم عنوان هایی که به کار می رود ناظر به چه چیزی است که بسیاری از عنوان ها ناظر به ساختارهای فرهنگی صدر اسلام است و یک جریان مبارز فرهنگی را اسلام آغاز کرده است.

بررسی تشریعی و تطبیقی مهندسی ژنتیک

وی با بیان اینکه برخی از عنوان‌هایی که امروز به راحتی از آنها حکم استخراج می کنیم موضوعا برای چنین چیزی وضع نشده است و باید در جریان فرهنگی به آن رسیدگی کنیم، ورود به بحث منع اضرار و ادبیات مکتب اصالت منفعت را در حوزه مهندسی ژنتیک بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: ادبیات ما در حوزه اضرار ذیل ظلم بررسی می شود که عنوان کلامی آن ظلم و عنوان حقوقی آن اضرار است. اضرار به غیر این است که قید بردار نیست، یعنی اضرار به غیر ولو به اندازه سر سوزنی هم اضرار باشد ممنوع است و شما نمی توانید به آن استدلال کنید و بگویید که من اضرار به غیر وارد می کنم و بعد به طریقی دیگر جبران می کنم؛ این جواز را از بین نمی برد و تنها سبب ضمانت اجرا می شود.

حکمت نیا با اشاره به ورود حجت الاسلام جباران به بحث اصالت منفعت و طرح این نظریه که ابتدا باید موضوع را بشناسیم و بعد آن را در ادبیات اسلامی مورد بررسی قرار دهیم و درباره آن سخن بگوییم، اظهار داشت: در ادبیات منفعت و اضرار می گویند زندگی اجتماعی زندگی ای نیست که ما یک ضرر داشته باشیم و یک منفعت و بتوانیم آن را تشخیص دهیم که این را در تشریع به کار می برند نه در تطبیق چرا که در تطبیق هر میزان ضرر باشد ممنوع است اما وقتی بخواهند در تشریع صحبت کنند مانند جهاد، روزه و‌... یکی از پاسخ هایی که می دهند این است که به مصلحت است اما در مقام خارج پس از آن هر میزان ضرر وارد کنید ممنوع می شود.

وی به طرح دو راهکار در این زمینه با استناد به دو نظریه از «ویلفردو فدریکو داماسو پارتو» و «استر هیکس» پرداخت و گفت: «پارتو» می گوید که اگر از یک قاعده ای جمع کثیری نفع ببرند این ضرر شخصی تشریع می شود و می توان برای آن قاعده وضع کرد چرا که حکومت باید برای آن قاعده وضع کند و می گوییم افراد زیادی از این منفعت می برند و حکومت آن را به عنوان قاعده حقوقی می پذیرد و از آن حمایت می کند که ادعای پارتو فایده ای ندارد چون هر چیزی هم ضرر دارد هم منفعت.

وی افزود: «استر هیکس» ضابطه تشریع در موضوع ضرری را مطرح می کند و می گوید که اگر یک عده نفع ببرند و عده ای ضرر کنند اگر از سود نفع برندگان زیان زیان دیدگان جبران شود باز هم در وضعیت بهتری قرار می گیریم که اگر این معادله برقرار شود یک رفتار را می توانیم به عنوان یک قاعده حقوق تشریع کنیم بنابراین موضوع حجت الاسلام جباران بحث تشریع است و باید ببینیم که در تشریع مشکل وجود دارد یا تطبیق که اگر تطبیق باشد دستمان بسته است.

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در تطبیق هر میزان که ضرر وارد کنید مشکل است، با طرح این سؤال که آیا می توان به نسلی ضرر رساند و بعد گفت که نسل آینده راه نجات خود را پیدا می کند، گفت: اینجا که مقام تطبیق است من حق ندارم به نسلی ضرر بزنم که حالا نسل دیگر جبران کنند و ما به هر میزان اگر در مقام تطبیق اصل ممنوعیت اضرار را به یک قاعده تطبیقی بدانیم دستمان بسته است اما اگر بحث اضرار و منفعت را به عنوان علت تشریع بدانیم دستمان کاملا باز است.

وی تصریح کرد: اگر مطرح شود که می خواهیم قاعده ای را به لحاظ حقوق تشریع کنیم منافع و ضررهایی دارد که در بلندمدت منفعت آن به ضررش می ارزد و این دیگر از باب اضرار نیست و در حقوق اسلامی مصالح است یعنی مصلحت اقتضا می کند و غربی ها می خواهند به سراغ بحث تشریع بروند و در بحث تشریع ملاک سنجش میزان نفع و ضرر است به شرط اینکه کسی که قاعده پردازی می کند ولایتی داشته باشد و بتواند چنین کاری انجام دهد اما اگر بخواهیم آن را به عنوان پس از حقوق در نظر بگیریم مسیر کاملا بسته است و نمی توان اضرار را به هیچ وجه مشروع کرد.

پس از سخنان دکتر حکمت نیا یکی از حضار از ارائه دهنده مقاله با طرح این بحث که بنیادی ترین بحث این مقاله درباره مبانی است حال اینکه ما در نظام اسلامی با غرب تفاوت مبانی داریم، آنجا که مرکزیت بحث فناوری است ما با یک مبنایی بحث را جلو می بریم و آنها با یک مبنای دیگر، پرسید: این تطابق مبنا در کاری که انجام می شود چه پاسخی را به صورت کارکردی برای این فناوری و بحث ارائه می کند. یعنی با دو مبنای متفاوت سراغ بحث رفته ایم؛ این تفاوت مبانی مسأله ساز است.

حجت الاسلام جباران در پاسخ به این سؤال با بیان اینکه به مبانی بی توجه نبوده است، شاهد مثال این توجه را آنجا که مطرح می کند این اشکالات بر نوعی اراده گرایی شکل می گیرد عنوان کرد و گفت: وقتی گفته ام پاسخش را باید با همین مبنا بدهیم نه اینکه تنها منظورم از حیث اراده گرایی بوده است چراکه اراده گرایی شاخه ای از یک تفکری است اما اینکه آیا آدم اراده گرا، نتیجه گرا، وظیفه گرا است هم در ذیل بحث گنجانده می شود.

وی تصریح کرد: مکتب ما اسلام و مبانی مکتب اخلاقی اسلام نیز روشن است؛ اخلاق اسلامی نتیجه گرای وظیفه محور است یعنی هم به وظیفه نگاه می کنیم هم به نتیجه. وقتی مسأله ای را برای خودمان حل می کنیم و اشکالات و ایرادات را می بینیم با مبانی خودمان برای کاربرد در جامعه خودمان و رفع مشکلات کارکردی خودمان و بر مبنای اخلاق اسلامی خودمان است که اینگونه پاسخ می دهیم. اگر فردی در غرب مبنای دیگری دارد و مبانی اخلاق اسلامی را نمی پذیرید معذور است و مبانی ما به درد او نخواهد خورد.

/920/502/ر

مرتضی جمالی کیا
ارسال نظرات