نشست علمي «رهبري در دوره استقرار و تثبيت» برگزار شد



به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از انجمن مطالعات اجتماعی حوزه، به همت انجمن مطالعات اجتماعي حوزه نشست علمي «رهبري در دوره استقرار؛ رهبري در دوره تثبيت» و مقايسه دو دوره رهبري در جمهوري اسلامي ايران با حضور اساتيد، دانش پژوهان و صاحب نظران حوزه ودانشگاه در سالن همايش هاي دبيرخانه انجمن هاي علمي حوزه برگزار شد
اين نشست علمي با ارائه و سخنراني علي رضا شجاعي زند جامعه شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس و نقادي حجج اسلام و المسلمين حميد پارسانيا عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي و حسن خيري دانشيار و رئيس دانشگاه آزاد اسلامي واحد نراق شامگاه يکشنبه برگزار شد،عليرضا شجاعي زند در اين نشست اظهارداشت: امروز آنطور که شايسته و مطلوب است جامعه علوم انساني ما نسبت به موضوع مهم رهبري در نظام اسلامي به بهانه اينکه درگير مسائل ديگري است و يا اين مسائل مربوط به ژورناليست ها مي باشد و يا اينکه ديگران به آن بپردازند از وظيفه خود سر باز زده و کوتاهي میکنند.
نويسنده کتاب «جامعهشناسی دين» افزود: امروز پديده هايي همچون پياده روي اربعين، راهپيمايي 22 بهمن، راهپيمايي 9 دي به عنوان پديده هاي اجتماعي مطرح است که از سوي علماي علوم انساني ديده میشود، البته حرف ما سر کساني که نگاه سوء دارند و عمداً ناديده مي گيرند نيست، بلکه کسانيکه از سخن من و شما ساده مي گذرند و پديده بي نظير رهبري را به طور جدّي نظاره گر نيستند حرف داريم.
استاد جامعهشناسی دانشگاه هاي تهران ادامه داد: وقتي ما در برخورد با مسائل مهم و پيچيده اي که در جامعه با آن دست به گريبان هستيم و با اشاره سر انگشتان ايشان حل میشود نمیتوانيم ساده بگذريم و چرا تا کنون غفلت کرده ايم؟
وي خاطرنشان کرد: البته امروز بعد از گذشت 37 سال از انقلاب هنوز ادبياتي دراين خصوص پايه ريزي نشده است و تنها در همان اوايل انقلاب از نگاه فقهي و با توجه به اهميت مسأله ولايت فقيه روي اين موضوع صحبت ها و بررسي هايي صورت گرفت.
شجاعي زند با اشاره به اهميت اين بحث و ظرفيت آن براي مطرح شدن در جامعه علمي با انتقاد از وضع موجود اعضاي جامعه علوم انساني کشور گفت: علوم انساني ما مبتلا به نوعي عقب افتادگي از مسائل روز جامعه خود است و در عين حال که نسبت به واقعيت هاي جامعه پيراموني خود بي اعتنا است، با مسائل اصلي جامعه از موضعي طلبکارانه برخورد میکند، گويي با مسائل مهم تري درگير است و غالباً هم با استفاده از برچسب هايي مثل ژورناليستي بودن و پوپوليستي بودن و ... سعي میکند از مسئوليت خود شانه خالي کند، مگر اينکه بالاخره ديگران در کشورهاي غربي اين پديده ها و مسائل را ببينند و آن را برجسته کنند و از طريق يک فرآيند ترجمه به يک ادبيات علمي رايج تبديل شود.
وي در تبيين اهميت پديده رهبري در ايران اظهارداشت: ما با وجود اينکه شبانه روز با مسائل ريز و درشت کشور درگير هستيم و نقش جايگاه رهبري را در حل و فصل و سامان بخشي به آنها با طرق مختلف ميبينيم، اما خود رهبري را به مثابه يک پديدهاي بي نظير در تاريخ سياسي ايران نديده ايم. شايد منتظريم که شوک فقدان براي ما پيش بيايد و بعد به سراغ تحليل تاريخي برويم.
وي گفت: امروزه به خاطر سرعت بالاي تحولات جهاني، نيازمند تحليل هاي به هنگام هستيم تا به تصميم گيري ها کمک کند. در واقع شرايط کنوني بهگونهای است که تحليل تاريخي کفايت نمیکند.
هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس با بيان سابقه پرداختن به موضوع رهبري و ولايت فقيه در تاريخ مباحث کلامي، فقهي و تا حدي فلسفي و يا پرداختهای ایدئولوژیک- سياسي پيرامون آن به خلأ موجود در مباحث جامعهشناسی حول اين موضوع اشاره کرد و افزود: اکنون که قريب به 4 دهه از اين پديده گذشته و ولايت فقيه به يک پديده عيني با آثار و پیامدها و تجليات خاص خود تبديل شده است که نياز به مباحث جامعهشناسی و جامعهشناسی سياسي بيش از پيش احساس میشود و من میخواهم از اين منظر به اين پديده نگاه کنم. در واقع درباره يک پديده محقق میخواهیم صحبت کنيم نه يک ايده و در جايگاهي هستيم که دو تجربه خاص را پشت سر گذاشتهایم، يکي تجربه رهبري امام خميني در يک شرايط و موقعيت اجتماعي و سياسي خاص و تجربه ديگري که مربوط به رهبري حضرت آيت الله خامنهاي ميباشد.
شجاعي زند به « ویژگیها و صفات رهبري » اشاره کرد و گفت: اين بحث يک نتیجهای دارد که به ما امکان مقايسه اين دو رهبر را میدهد بطوريکه افلاطون به عنوان شاخصترین فيلسوف سياسي فضيلت گرا 4 فضيلتي را که حاکمان بايد به طريق اولي آن را داشته باشند، بيان میکند که شامل حکمت، خویشتنداری، شجاعت و عدالت است.
وي افزود: همچنين در آموزههای ديني از سه صفت اصلي علم،عدالت و تقوا یادشده است که ریشههای آن را میتوان در حديث معروف منتسب به امام صادق عليه السلام «فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدينِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِيعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ ...» پيدا کرد. فارابي نيز صفات 12 گانه اي را براي رهبران مدينه فاضله بيان کرده است. اما جمع اين آراء را میتوان در 6 صفت براي رهبري تقسيم کرد.
اين محقق و پژوهشگر جامعهشناسی ادامه داد: « علم دين »، « آگاهي از زمان»، « عدالت»، « شجاعت»، « تقوا»، « تدبير، که ويژگي اصلي رهبري است که از نتيجه 5 صفت ديگر پديد ميآيد » از جمله صفات رهبري از نظر فارابي ميباشد.
وي به دشواري هاي مقايسه دو رهبر (امام راحل و مقام معظم رهبري) اشاره کرد و گفت: يک مشکل مهم در مقايسه اين دو رهبر، قرابت و فاصله نزديکي است که ما با اين دو پديده داريم. اما بايد توجه کرد که ديگران در کشورهاي ديگر هستند که در حال کارکردن روي ابعاد مختلف رهبري در ايران هستند. مثلاً فوکوياما در تحليل معروف خود که دو بال انتظار و شهادت را مي گويد عنصر سومي را بيان میکند که عامل فعال کننده آن دو بال است و آن «ولايت فقيه» است، ديگران کار میکنند و نسخه هاي خود را مي پيچند اما ما بي توجهي ميکنيم.
شجاعي زند اظهارداشت: مقايسه دو رهبر اساساً کار دشواري است، خصوصاً رهبراني که مربوط به يک نحله هستند، چرا که مقايسه در زماني معنا مییابد که شباهت مطرح باشد و در ميان شباهت ها تمايزات را پيدا کنيم. دراينجا دو شباهت اساسي میتوان براي رهبري ديني- سياسي جامعه ايران بيان کرد، يکي از حيث اهداف است، خصوصاً اهداف کلان و مياني، حيث دوم ویژگیهايي است که اين افراد را شايسته رهبري کرده است که در فراز اول بيان شد.
وي ادامه داد: با توجه به شباهات فوق تفاوت ميان رهبران اگر بخواهيم از لحاظ شخصيتي در نظر بگيريم، تأثير اين تمايزها و تفاوتها در رهبران بلافصل به خاطر ویژگیهاي مشترک اشاره شده در مطالب فوق به شدت کاهش مییابد. اما آن حيث متفاوتي که به هيچ وجه نمیتوان آن را نديده گرفت، تمايز در شرايط زماني است. يعني در رهبري به اقتضاي موقعیتهای متفاوت تدابير مختلفي شکل میگیرد. اساساً فلسفه وجودي رهبر در هر زمان تفاوت و تمايز موقعیتهاست.
هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس به مسأله « تدبير، مهمترین شاخص رهبري» اشاره کرد و گفت: مهمترین شاخص رهبري تدبير است و اين شاخص اين نتيجه را میدهد که رهبر مختار است. يعني رهبري در تدبير خود مقلّد رهبر يا رهبران قبلي نيست و مبدع و مجتهد است. ولو در الگو گیری به رهبر قبلي مراجعه کند اما متوقف به رهبر قبلي نيست.
وي افزود: به عبارت ديگر رهبر حيّ است، يعني تصميم و تدبيرش زنده و متناسب با شرايط روز است. عدهای از اين ويژگي که اساس رهبري است سوء استفاده میکنند و به تقابلها دامن میزنند، بهگونهای که بين امام خميني و حضرت آيت الله خامنهای مقايسه موردي میکنند. این کار شايد در نگاه اول نوعي بزرگداشت امام (ره)باشد، اما با اين کار قدرت اختيار و تدبير را از رهبري گرفتهایم و بهانه را براي شانه خالي کردن از امر رهبر حيّ فراهم ساختهایم و باب تفسير رهبر قبلي را گسترش دادهايم. در واقع مقايسه بين دو رهبر بايد مقايسه کلان باشد نه در موقعیتهای موردي.
در ادامه نيز حجت الاسلام و المسلمين پارسانيا و خيري حسن به بيان مطالبي پيرامون کاستيهاي مطالب دکتر شجاعي زند پرداختند./998/102/ب3