نکتهای مغفول در اردوهای راهیان نور
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از صبح نو، «راهیان نور» از ثمربخشترین و بابرکتترین پروژههای فرهنگی چند دهه اخیر بوده است. این برکت و ثمربخشی بیش از هر چیز مرهون جانهای تابناک و ارواح مطهر شهدایی است که مشهد و معراجشان با گذر سالها هنوز آکنده از طراوت معنوی و نفحات قدسی است. در امتداد این امر، زحمات مسوولان و تدارککنندگان و راویان و نیز خصلتها و ویژگیهای خاص و منحصر به فرد چنین اردویی، جویباری روان و زلال پدید آورده که هر ساله خصوصاً در ماههای اسفند و فروردین عطر ایثار و رشادت را در فضای کشور میپراکند.
اما در عین حال، این تجربه گرانقدر خالی از برخی نارساییها و اشکالات نیز نبوده است که بیتوجهی به آنان میتواند از تأثیر سازنده پروژه راهیان بکاهد. نگارنده این سطور به سبب سابقه ناچیزی که در خدمت به زائران مشهد شهدا در دوران دانشجویی داشته، با دشواریها و محدودیتهای موجود بیگانه نیست؛ اما توجه به این مسائل از سوی برنامه ریزان و دست اندرکاران میتواند قطعاً به افزایش ثمربخشی و بهرهوری راهیان نور هم در جنبههای معنوی و هم در وجوه فرهنگی و اجتماعی بیانجامد.
آنچه در این مجال، به بهانه اشاره ضمنی رهبری حکیم در سخنان روز گذشته، طرح میشود یکی از نارساییهایی است که متأسفانه طی سالهای متمادی به رغم آنکه از نظرها دور نبوده، مورد غفلت قرار گرفته و آن نسبت میان پروژه راهیان و اهالی و ساکنان بومی استانها و مناطق عملیاتی است. البته این مطلب بیشتر به استان خوزستان بهعنوان محور اصلی اردوهای راهیان نور ارتباط مییابد. بهطور خلاصه، مسأله اصلی این است که شیوه سازماندهی و تدارک و اجرای اردوهای راهیان نور مردم خوزستان را به طور جدی و واقعی در کار سهیم نکرده است.
در چنین امری علیالقاعده میبایست نقش آنان بهعنوان میزبان دیده میشد ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاده است. بخشی بهخاطر ماهیت خاص اردوهای راهیان -که اساساً معطوف به یادمانهای مناطق عملیاتی است و نسبت چندانی با زندگی شهری و مردم ندارد- و بخشی بهدلیل شیوه خاص مدیریت و سازماندهی، مردم خوزستان هیچ نقش مشخص و تعریف شدهای در این فرآیند نیافتهاند. معمولاً در مناطق و شهرهایی که خصلت زیارتی دارند، زیارتگاه یا مکان مقدس علاوهبر روح معنوی و هویت جمعی که به مردم محلی میبخشد، عاملی برای برکت در معیشت و زندگی مادی آنان نیز میشود؛ اما در مورد راهیان به همان دلایل پیش گفته این چنین نشده است. کاروانهای راهیان نور در اردوگاهها و پادگانهایی خارج از شهر اسکان مییابند، غذای آنها از آشپزخانههای متمرکز ستاد راهیان تأمین میشود و برنامه آنان به نحوی است که موقعیتی برای اموری چون رفتن به بازار و خرید سوغات و امثال آنها بهوجود نمیآید.
گذشته از این، حضور و نقش آفرینی تشکیلات رسمی به صورتی است که مجالی برای نقش آفرینی تشکلها و نهادهای مردمی و خودجوش منطقه باقی نمیماند. راهیان نور به خوزستان میآیند و میروند، بدون آنکه با مردم استان که بیشترین بار مشکلات و مصائب را در دوران دفاعمقدس به دوش کشیدهاند، مواجههای داشته باشند. طبیعی است که چنین وضعیتی خوشایند مردم و اهالی استان نیست و نخواهد بود.
روشن است که میتوان با عطف توجه به این دغدغه، در برخی برنامهریزیها و سازماندهیها تجدیدنظر و تلاش کرد که در عین حفظ جوهره اصلی اردوهای راهیان نور، آن را با زندگی مردم خوزستان و کرامت و حمیت میهماننوازانه ایشان پیوند داد. فراموش نباید کرد اهالی مناطق شهری و روستایی این استان همان کسانی هستند که در سالهای اخیر کریمانه بخشی از بار پذیرایی زائران اربعین را بر عهده گرفته، آنان را در خانه خود مهمان کرده و برایشان ایستگاه صلواتی زدهاند. اگر زمینه برای حضور و مشارکت این مردم شریف فراهم شود یقیناً در تعامل با زائران مشهد شهدای ایران نیز جز این عمل نخواهند کرد.
در خبرها آمده بود که برخی از گروههای دانشجویی اردوی راهیاننور امسال خود را با نوعی اردوی جهادی در مناطق محروم استان و یا انجام پروژههای زیست محیطی (از قبیل درختکاری) همراه کردهاند. این ایده درست میبایست در سطح کلان نیز مورد توجه قرار گیرد. در حالی که مردم خوزستان بهطور خاص در ماههای اخیر رنجها و دشواریهای نفسگیری را تحمل کردهاند، شایسته نیست که اردوهای راهیان نور که از سراسر کشور به آن منطقه الزام میشوند بیتوجه به این شرایط برنامه روتین خود را داشته باشند. حتی اگر اقدامات واقعی میسر نباشد، دستکم اقدامات نمادین به منظور اظهار همبستگی و همدردی میتواند نقشی سازنده در این فضا داشته باشد./1325//102/خ