۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۰۹
کد خبر: ۵۰۲۲۸۲
در گفت‌وگو رسا با برگزیده کتاب سال حوزه مطرح شد؛

از دیدار با مستشرق آمریکایی تا تدوین اثری جامع در حوزه قرآن/ تکرار و عدم نوآوری آسیب اصلی پژوهش های حوزوی

یکی از آسیب های پژوهش های حوزوی تکرار و عدم نوآوری است؛ تکرار مکررات ، خواننده و حتی پژوهشگر را دلزده می کند.
حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی

اشاره: قرآن کتاب آسمانی مسلمانان، هدایت بخش گمراهان و راهنمای صالحان است که خطاکاران با دستگیری به آن خود را از منجلاب گناه و معصیت بیرون کشیده و هادیان نیز آن را نردبام ارتقای خود و هم نوعان خود به سمت کمال و معرفت می دانند.

ابعاد مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی، تجربی و عجایب قرآن بر کسی پوشیده نیست و هرفردی به فراخور توان و علاقه خود برای کسب زوایای جدیدتری از این کتاب تلاش می کند و حوزه های علمیه نیز از روز نخست یکی از برنامه ریزی های اصلی خود را توجه مسائل مربوط به علوم قرآن قرار داده اند.

حال این که حوزه در جهت زدودن غبار مهجوریت از این کتاب آسمانی چه مقدار موفق بوده و چه ضعف و قوت هایی در این زمینه داشته است، مجالی غیر از این بحث را می طلبد و باید در این مسأله به صورت ویژه و خاص کار کارشناسی دقیق صورت بگیرد.

پژوهش های قرآنی اعم از پژوهش های مربوط به اصل قرآن نظیر کرامات، معجزه بودن و آسمانی بودن و همچنین پژوهش مربوط به علوم قرآنی همواره زمینه ساز ظهور پژوهشگران و نویسندگانی بوده است که هریک به سهم خود گام های خوبی را در راستای ارتقای فعالیت های قرآنی برداشته و دیگران را با زوایای عظیم این کتاب آشنا کرده اند.

همایش های مربوط به کتاب سال بویژه کتاب سال حوزه نیز یکی از گروه های علمی خود را برای بررسی آثار علمی محققان حوزوی به پژوهش های قرآنی و علوم تفسیری اختصاص داده است ولی به هرجهت در همایش سال گذشته تنها چهار پژوهش قرآنی حائز رتبه های برتر شد که این خود موضوعی قابل تامل به شمار می رود.

یکی از افرادی که در هجدهمین همایش کتاب سال حوزه در سال گذشته با معرفی کتاب «جمع القرآن» حائز رتبه برگزیده شد، حجت الاسلام والمسلمین سید علی شهرستانی از اساتید برجسته حوزه در مشهد مقدس است که با تدوین این اثر کار نو و جدیدی را عرصه پژوهش های قرآنی رقم زده اند.

به همین مناسبت خبرنگار خبرگزاری رسا، به سراغ ایشان رفته و در مورد شخصیت و آثار ایشان و همچنین راهکارهای ارتقای سطح پژوهش در حوزه گفت‌وگویی تفصیلی ترتیب داده است که متن این گفت‌وگو در ادامه تقدیم خوانندگان محترم رسا می شود.

رسا با عرض سلام و خسته نباشید و تشکر از وقتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید؛ در ابتدا کمی از خودتان و کارهای علمی که داشته اید برای ما بگویید.

بنده هم خدمت شما و عزیزان در خبرگزاری رسا عرض سلام و ادب دارم و حلول ماه ضیافت الهی را هم تبریک عرض می کنم.

بنده سید علی شهرستانی متولد سال ۱۳۳۷ شمسی در کربلا هستم و  در سال ۱۳۵۶ شمسی بر اثر ظلمی که بعثیان حاکم بر عراق بر خانواده های علمی و ایرانی وارد می کردند  به اتفاق پدرم( آیت الله سید عبدالرضا شهرستانی)، کشور عراق را به مقصد ایران ترک کرده و در شهر مقدس مشهد مستقر شدم.

تحصیل علوم حوزوی در کربلای معلی و مشهد مقدس

پس از آموختن دروس آغازین، تحصیلات خود را در حوزه علمیه کربلا ادامه دادم و پس از عزیمت به ایران و سکونت در شهر مشهد تحصیلات حوزوی را نزد بزرگان آن حوزه فراگرفتم.

مکاسب را ازمحضر آیت الله میرزا علی فلسفی، رسائل وکفایه را در محضر آیت الله سید حسن مرتضوی ومنظومه را در محضر آیتالله سید عزالدین زنجانی بودم و پس از اتمام سطح، در دروس خارج حضرات آیات میرزا علی فلسفی، سید ابراهیم علم الهدی، سید حسن مرتضوی وسید حسین شمس شرکت نموده وبه تقریر دروس ایشان پرداختم.

در سال ۱۳۵۸ در کنار شرکت در درس‌ها با نگارش مقالاتی چند در مجله‌های الارشاد، الجهاد، نداء الاسلام، تراثنا، المصباح وغیره و تألیف کتاب در زمینه فقه خلاف ، امامت، دفع شبهات، لغت وعلوم قرآن و حدیث، به فعالیت‌های فرهنگی بصورت متمرکز پرداختم.

عمده کتاب‌های تألیفی بنده به زبان عربی بوده و برخی از آنها به زبانهای فارسی، انگلیسی، اردو، اندونزی، فرانسوی و ترکی از طرف «مؤسسه انصاریان»، «مجمع جهانی اهل البیت»، «مؤسسه امام علی» و «مؤسسه مؤمل» در لکنو هندوستان واندونزی ترجمه شده است.

همچنین یکی از کتاب های بنده با نام منع تدوین الحدیث، با پیشنهاد دکتر محمد عمارة و تصویب طنطاوی شیخ دانشگاه الازهر به عنوان کمک درسی در دانشکده اصول دین دانشگاه الأزهر قاهره انتخاب شده است و کتاب الأذان بین الأصالة و التحریف نیز در بیست و دومین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی تشویق شد.

تلاش در فقه کلامی و فعالیت های تأسیسی

فقه کلامی رشته جدیدی است که با فقه مقارن تفاوت هائی دارد از جمله اینکه تنها مقایسه نیست بلکه ما در فقه کلامی با استدلال و منطق برتری فقه شیعه را بر سایر مذاهب نشان داده و گمراهی دیگران را از سنت پیامبر به نمایش می گذاریم یعنی دلیل مخالف فقه خود را، طبق معیارهای فقهی خودشان از بین می بريم.

ما می خواهیم مذهب خود را فراتر از عاطفه و احساسات بشناسیم یعنی برتری مذهب اهل بیت را بر دیگران بیان کنیم و طرح این مباحث را بستری برای گفتگو بین مراکز علمی دو طرف می دانیم و معتقدیم این مباحث اختلافات بین مذاهب را کمتر نيز می کند.

 همچنین در حوزه رفع شبهات و ابهامات علیه مذهب شیعه کار کرده و البته کارهای تأسیسی مثل کتاب جمع القرآن و... نیز داشته ام.

 

رسا اگر امکان دارد تعدادی از کتاب ها و آثار علمی که داشته اید را نیز برای ما معرفی کنید.

از بنده تا به حال بیش از 20 عنوان کتاب منتشر شده که بنده تعدادی از آنهایی را که ترجمه شده است برای شما معرفی می کنم؛ یکی از کتاب ها «وضوء النبی» است که در ۵ جلد منتشر شده است؛ ترجمه فارسی جلد اول آن مربوط به بررسی‌های تاریخی است واین ترجمه در دو ویرایش بوده و از طرف دو مترجم نیز چاپ شده است.

ترجمه کتب به زبان های مختلف و  نشر در کشورهای دیگر

کتاب «منع تدوین الحدیث» که از آن نام بردم ترجمه انگلیسی و فارسی آن چاپ شده و ترجمه زبانهای ترکی، مالایو، فرانسوی و اردو آن نیز به پایان رسیده است؛ ترجمه فارسی کتاب «تاریخ الحدیث و مؤثرات الهوی والموروث الجاهلیة علیه» تحت عنوان جستاری در تاریخ حدیث به چاپ رسیده است.

عنوان دیگر کتاب بنده «حیّ علی خیر العمل الشرعیة والشعاریة» است که جلد نخست از موسوعة الأذان با نام الأذان بین الاصالة والتحریف می باشد و ترجمه فارسی آن تحت عنوان پژوهشی دربارهٔ اذان به چاپ رسیده است؛ یکی از آثاری که بسیار زیاد روی آن کار کردم «أشهد أن علیاً ولی‌الله بین الشرعیة والابتداع» است که ترجمه فارسی آن تحت عنوان جایگاه اشهد ان علیاً ولی‌الله در اذان منتشر گردید و همچنین ترجمه فارسی «المنهج الاستدراکی النقدی فی اللغة» تحت عنوان نقد و استدراک در لغت عرب هم به پایان رسیده و آماده چاپ می باشد.

ترجمه فارسی کتاب های «من هو الصدیق ومن هی الصدیقة» تحت عنوان تأملی در مفهوم یک لقب، «زواج ام کلثوم الزواج اللغز» باعنوان معمای یک ازدواج،  «التسمیات بین التسامح العلوی والتوظیف الأموی» تحت عنوان نام خلفا بر فرزندان امامان بن مایه‌ها و پیرایه‌ها .

کتاب«الصلوة خیر من النوم الوجه الاخر» و ترجمه آن  با نام بانگ خلافت در اذان، کتاب «توثیق فقه الامامیة من الصحاح والسنن» و ترجمه آن با نام با دانشوران مسلمان، «وضوء عثمان بن عفان من النشأة الی الانتشار»، «عارفاً بحقکم»، «تربة الحسین و تحولها الی دم عبیط»، و ترجمه آن با نام تربت خونین به چاپ رسیده است.

همچنین «المصحف المنسوب إلی أمیر المؤمنین علی علیه السلام فی الخزانة الغرویّة عرض و دراسة» و البته کتاب «جمع القرآن» در ۲ جلد به چاپ رسیده و ترجمه آن نیز تحت عنوان جمع و تدوین قرآن کریم ـ رويکرد اعتقادی، آماده  چاپ می باشد و کتاب اخير در همایش کتاب سال  حائز رتبه برگزیده شد.

 

رسا در ارتباط با کتاب جمع القرآن توضیح بدهید که یکی از 10 برگزیده همایش کتاب سال حوزه در سال گذشته لقب گرفت.

کتاب جمع القرآن؛ نقد الوثائق و عرض الحقایق پژوهش جدیدی است که بنده درآن عدم تحریف قرآن را اثبات می کنم وهمزمان رأی رایج نزد اهل سنت را مورد بررسی و نقد قرار داده ام، رأيى که تحریف قرآن از آن بیرون می آید، زیرا قائل شدن به اینکه خلفا قرآن را گرد آوردند، برخلاف سخن خدای متعال است که می فرمايد: «جمع و قرائت قرآن بر عهده ماست» و «ما قرآن را نازل کرديم و خودمان آن را حفظ می کنيم».

جمع کنندگان قرآن باید معصوم باشند

ما معتقدیم تنها جبرئیل امین، پیامبرگرامی اسلام و وصی پیامبر امام على (ع) معصوم بودند و جمع قرآن فقط به وسیله آن ها عملی بود و اين کار با نزول سالیانه جبرئیل بر پیامبر صورت می گرفت و نسخه نهایی آن به دست امام علی(ع) شکل امروزین قرآن را یافت و تخلف ایشان از بیعت و نشستن در منزل برای جمع قرآن با مسأله خلافت و جانشینی پیامبر ارتباط پیدا می کند.

اهل سنت اخباری را که در این زمینه هست تضعیف کرده  و آن ها را ناچیز می دانند، در حالی که آن ها اخبار مستفيضه است، از این رو قرآن امروزین همان قرآنی است که در زمان پیامبر قرائت و نگاشته شده بود و صُحف آن، پشت بستر آن حضرت وجود داشت و به سفارش پیامبر حضرت علی(ع) آن را گرد آوردی کردند.

موضوع قرآن مُنزل و قرآن مُفسّر وخلط میان آن دو نزد اهل سنّت در لابه لای این کتاب مورد توجه قرار گرفته است و اینکه چگونه عدم تمییز میان این دو، باعث کج فهمی ها و نسبت های ناروا به شیعه شده است . بنده آنچه را اهل سنت درباره قرآن امروزین یعنی قرائت عاصم بن أبى نجود از عبدالرحمن سُلمی  از عثمان  بر زبان می آورند باطل می سازم.

سلّمی قرائت صحیح را تنها از امام علی(ع) گرفته است

آنان می گویند سُلمي این قرائت را علاوه بر حضرت علی(ع) و  اُبیّ از عثمان وزید بن ثابت نیز گرفت در حالی که قول درست این است که سُلمي این قرائت را از امام علی(ع) و اُبیّ آموخت، زیرا ذهبى وقتی اسامی طبقه اوّل قاریان را که هفت نفر بودند می آورد، خاطرنشان می سازد که اولین آنها عثمان بود و مغيره بن شهاب مخزومی قرآن را از عثمان آموخت و نام سلمي را نمی آورد.

مانند این سخن را درباره زید بیان می دارد و اینکه ابوهریره و ابن عباس قرائت را از زید فرا گرفتند و از سلمي نام نمی برد، درحالی که وقتی نام  امام علی(ع) و ابیّ و ابن مسعود را می آورد اشاره می کند که سلمي قرائت را از آنها گرفت، بنابراین مصحف امروزین همان مصحف رسول الله و مصحف همه صحابه است و تنها به عثمان و زید اختصاص ندارد.

 

رسا به طور کلی چه چیز باعث شد تا شما روی به نوشتن چنین کتابی بیاورید؟

انگیزه اصلی من از شروع به نوشتن این اثر جدای از مسائلی که در میان برخی کتب اهل سنت در مورد جمع قرآن مطرح می شود، دیدار با یکی از مستشرقان آمریکایی از دانشگاه رایس تگزاس  بود که به دعوت جامعه المصطفی در شهر مشهد مقدس به ديدار بنده آمده بود و در مورد تفاسیر و مسائل اعتقادی سؤالات و شبهاتی در ذهن داشت.

اشکالات و ابهامات مستشرق آمریکایی

این فرد قائل بود که هم به شیعه و هم به مذهب اهل تسنن در مورد وضعیت قرآن اشکال و ابهام وارد است از جمله این که سؤال کرد به عقیده شما عثمان خلیفه سوم مسلمانان معصوم است یا خیر؟ ما گفتیم او معصوم نبوده است که این مستشرق بلافاصله گفت اگر عثمان معصوم نبوده بنابراین احتمال خطا و اشتباه داشته است بنابراین شما نمی توانید بگویید قرآن از خطا و اشتباه مصون مانده چراکه عثمان این قرآن را جمع آوری کرده است.

بعد از طرح این سؤالات از جانب این فرد به ذهن من خطور کرد که باید این مسأله به صورت کامل باز شود و جوانب آن مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و به همین جهت در کتاب خود با استدلال و استناد به تاریخ و مسائل مهم دیگر این مسأله را ثابت کرده ایم که این حضرت علی(ع) بود که قرآن را جمع آوری کرد و به دست مسلمانان رساند و امروز نیز همین قرآن در بین همه موجود است.

رویکرد اعتقادی و تاریخی در کتاب جمع القرآن

در نگارش جمع و تدوین قرآن دو رویکرد موجود است؛ نخست رویکرد اعتقادی است که ثابت می کنیم که مشهور اهل سنت که زید بن ثابت را جمع کننده قرآن می دانند و ابن مسعود(ابن ام عبد )، معاذ و البته امام علی(ع) را کنار می زنند اشتباه است و رویکرد دوم ما تاریخی است؛ ما این مسأله را پررنگ کرده ایم که تاریخ ثابت کرده است که حضرت علی علاوه بر مصحفی که خودشان جمع آوری می کردند نوشته های صحابه را هم در اختیار داشتند ولی درنهایت این مصحف ایشان است که به دست ما رسیده است.

مسأله مهم دیگری که در این کتاب به آن پرداخته شده این است که مردم در زمان عثمان در قرائات قرآن کریم اختلاف پیدا کردند و به همین جهت حذیفه نزد امیرمؤمنان آمد و قرآنی را با قرائت اصلی از ایشان دریافت کرد و نزد عثمان رفت و آنگاه عثمان این قرآن را در بین مردم پخش کرد و خواست مردم آن را مبنا بدانند و به همین جهت گاهی اشتباه می شود که عثمان قرآن را جمع آوری کرده است.

 

رسا به عنوان سؤال پایانی شما به عنوان یکی از محققان و قلم به دستانی که سالیان دراز در حوزه پژوهش و تحقیق کرده اید، مهمترین آسیب حوزه را در این زمینه چه مسأله ای می دانید؟ و چرا حوزه در پژوهش آنگونه که باید عمل نمی کند؟

به عقیده من متأسفانه در حوزه علمیه به آموزش بیش از پژوهش اهمیت داده می شود، درحالی که آموزش یک نوع ورودی است و خروجی آموزش باید پژوهش و استفاده دیگران از این علمی باشد که آموخته ایم ولی می بینید امروز حوزه   تمرکز جدی خود را روی مسأله آموزش گذاشته و جهت دهی خاصی را برای مسائل پژوهشی ندارد.

فعالیت پژوهشی برای امرار معاش فایده ای ندارد

مسأله مهم دیگری که مانع در راه ارتقای پژوهش های حوزوی به شمارمی رود، فعالیت های پژوهشی به جهت امرار معاش و گذران زندگی  است که همین مسأله آسیب جدی به پژوهش  وارد می کند؛ این که فرد فارغ البال به دنبال یک مسأله مورد نیاز جامعه نرود بلکه صرفا در یک مؤسسه ای ثبت نام کند و آنها کارهای پژوهشی را در قبال مبلغی به او واگذار کنند.

بله جهت دهی، راهنمایی، مشاوره و کمک گرفتن از دیگران خوب و لازم است ولی نه اینکه دیگری به من کاری پژوهشی را واگذار کند که من هیچ احساس نیازی در آن مسأله نمی کنم و صرفا به جهت امرار معاش قبول می کنم؛ این نوع پژوهش فایده ای ندارد و اثری بر آن مترتب نمی شود.

از دیگر آسیب های متوجه پژوهش های حوزوی هم بفرمایید و چه راهکاری را برای رفع این مشکلات پیشنهاد می کنید؟

یکی دیگر از آسیب های پژوهش های حوزوی تکرار و عدم نوآوری است؛ تکرار مکررات ، خواننده و حتی پژوهشگر را دلزده می کند، بنابراین در همه موضوعات مرتبط با علوم اسلامی اعم از فقه، اصول، تفسیر، فلسفه و غیرآن می توان با رویکرد تازه و نو وارد شد و مطالب جدیدی را تولید و منتشر کرد و به همین جهت حوزه باید نویسنده تربیت کند و تمام امکانات مادی و معنوی را در اختیار پژوشگران قرار دهد.

حوزه باید امکانات لازم را برای پژوهش فراهم کند

متأسفانه امروز می بینیم دانشگاه به پژوهشگران خود اهمیت زیادی می دهد و آنها را تأمین می کند ولی حوزه به دنبال این مسأله نبوده است؛ البته مسأله مهم دیگری که بعضا باعث می شود کارهای تکراری و موازی در پژوهش های حوزوی دیده شود عدم اطلاع رسانی مراکز پژوهشی نسبت به فعالیت های علمی خود و عدم جستجوی مراکز دیگر نسبت به این فعالیت ها است.

در کنار همه این مسائل عنصر دغدغه و احساس وظیفه نیز کمی در میان اساتید راهنما و مشاور در حوزه کمرنگ است و حتی گاهی دیده می شود یک استاد، راهنمایی پایان نامه یا پژوهش علمی را قبول می کند که تخصص کافی در آن علم را ندارد، بنابراین یک استاد راهنما و مشاور باید کار خود را مقدس بدانند و با تخصص وارد این عرصه بشوند و برای ارتقای فعالیت های علمی پژوهشگران نظارت علمی داشته باشد.

دوام توفیقات همه شما عزیزان را از خداوند متعال خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

رسا ـ تشکر می کنم از فرصتی که در اختیار خبرگزاری رسا قرار دادید.

بنده هم از شما عزیزان و خبرگزاری رسا تشکر می کنم و برایتان آرزوی موفقیت دارم. /۱۳۳۰/گ۴۰۲/ج

ارسال نظرات