گذر از چالشها و دستیابی به انسجام ملی
به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از «رسالت»، محمود فرشیدی در سرمقاله شماره امروز این روزنامه نوشت:
فرایند منطقی برای دستیابی مسئولان به تصمیمات صحیح بحث پر اهمیتی بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر کارگزاران ارشد نظام، آن را مطرح و تشریح فرمودند. راه دستیابی به انسجام و وحدت ملی، آن است که تمامی گروهها و شخصیتهای سیاسی، دیدگاهها و نقطه نظرات و پیشنهادهای خویش را در باره مسائل و موضوعات جامعه با این فرایند و نظام ارزشیابی محک بزنند و از اعمال سلایق گروهی، خارج از این «فرایند» منطقی پرهیز نمایند. مردم فرهیخته کشور ما نیز با نهادینه شدن این «فرایند» میتوانند در باره موضوعات و حوادث واقعه، پس از وزن سنجی آنها در این دستگاه اندازهگیری قضاوت کنند که طبعاً برخی طرحها و پیشنهادها پس از این ارزیابی به کلی مردود خواهد شد.
وزن بعضی قابل قبول خواهد بود و بعضی دیگر نیز تأییدشان مشروط به رعایت ضوابط و شاخصهایی میشود.بر اساس این «فرایند» تصمیم مسئولان را زمانی میتوان صحیح دانست که مبتنی بر «منافع ملی» باشد و «منافع ملی» هم بر پایه «هویت ملی» تعیین میشود و در هر کشوری «هویت ملی» دارای شاخصهایی است و حتی در کشورهای به ظاهر پیشرفته، برخی از آنها بسیار سرسختانه و غیر قابل دفاع میباشند. به عنوان مثال در انگلستان، نظام سلطنتی یکی از این شاخصهاست، اما در کشور ایران با توجه به سابقه فرهنگی و تمدن قدیم، ارکان هویت ملی ما عبارتند از: «اسلام»، «پیشینه تاریخی» و «انقلاب اسلامی».
پیشینه تاریخی و درخشان ایرانیان، واقعیتی است که همگان به آن اعتراف دارند. همچنین پیوند عمیق مردم ما با اسلام، سرمایه گرانسنگی برای کشور بوده و هیچ جریان و حرکتی در ایران پایگاه مردمی نیافته و ریشه ندوانده مگر آنکه پشتوانه اسلامی داشته است و به همین دلیل، همواره دشمنان مردم ایران تلاش کرده اند مانع تقویت پیوند اسلام و فرهنگ ایرانی شوند تا بلکه این دو را رویاروی یکدیگر قرار دهند. امام خمینی (ره) با تکیه بر ظرفیت عظیم این دو عامل، نهضت خویش را آغاز کرد و با پیروزی نهضت، «انقلاب اسلامی»، به عنوان رکن سوم هویت ملی در جامعه امروز ما شناخته شد.
از طرف دیگر کشورهای بیگانه و سلطهگر با همکاری سیاستمداران ساده اندیش یا خائن داخلی، همواره سعی بر این داشته و دارند که «تصمیمات» و راهکارهایی به ظاهر فریبنده و در واقع مغایر با منافع ملی را به دیگر کشورها و از جمله کشور ما ارائه دهند یا منافع ملی را بر خلاف شاخصهای هویت ملی به گونهای تعریف کنند که هدف کشور سلطهگر تأمین گردد و بسیاری از مؤسسات و سازمانهای بینالمللی و به ظاهر تحقیقاتی و مستشاران را نیز در این راه به خدمت گرفته اند و آنچه را که امروز در بسیاری از کشورهای اسلامی تحت عنوان «توسعه» جریان دارد، باید از همین زاویه ارزیابی کرد. به عنوان نمونه در عربستان سعودی، واگذاری سلاح در قبال چپاول منابع نفتی، نمونه ای از تحریف منافع ملی است و رقص شمشیر و حرکات قبیله ای را جایگزین تاریخ و فرهنگ پر افتخار اسلام و قرآن ساختن، نمونه ای از تخریب هویت ملی در این کشور است.
با درک همین توطئه تحریف منافع و هویت ملی، رهبران واقعی کشورهایی که برای استقلالشان قیام کردهاند، مهمترین وجه همت و تلاششان تبیین واقعی هویت و منافع ملی و دعوت جامعه به آن بوده است . به ویژه آنکه در دنیای امروز رویکرد دهکده جهانی توسط نظام سلطه حتی برخی کشورهای اروپایی را نیز نگران ساخته است و برای حفظ شاخصههای هویت ملی خویش کوشش می کنند.
اما در کشورهای عقب نگه داشته شده، علت اصلی گرفتار آمدن برخی سیاستمداران در دام کشورهای سلطهگر، خودباختگی و تنبلی است و آنان از طرفی توانایی های خود و ملت خود را باور ندارند و در واقع ملت خود را شهروندان درجه 2 دهکده جهانی می پندارند و از طرف دیگر به دلیل کاهلی حاضر نیستند راه دشوار دستیابی به پیشرفت و توسعه را با همه سختیها و نیازمندیهایش به مدیریت جهادی، طی کنند و لذا به امید تأمین منافع ملی دروغین، هویت ملی جامعه خویش را نیز قربانی مینمایند.
یکی از ساده لوحانه ترین و در عین حال «هویت زداترین» فریبهایی که موجب گمراهی این گونه سیاستمداران در کشورهای عقب نگه داشته، شده است، این تحلیل غلط می باشد که عامل پیشرفت های علمی و صنعتی غرب، زیر پا گذاشتن ارزشهای اخلاقی نظیر خانواده و حجاب و عفاف و نظایر آن است، همان انحراف فرهنگ سوزی که فریاد امثال اقبال لاهوری را برآورد:
رونق مغرب نه از چنگ و رُباب
نی ز رقص دختران بیحجاب
متأسفانه بعد از گذشت قریب یک قرن، که از پیدایش و سقوط تحلیل کوته بینانه یا خائنانه «از فرق سر تا نوک پا فرنگی شدن» می گذرد، باز هم گاهی افرادی تضعیف جایگاه «حجاب» و البته در پوشش اختیاری بودن آن را مستمسک فعالیتهای سیاسی خویش قرار می دهند. حال آنکه حجاب در هویت ملی ما پایگاهی غیر قابل انکار دارد، چرا که از ضروریات اسلام است و علاوه بر آن پیشینه تاریخی ایرانیان نیز به اعتراف دایره المعارف لاروس و ویل دورانت حکایت از پایبندی افتخارآفرین ایرانیان به حجاب و عفاف دارد. در شاهنامه فردوسی هم فرازهای فراوانی این واقعیت را تأیید می کند. (1)
به طور کلی باید گفت فرایندی که رهبر فرزانه انقلاب مطرح فرمودند، می تواند مبنای پایان دادن به چالشها و اختلاف نظرات سیاسی روز قرار گیرد. به عنوان مثال مسئله سازش به این دلیل تصمیمی مغایر با منافع ملی است که آمریکا نه تنها هیچ گاه هویت ملی ایرانیان را به رسمیت نشناخته بلکه همواره با دیگر ارکان آن یعنی اسلام و انقلاب هم ناجوانمردانه به ستیز پرداخته است . همچنین در ارتباط با سند 2030 ، از آنجا که پذیرش آن معادل پذیرش سیطره سازمانی بیگانه بر فرهنگ تعلیم و تربیت کشور اسلامی ما می باشد، علاوه بر دیگر مغایرتها، با استقلال کشور که دستاورد انقلاب است هم مغایرت دارد.
پی نوشت:
1- به سه چیز باشد زنان را بهی/که باشند زیبای گاه مهی/یکی آنکه با شرم و با خواستست/که جفتش بدو خانه آراستست/دگر آنکه فرخ پسر زاید او/ز شوی خجسته بیفزاید او/سه دیگر که بالا و رویش بود/به پوشیدگی نیز مویش بود./۱۳۲۵//۱۰۲/خ