۰۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۳:۱۵
کد خبر: ۵۲۱۵۰۷
بایدهای تولید روانشناسی اسلامی؛

روانشناسی دینی رشد کمی و کیفی داشته است

اگر در سالیان گذشته مجموعاً پنج محقق هم در روانشناسی اسلامی نداشتیم،اما امروز صدها نفر را داریم که می توانند بدون واسطه، منابع و پژوهش های روز دنیا را مطالعه و با استفاده از مطالعات و آموخته های دینی، راهکار رفع معضلات را عرضه کنند.
کتاب

به گزارش خبرگزاری رسا به نقل از شبستان، تبیین چارچوب مختصات روانشناسی اسلامی و روانشناسی غربی و تشریح تفاوت های این دو دیدگاه، در مسیر تحقق بحث تحول در علوم انسانی، فرصتی را فراهم آورد تا با حجت الاسلام والمسلمین ناصرسقای بی ریا، استاد حوزه و عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت وگویی داشته باشیم که در ادامه بخش سوم و پایانی آن را می خوانید:

اشاره داشتید که حضور حوزه در عرصه روانشناسی فعالانه شده و دامنه این فعالیت گسترده است؛ تأثیرگذاری روند رشد و توسعه مراکز پژوهشی حوزوی در بخش علوم انسانی اسلامی، چه تأثیراتی بر کاهش معضلات جامعه داشته است؟

در این مقام شاید این پرسش پیش بیاید که؛ نتیجه این مقدار رشد و توسعه علمی در حوزه های دینی چه بوده است؟ و یا اینکه این رویدادها، تا چه میزان توانسته اند در رفع معضلات، به جامعه اسلامی کمک نماید؟؛ این فعالیت ها، بحمدالله، توانسته تعداد زیادی پژوهشگر و اندیشمند دینی تحویل جامعه دهد که نهادهای گوناگون اجتماعی و علمی، می توانند در جهت رفع معضلات از آنان استفاده کنند. فکر و اندیشه و پژوهش های این پژوهشگران، قطعاً در رفع معضلات و ناهنجاری ها، می تواند کارگشا باشد.

اگر در سالیان گذشته ما، مجموعاً پنج نفر هم در باب روانشناسی اسلامی، محقق و پژوهشگر نداشتیم، اما هم اکنون در زمینه روانشناسی، صدها نفر را در اختیار داریم که می توانند بدون واسطه، منابع و پژوهش های روز دنیا را مطالعه و با استفاده از مطالعات و آموخته های دینی، راهکارهای اصولی را جهت رفع معضلات، به جامعه ارائه نمایند. اگر هم اینک، به بانک پایان نامه های همین دانش آموختگان، مراجعه شود، خواهید دید که پژوهش های میدانی و مطالعات گسترده این پژوهشگران، چه گنجینه فوق العاده ای، در مسیر اعتلای اندیشه های اسلامی در عرصه های گوناگون علوم انسانی، ایجاد کرده است.

البته بنده نمی خواهم در این مقام ادعا نمایم که، ما به هر آنچه که می خواستیم، دست یافته ایم؛ بلکه سخن بنده این است که این فرایند، یک فرایند طولانی است و کلاً ماهیت علم، اینچنین است. همین علوم انسانی رایج که، هم اکنون در اختیار ما قرار دارد، حاصل و نتیجه تلاش گسترده و طولانی، طیف عظیمی از دانشمندان است.

بنابراین فرآیند تحول در علوم انسانی و استفاده از منابع دینی در این مختصات نیز، نیازمند صرف زمان و پژوهش و تلاش است. ما در سالیان بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی، رشد و پیشرفت علمی و پژوهشی بسیاری داشته ایم.  مراکز حوزوی و علمی ما در این سال ها افراد و متخصصان فراوانی را تربیت کرده اند.

اگر بخواهیم به صورت متمرکز و نموداری راهکارهای برخورد با اثراث سوء اندیشه های غربی را بیان کنید و راه حل هایی را برای رویارویی نظام آموزشی و تربیتی در برابراین تعارضات بیان کنید، چه بایدهایی را مورد نظر دارید؟

ما در این باب می بایست در دو جبهه و فضا وارد عمل شویم؛ یکی فضای نظری و نظریه پردازی است و دیگری، فضای کاربردی و عملی است؛ وقتی می گوییم مواجهه با معضلات، به عرصه کاربردی اشاره داریم، اما اساساً مولد مسائل کاربردی، مباحث نظری هستند؛ یعنی تا زمانی که نتوانید شاخه های گوناگون علوم انسانی را از منظر نظری پیش ببرید و چارچوب های آن را مشخص کنید، نمی توانید از حیث کاربردی نیز وارد عمل شوید و معضلات را برطرف نمایید.

بنابراین، استحصال مبانی و تعیین چارچوب اصولی مسائل، مدخل ورودی به اجرای مباحث کاربردی هستند. البته این فرآیند، منوط به این مطلب نیست که، تا زمانی که نظریه ها تکمیل نشده اند، نمی بایست در موارد کاربردی وارد شویم؛ بلکه این دو مقوله می توانند همگام با یکدیگر پیش روند. باید گفت: تحلیل و تثبیت نظریات کاربردی علوم اسلامی در جامعه در گروی تبیین چارچوب های اساسی علوم اسلامی و اجرای آنها هستند. ببینید؛ زمانی که بحث بر سر اسلامی سازی علوم انسانی مطرح می شود، دو مسئله می بایست مورد تحلیل قرار گیرند؛ یک مقوله این است که ما، ابتدا با تشریح علوم موجود ببینیم، کدام یک از دیدگاه های موجود، دارای عناصری ضد اسلام هستند.

در این موقعیت است که باید گفت: این مقولات و دیدگاه ها می بایست از منابع آموزشی حذف شوند؛ این مرحله که شناسایی موازین مخالف دیدگاه های اسلامی است، ابتدایی ترین مرحله در بحث تحول در علوم انسانی خواهد بود. باید گفت این رویکرد، خیلی مثبت و خالی از اشکال نیز نخواهد بود و به تعبیری رویکرد علمی ای نیز، نیست؛ اما رویکرد معقول و مثبت دیگر در این فرآیند این است که، شما بتوانید با توجه به شناخت و آشنایی ای که با مفهوم انسان و ماهیت خلقت آن دارید، دست به ارائه تئوری ها و نظریات علمی با توجه به اصول دینی و اسلامی بزنید. اگر ما بتوانیم رویکرد مرحله دوم را به خوبی پیاده سازی و اجرایی کنیم، می توانیم بگوییم که، فعالیت ها و تلاش های علمی درخوری انجام شده است. این فرآیند قطعاً به رفع معضلات و مشکلات بومی جامعه، منتهی خواهد شد.

در فرآیند تثبیت مفهوم علوم انسانی اسلامی، چه مؤلفه هایی مورد نظر و دقت، پژوهشگران علوم دینی هستند؟

ما در شیوه های تبیین پژوهش های علمی، به عقل، وحی و تجربه و آزمایش، توجه داریم و به شکل ویژه ای، وحی و علوم الهی را در تأیید نظریات علمی مؤثر می دانیم؛ بنابراین، صرف برخورد با مسائل به این صورت که این موارد اسلامی هستند یا نیستند، کمکی به برطرف شدن معضلات نخواهد کرد. به طورمثال، شورای نگهبان قانون اساسی، وظیفه دارد مصوبات مجلس شورای اسلامی را از حیث مغایرت یا عدم مغایرت با موازین اسلامی، مورد بررسی قرار دهد و به عبارتی دقت داشته باشد، قوانینی خلاف موازین شرعی در مجلس تصویب نشوند؛ ولی مرحله مبنایی تر و اساسی تر این است که، اصولاً قوانینی در مجلس شورای اسلامی تصویب شود که بر اساس شرع تدوین شده باشند.

در این مرحله، نقش قوه مقننه، این خواهد بود که اصولاً قوانینی را مصوب نماید که در جهت توسعه فضای اسلامی و خانوادگی دینی در جامعه باشد. در حیطه بحث تحول در علوم انسانی نیز مشابه همین رویکرد می بایست پیجویی شود؛ یعنی به عبارتی، می شود در منابع آموزشی و تربیتی به دنبال مباحث خلاف موازین دینی بود و آنها را از این منابع حذف کرد و دیگر اینکه، می توان، با ارائه نظریات و تئوری های متقن دینی، اصولاً علوم انسانی را بر مبانی دینی به شکل علمی تولید و ارائه کرد. بنابراین؛ اگر شما در دیدگاه های مثلاً، مرتبط با علم روانشناسی بتوانید، اندیشه و دیدگاهی را بر اساس باورهای دینی در باب مسائل گوناگون، از قبیل مسائل خانوادگی، اجتماعی، آموزشی و تربیتی، ارائه کنید، این مرحله هم کاربردی تر است و هم از ابعاد کاملتر علمی نیز برخوردار خواهد بود.

آیا مقوله دیگری در این فرآیند، وجود دارد که اهتمام و توجه بیشتری را لازم داشته باشد؟

هم اینک یکی از مقولاتی که در حوزه های علمی دینی، رشد چشمگیری داشته است، همین بحث های مشاوره ای در روانشناسی اسلامی بوده است. هم اکنون این مراکز، با استفاده از ده ها و بلکه صدها، طلبه متخصص و متبحر و آموزش دیده، توانسته اند در بحث های مشاوره ای، خدمات فراوانی را به جامعه ارائه دهند و هم اینک این مراکز، در شهر مقدس قم، مشغول به فعالیت هستند. البته می بایست این نکته را مورد توجه قرار داد که، توسعه و تکثیر این مراکز، به تدریج و به مرور زمان محقق خواهند شد و نکته مهم نیز در این مسیر این است که، می بایست به طور مرتب در این باره به مردم و جامعه، گزارش عملکرد ارائه کرد. یکی از ضعف ها در این عرصه این است که، گزارشات و آمار فعالیت های انجام شده، به مردم ارائه نمی شود. به نظر بنده، شاخص ها، منحصراً در مباحث کاربردی نیستند، بلکه با توجه به زمانبر بودن فرایند های علمی، می بایست به صورت مستمر، شاخص های مختلف رشد و توسعه علوم انسانی اسلامی را در زمینه های مختلف آموزشی و پژوهشی، مانند؛ تعداد مراکز علمی، تعداد پژوهشگران توانمند و سایر شاخص های رشد و توسعه علوم انسانی مانند اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی و حقوق اسلامی،  به مردم و جامعه ارائه داد./۱۳۲۵//۱۰۲/خ

ارسال نظرات