
سيدحسن قاضيزاده هاشمي اگرچه يك عطارزاده است، اما سياستگذاريهايش در دولت يازدهم نشان داد وي چندان هم به شغل پدرياش كه اتفاقاً برادرش نيز در همان شغل است، باوري ندارد. بر اين اساس نخستين سنگ بناي كمرنگ كردن طب سنتي در وزارت بهداشت با تنزل معاونت طب سنتي به مديركل گذاشته شد و حالا مديركل دفتر طب سنتي وزارت بهداشت ايران ميگويد «موضوعي به نام طب اسلامي وجود ندارد.» اين مسئله از نگاه برخي متخصصان طب سنتي پاك كردن صورت مسئله و بيانگر كمكاريهايي است كه در استخراج و تدوين طب اسلامي صورت گرفته و جريان مرموزي تلاش ميكند تا طب سنتي و طب اسلامي را از يكديگر جدا كند، در حالي كه اين دو از هم جداييناپذيرند.
«بازشناسي، تبيين، ترويج، توسعه و نهادينه كردن طب سنتي ايران» اين دوازدهمين بند از سياستهاي كلي سلامت است كه سال 93 از سوي رهبر معظم انقلاب ابلاغ شد؛ سندي كه بر ترويج و استانداردسازي و روزآمد كردن طب سنتي و همچنين توسعه گياهان دارويي تأكيد دارد. با وجود اين، رويكرد دكتر هاشمي در وزارت بهداشت چندان با طب سنتي و گياهان دارويي سازگار نبوده است. بهانه چنين رويكردي نيز شياديهايي است كه در قالب طب سنتي و اسلامي روي ميدهد و هرازچند گاه دردسرساز ميشود، اما ببينيم آيا واقعاً طب اسلامي يك تصور است؟!
اصراري بر انكار
بيترديد نميتوان بر اثرپذيري طب سنتي ايران از دستورات بهداشتي اسلام چشمپوشي كرد. مديركل دفتر طب سنتي وزارت بهداشت ايران ميگويد كه بعد از سه سال تحقيق درباره طب ايراني و مراجعه به مراجع تقليد، حديثشناسان و پژوهشكده علوم قرآني به اين نتيجه رسيده است كه «موضوعي به نام طب اسلامي وجود ندارد.» دكترمحمود خدادوست معتقد است بر اساس روايتهايي كه در زمينه بهداشت و درمان در اسلام وجود دارد، ادعاهايي با عنوان «طب اسلامي» مطرح شده، اما به گفته «علماي اهل فن و قرآنشناس»، پس از اثبات سنديت يك روايت «براي تعميم آن به زمان، مكان و مردم حاضر به كار تحقيقاتي و پژوهشي نياز است.» به گفته خدادوست كساني «به نام طب اسلامي و سنتي» براي بيماران صعبالعلاج «دام» پهن كردهاند و «با منع بيماران از مراجعه به پزشكان طب رايج، آنها را به استفاده از شيوههاي درماني نادرست و بدون مستندات علمي ترغيب ميكنند.»
مديركل دفتر طب سنتي وزارت بهداشت معتقد است از «ظرفيتهاي» دين اسلام براي ارتقاي سلامت ميتوان كمك گرفت، اما اين به آن معنا نيست كه «به نام و سوءاستفاده از دين به مردم داروي امام كاظم، بخور حضرت مريم و داروي امام رضا تجويز كنيم.»
ناآگاهي ما از طب اسلامي
در برابر اين اظهارات داوود فرجزاده، بيوشيميست و عضو مركز قرآن، حديث و طب دانشگاه علوم پزشكي بقيهالله(عج)، با بيان اينكه منظور از طب اسلامي طبي است كه ناشي از آموزههاي ديني، رهنمودهاي ائمه معصومين(ع)، قرآن و احاديث است، ميگويد: اين طب هنوز شكل خود را پيدا نكرده است. يكسري شاهكليدهايي در قرآن در خصوص سلامت مطرح شده و آموزههاي ديني در خصوص سلامت در روايتها نيز وجود دارد، اما متأسفانه ما روش استنباط اين آموزهها را بلد نيستيم و اين مشكل ما است.
دكتر محمد فصيحي دستجردي، محقق و پژوهشگر طب سنتي و متخصص بيماريهاي عفوني هم در اينباره معتقد است در «طب اسلامي» از قبل از تشكيل نطفه برنامه وجود دارد؛ پس اينكه بگوييم طب اسلامي وجود ندارد، جز اينكه تنبلي ما باشد و پاك كردن صورت مسئله، چيز ديگري نيست. وي با تأكيد بر اينكه طب اسلامي وجود دارد، بانكداري اسلامي را مثال ميزند و ميگويد: در دوره پيامبر كه بانكي وجود نداشت، حالا كه مبادلات از حالت سنتي آن دوران خارج و براساس پول شده بايد جايي مثل بانك تعريف ميشد؛ اسلام هم بايد موازين آن را تدوين و بانكداري را اسلامي ميكرد. براي طب سنتي ما هم همين اتفاق افتاد و لازم شد كه ما طب اسلامي داشته باشيم حالا ممكن است اين چيزي كه ما ميگوييم وجود نداشته باشد.
از نگاه وي در حال حاضر راه طب سنتي در حال جداشدن از طب اسلامي است و اين يك انحراف است؛ در دانشكدههاي طب سنتي نهتنها شاهد حركتي قوي در جهت تدوين طب اهلبيت (ع) نيستيم بلكه برخي با اين تفكر مبارزه هم ميكنند. فصيحي ميگويد: اگر ما آموزههاي اسلامي را جمعآوري كنيم قطعاً طب اسلامي وجود دارد و اين سستي و بيتفاوتي ما بوده كه تا به حال اين اتفاق نيفتاده است. مطلب ديگر اينكه برخي از نداشتههاي ما در طب اسلامي و سنتي به ما ضربه ميزند و ما بايد با كار تحقيقاتي آن را برطرف كنيم. مشكلي كه سر راه اين كار وجود دارد اين است كه كسي تا به حال جرئت اين كار را نداشته يا اصلاً دانش آن را نداشته يا اين كار را داراي صرفه اقتصادي نميدانسته است.
از نگاه دكتررضا منتظر، پژوهشگر طب سنتي هم در دانشكدههاي طب سنتي نه تنها شاهد حركتي قوي در جهت تدوين طب اهل بيت (ع) نيستيم بلكه برخي با اين تفكر مبارزه هم ميكنند و از آن بدتر، اين توهمات را به دانشجويان خود ميآموزند. وي ميگويد: اصل وجود اين دانشكدهها را به عنوان فرصت نگاه ميكنيم، اما اشكالاتي را هم به آن وارد ميدانيم؛ افرادي در همين دانشكدههاي طب سنتي هستند كه «حجامت» را صراحتاً رد ميكنند. يكي از دلايل آن شايد اين باشد كه در برخي از مراكز نظير «مؤسسه حجامت» اين روش به صورت بيرويه تجويز شد، ما هم به اين عملكرد انتقاد داريم ولي اصلاح اين نيست كه صورت مسئله را پاك كرد.
جاماندن از دنيا
انكار طب اسلامي از سوي مديركل دفتر طب سنتي وزارت بهداشت در حالي است كه كشورهايي همچون چين يا هند با تكيه بر اصول طب سنتي خود كه قدمتي چند صد ساله دارد توانستهاند بخشي از محافل طبي در تمام دنيا را به خود اختصاص دهند و مواردي همچون طب سوزني يا ماساژ درماني و يوگا در كشور ما هم پذيرفته شده است، اما وزارت بهداشت اصرار دارد طب سنتي و اسلامي را از حوزه درمان و پيشگيري حذف كند در حالي كه در اين حوزه نيازمند نظارت نه پاك كردن صورت مسئله هستيم./۱۳۲۵//۱۰۲/خ