خروج از وضعیت اورژانسی تهدیدات رسانه ای
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، رسانه ها مقوله تربیت را سخت و پیچیده کرده اند. ترسیم وضعیت اورژانسی در زمانی اتفاق می افتد که متولیات امر تربیت ادراک درستی از تهدید داشته باشند. علمای علم ارتباطات تهدید را ادراكي ذهني می دانند و نقطه آغاز شكل گيري نگراني از مخاطرات نسبت به منافع و ارزش ها ؛ لذا تصور ناشي از تهديد يكي از شرائط ضروري در اعلام بحران و وضعیت اورژانسی است. به تعبیر دیگر در چه موقعیتی آلارم و هشدار بحران داده می شود باید گفت وقتی سه شاخصه ا نمایان شود الف: حجم و وزن بحران، ب: آسيب پذيري و نگراني از عمق تهديد، ج: ناتواني در تصميم سازي و تصميم گيري .
در تحلیل باید گفت متولیان تربیت هنور تصور و ادراک درستی از وضعیت اورژانسی نقش تربیتی رسانه ها در جامعه را ندارند وگرنه باید اقدامی در خور این وضعیت انجام می دادند. جالب است بدانید کشور هایی که خود موجد رسانه ها بوده اند از آسیب های این رسانه ها غافل نبوده اند چه اینکه آقای فرانك ريموند ليويس در کتاب «فرهنگ و محيط، 1933 » خطر گسترش و نفوذ فرهنگ آمریکایی را از طریق رسانه ها گوش زد می کند و می گوید : درسهايي که دانش آموزان در کلاس فرا میگیرند، در مقابل موج عظیم و مؤثر تبلیغات، فیلمها و اخبار، چه اثری میتواند داشته باشد؟
همچنین آقای پیتر هارکوت، نویسندة کانادایی، در کتاب اسطورهها و فیلمهای سینمایی ميگويد: «اگر ما ملیگرا بوده و خویشتن را کانادایی بدانیم، تولید آمریکایی واقعاً دشمن است هم در سینما و هم در تلویزیون. آمریکا با انحصاری کردن اکرانهای ما تصورات و خیالپردازیهای ما را استعمار کرده است و تولید خود را به گونهای عرضه میدارد که گویی تولید خود ماست. ما نسبت به جاذبة ستارگان، زندگی شیک و اسطورهها آنچنان شرطی شدهایم که وقتی این ویژگیها را در فیلمهای خود نمیبینیم، آنها را سطح پایین میشماریم.» [1]
در مواجه با تهدید باید با ابزار متناسب با تهدید استفاده نمود . مواجه متفكرانه با محصولات رسانه نيازمند آمورش رسانهای است. يكي از ضروريات آموزش رسانه تأکید و توصیهای است كه خود دانشمندان غربي دارند .آقاي ريموند ليويس راه مقابله با هجوم گستره رسانههای آمريكايي را آموزش میداند و میگوید: اگر قرار باشد فقط به یکچیز اعتقاد داشته باشيم آنیک چيز آموزش خواهد بود [2]
دانشمندان علوم رسانه و ارتباطات برای ارتقاء سطح معرفتی و دانشی و آموزش مخاطبان رشته ای به نام سواد رسانه را تدوین و تالیف کرده اند.
نکته قابل توجه آن جا است که کشورهایی همانند استرالیا از میانه دهة 1990 آموزش سواد رسانهای را از مهد کودک تا سال دوازدهم تحصیل اجباری کرده است ،در انگلستان حداقل از سال 1930 آموزش سواد رسانه ای شروع به رشد و توسعه کرده است. در فنلاند از 1970 سواد رسانه به مدارس ابتدایی معرفی شد و در 1977 آموزش متون رسانه ای به دبیرستان ها راه یافت. آموزش رسانه در سوئد از 1980 و در دانمارک از 1970 اجباری شده است. در آلمان در دهه 70 آثار تئوری در حوزۀ سواد رسانه چاپ شد و در دهه هشتاد آموزش رسانه به سیستم آموزشی آن راه یافت.
اما در ایران در سال 95 اولین کتاب به نام تفکر و سواد رسانه برای پایه 10 تدوین و تالیف شد که نقد این کتاب و اینکه واقعا باید سواد رسانه را از چه مقطعی شروع کرد باشد برای فرصتی دیگر.
مطالب اساسی که هدف نگارش این مقاله است این است که سواد رسانه متناسب با جامعه فرهنگی و دینی ایران چه اقتضائات و مولفه هایی باید داشته باشد و آیا صرف ترجمه کتاب های سواد رسانه تالیف شده در دیگر کشورها می تواند پاسخ مناسبی برای وضعیت اورژانسی کشور باشد. بی شک باید مقوله سواد رسانه در نظام اسلامی تفاوت هایی با انچه در نظام های دیگر داشته باشد . برای رسیدن به این پاسخ ابتدا باید خطوط و محورهای اصلي سواد رسانه را تصور كرد:
الف: کسب دانش و بینش لازم در برخورد با محتوای پیام هایی که با آنها مواجه می شویم.
ب: قدرت تحلیل، تفسیر و ارزیابی پیام ها.
ج :توانمندی قرائت و رمزگشایی متون رسانه ای.
د :دعوت به اندیشیدن عمیق و دقیق پیرامون پیام های دریافتی.
ه: آگاهی از تاثیرات رسانه ای.
و: علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانه.
پس از ترسیم خطوط کلی سواد رسانه به یک نکته اساسی باید اشاره نمود که متکفل تدوین و تالیف سواد رسانه در نظام اسلامی چه کسانی باید باشند . شاید در بدیهی ترین شکل آن خواهند گفت دانشمندان علوم ارتباطات و رسانه . اما نکته حائز اهمیت در این است که معمولا در تولید دانش سواد رسانه از الگو های غربی و ترجمه ای استفاده می گرددو رویکرد بومی سازی متناسب با الگوی تولید علم بومی و اسلامی وجود نداد .
اگر به متون اسلامی ورود داشته باشیم می فهمیم که خطوط کلی مواجه جبهه حق با جبهه باطل که در زمان کنونی مظاهر آن رسانه ها هستند به خوبی ترسیم شده است .
ضرورت سواد رسانه در پرتو حكمت اسلامي
یکی از شگردهای رسانه تسویل گری است یعنی زشت را زیبا نشان می دهد ،حضرت علي (علیهالسلام) میفرمایند: اگر انسان بيدار باشد زشت و زيبا را میشناسد و امتياز میدهد و اجازه نمیدهد از درون عواملي پيدا شود كه با مقدمهچینی، زشتیها را بهصورت زيبا نشان دهد. نفس آگاه و بيدار اجازه نمیدهد چنين توطئه صورت بگيرد. (نهج البلاغه خطبه 42) قرآن كريم نيز درآیات متعدد اين خطر را گوش زد میکند کهای انسان مفتون دنيا نشو «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ؛ فاطر 5»
حكمت الهي چنين اقتضاء مي كند كه انسان هميشه بيدار باشد تا فريفته نشود؛ لذا به بداهت روشن است كه انسان در اين مسير رشد و كمال و عبوديت تا باریابی به مقام خليفه الهي بايد پاسبان حرم دل باشد و كشيك نفس بكشد تا مظاهر دنيا که رسانه ها به ظرافت و دقت و در پیچش فنون و تکنیک های اغوا گرانه ایجاد می انند انسان الهی را از صراط حق منصرف نكند. از این روست که در جنگ نرم رسانه ها معاند اگر متولیان امر غفلت کنند و خواب بمانند شکست خواهند خورد؛ امير مؤمنان علیهالسلام براي اينكه ثابت كند دشمن هرگز به مرز انسانهای بيدار راه ندارد میفرماید: «وَ إِنَّ أَخَا الْحَرْبِ الْأَرِقُ وَ مَنْ نَامَ لَمْ يُنَمْ عَنْهُ وَ السَّلَامُ. نهج البلاغه 62» مرد نبرد بيدار است لازمه جنگ بيداري است زيرا دشمن كسي را كه خواب است غافلگیر میکند و شيطان از راهي میآید كه تو نمیبینی، اين خطر را قرآن كريم نيز هشدار میدهد «يَبَنى ءَادَمَ لا يَفْتِنَنَّكمُ الشيْطنُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ؛ اعراف 27» شيطان وحزب او از راههایی كه شما نمیبینید شمارا وسوسه و غافلگیر میکند. اگر انسان را نفوذ شيطان را بداند و مسیرها را كنترل كند غافلگیر نمیشود؛[3]« جوادي آملي 137،1393.»
لذا بايد با سلاح سواد رسانه و بر مبنای اسلامی به جنگ با رسانه های معاند رفت و در اين راه اقتدا به علي علیهالسلام كرد كه فرمود: من درنبرد با بيگانگان كه در برابر حق میایستند و در مقابل آن موضع میگیرند نه مداهنه دارم و نه ضعف و سستي؛ كه مرد جنگ بيدار است؛ و بر همين رهیافت از كلمات علي علیهالسلام است كه رهبري معظم انقلاب میفرمایند: حواسمان را جمع کنیم، بفهمیم که: «من نام لم ینم عنه»؛ اگر ما اینجا خواب برویم، جبههی دشمن، پشت سنگر خودش معلوم نیست خوابرفته باشد؛ او بیدار است، علیه ما توطئه خواهد کرد.(بيانات؛ ۱۳۸۹/۰۶/۲۵)
سواد رسانه و وظایف حوزه های علمیه
حوزه های علمیه در جایگاه متولیان دینداری جامعه باید متناسب با زمان و ابزار ها پیش روند اگر امروز رسانه ها ی غربی تربیت دینی مخاطبان را هدف قرار داده اند و در هم آورد طلبي رسانههای سكولار و مادیگرا و در اين جنگ نابرابررسانه ای فضای علم همت را برافرازند و در این مجاهدت به خود خوف راه ندهند كه إنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيهِمْ وَلَا هُمْ يحْزَنُونَ؛ يونس/62؛ چراکه فرمودند خداوند جبهه مومنان را در صورت قدم صدق یاری می کند که «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ؛ محمد/٧» آنگاه فرمود شما از كثرت نيروها و امكانات دشمن نهراسيد «کم فئةٍ قلیلة غلبت فئةً کثیرة باذن اللَّه و اللَّه مع الصّابرین؛ بقره 249» و بعد دليل اين كريمه را بيان مینماید كه چگونه شما گروه اندك بر تعداد كثير پيروز میشوید «إِذْ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى الْمَلَائِكَةِ أَنِّي مَعَكُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِينَ آمَنُوا سَأُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ فَاضْرِبُوا فَوْقَ الْأَعْنَاقِ وَاضْرِبُوا مِنْهُمْ كُلَّ بَنَانٍ؛ هنگامیکه پروردگارت به فرشتگان وحى میکرد كه من با شما هستم پس كسانى را كه ايمان آوردهاند ثابتقدم بداريد بهزودی در دل كافران وحشت خواهم افكند؛ انفال 12» خداوند متعال راه پيروزي بر دشمنان كثير را ايمان پايدار گروه اندك برمیشمارد كه اگر پايداري در ايمان داشته باشيد خداوند با شماست و هركه خدا با او باشد پيروز است.
با تمام این بشارت ها خداوند متعال به جبهه مومنان دستور می دهد که ابزار های متناسب برای جنگ را آماده کنید و خود را برای نبرد تا می توانید تجهیز نمایید که : «اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّه؛ انفال 60» استطاعت درنبرد رسانهای شناخت رسانه و سواد رسانه است.
حاصل سخن انکه به دلیل جایگاه ویژه ای که حوزه های علمیه در مناسبات تربیتی فرد و جامعه دارد و به عنوان پشتیبانی کننده تئوریک نظام جمهوری اسلامی باید در عرصه رسانه ورود داشته باشد و به ترسیم ساختار های سواد رسانه ای متناسب با الگوی حکومت اسلامی بپردازد./۹۰۱/ی۷۰۲/س
حسن رضایی، پژوهشگر حوزوی و استاد دانشگاه
[1] تحلیل رویکرد «انتقادی» در سواد رسانهای، مطالعات تطبیقی بین ژاپن و آمریکا، کونیومی شیباتا، ترجمه زهره بیدختی، نشریه رسانه، سال 13، شمارة
[2] محمدي محمد، سواد رسانه نشر سوچا، قم 1393
[3] 3.. جوادي آملي، عبدالله؛ حكمت نظري و عملي در نهج البلاغه؛ قم، اسرا،1378