کنکاشی در رسالت ائمه جمعه
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، انقلاب اسلامی فرصت طلایی و تاریخی بود که با فراست امام خمینی(ره) و درایت و کیاست یاران او و همت و استقامت مردم مسلمان به پیروزی رسید، امام، به حق آن را تحول الهی و نفخهای رحمانی نام نهاد و همگان را به حراست از دستاوردهای آن دعوت و وصیت کرد.
موضعگیریها در برابر این نعمت بزرگ انقلاب گوناگون بود که میتوان آنها را در سه محور نشان داد:
الف: فرصتسازان
ب: فرصت سوزان
ج: فرصتطلبان
اصحاب و یاران امام و انقلاب با جدیت و تلاش همراه با عشق و انگیزه و ایمان از مولود مسعود انقلاب اسلامی به شایستگی حفاظت کرده و برای رویش و رشد این پدیده نوظهور و این نهال نوبرآمده از تمام فرصتها استفاده بهینه کردند و آنچنان پیش رفتند که تهدیدها را هم به فرصت تبدیل کرده و ریشههای این شجره طیبه را با تدوین قانون اساسی مستحکم ساختند و شهیدان هم در روزها و ماههای آغازین انقلاب اسلامی این ریشهها را عمق و گسترش بخشیدند و به خوبی آن را آبیاری کردند.
اصل حدوث و وجود انقلاب اسلامی و تثبیت ارکان آن و نیز تعمیق اهداف و آرمانهای آن فرصت استثنایی و بینظیر و بیبدیلی شد که برخی آن را حادثه قرن و بعضی زلزله عصر نامیدند، این فرصت، بستر و فضای امید را در بین مسلمانان فراهم ساخت و انسانهای مرعوب و وابسته را غافلگیر کرد و دشمنان را به واکنش وا داشت.
از این رو خودفروختگان داخلی و نیروهای غیرخودی که سوگمندانه در بدنه انقلاب و نظام اسلامی نیز نفوذ کرده و به مدیریت جامعه دست یافته بودند نه تنها از این فرصت به شایستگی بهره نبردند بلکه با کمکاری و کندکاری و سازشکاری فرصتهای مهمی را از دست دادند و فرصتسوزی کردند.
اندیشههای ملی - مذهبی و سیاستهای گام به گام دولت موقت و امیدوار ساختن استکبار جهانی به سقوط نظام نوپای دینی، زمینههای پرارزش را از ما گرفت و کار به جایی رسید که سفارتخانه تبدیل به جاسوسخانه شد و اگر نبود درایت امام و همت جوانان غیرتمند و دانشجویان خط امام همهچیز به غارت میرفت.
در این میان عدهای به فکر جمع غنیمت افتادند و فرصتطلبی کردند و از پشت به نظام اسلامی خنجر زدند و به عنوان ستون پنجم و با راهاندازی جریان نفاق در قالب جهاد و مجاهدین، سرمایههای انسانی و ملی این ملت را گرفتند و با دشمنان انقلاب اسلامی همدست و همراه شدند و دست به ترور شخص و شخصیت زدند و خسارتهای جبرانناپذیری را بر این مردم تحمیل کردند.
استکبار جهانی با توجه به فضای به وجود آمده به فکر براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی افتاد و با به راهانداختن جنگ تحمیلی در صدد از بین بردن این معجزه قرن و این پدیده معنوی و الهی بر آمد.
امام راحل با فراست، کیاست، فطانت و درایتی که همه این تهدیدها را تبدیل به فرصت کرد و موانع را از سر راه برداشت و با یک دهه مقاومت ایشان و امت و دفاع هشت ساله غیرتمندان این مرز و بوم اصل و اساس نظام اسلامی تثبیت شد و امید دشمنان به یأس گرایید.
بعد از امام
پس از انقلاب همه تیرهای دشمنان به خطا رفت و همه ترفندها و توطئهها ناکام و ناتمام ماند، فقط یک روزنه امید برای دشمنان قسم خورده نظام اسلامی وجود داشت و آن هم مرگ و رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و خلأ رهبری پس از ایشان با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان بود.
این تهدید هم با هشیاری خبرگان ملت تبدیل به یک فرصت طلایی دیگر شد با انتخاب حضرت آیتالله العظمی خامنهای به رهبری نظام اسلامی پس از امام، فصل دیگری در روند انقلاب اسلامی آغاز شد در عین سوگواری در فراغ امام، فجر دیگری پدیدار شد و نشاط و امید در مردم به وجود آمد.
فردی سکاندار این کشتی شد که خود از سازندگان بزرگ این کشتی نجات بشمار میرفت، کسی ناخدای آن شد که در تمام مراحل پیش و پس از پیروزی همراه امام و همگام با او به شایستگی گام برداشته و از امتحانها سرافراز بیرون آمده بود.
این پدیده جدید ضربهای دیگر بر پیکر استکبار جهانی و ایادی و دستنشاندههای داخلی آنان وارد ساخت و حرکت انقلاب اسلامی نه تنها کند نشد، بلکه شتاب بیشتری گرفت و افقهای جدید و نوینی را به روی جهانیان گشود.
دوران سازندگی و تثبیت همراه با تداوم ارزشهای انقلابی و اسلامی زیر نظر رهبری با فراست و فقیهی با درایت و سیاستمداری با دیانت آغاز شد این بزرگمرد با همت بلندی که از امام آموخته بود، افقهای دور دست و چشمانداز نظام اسلامی را وجهه همت خود ساخت و با فراهم ساختن زیرساختها و میدانداری به کارشناسان متعهد و تشویق جوانان و ترغیب دانشگاهیان و تکریم حوزویان، از آنان خواست که پا به رکاب در وسط میدان قرار گیرند و با روحیه بسیجی و جهادی عالمانه و عاقلانه و عازمانه به طراحی سندچشمانداز بیست ساله بپردازند و چارچوب رسیدن به ایران برتر براساس تواناییهای دینی و توانمندیهای ملی را تدوین کنند.
سند چشمانداز
استراتژی یک جانبهگرایی آمریکا پس از فروپاشی شوروی و برجسته کردن تفکر «لیبرال دموکراسی» و شتاب بخشیدن به این تفکر پس از حادثه یازده سپتامبر و لشکرکشیهای جسورانه استکبار به افغانستان و عراق و دخالتهای پیدا و پنهان آنان در لبنان و فلسطین نشانگر ناراحتی و ناآرامی آنان از تئوری انقلاب اسلامی در موضوع مجاهد پروری نخبهپروری و روحیه جهادی به شمار میرود.
از این رو هرچند گاهی یا با تحریم و یا با تهدید ایران اسلامی را هدف قرار داده و میدهند و با توجه به موقعیت برجسته «ژئوپلوتیکی» ایران و نیز توان علمی مردم که میانگین سن و سال مهندسین جوان آن کمی بیش از سی سال است؛ یعنی به بار نشستن اندیشههای امام و انقلاب اسلامی آنان را به این تفکر واداشت که میدان و مجال اندیشه و پرواز علمی را بگیرند و با کمال وقاحت و پُررویی ما را از حق مسلم خود در زمینه انرژی هستهای باز دارند و این جریان را با تمام توان دنبال کردند.
مقاومت دولتمردان و حمایت همهجانبه مردم در شرافت همه سویه رهبری نظام و نرمش قهرمانانه این امید دشمنان را نیز به یأس کشاند و این تهدید هم به فضل الهی به فرصت تبدیل شد و ایران اسلامی، سیاست فعال در مسائل بین المللی و جهانی اقتدار شایسته خود را باز یافت و آن را تثبیت کرد و پنجره گشوده به آسمان را به روی همه انسانهای فضیلتدوست گشود و ایدئولوژی الهامبخش خویش را در معرض نمایش و داوری جهانیان قرار داد.
روح و حقیقت سند چشمانداز این است که ما میتوانیم براساس آنچه داریم از منابع انسانی و طبیعی استفاده بهینه نموده و روی پای خود بایستیم.
مقام معظم رهبری با ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله به همه دستاندرکاران نظام اسلامی رسالت همگان را این چنین تبیین نمودند:
«بایستی این سند در ذهن همه آحاد جامعه کاشته شود... همه گروههای دولتی و غیردولتی، احزاب، جریانها، همه باید در جهت سند فعال شوند. این سند باید تبیین و تشریح شود، مستندات این سند باید به اطلاع مردم برسد و حالت کاربردی آن ملموس گردد.»
حرکت بهسوی قله و بهسوی نهادینه شدن ارزشهای انقلاب اسلامی جوهره روح سند چشمانداز است، تنظیم و ابلاغ این سند گامی بزرگ در روند توسعه مادی و معنوی ایران اسلامی به شمار میرود.
هر نهاد و اداره و ارگانی و حزب و گروهی باید سهم خود را در تحقق سند چشمانداز تبیین و تعیین نماید، از حالت روزمرگی و حرکتهای مقطعی و دیمی بیرون آمدن و رویکرد راهبردی در مجموعهها ایجاد کردن، یکی از رسالتهای همگانی خواهد بود.
در این میان سهم نهاد امامت جمعه و وظایف امامان جمعه در تحقق و عملیاتی ساختن سند چشمانداز موضوعی است که شایسته است امعان نظر و آیندهنگری و حزم و روشنبینی به آن پرداخته شود.
ما بر این باوریم که ایرانیها امروز به کمتر از اول بودن قانع نیستند گرچه این راه دشواری است اما هنر آن است که راههای نارفته را فتح کنیم و با پیدا کردن راههای میانبر، خود را به قافله علم و تکنولوژی روز برسانیم و افزون بر کسب دانش به دانشزایی برسیم و این آرزو با توجه به توانمندیهای ملت و با نادیده گرفتن تهدید و تطمیع دشمنان و مرعوب نشدن و با توکل بر خدا آرزویی واقعبینانه است.
«فراموش نکنیم در کنار این تهدید، فرصتی ناب برای ما وجود دارد.» در کنار این فرصت باید گفت از نظر داخلی نیز ما در دورهای خاص از تاریخ سرزمینی ایران به سر میبریم، جان فرهنگ ما با روح اسلام کاملترین دین الهی، پیوندی عمیق دارد اسلامی که حامل زیباترین معارف آسمانی است و نزدیکترین راه رسیدن به تعالی را نشان میدهد.
مجموعه این فرصتها و قوتها به ضمیمه نصرتالهی که بارها آن را به چشم خود دیدهایم زمینه حرکتی برای ملت ما فراهم آورده که میتوان با توکل به خدای سبحان و تکیه بر مردم و در سایه همدلی و وحدت همگانی جهشی بلند در راه توسعه ایران برداشت، امکانات و توانمندیها ایران امروز اگر جذب هدایت شوند، حتی تهدیدها را هم میتوانند به فرصت تبدیل کنند و جهشی بلند در ارتقای مادی و معنوی کشور بر دارند.[1]
یکی از عوامل هدایت که ابزار عمومی و همگانی در اختیار اوست، نهاد نماز جمعه است. امامان جمعه با در اختیار داشتن تریبون عمومی و مخاطبان گوناگون و میدانهای فرهنگی و مردمی میتوانند به خوبی هدایت کننده مردم و مسؤولان بهسوی تحقق سند چشمانداز و عملی ساختن این آرمان بلند دینی و ملی باشند.
انتظار از امامان جمعه آن است که به عنوان سربازان ولایت در خط مقدم اطلاعرسانی و مستندسازی سند چشمانداز بیستساله قرار گیرند و فضای حرکت بهسوی قله و ایران برتر را فراهم سازند و این آموزه قرآنی را که میفرماید: «وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ اَنْتُمُ الْاَعْلَوْنَ اِنْ کنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛ و سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید اگر ایمان داشته باشید.»[2]
را مهندسی فرهنگی کرده و با دعوت مردم و جهانیان به سوی تعالی و پیشرفت این دعوت الهی را بازخوانی کنند.
چراکه: «قُلْ یا اَهْلَ الْکتابِ تَعالَوْا اِلی کلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَکمْ اَلاّ نَعْبُدَ اِلاَّ اللّهَ وَ لا نُشْرِک بِهِ شَیئاً وَ لا یتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً اَرْباباً مِنْ دُونِ اللّهِ فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِاَنّا مُسْلِمُونَ؛ بگو ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است که جز خدای یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد.»[3]
امید است در این بستر به وجود آمده بتوانیم به رسالت تاریخی خود در تحقق سند چشمانداز به وظیفه دینی و ملی خویش عمل کرده و در پرتو هدایتهای رهبری و با فراستهای ایمانی این مرد بزرگ گامهای استوار و شایستهای بر داریم و خود و جامعه خویش را برای جهان آینده و آینده جهان که همان چشمانداز تمدنی جهان اسلام است به عزم راسخ استوار فرا خوانیم./9314/ی۷۰۳/س
حجت الاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی، نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد
منابع
[1]. از صفر تا چهارده صفر چهار، مهدی زارع، ص 256.
[2]. آل عمران، آیه 139.
[3]. همان، آیه 64.