۰۴ آذر ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۶
کد خبر: ۵۳۹۹۴۸
حدیث اخلاقی بزرگان(۸۰)

چگونگی رابطه فرزندان با والدین

مهم ترين رابطه اى كه ممكن است بين دو انسان تحقق پيدا كند، رابطه فرزند با پدر و مادر است در اين جا نمى توان رابطه متقابل را ملاك ارزيابىِ افعال و رفتار آن ها با يكديگر قرار داد.
 آیت الله مصباح یزدی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، آیت الله مصباح یزدی در کتاب اخلاق در قرآن به بررسی رابطه فرزندان با پدر و مادر می پردازد که بخشی از آن تقدیم خوانندگان خبرگزاری رسا می شود.

مهم ترين رابطه اى كه ممكن است بين دو انسان تحقق پيدا كند، رابطه فرزند با پدر و مادر است كه نمايانگر وابستگىِ وجود فرزند به وجود والدين او است. در اين جا نمى توان رابطه متقابل را ملاك ارزيابىِ افعال و رفتار آن ها با يكديگر قرار داد؛ زيرا هيچ گاه فرزند قادر نيست بر پدر و مادر خود تأثيرى داشته باشد، مانند تأثيرى كه پدر و مادر در پيدايش فرزند خود دارند؛ وجود فرزند، بستگى به وجود والدين خود دارد؛ ولى وجود پدر و مادر هيچ بستگى به وجود فرزندشان ندارد.

بنابراين، رابطه فرزند با پدر و مادر خود را نمى توان بر اساس قاعده عدل و قسط ارزشيابى كرد؛ زيرا اساس عدل و قسط بر اين است كه دو نفر يا بيش تر، با هم روابط متقابل، و در نتيجه، حقوق و تكاليف متقابل داشته باشند. هر جا حق و تكليف متقابلى مطرح باشد، يك نوع تأثير و تأثر متقابل نيز وجود دارد؛ اما تأثيرى كه پدر و مادر در به وجود آمدن فرزند خود دارند، به هيچ وجه براى فرزند نسبت به پدر و مادر خويش جبران پذير نيست. از اين رو است كه خداوند، در قرآن كريم، پيوسته احسان به پدر و مادر را توصيه مى كند و آن را ملاك ارزش، در رابطه فرزند با والدين خود قرار مى دهد. در هيچ آيه اى نداريم كه فرزند بايد با پدر و مادر خود به عدالت رفتار كند؛ زيرا در واقع، در رابطه فرزند با والدين خود، تحقق عدالت، ممكن نيست.

در آيه هاى بسيارى به فرزندان توصيه شده كه به پدر و مادر خود احسان كنند و اين نشان مى دهد كه حق پدر و مادر برفرزند، چنان بزرگ است كه همانندى در ساير افراد جامعه ندارد.

 البته ممكن است پدر و مادر، غير از حق پدرى و مادرى، حقوق ديگرى نيز بر فرزند پيدا كنند كه در ساير افراد جامعه، همانند داشته باشد؛ اما اصل حقوق پدرى و مادرى، در جاى ديگر يافت نمى شود. از اين رو است كه وظايف و تكاليف فرزند نسبت به پدر و مادر نيز در جاى ديگر نظير ندارد.

قرآن كريم درباره حقوق والدين بر فرزندان و وظايف فرزندان نسبت به والدين، تعبيرات جالبى دارد كه اهميت آن را به خوبى روشن مى سازد. خداوند در آيه اى مى فرمايد: وَاعْبُدُوااللّهَ وَلاَتُشْرِكُوا بِهِ شَيْئاً وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً، خدا را بپرستيد و به او شرك نورزيد و به پدر و مادر احسان كنيد دراين آيه، خداوند به دنبال امر به پرستش خدا و نهى از شرك، بلافاصله احسان به والدين را توصيه مى كند و اين، اهميت فوق العاده حقوق والدين بر فرزندان را نشان مى دهد.

و در آيه اى ديگر مى فرمايد: وَ قَضَى رَبُّكَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ اِيّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً، پروردگارت حكم كرده است كه جز او را نپرستيد و به پدر و مادر خود احسان كنيد؛«قضاء» در اين جا به معناى تكليف حتمىِ منجز و مؤكد است. بالاترين تكليفى كه يك انسان دارد، پرستش خدا است و تعبير «قضى»، كه نه تعبير «امر» و نه هيچ تعبير ديگرى به پايه آن نمى رسد، گوياى اين اهميت است. سپس به دنبال آن مى فرمايد: (وَبِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً) يعنى با همان تعبير «قضى» كه فرمان به پرستش خدا داده بود، با همان تعبير مؤكد و محكم، احسان به پدر و مادر را فرمان مى دهد واين نشان مى دهد كه احسان به والدين، پس از خداپرستى، مورد فرمان و حكم مؤكد الهى است./1324/ت۳۰۳/ج

 

ارسال نظرات