"شیخ مهدی شاهآبادی" در اسناد ساواک
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اسناد به جا مانده از ساواک درباره طلاب و روحانیان که برخی از آنها امروزه تبدیل به کتاب شده، دریچه مهمی برای شناخت افکار و فعالیتهای ایشان در قبل از انقلاب است. از جمله این مبارزان، شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ مهدی شاهآبادی است. از ایشان، تألیف و صوت قابل توجهی نسبت به قبل از انقلاب، در دسترس نیست. این اسناد میتواند خواننده را با نگرش ایشان در حرکت انقلابیش آشنا کند.
یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی را باید روشنگری طلاب و فضلا و روحانیان مبارز دانست. این بصیرت دهی در عرصه فکر و اندیشه، اجتماع و سیاست در قالب نوشتار و گفتار، صورت میگرفت. برخی از این نوشتهها و سخنرانیها، هنوز در دسترس است و قابل استفاده میباشد. محتوای این مطالب، نشان دهنده دغدغههای آنان و شناختشان نسبت به وضعیت و نیازهای جامعه آن روز است. با تأسف باید گفت بعضی از ایشان، ممنوع المنبر میشدند و یا نوشتهای از آنان به جا نمانده است و مطالبی از آنان در دسترس نیست. با این حال، روزنه امیدی برای دسترسی به اندیشهها و محتوای مطالبی که ارائه میکردند توسط اسناد ساواک برای نسل امروز باز شده است.
با پیروزی انقلاب و دسترسی انقلابیون به اسناد بازمانده از ساواک، مدارکی از جاسوسان و گزارشگران و عوامل ساواک از محتوای تبلیغی و مبارزاتی روحانیان در قبل از انقلاب به دست آمد که امروزه اسناد این مبارزان، تبدیل به کتاب شده است. هر چند در اعتماد کامل به این گزارشها باید احتیاط کرد و باید برای اثبات آنها، شواهد و قرائنی داشت و اگر چه این اسناد تنها بخشی از مبارزات انقلابیون است که بر اثر علنی شدن مبارزه یا لو رفتن اطلاعات از دید ساواک، مخفی نمانده است، با این حال، فضای کلی مبارزاتی و فکری روحانیان مبارز را به ما نشان میدهد.
از افرادی که مجموعه اسناد ساواک درباره او، کتابی را شکل داده است، شهید حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ مهدی شاهآبادی است. این اثر، سی و دومین کتاب از مجموعه «یاران امام به روایت اسناد ساواک» میباشد که توسط مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات به چاپ رسیده است. در ابتدای کتاب، خلاصهای از زندگی، تحصیلات، مبارزات و مسئولیتهای آن شهید پس از انقلاب آمده است؛ سپس عکس اصل اسناد ساواک به همراه متن حروفچینی شده آن با توضیحاتی برای شناخت انقلابیونی که در این اسناد از آنها به هر دلیلی، نام برده شده، آمده است. اولین سند، مربوط به 21/ 7/ 1342 و آخرین آن به تاریخ 5/ 11/ 1396 میباشد. در انتهای کتاب ضمائم، و عکسهایی از آن شهید آورده شده است.
از ویژگیهای برخی از اسناد این کتاب، داشتن تاریخ شاهنشاهی آنها است؛ به همین خاطر با تاریخ شمسی رایج در کشور ما تطبیق باید داده شود.
زندگینامه شهید حجت الاسلام و المسلمین شاهآبادی
آن شهید در سال 1309ش در قم به دنیا آمد. پدر ایشان، آیت الله حاج شیخ محمد علی شاه آبادی، استاد عرفان امام خمینی بود. تحصیلات حوزوی و رسمی را از 1323ش در تهران و سپس در قم انجام داد. در 18 سالگی لباس روحانیت را پوشید. در سال 1332ش یکبار زندانی شد. در سن 27 سالگی ازدواج کرد. در سال 1350 به تهران آمد و در منطقه رستم آباد شمیران، امام جماعت مسجدی شد. فعالیت مبارزاتی ایشان باعث شد در دهه پنجاه، چند بار، دستگیر و زندانی بشود. در سال 1355 تا اوایل 1356ش به بانه تبعید گشت. پس از دستگیری مجدد در سال 1357ش، با پیروزی انقلاب اسلامی، آزاد شد. پس از انقلاب، ایشان عضو شورای مرکزی کمیته انقلاب اسلامی، عضویت در شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تهران، نماینده مجلس شورای ملی از طرف مردم تهران در اولین و دومین دوره مجلس شد. آن مبارز سرافراز در سال 1363ش در جبهه، به شهادت رسید.
نگاهی به فعالیت شهید با توجه به اسناد ساواک
آنچه از شماره صفحه در این نوشتار میآید بر اساس کتاب «یاران امام به روایت اسناد ساواک: شهید حجۀ الاسلام و المسلمین حاج شیخ مهدی شاهآبادی» است.
در اسناد ساواک، شغل ایشان، واعظ معرفی میشود (ص13). اولین دستگیری ایشان، به خاطر وعظ در حوزه استحفاظی گروهان ژاندارمری دماوند با این محتوا بیان شده که ایشان پس از ایراد مطالب دینی به بیحجابی و صرف بودجه مملکت به تزئینات پرداخته بود و در خاتمه از دعا به شاه امتناع ورزیده بود (ص10).
فعالیت در مسجد رستم آباد
ایشان در تهران به عنوان امام جماعت مسجد رستم آباد پایین، به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت (ص169). در گزارشی فضای آن منطقه، چنین بیان شده است: «در جلسهای که در تاریخ 3/ 9/ 36 (تاریخ شاهنشاهی) در کانون شماره 1009 حزب رستاخیز ملت ایران تشکیل گردید یکی از اعضاء به نام جعفری، نامهای را که در زمینه اقدامات خلاف چند نفر انگشتشمار ... را که از بدو تشکیل این کانون، بدگویی نموده و شخصی به نام شیخ مهدی شاه آبادی را که دارای سوابق سیاسی است به مسجد رستم آباد پایین آورده و کارش اغفال مردم شاهدوست و وطن پرست میباشد و مرتباً اشخاص را به اوضاع فعلی ممکلت بدبین و تحریک و تشویق مینماید به حزب واصل شده بود قرائت نمود» (ص298).
از فعالیتهای شهید به همراه عدهای از اهالی و خیرین، در این مسجد، دایر کردن صندوق خیریه به نام «صندوق ذخیره علوی» بود (ص232).
فعالیتهای تبلیغی و فرهنگی شهید چنین گزارش داده شده است: «به قرار اطلاع، پیشنماز مسجد رستم آباد پایین به نام شیخ شاه آبادی در ایام ماه مبارک رمضان برنامهای تحت عنوان تدریس قرآن برای جوانان تنظیم نموده است. گفته میشود نامبرده در نظر دارد تحت این پوشش عقاید افراطیون مذهبی را برای جوانان، تبلیغ نمایند» (ص191). در گزارشی دیگر آمده: «مهدی شاه آبادی، روزهای چهارشنبه (شب) در مسجد رستم آباد، جلسه قرائت قرآن دارد و روزهای پنج شنبه ساعت 16:00 در همین مسجد به حدود 20 نفر از اطفال 12-18 سال، تعلیم قرآن میدهد و شاه آبادی بعداً اظهار میدارد من به بزرگترها کار ندارم، و بچهها هستند که میشود تعلیم داد» (ص183).
در سندی آمده: «هدف اصلی شاه آبادی در مسجد اعظم، ضمن برگزاری فرائض دینی، تبلیغ مردم به نفع خمینی میباشد» (ص294).
کتابخانه منزل ایشان، پُر کتاب نبوده ولی با فهرستی که در اسناد صفحه 19 و 120 و 247-248 آمده میتوان به جهتگیری مطالعات اجتماعی ـ تربیتی، و آگاهی ایشان با جریانات زمان خود پی برد.
از جمله فعالیتهای ایشان، برپایی مجلس ترحیم به مناسبت چهلمین روز واقعه قم در مسجد اعظم رستم آباد توسط ایشان و انقلابیون بوده است (ص301).
تبعید به «بانه»
شهر بانه به عنوان تبعیدگاه مرحوم شاه آبادی انتخاب شده بود؛ زیرا با سکونت مردم اهل سنت در آنجا، ایشان نتواند افراد را به خود جذب کند؛ با این حال، شهید در بانه، سه کار را در دستور کار خود قرار داد: 1. ارتباط گیری با روحانیون اهل سنت و روشنگری آنان علیه رژیم شاه و شرکت در نماز آنان (ص234 و 245)؛ 2. اهدای کتابهای دینی به کتابخانه شهر (ص225-230 و ص234)؛ 3. برگزاری جلسات تفسیر برای نوجوانان که توسط سازمان امنیت تعطیل شد (ص234 و 240).
در سندی از شهید نقل میکند که: «نامبرده ضمن صحبت، اظهار داشته که رئیس شهربانی بانه به وی گفته که حق تفسیر قرآن را ندارد لکن وی از سربازان حسین بن علی (ع) است و اعتنایی به اظهارات رئیس شهربانی ندارد و اگر بند از بندش جدا کنند در راه اسلام و حسین (ع) فعالیت و جهاد خواهد نمود» (ص218). در گزارشی بعد از این آمده: «نامبرده با جمع آوری تعدادی دانش آموز که روزانه بر تعدادشان افزوده میشد اقدام به تعلیم و تفسیر قرآن مجید نموده بود که به موقع از طریق شهربانی محل، تذکر لازم به وی داده شده است» (ص219).
همچنین گزارش شده: «نامبرده با شخص اول مملکت و همچنین سایر مقامات دولت، مخالف بوده و آنان را ظالم و ستمگر قلمداد مینماید و اظهار میدارد که امام جمعه بانه کار بدی میکند که در هر جمعه برای شخص اول مملکت (شاه) دعا میخواند. وی اظهار میدارد که سازمان امنیت از عمل تفسیر قرآن، توسط وی جلوگیری نموده» (ص240).
آنچه ذکر شد مروری کوتاه و گذرا بر اسناد آن شهید سرافراز بود. این اسناد را از جنبهها و زوایای مختلفی میتوان مورد تحلیل قرار داد و به طور قطع، باید این کار، نسبت به اسناد سایر روحانیان انقلابی نیز انجام گیرد./۸۴۱/پ۲۰۰/س
حجت الاسلام مجتبی صداقت، پژوهشگر و دانش آموخته حوزه علمیه قم